۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۱۱
عقیق:کتاب در سایه سار رمضان (در کلام و پیام حضرت آیت الله العظمی خامنه ای) اثری از مرکز اطلاع رسانی غدیر پیرامون مسائل مربوط به ماه مبارک رمضان است که «حوزه نیوز» منتخبی از این نکات را در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می نماید.
- بزرگترين درس ماه رمضان، خودسازى است
آنـچـه كه من به مردم عزيزمان در اين خطبه عرض مى كنم، اين است كه بزرگترين درس مـاه رمضان ، خودسازى است.
اولين و مهمترين قدمِ خودسازى هم اين است كه انسان به خود و به اخلاق و رفتار خود با نظر انتقادى نگاه كند؛ عيوب خود را با روشنى و دقت ببيند و سـعـى در بـرطرف كردن آنها داشته باشد. اين از عهده ى خود ما برمى آيد و اين تكليفى بر دوش ماست. (1)
- رمضان ، يك صحنه ى مناسب براى تمرين ترك مجموعه ى گناهان
... تـمـام عـبـادات و تكاليف شرعى اى كه من و شما را امر كرده اند تا انجام دهيم ، در حقيقت ابـزارهـاى هـمـيـن تـزكـيـه يـا هـمـيـن تـربـيـت اسـت؛ بـراى ايـن اسـت كـه مـا كـامـل شويم؛ ورزش است.
همچنان كه اگر ورزش نكنيد، جسم شما ناتوان، بى قدرت و آسـيـب پـذير خواهد شد و اگر بخواهيد جسم را به قدرت، به زيبايى، به توانايى، بـه بـروز قـدرت ها و استعدادهاى گوناگون برسانيد، بايد ورزش كنيد.
نماز، ورزش است؛ روزه، ورزش است؛ انفاق، ورزش است؛ اجتناب از گناهان، ورزش است؛ دروغ نگفتن، ورزش اسـت؛ خيرخواهى براى انسان ها، ورزش است.
با اين ورزش ها، روح، زيبا و قوى و كـامل مى شود. اگر اين ورزش ها انجام نگيرد، ممكن است به ظاهر خيلى پسنديده به نظر بـيـاييم؛ اما باطنمان يك باطن ناقص و نحيف و حقير و آسيب پذير خواهد بود. روزه ، يكى از اين ورزشهاست .
روزه فـقـط ايـن نيست كه انسان نخورد و نياشامد. اين نخوردن و نياشاميدن ، بايد از روى نـيـّت بـاشـد، والاّ اگـر شـمـا يـك روز بـه خـاطـر گـرفـتـارى و يـا اشـتـغـال بـه كار، دوازده ساعت ، پانزده ساعت فرصت نكنيد چيزى بخوريد، هيچ ثوابى بـه شـمـا نـخـواهـنـد داد. اما همين امساك را وقتى با نيّت انجام داديد ـ «اجعلنا ممّن نوى فـعـمـل»؛ نيّت كند و به دنبال آن ، عمل انجام دهد ـ اين همان گوهر درخشانى مى شود كه به شما ارزش مى بخشد و روحتان را قيمتى مى كند.
شـرط روزه ، نـيـّت اسـت . نـيـّت يـعـنـى چـه؟ يـعـنـى ايـن عـمل را، اين حركت را، اين امساك و تمرين را، جهت دادن براى خدا، در راه خدا، به خاطر انجام دسـتـور الهـى.
ايـن اسـت كـه بـه هـر كـارى ارزش مـى بـخـشـد؛ لذا در دعـاى شـب ِاوّل مـاه مـبـارك مـى خـوانـيد كه: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ نَوَى فَعَمِلَ وَ لَا تَجْعَلْنَا مِمَّنْ شـَقـِيَ فـَكـَسـِلَ» (2) كـسـالت ، بـى رغـبتى و بى نشاطى براى كار ـ چه كار معنوى و چه كار مادى ـ شقاوت است .
روزه ، يكى از بهترين كارهاست. با اين كه به ظاهر اقدام نكردن است ؛ اما در باطن اقدام اسـت ، عـمـل اسـت ، كـار مـثـبـت اسـت . چون شما نيّت اين كار را داريد؛ لذا از هنگامى كه وارد صـحـنـه ى روزه دارى مـى شـويد ـ يعنى از بعد از لحظه ى طلوع فجر ـ تا آخر روز به طـور دائم بـه خـاطـر ايـن نيّت ، در حال عبادتيد. اگر هم بخوابيد، داريد عبادت مى كنيد. همين طور راه برويد، داريد عبادت مى كنيد.
ايـن كـه از قـول نـبـى اكـرم (عـليـه و عـلى آله الصـّلاة والسـّلام ) نـقـل شـده اسـت كـه فـرمـود: «أَنـْفـَاسـُكـُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ» (3)؛ خوابيدن و نفس كشيدن شما عبادت است ، خواب چطور عبادت مى شود؟ نفس كشيدن چـطور «سبحان اللّه» گفتن مى شود؟ اين به خاطر آن است كه شما بيكار هم كه بـاشـيـد، هـيـچ اقـدامـى هـم كـه نـكـنـيد، چون با اين نيّت وارد اين وادى شده ايد، يكسره در حال عبادتيد.
در روايـت ديـگر مى فرمايد: «نَوْمُ الصَّائِمِ عِبَادَةٌ وَ صَمْتُهُ تَسْبِيحٌ» (4)؛ سـكوت هم كه مى كنيد، مثل اين است كه «سبحان اللّه» مى گوييد. و «وَ عَمَلُهُ مـُتـَقـَبَّلٌ وَ دُعـَاؤُهُ مـُسـْتـَجـَابٌ» (5)؛ عـمـل شـمـا مـقـبـول و دعـايـتـان مـسـتـجـاب اسـت. سكوت شما عبادت است ، نفس كشيدن شما عبادت است ، خـوابـيـدن شـما عبادت است . چرا؟ چون شما داريد اين امساك و اين دست كشيدن از بخشى از لذات جسمانى را، براى خدا در يك مدت سى روزه ـ ماه رمضان ـ تجربه مى كنيد.
هـمـه ى ايـن عـبـادت و ديـگـر عـبـادات، بـر گرد اين محور مى گردد كه انسان با مشتهيات نـفـسـانـى و بـا لذايـذى كـه انـسـان را به پستى مى كشانند و برده مى كنند، مبارزه كند. افـسـار گسيخته كردن نفس انسانى ، هنر نيست . هر چه در توان دارى لذت ببرى ، براى انسان كمال نيست ؛ اين از مقوله ى حيوانيت است ـ انسان هم يك جنبه ى حيوانى دارد ـ و تقويت جـنـبـه ى حـيـوانـى اسـت . البـتـه جنبه ى حيوانى هم جزو ماست و نخواسته اند كه ما آن را نـداشـتـه بـاشيم . خوردن ، آشاميدن ، استراحت كردن ، لذت مباح بردن ، جزو وجود ماست ، اشـكـال هم ندارد و كسى آنها را منع هم نكرده است . آنچه ممنوع است ، اين است كه انسان در ايـن جـنـبـه غـرق شـود. مـاديـگرى ، انسان را به غرق شدن در اين جنبه مى كشاند. اديان و روش هاى عقلانى عالم ـ كه روش الهى ، مبتنى بر پايه هاى عقلانى است ـ جلوِ انسان را مى گـيـرد، تـا در اين سراشيب لذت برى از لذايذ و مشتهيات زندگى ، اختيار خود را از دست نـدهد و فرو نغلتد.
هر دعوتى كه انسان را به لجام گسيختگى در لذات بكشاند، دعوت بـه آتـش و دعـوت بـه بـدبختى و هلاكت است . به طور كلى ، دعوت انبياء، دعوت حكماء، دعـوتـهـاى الهـى ، در جـهـت كـفـِنـفـس از ايـن لذايـذ اسـت ، كـه روزه هـم از ايـن قـبيل است . به همين خاطر است كه در روايات ما، ماه رمضان يك صحنه ى مناسب شمرده شده است ، براى اين كه انسان در اين ماه تمرين كند و مجموعه ى گناهان را ترك گويد.
يـك روايـت از امـام صـادق (عـليـه الصـّلاة والسّلام) است كه خطاب به «محمّدبن مُسلم» مـى فرمايد: «إِذَا صُمْتَ فَلْيَصُمْ سَمْعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ لِسانُكَ وَ لَحْمُكَ وَ دَمُكَ وَ شـَعْرُكَ وَ بشرُكَ» (6).
امام صادق به اين يار و شاگرد نزديك خود مى فرمايد كـه وقـتـى روزه مـى گـيـرى ، بـايـد شـنـوايـى تـو روزه گير باشد، بينايى تو روزه بـگـيـرد، زبـان تـو روزه بـگيرد، گوشت و خون و پوست و موى و بشره ى تو روزه دار بـاشـد؛ دروغ نـگـويـى ، انـسـان هـاى مؤمن را دچار بلا نكنى ، دلهاى ساده را اغوا نكنى ، بـراى بـرادران مـسـلمان و جامعه ى اسلامى توطئه درست نكنى ، بدخواهى نكنى ، بددلى نـكـنـى ، تـهـمت نزنى ، كم فروشى نكنى ، امانتدارى كنى . انسانى كه در ماه رمضان با كـفِّنـفـس خـود، از خوردن و آشاميدن و مشتهيات نفسانى و جنسى روزه مى گيرد، بايد زبان خـود، چـشـم خـود، گـوش خـود و هـمـه ى اعـضا و جوارح خود را روزه دار بداند و خود را در مـحـضـر خـداى مـتـعـال و دورى گـزيـده از گـنـاهـان بـيـنگارد. دنباله ى روايت مى فرمايد: «وَ لايـَكـُونُ يـَوْمَ صـُوْمـِكَ كـَيـَوْمِ فـِطـْرِكَ»؛ روز روزه ى تـو، مـثـل روز فـطـر تـو نـباشد؛ مثل روزهاى عادى باشد. روز ماه رمضان هم همان گونه رفتار كنى كه در روزهاى عادى رفتار كردى . بايد به تربيت نفس توجه كنى و اين فرصت را مغتنم بشمارى .
در يـك روايـت ديـگـر مـى فـرمـايـد: «صـَوْمُ الْنَّفـْسِ اِمـْسـاكُ الْحـَواسِّ الْخـَمـْسِ عـَنـْ سـائِرِالمـَاءثـِمِ» (7).
از امـيـرالمـؤمـنـيـن (عـليـه الصـّلاة والسـّلام) نقل شده است كه روزه ى نفس، غير از روزه ى جسم و روزه ى شكم است.
روزه ى نفسِ انسان ايـن اسـت كـه هـمـه ى حـواس پـنـجگانه ى او از گناهان امساك كنند. «وَ خُلُوِّ الْقَلْبِ مِنْ جـَمـِيـْعِ اَسـْبـابِ الْشَّرِ»؛ دل از همه ى موجبات و اسباب شر و فساد خالى شود. با خـداى مـتـعـال و بـا بـنـدگـان خـدا، دل را صاف و بى غلّ و غش كنيم . در اين جهت ، روايات زيادى هست .
برادران و خواهران عزيز! از اين فرصت استفاده كنيم . ماه رمضان يك فرصت بسيار مغتنم اسـت بـراى ايـن كـه خـودمـان را بـه خـدا نـزديـك كـنـيـم ، بـه كمال نزديك كنيم ، از مفاسد دور كنيم ، از گناهان پاك كنيم . اين دعاهايى كه در اين ماه هست ، ايـن اسـتـغـفـارى كـه در ايـن مـاه مستحب است ، همه فرصت است ؛ مبادا اين فرصتها از دست بـرود. اين ماه رمضان به زودى تمام خواهد شد. اگر تا ماه رمضان ديگر زنده بمانيد، آن هـم مـثل برق و باد خواهد گذشت . اين فرصتهاى ذى قيمت از دست خواهد رفت ؛ از هر روز و سـاعـتـش بـايـد اسـتـفـاده كـنيد. من به شما برادران و خواهران نمازگزار؛ بخصوص به جوانان توصيه مى كنم كه از اين بهار رحمت الهى استفاده كنيد، استغفار كنيد، درِ خانه ى خـدا برويد، از گناهان تن و گناهان روح و گناهان فكر و قلب استغفار كنيد. آن جامعه اى كـه اين طور محل استغفار الهى و توبه ى الى اللّه باشد، جامعه ى نورانى خواهد بود و بـه بـركـت آن نـورانـيـت ، پـروردگـار مـتـعـال خـيـرات را بـر جـامـعـه نازل خواهد كرد. (8)
پی نوشت:
1- 25/9/1380
2- الاقبال بالاعمال الحسنة ، سيدبن طاووس ، ج 1، ص 1376
3- امالى شيخ صدوق ، ص 84
4- ثواب الاعمال ، ص 75
5- همان
6- المقنعة ، ص 310
7- غررالحكم : ح 5889
8- 12/10/1376