۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۰۹
عقیق:بزرگی و عظمت اخلاقی، معنوی، علمی و شخصیتی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بر کسی پوشیده نیست. اما در کنار این بزرگان افرادی زندگی میکردند که هر کدام نقشی در تاریخ اسلام ایفا کردهاند. ازجمله مهمترین این افراد میتوان به مادران و همسران ائمه اطهار علیهم السلام اشاره کرد؛ یعنی بانوان بزرگوار و وارستهای که هر یک مادر یکی از ائمه اطهار علیهم السلام بودند. هرچند که همسر برخی از ائمه علیهم السلام مانند همسر امام حسن مجتبی علیه السلام، آن حضرت را مظلومانه به شهادت رساند، اما بسیاری از اهل بیت صلوات الله علیهم، دارای همسران مؤمن و پاکدامنی بودند که شایسته مادری یکی از ائمه را داشتهاند. در عین حال، در آستانه ایام رضوی، این فرصت مغتنم است تا بخشهای کمتر عنوانشده از زندگی امام رضا علیه السلام آشنا شویم. شناخت مادر آن امام بزرگوار، همسر ایشان، ماجرای هجرت تاریخی آن حضرت به ایران و مزار مطهر و محل دفن عالم آل محمد علیهم السلام، ازجمله مواردی است که پرداختن به آنها زمینه انس و آشنایی بیشتر ما با امام رئوفمان را فراهم میکند.
در گفتگویی که با دکتر محمدحسین رجبی دوانی، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اسلام و شیعه، انجام دادیم به بررسی بخشهایی از زندگی خانوادگی و شرایط هجرت تاریخی امام علی بن موسیالرضا علیه السلام پرداخته است. آن طور که این محقق تاریخ اسلام شرح میدهد، مادر امام رضا علیه السلام، نجمه نام داشتند که از اهلی نوبه منطقهای در شمال شرقی سودان و حاشیه غربی دریای سرخ امروزی هستند. البته به ایشان تکتم هم گفته میشد. اما ظاهراً قبلاً تکتم نام داشتند و زمانی که به همسری امام موسی کاظم علیه السلام درآمدند، نجمه نامیده شدند. از آن بانوی بزرگوار دو فرزند ارزشمند و عالم متولد شد؛ فرزند بزرگ ایشان امام علی بن موسیالرضا علیه السلام هستند و فرزند دیگر ایشان هم حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها هستند. درواقع این دو فرزند رشید امام موسی کاظم علیه السلام از نجمه خاتون متولد شدند و سایر فرزندان آن حضرت از همسران دیگر آن امام بزرگوار به دنیا آمدند. همچنین نام همسر امام رضا علیه السلام، سبیکه است و ایشان هم کنیزی از اهالی منطقه نوبه بین مصر و حبشه بود. این بانو از خاندان ماریه قبطیه همسر بزرگوار پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به حساب میآید و وقتی به عقد امام رضا علیه السلام درآمد، آن حضرت او را خیزران نامیدند. او از برترین زنان زمان خود بود. رسول خدا صلیالله علیه و آله پیشاپیش در تجلیل از ایشان فرمودهاند: «پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان پاک از اهالی نوبه.»
شخصیت و جایگاه مادر امام رضا علیه السلام
درباره مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام اطلاعات کمی داریم. خوب است در روزهای میلاد عالم آل محمد علیه السلام، با مادر ایشان آشنا شویم.
مادر امام رضا علیه السلام، نجمه نام داشتند که از اهلی نوبه منطقهای در شمال شرقی سودان و حاشیه غربی دریای سرخ امروزی هستند. البته به ایشان تکتم هم گفته میشد. اما ظاهراً قبلاً تکتم نام داشتند و زمانی که به همسری امام موسی کاظم علیه السلام درآمدند، نجمه نامیده شدند.
از آن بانوی بزرگوار دو فرزند ارزشمند و عالم متولد شد؛ فرزند بزرگ ایشان امام علی بن موسیالرضا علیه السلام هستند و فرزند دیگر ایشان هم حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها هستند. درواقع این دو فرزند رشید امام موسی کاظم علیه السلام از نجمه خاتون متولد شدند و سایر فرزندان آن حضرت از همسران دیگر آن امام بزرگوار به دنیا آمدند. به عنوان مثال مادر حضرت احمد بن موسی کاظم علیهماالسلام که در شیراز مدفون هستند و به شاهچراغ شهرت دارند، فرزند بانویی مشهور به ام احمد هستند.
در این میان، حضرت نجمه خاتون که اصول اسلامی و علم و فقه را از مادر همسر گرامی خود آموخته بودند، از لحاظ عقل، درایت، هشیاری، ایمان و پاکدامنی از بزرگترین و وارستهترین زنان بودند. چنانکه نقل شده که حضرت حمیده سلامالله علیها، مادر امام موسی کاظم علیه السلام، در روایتی عنوان کردهاند که: وقتی نجمه سلامالله علیها به خانه ما راه یافت، در عالم خواب پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله را دیدم که به من فرمودند: «ای حمیده! نجمه را به همسری پسرت موسی علیه السلام درآور.» و سپس فرمودند که: «همانا به زودی بهترین انسان روی زمین از او متولد خواهد شد.» من به این دستور رسول خدا صلیالله علیه و آله عمل کردم و نجمه سلامالله علیها را همسر فرزندم نمودم و از او حضرت رضا علیه السلام به دنیا آمد.
پرسش دیگری که در اینجا برای بسیاری از مردم وجود دارد، آن است که مزار نجمه خاتون سلامالله علیها، مادر امام رضا علیه السلام، در کجا واقع شده است؟
از آنجایی که مجموعه اخبار و اطلاعات ما از مادران ائمه اطهار علیهم السلام بسیار محدود و مختصر است و حتی در خصوص نام برخی از آن بانوان ارجمند شک و شبهاتی وجود دارد، نمیتوان در این ارتباط با قاطعیت سخن گفت. ظاهر قضیه این است که آن بزرگوار در مدینه زندگی میکردند و در مدینه هم از دنیا رفتهاند و قاعدتاً باید در بقیع دفن باشند. اما نقلی در ارتباط با سال وفات ایشان و محل دفنشان نداریم.
چه کسی در کنار امام رضا علیه السلام دفن شده است؟
اشاره کردید که یکی از برادران دانشمند و بزرگوار امام رضا علیه السلام، حضرت احمد بن موسی کاظم علیه السلام هستند که در شیراز دفن شدهاند. اما آیا از میان برادران امام رضا علیه السلام کسی در کنار مرقد مطهر آن حضرت در مشهد دفن شده است؟
کسی از برادران امام رضا علیه السلام در کنارش دفن نیست ولی در منطقه خراسان بعضی از برادران حضرت مدفون شدهاند. در عین حال هارون الرشید ملعون زیر پای امام رضا علیه السلام مدفون است. البته هارون مدتها قبل از شهادت امام رضا علیه السلام مرده بود ولی مأمون برای اینکه نشان دهد به امام رضا علیه السلام احترام میگذارد و برای رفع اتهام از قتل او خواست امام را کنار پدرش دفن کند. اما از آنجا که زمین آنجا سخت بود، مجبور شدند امام رضا علیه السلام را بالای سر هارون دفن کنند. به این ترتیب هارون زیر پای امام رضا علیه السلام قرار گرفت.
همسر امام رضا علیه السلام که بود؟
همسر امام رضا علیه السلام چه کسی بود و چگونه شخصیتی داشت؟
نام همسر امام رضا علیه السلام، سبیکه است و ایشان هم کنیزی از اهالی منطقه نوبه بین مصر و حبشه بود. این بانو از خاندان ماریه قبطیه همسر بزرگوار پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله به حساب میآید و وقتی به عقد امام رضا علیه السلام درآمد، آن حضرت او را خیزران نامیدند. او از برترین زنان زمان خود بود. رسول خدا صلیالله علیه و آله پیشاپیش در تجلیل از ایشان فرمودهاند: «پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان پاک از اهالی نوبه.»
در خصوص شخصیت سبیکه خاتون سلامالله علیها همین بس که امام موسی کاظم علیه السلام که امام پس از خودشان را به یکی از اصحابشان معرفی میکنند، به ازدواج امام رضا علیه السلام با این بانو اشاره دارند. از ظاهر این نقل این گونه برمیآید که این ازدواج پس از دستگیری و شهادت امام کاظم علیه السلام بوده و ایشان این بانو (عروس خود را) نمیبینند؛ لذا به صحابی خودشان میفرمایند سلام من را به او برسان یعنی به بانویی که همسر امام رضا علیه السلام خواهد شد.
بررسی مطلبی درباره نقش ذوالقرنین در آماده کردن مزار امام رضا علیه السلام
در خصوص محل دفن و مزار مطهر امام رضا علیه السلام مطالبی عنوان شده است. یکی از موارد این است که گاهی گفته میشود ذوالقرنین مرقد مطهر آن حضرت را آماده کرده بود. در اینجا این سؤال مطرح است که ذوالقرنین چه کسی بود و آیا این ماجرا صحت دارد؟
ذوالقرنین شخصیتی است که در قرآن مورد توجه قرار گرفته و از آیات قرآن برمیآید که او مردی موحد بوده که مورد عنایات الهی قرار گرفت و شرق و غرب جهان شناختهشده زمان خود را فتح کرد. داستانهایی در قرآن درباره او وجود دارد که چگونه با اقوام یأجوج و مأجوج مقابله کرد.
اینها مواردی است که درباره او گفته شده، اما اینکه با کدام شخصیت شناختهشده تاریخی وفق داده میشود، بین مورخین و محققین اختلاف هست. برخی او را کوروش کبیر پادشاه هخامنشی میدانند. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان حمل بر کوروش کرده است، اما برخی دیگر با توجه به شواهد و قرائن این نقل را رد میکنند و برخی هم میگویند اسکندر است. البته دقت داشته باشید که اسکندر واقعاً شرق و غرب عالم را گرفت اما در شرک و بتپرستی و فساد او شکی نیست و تعبیری که قرآن راجع به ذوالقرنین دارد، قطعاً با اسکندر وفق پیدا نمیکند.
اما اینکه ذوالقرنین مرقد مطهر امام رضا علیه السلام را آماده کرده باشد، در منبعی دیده نشده و نقلهایی از امام رضا علیه السلام داریم که از شهادت و کفن و دفن خویش خبر دادهاند و به این مسئله اشارهای نشده است.
غریب الغربا کیست؟
حال که به موضوع شهادت و مزار مطهر امام رضا علیه السلام، برخی افراد به یاد غریب بودن آن حضرت میافتند. اصولاً چرا به امام رضا علیه السلام غریب میگویند؟ مگر آن حضرت در مرو شناختهشده نبودند؟
با اطلاق لقب غریب به امام رضا علیه السلام مخالفم. اگرچه همه ائمه غریب بودند، اما امام هشتم شیعیان نسبت به بقیه ائمه اطهار علیهم السلام، چه در زمان حیات و چه پس از شهادت، غربت کمتری داشتند.
تنها در یک نقل قول که البته در حدیث هم ذکر شده، آمده وقتی امام رضا علیه السلام مجبور شدند با هیأت اعزامی مأمون به سمت خراسان حرکت کنند، فرمودند که: «من از این سفر برنمیگردم و در غربت از دنیا میروم.» اگر این نقل قول درست باشد، منظور حضرت این است که دور از خانواده و در جایی که آشنایان و نزدیکترین کسان او نیستند از دنیا میرود.
اینکه برخی به امام رضا علیه السلام غریب الغربا میگویند در هیچ منبع تاریخی و حتی در زیارتنامههای امام هشتم شیعیان نیامده و معلوم نیست از کجا به وجود آمده است. امام رضا علیه السلام اگرچه از خانه و کاشانه خود دور شدند، ولی برای آن حضرت خانه و وطن مطرح نبود. آن امام بزرگوار، امام و ولی کل عالم خلقت بودند و هر جا که امکان عمل به تکالیف و وظایف امامت برای ایشان میسر بود، آنجا وطن ایشان تلقی میشد. بنابراین استفاده از لفظ غریب الغربا در مورد آن حضرت درست نیست.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام غریب است که مزار مطهرشان دهها سال مخفی بود تا مبادا دشمنان به آن گزندی برسانند. به ائمهای غریب گفته میشود که در مدینه مدفون هستند و مرقد مطهرشان بدون گنبد و بارگاه است و زائرین نمیتوانند به درستی زیارتشان کنند.
حیلهای که مأمون برای پایداری حکومتش به کار بست
با این توضیحات، امام رضا علیه السلام به میل شخصی از مدینه بیرون نیامدند. اصلاً چرا آن حضرت به ایران آمدند و به چه علتی ولایتعهدی را پذیرفتند؟
درست است. امام رضا علیه السلام به میل شخصی از مدینه بیرون نیامدند، بلکه الزام و اجبار مأمون بود که آن حضرت را از مدینه خارج کرد و به مرو آورد. دلیل هم این بود که مأمون در موقعیتی خلافت را به دست گرفته بود که شیعیان از نظر کمی بسیار گسترش پیدا کرده بودند و در نقاط مختلفی حضور داشتند و امام رضا علیه السلام را امام خود میدانستند.
از طرفی علویان یعنی برادران امام رضا علیه السلام برادرزادهها و عموزادههای آن حضرت که شمار قابل توجهی شده بودند، چندین بار قیام کرده بودند و بخشهای مهمی از قلمرو مأمون را به تصرف خود درآوردند و مأمون با زحمت بسیار و تلفات و هزینههای بالا توانسته بود قیام آنها را سرکوب کند.
بنابراین مأمون با زیرکی تصمیم گرفت امام رضا علیه السلام را به کاخ خود بیاورد و ایشان را ولی عهد خود کند. درواقع او هم کار پدر خود هارون را ادامه میدهد. هارون با نفهمی و خشونت امام کاظم علیه السلام را دستگیر کرد و به زندان انداخت و ارتباطات امام را با پیروانش از هم گسیخت تا کسی دیگر دسترسی به امام علیه السلام نداشته باشند، ولی مأمون همان کار را میکند اما با تدبیر.
چطور؟
او امام رضا علیه السلام را در کاخ زندانی میکند و ارتباطات امام را تا حد بسیار بالایی با جامعه و مردم قطع میکند. از طرفی دیگر با آوردن امام علیه السلام و ملزم کردن حضرت به پذیرش ولایتعهدی، به جامعه دو پیام میدهد: نخست اینکه حکومت من مشروع است؛ چراکه فرزند پیغمبر صلیالله علیه و آله ولایتعهدی من را قبول کرده است. دوم، علویان با چه حکومتی در حال جنگیدن هستند و بر علیه چه حکومتی قیام کردهاند؟ حکومتی که بزرگ آنها یعنی امام رضا علیه السلام نفر دوم آن است. بنابراین مأمون با این کار جلوی قیامها و انقلابها را گرفت.
پس چرا مأمون، امام رضا علیه السلام را به بغداد و یا شهرهای دیگر از عراق تبعید نکرد؟ چرا آن حضرت از مدینه به مرو یا خراسان امروزی منتقل کرد؟
مأمون خواست تا امام رضا علیه السلام به نزد خود و به مرکز حکومت یعنی مرو بیاورد. حال اگر مرکز حکومت کما فی السابق در بغداد بود، امام رضا علیه السلام را به بغداد میبردند و امام علیه السلام دیگر به ایران نمیآمدند.
آن زمان شورشی بر ضد مأمون در بغداد ایجاد شد و مأمون چاره را بر این دید که مرکز خلافت را تغییر بدهد و از مرو به بغداد برگردد. او حتی قصد داشت امام رضا علیه السلام را هم با خود به آنجا ببرد، اما چون نتیجهای از دادن ولایتعهدی به امام رضا علیه السلام نگرفت و متوجه شد که امام علیه السلام همه توطئههای او را خنثی کرده است و مأمون به دست خود، امام رضا علیه السلام را بیشتر به جامعه شناسانده است؛ لذا به طوس که رسیدند، امام رضا علیه السلام را مسموم کرد و به شهادت رساند و خودش به بغداد برگشت.
منبع:تسنیم