۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۹ : ۱۳
امام باقر(ع) به روایت اهل سنّت
در مناقب علمی و عملی آن امام همام تمام دانشمندان اهل سنت، حتی ابن تیمیه، که افکارش آبشخور اصلی وهابیان و سلفیان است، و شاگردش ذهبی داد سخن ها دادهاند. ذهبی بعد از ذکر مناقب آن حضرت، تأکید میکند که کان اهلاَ للخلافه! او البته این سخن را در مورد همه امامان تا امام حسن عسکری (علیهم السلام) تکرار میکند!
ابن عساکر دمشقی(۵۷۱ ق.) دودمان امام را این گونه بیان می کند: محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب بن عبد المطلب بن هاشم بن عبد مناف
کنیه حضرتش ابو جعفر است. لقب ایشان علوی، فاطمی، مدنی، قرشی، هاشمی، شاکر، هادی و باقر می باشد. که باقر، مشهورترین القاب آن جضرت است(۶). باقر، لقبی است که نشان دهنده قدرت و مرجعیّت علمی امام بوده و مورد توجّه خاصّ اهل سنّت قرار گرفته که به برخی از آنها اشاره می شود:
۱. راغب اصفهانی(۵۶۵ ق.): «سُمِّیَ محمد بن علی رضی الله عنه باقراً لِتَوَسُّعِه فی دقائق العلوم.»
۲. ابو زکریا محی الدین نووی (۶۷۶ق.): «سُمِّیَ الباقر لانّه بَقَرَ العلم و دَخل فیه مدخلاً بلیغاً و وصل منه غایة مرضیة.»
۳. ابن خلّکان(۶۸۱ق.): «انّما قیل له الباقر لانه تَبَقَّر فی العلم أَیْ توسَّع، و التبقُّر: التوسُّع.»
۴. شمس الدین ذهبی(۷۴۸ق.): «شُهِرَ ابوجعفر بالباقر مِن بَقَر العلم ای شَقَّهُ فعرف أصله و خَفیّهُ.»
۵.ابن کثیر دمشقی (۷۷۴ق.): «سُمّیَ الباقر لبقره العلوم و استنباطه الحکم.»
۶. فیروزآبادی(۸۱۷ق.): «الباقر محمد بن علی بن الحسین، لِتَبَحُّرِه فی العلم.»
برخی دیگر، لقب امام باقر را به گونهای دیگر تفسیر کرده اند، چنانچه سبط بن جوزی (۶۵۴ق.) می گوید: «انما سُمِّیَ الباقر من کثرة سجوده، من بَقَرَ السجود جِبْهتَه ای فتحها و وسعها.»
ظاهراً و با توجّه به عبادات بسیار امام باقر این احتمال نیز بعید نمی باشد و می توان لقب باقر را به هر دو معنا تفسیر نمود.
لازم به ذکر است: لقب باقر و تفسیر آن به «شکافنده علوم»، ریشه در کلام
پیامبر به جابر بن عبد الله انصاری دارد. جابر می گوید: «قال لی رسول الله
یوشَکَ أن تبقی حتَّی تلقی ولداً لی من الحسین، یُقال له محمد، یَبْقَرُ
العلمَ بَقَراً فاذا لَقَیتَهُ فَقْرَأْ مِنِّی السَّلام.»
جایگاه علمی و حدیثی اما باقر نزد اهل سنّت بسیار بالا بوده، به گونه ای که تمامی صحاح ششگانه (صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع الصحیح ترمذی، سُنَن ابوداود، سُنَن نسائی، سُنَن ابن ماجه) و مسانید و تفاسیر روایی و مأثور و کتب فقهی اهل تسنّن از ایشان حدیث نقل کرده اند.
درباره مناقب امام باقر، بزرگان اهل سنت از دوران معاصر ایشان تا امروز آنقدر گفته اند که ذکر همه آنها خود کتابی پر صفحه خواهد شد.
۱.ابن حجر عسقلانی
ابن حجر در معرفی امام باقر(ع) می نویسد: محمد باقر(ع) به اندازه ای رموز و اسرار علوم و دانش ها را آشکار ساخت و حقایق احکام، حکمت ها و لطایف دانش ها را بیان نموده است که جز کوردلان و تاریک باطنان، کسی نمی تواند آنها را انکار کند و از این رو شکافنده مشکلات علم و برافرازنده دانش لقب یافته است.
۲.عبدالله بن عطا مکّی
عبدالله بن عطا یکی از شخصیت های مهم معاصر امام باقر(ع) است که در اشاره به منزلت امام باقر(ع) می گوید: علما و دانشمندان را پیش هیچ کس حقیرتر و کوچک تر از آنچه در پیش ابوجعفر (امام باقر) بودند ندیدم. حکم بن عتیبه را با آن مرتبه و منزلت والای علمی که در میان مردم داشت، در برابر آن جناب همانند کودکی دیدم که پیش روی استادش با خضوع و تواضع نشسته بود.
۳. احمدبن تیمیه الحرّانی
ابن تیمیه آموزگار اصلی سلفی گری که افکار او آبشخور اصلی وهابیان است، و خود نیز در ردّ شیعه کتاب ها نوشته است در عبارت کوتاهی از امام باقر(ع) چنین یاد کرده است: ابوجعفر محمدبن علی از برگزیدگان اهل علم و دین است و گفته شده است که او را به آن دلیل باقر نامیدند که شکافنده علوم بود.
۴. ابن خلّکان
احمدبن محمد معروف به ابن خلکان (۶۰۸ – ۶۸۱ ه-ق) از مشهورترین تاریخ نگاران و قضات و علمای قرن هفتم هجری است که در اصول اشعری و در فروع شافعی مذهب بوده است در کتاب معروفش وفیات الاعیان و ابناء ابناءالزمان با همه تعصبی که نسبت به اهل سنت دارد، درباره حضرت باقر(ع) چنین می گوید: ابوجعفر محمد بن زین العابدین ملقب به باقر یکی از ائمه شیعیان اثنی عشری پدر امام جعفرصادق(ع) است. باقر عالم بزرگ و سید عظیمی بود و به این جهت او را باقر گفته اند که وی علوم زا می شکافت و به او توسعه و رشد می داد. شاعری در وصف او گفته است: ای شکافنده علم برای پرهیزکاران و ای بهترین کسی که بر کوههای حجاز لبیک گفتی و ندای توحید را سردادی.
۵. عبدالله بن اسعد یافعی
یافعی (م۷۵۵ ه-ق) صاحب کتاب مرآه الجنان و عبرة الیقضان ... درباره امام باقر(ع) چنین مینویسد: ابوجعفر محمد فرزند زینالعابدین علی فرزند حسین بن علی(ع) که رضوان خدا بر آنان باد یکی از امامان شیعیان اثنی عشر است. وی ملقب به باقر بود او را به این جهت باقر گفتهاند که علم را شکافت و رشد و توسعه داد.
۶.ابوالعباس احمد بن یوسف قرمانی
ابوالعباس احمد معروف به احمد بن سنان دمشقی (م ۱۰۱۹ ه-ق) مولف کتاب اخبار الدول و آثار الاول که به تاریخ قرمانی معروف است درباره شخصیت و منزلت علمی امام باقر(ع) مینویسد: او را بدان جهت باقر نامیدند که علم را شکافت و گفته شده برای این خاطر لقب باقر یافت. از جابر بن عبدالله انصاری روایت شده است که رسول خدا(ص) به او فرمود: ای جابر تو به مقداری زنده می مانی تا فرزندی از فرزندان حسین(ع) را که هم نام من است، دیدار کنی او علم دین را به خوبی می شکافد آن گاه که دیدارش کردی سلام مرا به او برسان. جابر می گوید: خداوند عمر مرا به مقداری طولانی ساخت تا اینکه امام باقر(ع) را زیارت کردم و سلام جدّ بزرگوارش را به او رساندم. قرمانی اضافه می کند: از هیچ یک از فرزندان حسن و حسین(ع) از علم دین و سنّت پیامبر(ص) و قرآن و سیره و فنون ادب به مقداری که از ابوجعفر باقر(ع) به ظهور رسیده است، ظاهر نشده و باقی مانده صحابه و بزرگان تابعین از وی نقل حدیث کردهاند.
۷.عبدالرحمان شرقاوی
شیخ عبدالرحمان بن حجازی بن ابراهیم (۱۱۵۰ – ۱۲۲۷ ه-ق) معروف به شرقاوی شافعی، شیخ جامع ازهر درباره امام باقر(ع) می گوید: امام باقر(ع) اعلم اهل زمان خود به قرآن و تفسیر آن و حدیث و فقه بود.
۸.عبدالعزیز سیدالأهل
سیدالاهل در کتابش مینویسد: محمد بن علی بی درنگ به علم و زهد و فضل و برتری نمایان شد، سپس طولی نکشید که فضیلت و کمال به تمام معنی به سوی وی تغییر مسیر داد به طوری که ظاهر نشد بر کسی از فرزندان حسن و حسین(ع) از علم دین و سنن و علم قرآن و سیره و فنون ادب و بلاغت آنچه که بر محمد بن علی(ع) ظاهر شد و سپس ان حضرت علم را شکافت و به آن توسعه داد تا آنجا که باقر نامیده شد و این لقبی است که کسی قبل از او بدان لقب ملقب نشده بود و زیر نظر پدرش در مدینه بزرگ شد و در علم و زهد و بخشندگی به مقام بلندی رسید. اما از لحاظ علم، او علم را گرانبهاتر و ارزنده تر میدانست. اما از نظر زهد نظرش درباره دنیا همان نظر جدّش علی(ع) بود. اما از لحاظ جود و سخاوت، با این که عائله زیادی داشت و از لحاظ امکانات مالی متوسط بود، ولی آن قدر سخاوتمند و بخشنده بود که فقیری را از فقر نجات داد و صدها و بلکه هزاران درهم احسان می کرد و اگر مورد را زیاد نیازمند و مستحق می دید، هرچه در توان داشت، احسان می کرد.
۹.حافظ ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (م ۴۳۰ ه-ق)
حافظ ابونعیم در کتاب حلیه الاولیاء و طبقات الاوصیاء می نویسد: از جمله شخصیت های مورد استناد در منابع حدیثی ابوجعفر محمدبن علی الباقر است. او از خاندان نبوت بود و میان موقعیت های والای دینی و جایگاه رفیع اجتماعی جمع کرده و در زمینه رخدادها و مسایل مستحدثه و نیز موضوعات خطیر مهم صاحبنظر بود و در راستای بندگی و عبادت خدا اشک ها ریخت و از درگیری های لفظی و برتری جویی ها باز می داشت.
۱۰. سبط ابن جوزی (م ۵۹۷ ه-ق)
ابن جوزی در کتاب التذکرة می نویسد: او (ابوجعفر محمدالباقر) شخصیتی دانشمند و عابد و مورد اطمینان بود که پیشوایان اهل سنّت مانند ابوحنیفه از وی حدیث نقل کرده اند.
۱۱. ابن کثیر (م ۷۷۴ ه-ق)
ابن کثیر در کتاب البدایه و النهایه می نویسد: محمد بن علی بن الحسین، ابوجعفرالباقر است. مادرش ام عبدالله دختر حسن بن علی می باشد. وی از تابعان والامقام و بسیار بلند مرتبه و یکی از شخصیت های بارز امت اسلامی در جنبه علم و عمل و سیادت و شرف به شمار می آید. او از جمله ائمه دوازده گانه ای است که شیعه امامیه به امامت آنان اعتقاد دارد.
۱۲. ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ ه-ق)
ابن صباغ در کتاب الفصول المهمه می نویسد: اهل دانش درباره محمدبن علی بن الحسین گفته اند که او شکافنده دانش و جامع و گسترش دهنده علم و بالابرنده مرتبه معارف در جامعه خویش است. قلبش پاکیزه و عملش بالنده و منزه و نفس او طاهر و اخلاقش شریف بود و عمرش را در طاعت خداوند متعال به پایان رسانید و به عالیترین درجات تقوا راه یافت.
پدر بزرگوار ایشان حضرت علی بن حسین امام سجّاد و مادر ایشان امّ عبدالله دختر امام حسن مجتبی می باشد. لذا درباره ایشان گفته اند: محمد بن علی اوّلین هاشمی و علوی است که از دو هاشمی و علوی به دنیا آمده؛ یعنی پدر و مادر وی هر دو هاشمی و علوی می باشند. حضرت امام باقر و برادر اعیانی شان جناب عبدالله باهر تنها رجالی از اهل بیت هستند که هاشمی بین هاشیمین و فاطمی بین فاطمیین و علوی بین علویین خوانده می شوند. درباره مقام علمی و عملی مادرشان حضرت فاطمه بنت حسن(ع)، نیز مطالب زیادی در تواریخ آمده است؛ و همینقدر بس که دانشمند بزرگی چون حضرت امام صادق، به مادر بزرگ خویش افتخار می کرده و می فرموده کانت جدتی عالمه عامله زاهده.
درباره مادر حضرت امام باقر، و در حقیقت درباره خودشان، نکته بسیار باریک و مهمی وجود دارد که تاکنون دیده نشده که کسی بدان بپردازد. می دانیم که در اعتقاد به ظهور حضرت مهدی، همه مسلمانان، حتی اکثر سلفیین الا قلیلی، با شیعه شریک هستند؛ با این تفاوت که در احادیث اهل سنت، مهدی از اولاد امام حسن مجتبی است.(که البته شاید اینجا امام حسن مجتبی با امام حسن عسکری عمدا یا ... خلط شده باشد. این حدس و گمان است و محتاج بررسی دقیق علمی است.) به هر حال، گاه دیده می شود که مخالفان شیعه، بیشتر سلفی های معاند، با تکیه بر همین احادیث، سعی در ایجاد تشکیک و تردید درباره امام زمانِ مورد اعتقاد شیعه کنند. حال اگر دقت کنیم که به واسطه حضرت فاطمه بنت حسن(سلام الله علیهما) همه امامان بعد از امام سجاد علیه السلام از نسل امام حسن مجتبی علیه السلام هم هستند، این شبهه بکلی رفع و بالمره بلا موضوع می شود.