۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۱۰
عقیق:کتاب «آفتاب در حجاب» روایتی است از زندگی حضرت زینب(س)؛ از کودکی تا عاشورا، از اسارت تا وفات. اثری که ماندگاریاش از حال پیدا است. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب(س) پرداخته است.
ماه محرم، ماهی محترم است و حسینبنعلی، شاهی محتشم و زینب(س)، پیامبری برگزیده در ظهر روز دهم، آنگاه که سر بر زانوی حسین چشمهایش را باز کرد. هیچکس نمىتواند بفهمد دست حسین با قلبش چه کرد؟ هیچکس نمىتواند بفهمد لبهاى حسین بر پیشانىاش چگونه تقدیر را رقم زد، فقط آنچه دیگران دیدند این بود که زینبى دیگر از خیمه بیرون آمد، زینبى که تماماً حسین شده بود ... و مگر پیش از این، غیر از این بوده است؟
بسیاری از ما زینب(س) را به امالمصائب میشناسیم، دردانۀ علی که در کربلا تنها ماند، لبهای ترکخورده از عطش، دستهای بریده و سرهای از قفا جدا شده را دید، اما باز با صبوری، جز زیبایی ندید.
صبر پیش استقامت زینب(س) زانو زده، شکیبایى در دستهاى او پرورش یافته و حلم کودکی است که در مدرسه زینب(س) رشد کرده است. او تسلیم بودن را از کودکی آموخته و عهد بسته است؛ پدر گفت : «بگو یک !» تو تازه زبان باز کرده بودى و پدر به تو اعداد را میآموخت. کودکانه و شیرین گفتى : «یک!» و پدر گفت : «بگو دو» نگفتى ! پدر تکرار کرد: «بگو دو دخترم.» نگفتى! و درپى سومین بار، چشمهاى معصومت را به پدر دوختى و گفتى : «بابا! زبانى که به یک گشوده شد، چگونه مىتواند با دو دَمسازى کند؟» زینب باید بر سر حرفش بماند، که این هنوز اول عشق است.
زینب در عالم یکى است و هیچکس زینب نمىشود و سیدمهدی شجاعی چه زیبا غرور، بغض، شیفتگی و اطاعت او را به رشتۀ تحریر درآورده است. کتاب «آفتاب در حجاب»، روایتی است از روضه زینب، روضهای که او را نه فقط در مصیبت، که در اوج عاطفه، صلابت و مسئولیتپذیری نشان میدهد.
این کتاب روایت زندگی عقیله بنیهاشم از کودکی تا عاشورا و اسارت اهل بیت است. قلم نویسنده پروانهوار نور در نور میسوزد و جمله میشود و داستانی روایت میکند از خواب زینب(س) در کودکی، خوابی طوفانی که گواه رحلت پیامبر(ص) و شهادت مادر، پدر و برادرانش است.
زینب(س) این روایت، با زینبی که بسیاری از ما از واقعه کربلا میشناسیم متفاوت است؛ «زینب(س) یعنی شناسای بندهای دل حسین(ع)، یعنی زیستن در دهلیزهای قلب حسین(ع)، عبور کردن از رگهای حسین و تپیدن با نبض حسین(ع)». رابطه، پیوند و نگاه زینب و حسین فراتر از رابطه خواهر و برادری است. زینب(س) عاشق حسین(ع) است و شاید آن چیزی که این همه سختی را برای زینب(س) قابل تحمل میکند، عشق حسین(ع) است.
زینب(س) رمزدار و پیامدار عاشورا است و عاشورا وامدار زینب(س). یک پیام وقتی بخواهد از روحی به روح دیگر برسد و در روح مردم نفوذ کند و جامعهای را تحت تأثیر و نفوذ معنوی خود قرار دهد، بدون شک، نیاز به پیامرسانی معتقد دارد و چه رسولی شایستهتر از زینب که با بند بند وجودش حسین(ع) را از بَر است، محب و صادق حقیقی حسین(ع) است و با همین محبت آمده تا ما را کربلایی کند، او خود حسینی است، از ابتدا هم حسینی بود: «در آغوش هیچکس آرام نمىگرفت جز در بغل حسین و در مقابل حیرت دیگران از مادر مىشنیدند که: «بىتابىاش همه از فراق حسین است.»
نویسنده پله به پله دست مخاطب را میگیرد، با زینب به اوج میرساند و در انتهای کتاب زینب را با یک دنیا اندوه میان چشمهای بارانیمان تنها میگذارد: «تعبیر شد خواب کودکیهای من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها ماندهام...».
خیال میکردیم عاشورا یعنی حسین(ع). اما از کربلا و عاشورا چه میماند، اگر زینب(س) نباشد. او تنها بهجای مانده از مدینه، صدای کوبنده علی و راوی درد مجتبی است. زینب(س)، حسینی است در آینه تأنیث. تنها پیامبر زن که تاریخ به خود دیده است.
کتاب «آفتاب در حجاب» یکی از یازده کتابی است که در طرح «سفیر حسین» در مساجد و هیئات معرفی و ترویج خواهد شد. این کتاب را میتوانید از کتابفروشیهای جبهۀ فرهنگی انقلاب و یا نرمافزار کتابیکا تهیه کنید.