۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۰۵
هر اندازه والدین به خصوص مادران با این شاخصهها آشناتر باشند و توانایی پیادهسازی آنها را در محیط خانواده داشته باشند، علاوه بر اینکه فرزندانی نیکو برای خود و جامعه تربیت میکنند، یکی از مهمترین واجبات شرعی خود را ادا میکنند. در این صورت این فرزندان صالح در آینده مدیرانی خواهند بود که توانایی اصلاح امور کشور و عبور آن از چالشهای متعدد را خواهند داشت.
این ضرورت ما را بر آن داشت تا گفتوگویی با حجتالاسلام مهدی دهقان، کارشناس امور دینی و مشاور مذهبی رسانه ترتیب دهیم.
محیط خانواده را با روشهای جذاب رنگ و بوی معنویت دهیم
* به نظر میرسد یکی از مسائلی که بر تربیت افراد خانواده تأثیر دارد، فضای حاکم بر خانوادههاست که امروزه به دلایل متعددی با چالش مواجه شده است. به نظر شما فضای مطلوبی که باید بر محیط خانواده سیطره داشته باشد چه شاخصههایی داشته باشد؟
محیطی شاد اما در عین حال پر از ارزشهای معنوی. در واقع آنچه باید بر محیط خانواده سیطره داشته باشد، معنویت و آخرتگرایی است. چرا که مقصد اصلی همان است. خداوند در آیهای از قرآن میفرماید: «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ؛ و این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازى نیست و بىتردید سراى آخرت، همان زندگى [ واقعى و ابدى ] است ؛ اگر اینان معرفت داشتند [ دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمىگزیدند.» در این آیه خداوند انسانها را دعوت به آخرتگرایی میکند. یعنی دنیا پر از لهو و بازی است؛ دنیا همچنان که مزرعه آخرت است، پر از غفلت هم است. اما زندگی اصلی در سرای آخرت است. یعنی مبنا را آخرت و برنامهریزی دنیوی خود را در همین جهت شکل بده. در این صورت انسان مشغول لهو و لعب نمیشود. هر رفتاری را در خانه انجام نمیدهد. لذا خانهها باید رنگ و بوی آخرت و معنویت داشته باشند، منتها قلقهایی دارد که همین مسئله را میتوان با روشهای جذاب انجام داد و اهلبیت(ع) به برخی گزارهها اشاره داشتهاند که در ادامه همین مصاحبه اگر فرصت بود به برخی از آنها اشاره میکنم.
بنابراین خنده و شادی در محیط خانواده خیلی خوب است، من خودم مبلّغ شادی و نشاط هستم، اما نباید به جایی برسد که موقعیت و مأموریتم را در دنیا فراموش کنم. نباید با ریختن آبروی دیگری باعث خنده دیگران شویم. همچنین باید دید خنده و شوخی ما چه سهمی نسبت به معنویت دارد؟ زمانی که یک چک بانکی میکشیم، صبح تا شب نگرانیم چگونه آن را پاس کنیم. وقتی از او میپرسیم چرا نگرانی، میگوید به مردم بدهکارم. آیا تو به خدای خودت بدهکار نیستی؟ آیا نگران و بیقرار وقت نماز هم هستیم؟ آیا این نگرانی را توانستیم به فرزندان خود منتقل کنیم تا آنها هم بیاموزند باید مراقب نماز و وقت نماز بود؟
کودک اهل نشاط است نه دیدن اخبار سیاسی
در اینجا لازم است به یک آسیب هم اشاره کنم. در خانه رعایت کنیم کودکان اخبار سیاسی نبینند. چرا تصور میکنیم این مسئله اشکالی ندارد؟ چرا تصور میکنیم هر آنچه ما میبینیم، باید تمام خانواده ما را همراهی کنند. کودک اهل بازی و نشاط است. یک کودک هشت یا 10 ساله چه درکی از اخبار سیاسی خواهد داشت؟ وقتی من بنشینم با فرزندانم اخبار ببینم، ناخداگاه یک واکنشی از خود بروز میدهم. فرزند من شاید به اخبار توجه نکند، اما به واکنشهای من توجه میکند. اما با این حال اگر در شرایطی قرار گرفتم که چارهای نداشتم، حالات خودم را بروز نمیدهم تا بچهها تحت تأثیر انرژیهای منفی قرار بگیرند. این مسئله به مرور زمان در کودک باعث شکلگیری شخصیتی میشود که ما دوست داریم. سراغ حزب و جناحی میرود که مورد پسند ماست در حالی که ممکن است از آن شخصیتها یا جناحها شناختی نداشته باشند. سوای از اینکه این نوع رفتار با کودک صحیح است یا خیر، باید دید آیا با این رفتارمان قدرت انتخاب و حق انتخاب را از او سلب کردیم یا خیر. در واقع والدین باید کودکان را با معیارهای حقیقی آشنا کنند و انتخاب را به خودشان واگذارند.
سر سفره شکر نعمت و ذکر نعمت را به بلندی ادا کنید تا فرزند بیاموزد
* خیلی از خانوادهها شاهدیم مدام فرزندان خود را امر و نهی میکنند و آنها را مجبور به انجام فعالیتهای خاص یا عبادات خاص میکنند. به نظر شما آیا مطلوبترین روش همین مسئله است؟
گاهی این عمل نتیجه معکوس میدهد. امام صادق(ع) در روایتی فرمود: «مردم را با غیر زبانها دعوت به ارزشها کنید؛ کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ». این روایت به این معناست که افراد را باید با اعمال دعوت به ارزشهای اخلاقی کنیم. چرا که افراد در وهله اول به این مسئله توجه دارند که خودمان چه مقدار به مسائلی که امر و نهی میکنیم پایبندیم. لذا باید شیوههای تربیتی را زودتر بیاموزیم و آنها را به کار بگیریم. شیوه تربیتی صرفاً در امر و نهی نیست.
به عنوان نمونه مکان نماز حضرت زهرا(س) در خانه مشخص بود. امام صادق(ع) میفرماید مکان نمازتان در خانه یک جای مشخصی باشد. هر جایی سجاده نیاندازید. درست است که گاهی برای تبرک در جاهای مختلف منزل نماز میخوانیم تا آن مکان در روز قیامت شهادت به نماز ما دهد، اما روال اصلی به گونهای باشد که در ذهن اهل منزل جایگاه نمازمان ثابت باشد. باید همیشه مشخص باشد پدر و مادر کجا نماز میخوانند. این مسئله خاصیت تربیتی دارد.
یا والدین سر سفره «بسمالله الرحمن الرحیم» را بلند ادا کنند. در انتهای غذا با صدای رسا "الحمدلله" بگویند. در انتهای غذا دعای سفره داشته باشند. چه اشکالی دارد ما این رفتارهای ساده اما اثرگذار در تربیت فرزندان را انجام دهیم؟ در کتاب وسائلالشیعه ادعیه متعددی در این زمینه وجود دارد که باید اینها را آموخت و تکرار کرد.
در خانه که هستی و قصد شستن ظرف داری، حتی به شوخی نباید گفت من زن ذلیلم بلکه ارزش معنوی آن کار را بگو. مثلاً بگوییم وقتی یک مرد کمکی به همسرش میکند، خداوند ثواب زیادی برای او مینویسد و مورد عنایت پیامبر و اهلبیت(ع) قرار میگیرد. فرزند وقتی در چنین محیطی قرار گیرد، ناخداگاه از جهت تربیتی و اخلاقی رشد میکند.
اسلام تحجّر و خشکمذهبی در محیط خانواده را نمیپسندد / محیط خانه را شاد نگه داریم
* شما در بخشی از صحبتهای خود اشاره داشتید با روشهای جذاب میتوان خانواده را به سوی ارزشهای اخلاقی سوق داد. در این باره صحبت میکنید.
اول باید اشاره کنم که عمده خانوادهها بر مسائل معنوی فرزندان وقت نمیگذارند و صرفاً به مادیات میپردازند. الان پدر نقش مسئول تدارکات دارد. نان بخر و به خانه بیاور. یکی از خصوصیات مسئولان تدارکات این است که در وهله اول مسئول "نَدارکات" هستند (با خنده). یعنی هرچه از آنها میخواهی، ابتدا میگویند نداریم. جایگاه پدر در خانه باید جایگاه اتکاء باشد. باید قیومیت داشته باشد. جایگاه مادر، تزریق رأفت و صمیمیت است.
خانواده نباید در دعوت به ارزشها اهل شعار باشد. همان طور که قبلاً گفتم سرپرست خانواده باید فرهنگ خدامحوری و آخرتمحوری را با روشهای جذاب فرهنگ خود کند. در روایت داریم وقتی خانواده را نماز جمعه بردید، موقع بازگشت برای آنها خرید کنید؟ زیرا خاطره خوبی برایشان از نماز جمعه باقی بماند. یعنی تمام مسائل تربیتی تفریحی ما، بر اساس خدامحوری است نه خودمحوری.
یا امام رضا(ع) در روایتی درباره یکی از شیوههای جذابیتبخشی روز جمعه فرمود: «در هر جمعه براى خانواده خود از میوه و گوشت چیزى تحفه ببرید تا به آمدن روز جمعه شادمان شوند؛ أَطْرِفُوا أَهَالِیَکُمْ فِی کُلِّ جُمُعَةٍ بِشَیْءٍ مِنَ الْفَاکِهَةِ وَ اللَّحْمِ حَتَّى یَفْرَحُوا بِالْجُمُعَة». در واقع در این چند روایت قلق اصلی را مطرح فرمودند. این مسئله نشان میدهد دین اسلام روحیه تحجّر و خشکمذهبی را نمیپسندد بلکه باید همواره انعطاف داشت.
نکته دیگر اینکه همواره کارهای فرزندانمان را بزرگ جلوه دهیم. همان طور که ما دوست داریم دیگران از کار ما تمجید کنند، کودکان و نوجوانان نیاز بسیار بیشتری به این تعریف و تمجید دارند. مثلاً وقتی فرزندمان کار مثبتی انجام داد، خطاب به او بگوییم آدمی که نماز میخواند اخلاق و رفتارش مهربان و نظمش خوب است. یعنی در واقع شما آن نماز را برای فرزندت لباس میکنی که بر تن فعالیتهای مثبت مینشیند. او هم به این نتیجه میرسد که منشأ تمام خیرات از نماز است.
ای پدر، ای مادر، رابطه خودت با فرزند را استاد و شاگردی نکن
* منظور شما از اینکه نباید محیط خانواده را محیط خشک قرار داد دقیقاً چیست؟
منظور این است که فرزندان احساس کنند والدین دلسوزی دارند. حال و احوال فرزندان خود را جویا باشند. با محبت برخورد کنند. مادری را میبینیم دم در مدرسه دخترش میرود تا او را به خانه بیاورد. اولین برخورد این مادر چیست؟ سریع میپرسیم چه درسی داشتی و چه نمرهای گرفتی. این در حالی است که فرزند شما از صبح تا شب پاسخگوی سؤالات درسی معلمان بود. حداقل این احتمال را بدهیم که امروز یکی از معلمانش او را سرزنش کرده باشد. چرا باید او را بازخواست کنیم؟ چرا محیط خانواده را پادگانی کنیم؟ چه اشکالی دارد که در اولین برخوردمان او را در آغوش بگیریم و پس از خسته نباشید، بگوییم امروز چقدر دیر گذشت! دلم برایت خیلی تنگ شده بود.
این قضیه را زمانی که مشاور یک مدرسه بودم، با مادران دانشآموز انجام دادم. به آنها گفتم پس از اینکه این رفتار را با فرزندان خود کردید، اولین کلامی که آنها به شمای والدین میگویند یادداشت کنید و برایم بیاورید. خدا شاهد است که 85 درصد فرزندان با تعجب گفته بودند مادر امروز حالت خوبه؟ یعنی این فرزند، یک برخورد خوش والدین برایش رؤیا شده است و به سختی میتواند در دنیای حقیقی این نوع برخورد را باور کند. به والدین عرض میکنم این قدر رابطه خودتان با فرزندان را استاد و شاگردی نکنید. ای مادر، این قدر از فرزندت مطالبهگر نباش بلکه از او انسانیت بخواه و دورش بگرد. در وهله اول مادر باش تا فرزند احساس کند مادر دارد و دلش برای مادر بتپد.
پیامبر(ص) همواره بوسه بر پیشانی فاطمه(س) میزد
پیامبر گرامی اسلام(ص) مقید بود هرگاه از سفر میآمد، اولین نفر به حضرت زهرا(س) سر بزند. وقتی هم ایشان را ملاقات میکرد، اولین کارشان، بوسه بر پیشانی دخترش بود. علاوه بر این مدام به خانه امیرالمؤمنین(ع) سر میزد و از حال دخترش جویا میشد. پیامبر(ص) به قدری حضرت زهرا(س) را دوست داشت که تحمل ناراحتی ایشان را نداشت. مدام جویای حال ایشان بود. حتی در بستر وفاتشان وقتی نگرانی حضرت زهرا(س) را دید، به ایشان بشارتهایی دادند که غم را از چهره حضرت زهرا(س) حتی به اندازه دقایقی برداشتند.
سخن گفتن محبت آمیز و مؤدبانه نقش مؤثری در تربیت فرزندان دارد. با زبان کودکان و در عین حال مؤدبانه باید با فرزندان برخورد کرد. در حدیث شریف کساء ما این برخورد را به عیان میبینیم. در فرازهایی از این حدیث شریف از زبان حضرت زهرا(س) میخوانیم: «ناگاه فرزندم حسن وارد شد و گفت: ای مادر سلام بر شما. گفتم: سلام بر تو ای روشنی چشم من و میوه دل من … حسن به طرف عبا روی آورد و گفت: سلام بر شما ای جد بزرگوار ای رسول خدا، آیا به من اجازه میدهید که با شما زیر عبا قرار بگیرم؟ (رسول الله) فرمود: سلام بر تو ای فرزندم و ای صاحب حوض من به تحقیق اجازه دادم… سپس ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و گفت سلام بر تو ای دختر رسول خدا و گفتم بر شما سلام باد ای ابوالحسن ای امیرالمؤمنین؛ «… وَ اِذاً ِبَوَلَدِیَ الْحَسِن قَد اَقْبَلَ وَ قالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اُمّّاهُ فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّّه عَیْنی وَ ثَمَرَه فُؤادی… فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساءِ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الکِساءِ فَقَالَ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدی وَ یا صاحِبَ حَوْضی قَدْ اَذِنْتُ لَکَ… فَاَقْبَلَ ِعِنْدَ ذلِکَ َابوالحسنِ عَلِیُّ بْنُ اَبیطالِب وَ قالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا بِنْْتَ رَسُولِ الله فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا اَبَا اْلحَسَنِ وَ یا امیرالمؤمنین.»
رسانه ملی باید برنامههای تربیتی برای اصلاح سبک زندگی داشته باشد
* شما به عنوان مشاوره مذهبی رسانه نیز شناخته میشوید. درباره گزارههایی که تاکنون درباره آسیبها و فرصتهای خانواده مطرح کردید، رسانه به ویژه رسانه ملی تا چه حد توانسته به آنها بپردازد؟
در برنامههای تلویزیونی حرفهای لغو و بیهوده زیاد گفته میشود. شما این دو گزاره را از طنزها و فیلمها حذف کنید، چیزی از آنها باقی نمیماند. ما در حوزه رسانه نیاز به دلسوز داریم؛ کسی که دلش برای فرهنگ و دین مردم میسوزد. کسی که مانند اهلبیت(ع) شادی و تفریح را به مسائل خدایی پیوند بزند. کسی که شادی را وسیلهای برای نهادینه کردن ارزشهای اخلاقی و انسانی قرار دهد نه اینکه هدف اصلی را شادی مردم قرار دهد. چنین نگرشی باعث میشود با یک مسئله غیر ارزشی مردم را بخندانند. چرا که در تفکر قرآن و عترت، خنده به هر طریقی جایز نیست بلکه تفریح سالم وسیلهای است برای نهادینه کردن ارزشهای دینی.
شما در کدام سریال تلویزیون دیدید که دعای سفره بخوانند؟ اما شما در فیلمهای مسیحیان دعای سفره میبینید. ما در کدام سریالمان نشان میدهیم که پسر بوسه بر پای والدین بزند؟ تنها یک فیلم کوتاه آن هم از موبایل در فضای مجازی و تلویزیون پخش شد، ببینید چه تأثیر داشت! فرزندم وقتی این صحنه را دید، دست و پای مرا بوسه میزد. فرزندم به این باور رسید که اگر دست و پای پدر را ببوسی و رضایت او را جلب کنی، خداوند به تو لیاقت میدهد به قُرب او برسی. وقتی از این ابزار و تریبون دم دستی نتوانیم استفاده تربیتی بگیریم، پس رسالت رسانه را باید در چه گزارهای بدانیم؟ آیا به نسبتِ برنامههای مفرّح و مسابقات تلویزیونی توانستیم برنامههای تربیتی برای اصلاح سبک زندگی داشته باشیم؟ بسیاری از خانوادههایی اصیل و عاقل از این اوضاع نگرانند.
در آداب سفره میخوانیم تا زن نیامده است، شروع به غذا خوردن نکنیم. فرزندان سر سفره باید ببینند پدر از سهم خودش به مادر میبخشد و با العکس. در این صورت فرزندان با فرهنگ ایثار و از خودگذشتگی در قبال خانواده آشنا میشوند. کجا میبینیم که رسانه این گزارهها را نشان دهد.
بنده تمام امکانات ساخت یک فیلم را دارا هستم. به اندازه خودم در کارگردانی هم ورود داشتم. یک نفر فقط باید سرمایهگذاری کند، تا یک سریال اسلامی بسازیم. اگر تأثیر نداشت، حاضرم خیلی از خسارتها را جبران کنم.
در اصول کافی قسمتی دارد به نام «باب العِشرة» که به معنای باب معاشرت است. چرا با وجود این حجم از روایات اخلاقی و اجتماعی احساس فقر فرهنگی میکنیم؟ شما وقتی سر زده به خانه برادر یا خواهرت میروی و آنها به دلیل عدم آمادگی شما را نمیپذیرند، ناراحت میشوید. در حالی که حق اوست. کلینی در باب معاشرت احادیثی به این مضمون نقل میکند که اگر در خانه مسلمانی رفتی و او از پذیرای شما معذور بود، بدون ناراحتی برگرد. زیرا هماهنگ نکرده بودی. این یک نمونهاش بود. با وجود این حجم محتوای فرهنگی چرا رسانه به این سمت حرکت نکند؟ بلکه گاهاً این مسائل را وارونه جلوه میدهیم.
منبع:تسنیم