۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۷
عقیق:معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، در شماره ۱۷۰ کتاب «ره توشه راهیان نور» به مناسبت ماه محرم الحرام ۱۴۴۱ به ارائه سخنرانی هایی در موضوعات گوناگون پرداخته که در شماره های مختلف تقدیم حضور شما مبلغان عزیز می گردد.
آداب استغفار و دعا
اشاره
آیات و روایات بسیاری درباره استغفار و پذیرش توبه انسانها وجود دارد که محتوای این آیات و روایات، به انسان امیدواری میدهد و او را از نا امیدی از درگاه خداوند نهی میکند. در این مجال به بیان برخی از روایات درباره حقیقت استغفار و توبه، آداب آن و نیز آداب دعا میپردازیم.
حقیقت استغفار و شرایط آن
اگر چه خواندن نماز و دعای توبه و انجام دادن غسل آن خوب است، اما شرط پذیرش توبه و استغفار نیست. شرط توبه و استغفار، پشیمانی است؛ چنانکه در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَیْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ یَسْتَغْفِرَ: خداوند [انسان گنهکار پشیمان را] میبخشد، پیش از آنکه طلب بخشش کند». بنابر این حدیث شریف، همین که انسان پشیمان شود، خداوند او را میآمرزد؛ حتی قبل از اینکه استغفار کند.
توبه سه گروه پذیرفته نمیشود
امام موسی بن جعفر(ع) در حدیثی سه گروه از افراد را نام برده است که خداوند استغفار و توبه آنان را نمیپذیرد:
گروه اول: کسانی که بعد از توبه، باز هم به خداوند بدگمان هستند و از رحمت خدا نا امیدند: «وَاللَّهُ تَعَالَی لَا یُعَذِّبُ عَبْداً بَعْدَ التَّوْبَةِ وَ الِاسْتِغْفَارِ إِلَّا بِسُوءِ ظَنِّهِ وَ تَقْصِیرِهِ فِی رَجَائِهِ لِلَّهِ: [کسی که] سوءظن به خدا [داشته باشد و] از رحمت خدا نا امید [باشد]». کسی که از گناه توبه کند، اما باز هم فکر کند که شاید خدا مرا نیامرزد.
گروه دوم: انسانهایی که بداخلاق هستند: «سُوءِ خُلُقِهِ: [و به سبب] بداخلاقیاش». زیرا اگر انسان بداخلاق، ریشههای بداخلاقی را در وجودش نابود نکند، توبه و استغفارش حقیقی نیست؛ با توجه به اینکه پشیمانی از انجام گناه، شرط توبه و استغفار واقعی است. وقتی انسان بداخلاق استغفار میکند و همچنان به بداخلاقی خود ادامه میدهد؛ معلوم میشود از بداخلاقی خود پشیمان نشده و ریشههای بداخلاقی در وجودش همچنان پا برجاست. انسان بد دل، بدزبان و حسود که به همه سوءظن دارد تا زمانی که ریشه بد دلی، بدزبانی، حسادت، کینه و سوءظن را در وجودش نابود نکند، مورد بخشش خداوند قرار نمیگیرد؛ زیرا دوباره به آنها مبتلا خواهد شد.
تکبّر، ریشه گناهان بسیاری است. چنانکه قرآن تکبّر را علت سجده نکردن شیطان به آدم و نافرمانیاش از امر الهی و خروج از بهشت معرفی کرده است. وقتی فرد بداخلاق، ریشههای بدخُلقی را از وجودش ریشهکن نکند؛ یعنی هنوز میخواهد متکبر و بد دل باشد، هنوز حسود و بدزبان است و تا زمانی که این صفات و رذایل اخلاقی ریشهکن نشود، توبه و استغفارش بیفایده است؛ زیرا اگر چه فرد بداخلاق به ظاهر توبه و استغفار میکند، اما دوباره همین رذایل در رفتار و گفتارش متجلی میشود.
گروه سوم: کسانی که غیبت میکنند: «وَ اغْتِیَابِهِ الْمُؤْمِنِینَ: [و به علت] غیبت کردن از مؤمنان». انسانی که توبه و استغفار میکند، اما دوباره مرتکب گناه غیبت میشود، در واقع توبه و استغفار و تمام حسناتش را به یک غیبت از بین میبرد.
عطر استغفار
امیرمؤمنان(ع) درباره استغفار و توبه میفرماید: «تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لاَ تَفْضَحْکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ: با آمرزشخواهی و استغفار خود را معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند».
عبادات حافظ توبه و استغفار
عبادت و بندگی خدا، میتواند عامل حفظ توبه و استغفار شود. فردی به امام جواد(ع) نامه نوشت و عرض کرد: «عَلِّمْنِی شَیْئاً إِذَا أَنَا قُلْتُهُ کُنْتُ مَعَکُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الآخِرَةِ: چیزی را به من یاد دهید که با انجامش، در دنیا و آخرت با شما باشم». حضرت در پاسخ نوشت: «أَکْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ رَطِّبْ شَفَتَیْکَ بِالاسْتِغْفَارِ: سوره (انا انزلناه) را زیاد تلاوت کن و لبانت را به استغفار تر کن». انس با قرآن، سبب حفظ انسان از گناه میشود. انسان مأنوس با قرآن نه بدزبانی میکند و نه مرتکب گناه زشت غیبت میشود.
در روایت دیگری، شخصی از امام هادی(ع) میپرسد چند بار سوره قدر را بخوانم؟ امام(ع) میفرماید: روزی ۱۰۰ بار بخوان. در حالات مرحوم آیت الله غروی اصفهانی آمده است که ایشان دائم الذکر بودهاند. روزی یکی از شاگردانش از ایشان سؤال میکند چه میگویید که تمام نمیشود؟ در جواب فرموده بود: «خوب است آدم روزی ۱۰۰۰ مرتبه سوره قدر را بخواند». اگر چه خواندن روزی ۱۰۰۰ مرتبه سوره قدر، زمینه و مقدمات، لازم دارد و اگر کسی بدون این مقدمات، به انجام این کار مشغول شود، به زودی از آن خسته شده و آن را رها خواهد کرد.
اقبال و ادبار دل
امیرمؤمنان(ع) میفرماید: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَیْکُمْ بِالْفَرِیضَةِ: برای دلها رویکرد و پشتکردی هست. اگر دل نشاطی داشت آن را به انجام مستحبات وادارید و اگر آمادگی نداشت به انجام واجبات اکتفا کنید.»؛ یعنی اگر انسان حال عبادت دارد، مستحبات را هم انجام دهد. دعا خواندن، نماز مستحبی خواندن و حتی شرکت در مجلس امام حسین(ع) باید همراه با نشاط باشد. چنانکه امام صادق(ع) فرموده است: «دَعِ الطَّوَافَ وَ أَنْتَ تَشْتَهِیهِ: تا تشنه طواف هستی، از طواف فاصله بگیر»؛ یعنی انسان نباید آنقدر طواف کند که از آن خسته شود. برخی افراد، تا آن اندازه در طواف کردن زیادهروی میکنند که در حین طواف بسیار خسته هستند، حتی گاهی خوابشان میآید. حس و حال ندارند، اما همچنان طواف میکنند. چنین طوافی هیچ حس لذتی به آدمی نمیدهد.
نشاط در عبادت
فردی خدمت امام صادق(ع) رسید و عرض کرد: «چرا از نماز شب لذت نمیبریم!؟ چرا هیچ وقت در نماز شب نشاط نداریم؟». امام(ع) فرمود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ الْکَذِبَةَ فَیُحْرَمُ بِهَا صَلَاةَ اللَّیْلِ فَإِذَا حُرِمَ صَلَاةَ اللَّیْلِ حُرِمَ بِهَا الرِّزْقَ: مرد دروغ میگوید، پس به خاطر آن دروغگویی از نماز شب محروم میشود. هنگامی که از نماز شب محروم شد، به خاطر ترک آن از روزی هم محروم میشود». آزادی زبان به گونهای که انسان هر چه دلش خواست بر آن جاری کند، نشاط و حال خوشی برای نمازشب باقی نمیگذارد. از طرفی زیاد شدن گناهان زبان، سبب از بین رفتن حس و حال عبادت در وجود انسان، قضا شدن نماز صبح و یا بیدار شدن به سختی و خواندن نماز با کسلی و بیحالی میشود. هر چه مراقبت انسان در پرهیز از ارتکاب گناه بیشتر باشد، حس و حال و نشاط در عبادت نیز بیشتر میشود.
نماز توبه
اگر چه پذیرش استغفار و توبه از جانب پروردگار، قید خاصی ندارد، اما در برخی روایات به نماز توبه اشاره شده است که موجب کمال توبه خواهد بود. امام صادق(ع) فرموده است: «عَنْ أَبِیعَبْدِاللَّهِ(ع) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ مَنْ صَلَّی أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ بِقُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ خَمْسِینَ مَرَّةً لَمْ یَنْفَتِلْ وَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذَنْبٌ إِلَّا غَفَرَ لَهُ: هر کس چهار رکعت نماز بگزارد و در هر رکعت، ۵۰ بار سوره توحید را بخواند، روی از قبله بر نمیگرداند، مگر آنکه هر گناهی که میان او و خداوند است، بخشیده شود». اگرچه بنا بر این روایت، خداوند همه گناهان فرد را میبخشد، اما حفظ این پاکی و بخشش بسیار مهم است. از این رو باید از گناه و حتی زمینههای گناه به شدت پرهیز نمود؛ زیرا شیطان همیشه و در هر حال در کمین انسان است.
وسوسه شیطان
حضرت موسی کلیم الله(ع) چهل شب در میقات، مهمان ویژه خداوند بود. ابلیس ملعون به سراغ موسی(ع) رفت؛ زمانی که موسی(ع) مشغول راز و نیاز با پروردگارش بود. [در این میان] فرشتهای از فرشتگان به ابلیس گفت: وای بر تو! چه امیدی به او بستهای؟ او در حال مناجات با خداوند خویش است. گفت: همان امیدی که به پدرش(آدم(ع)) داشتم، در حالی که پدرش در بهشت بود. برای رهایی از شر شیطان، باید زمینههای گناه را از بین برد. فضای مجازی، سایتها و شبکههای اجتماعی، دوستان ناباب و هر آنچه را که ما را به سمت شیطان میکشاند، باید از خود دور کرد و بر خود مسلط شد.
زمینههای استجابت دعا
۱. دستگیری از نیازمندان
دستگیری از نیازمندان و برطرف کردن مشکلات آنها، یکی از زمینههای استجابت دعاست. رسولخدا(ص)فرموده است: «مَنْ أَرَادَ أَنْ تُسْتَجَابَ دَعْوَتُهُ، وَأَنْ تُکْشَفَ کُرْبَتُهُ ، فَلْیُفَرِّجْ عَنْ مُعْسِرٍ: هر که میخواهد دعایش مستجاب شود و غمش برطرف شود، گرفتاری انسان گرفتاری را بر طرف کند». امام صادق(ع) نیز فرموده است: «پدرم امام باقر(ع) وقتی حاجتی را از خدا طلب میکرد، ابتدا صدقه میداد و سپس دعا میکرد».
همانگونه که رحم کردن به مردم، سبب نزول رحمت الهی بر انسان میشود؛ برطرف کردن نیاز دیگران و برآورده نمودن حاجاتشان، سبب میشود خداوند حاجات آدمی را برآورده کند. چنانکه در روایتی نیز آمده است: «در روز قیامت هر کس سر از قبر بر میدارد و میگوید: خدایا به من رحم کن. به او جواب میدهند: اگر در دنیا به دیگران رحم کردید، در قیامت رحمت من شامل حال شما میشود».
اهمیت دستگیری از نیازمندان تا آنجاست که امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه فرموده است: «مِنْ کَفَّارَاتِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفِیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ: یکی از کفارههای گناهان بزرگ، رسیدن به فریاد دادخواهان و برطرف کردن غم اندوهگینان است».
۲. همراهی اهل خانه
یکی دیگر از عوامل استجابت دعا، دعا کردن همراه اهل خانه و بهویژه فرزندان خردسال است. امام صادق(ع) میفرماید: «پدرم امام باقر(ع) وقتی غصهای داشت و میخواست دعایی کند، زنان و کودکان را دور خودش جمع میکرد، سپس دعا میکرد و آنان آمین میگفتند». رسولخدا(ص)نیز فرموده است: «دُعَاءُ أَطْفَالِ أُمَّتِی مُسْتَجَابٌ: دعای کودکان امت من، مستجاب است». پاک بودن قلب فرزندان خردسال و آلوده نشدن به گناه، استجابت دعا را حتمی میکند. از هیمن روست که یکی از علمای بزرگ میفرمود: «اولیای خدا بعد از ۶۰ سال به مقام خاص میرسند، اما بچهها چون پاک و معصوم هستند، دعایشان در کودکی مانند دعای اولیاءالله مستجاب است».
۳. رعایت حقالناس
زیر دَین دیگران بودن و حق دیگران را بر گردن داشتن، سبب میشود دعا به استجابت نرسد. چنانکه در روایت آمده است: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُکُمْ أَنْ یُسْتَجَابَ لَهُ فَلْیُطَیِّبْ کَسْبَهُ وَ لْیَخْرُجْ مِنْ مَظَالِمِ النَّاسِ: هر کس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کسب خود را حلال کند و حق مردم را بپردازد».
مرحوم آیت الله العظمی اراکی(ره)میفرمود: «روزی فردی، دل کسی را شکست. از قضا همین فرد مشکلی داشت. به کربلا رفت تا با توسل به علمدار کربلا، مشکلش را برطرف کند. شب در خواب علمدار کربلا به او فرمود: برای چه به اینجا آمدی؟ گفت: همه پزشکان مرا نا امید کردند. آمدم به شما متوسل شوم. حضرت به او فرمود: اگر صبح بیایی حرم، مکافاتت میکنم! آن فرد تعجب کرد. علت را پرسید، حضرت فرمود: دلی را شکستی. اول آن دلشکسته را راضی کن، بعد من شفایت میدهم.»
۴. طلب دعای خیر از دیگران
به هیچ انسانی نباید به دیده تحقیر نگریست و او را کوچک شمرد. چه بسیار انسانهایی که اگرچه به ظاهر مقام و جایگاه خاصی ندارند، اما دعایشان مستجاب میشود. امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «به دعای هیچ کس به چشم حقارت نگاه نکنید».
هیچ کافر را به خواری منگرید // که مسلمان مردنش باشد امید
۵. خیرات برای درگذشتگان
پسر مرحوم حاج شیخ عباس قمی(ره)صاحب مفاتیح الجنان میگفت:
پدرم از دنیا رفت، ما میخواستیم برایش خیرات بدهیم؛ اما دستمان تنگ بود و چیزی نداشتیم که خیرات کنیم. شبهای جمعه در صحن امیرالمؤمنین(ع) کنار قبر پدرمان، آب سرد و گوارا به دست زائران میدادیم. یک شب جمعه نرفتیم. شب پدرم را در خواب دیدم، به من فرمود: علی، تشنهام! من خواستم بروم آب بیاورم، فرمود: از آن آبی که شبهای جمعه کنار قبرم میدادی، میخواهم.
اهمیت دعای خیر در حق آدمی تا آنجاست که حاج شیخ عباس قمی(ره)فرموده بود: «اگر غذایی یا استخوانی را مقابل سگ میاندازید، به نیت ما بیاندازید. ما آنقدر محتاجیم، این هم به ما میرسد».
قیامت، عرصه ظهور ماهیت انسانها
عرصه قیامت، عرصه بروز و ظهور واقعیتهای وجودی انسانهاست. در روز قیامت است که مشخص میشود چه کسی فقیر و چه کسی غنی است. امیرمؤمنان(ع) فرموده است: «الْفَقْرُ وَ الْغِنَی بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ: توانگری و بینوایی، پس از عرضه مردم به درگاه خداوند معلوم میشود». انسان هوشمند، کسی است که در این دنیا، بار آخرت خویش را ببندد. برطرف کردن نیاز نیازمندان و دعای خیر آنان، رفع مشکلات مردم و حتی خیرات در میان مردم، موجب استجابت دعا و تهیه توشهای برای آخرت است. چنانکه در روایت آمده است: «ارْحَمُوا مَنْ فِی الْأَرْضِ یَرْحَمْکُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ: به آنها که در زمین هستند، رحم کند تا آنان که در آسمان هستند، به تو رحم کنند».
حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین حسینی قمی