۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۱۶
«وَ الحَمْدُ لله الّذی جَعَل مِنْ تِلكَ السُّبُل شَهْرَهُ شَهْرَ رَمضان، شَهْرَ الصّیامِ وَ شَهْرَ الاسلام وَ شَهْرَ الطّهور و شَهْرَ التمحیص و شَهْر القیام».[1]
1- ماه رمضان
اوّلین نامی که امام سجاد(ع) بیان می فرماید «رمضان» است، معروفترین و رایجترین نام برای این ماه نیز همین نام است.
کلمه «رمضان» و «رمض» واژه ای عربی است، به معنای تابش شدید آفتاب که حالت سوزندگی دارد. برخی احتمال میدهند علت نامگذاری این ماه به «رمضان» در ظاهر و باطن، معنای لغوی این کلمه است. «رمض» یعنی: حرارت شدید و مؤثر و ریشهسوز.[2]
عدهای عقیده دارند فریضه روزه، برای اولین بار در ماهی واقع شد که گرمای هوا شدید و طاقت فرسا بود. لذا این ماه را «رمضان» نامیدند. در قرآن مجید نیز همین نام برای این ماه بیان شده است. پیامبر بزرگ اسلام(ص) علت نامگذاری این ماه را اینگونه بیان کرد:
«إِنَّمَا سُمِّيَ رَمَضَانُ رَمَضَانَ لِأَنَّهُ تُرْمَضُ فِيهِ الذُّنُوبُ أَيْ تُحْرَق».[3]
این ماه را رمضان نام نهادند بدین جهت که نورانیت و حرارت این ماه، گناهان گذشته را میسوزاند و صفحات سیاه پرونده را سفید میکند.
حال چه کسی اهل رمضان است؟ اهل رمضان آن کسی است که روزه گرفتن، انس با قرآن کریم و قدم گذاشتن در مجالس الهی برای کسب معارف الهی در او حال معنوی ایجاد کند؛ این حال معنوی او را به حرکت وادارد و حرکت موجب تجدید نظر در اعمال گذشته و تغییر در رفتار آیندهاش شود. این همه نتیجه اتصال به ماه مبارک رمضان است. اهل رمضان در پی تقرب جستن به خداست، رو به سوی خدا میکند و به دنبال پاکسازی درونی و برونی است. حرارت این ماه کوههای گناه را ذوب میکند، جان آدمی را ناب و خالص میگرداند و قلب انسان را از علفهای هرزه گناه پاک میکند؛ علفهایی خشک که نه سبزی و طراوت و نه سودی دارد و نه سیرکننده است، انعکاسش در روز قیامت به تعبیر قرآن کریم «ضریع»[4] است.
نافرمانی خدا و گناه همانند پاشیدن دانه در زمین روح آدمی است که وقتی رشد و نمو میکند، محصولش خشک است و سبزی و خرّمی ندارد. برخی از زمینها قبل از فصل کشت، پر از نیِ خشک میشود. کشاورزان برای پاکسازی زمین اقدام به سوزاندن و از بین بردن تمام نیها میکنند. همه را به آتش میکشند تا زمین آماده کشت و زرع مجدد شود، در ماه مبارک رمضان نیز تمام علفهای هرز گذشته که مانع رشد آدمی است با روزه داری، حضور در مسجد، انس با قرآن، کسب معرفت بیشتر و حرکت به سمت خداییشدن، سوزانده میشود. با این توضیح وجه نامگذاری این ماه به «رمضان» روشن میشود.
2- ماه صیام
رمضان ماه روزه است. درباره حقیقت روزه و اهمیت روزهداری مطالب فراوانی میتوان مطرح کرد، اما در اینجا تنها به یک روایت زیبا پیرامون روزه اکتفا میشود؛ رسول خدا(ص) فرمود كه خداوند متعال فرموده است:
«روزه براى من است و من خود جزاى آن مى شوم و جزاى آن را مى دهم. روزه خواستههاى نفسانى و شهوات طبع را از بين مى برد. روزه آینه دل را صفا مى دهد، اعضا و جوارح را پاك مى سازد، ظاهر و باطن را آباد مى كند، انسان را در مقابل نعمت هاى پروردگار متعال سپاسگزار قرار مى دهد، و موجبات دستگيرى از نيازمندان و احسان بر فقرا را فراهم مى كند، حالت خضوع و خشوع قلب و گريه و تضرع را ايجاد مى نمايد، يگانه وسيله توجه و پناه به سوى خداوند مهربان است، موجب انقطاع و اعراض از مخلوقات بوده و اهتمام انسان را از غير راه حق مصروف مى دارد، سبب مى شود كه بر حسنات و اعمال خير انسان افزوده شده و به همان نسبت از كارهاى بد و ناشايست كه مخالف صلاح و روحانيت و سعادت است كاسته شود. در روزه گرفتن فواید بيشمار است، و همين اندازه كه اشاره شد براى اشخاص عاقل و خردمند كه توفيق عمل به اين عبادت مهم را پيدا كرده اند كفايت خواهد كرد.»[5]
3- ماه اسلام
نام دیگری که حضرت برای این ماه بیان کرد، ماه اسلام است. اسلام؛ یعنی تسلیم حق شدن و بریدن از همه قیدها و مکتبهای باطل، شیاطین درونی و برونی وگرایشهای نادرست شرق و غرب.
شایسته است انسان در این ماه به پروردگار خود عرض کند که من خود را به تو واگذار کردم، تنها بندة تو هستم و تنها سر به دامن تو میگذارم. اینگونه خدای را بخواند که ای خدای مهربان و عزیز! دوست ندارم از تو جدا شوم، دست در دست دیگری گذارم و به دنبال غیر تو روم.
اینگونه تسلیم حق شدن، همان است که خداوند متعال در قرآن کریم در وصف حضرت ابراهیم(ع) فرمود:
إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ [6]
و پروردگارش به او گفت: تسليم شو. گفت: من در برابر پروردگار جهانيان تسليم هستم.
رمضان، ماه ابراهیم شدن است. اگر ابراهیم شویم، ترسی از آتش نمرود و نمرودیان، نخواهیم داشت و هجوم هیچ خطری ما را به مخاطره نمیاندازد. خطرات و هجمههای زیادی در زمان انبیاء متوجه مردم شد، بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) نیز هجمههای فراوانی صورت گرفت. نتیجه آن شد که مردم زیادی از صراط مستقیم، منحرف شدند. تنها کسانی در راه ماندند که ابراهیمگونه، تسلیم حق شدند و به راستی اسلام آوردند. رمضان ماه اسلام و تسلیم است، ماه واگذارکردن خود به خداست.
معنای دیگری نیز برای اسلام گفتهاند و آن آشتی کردن است.[7] رمضان، ماه آشتی کردن با خداست. یازده ماه به قهر کردن، پشت پا زدن، سستی و کسالت سپری شد، حال وقت آشتی فرارسیده است. وجود مقدس حضرت دوست نیز اهل ردکردن آشتی بندگان خود نیست؛ بلکه شوق به این کار دارد، او منتظر است، دست آشتی را ابتدا او دراز کرده است.
در این ماه هیچ گنهکاری نباید دچار ترس و یأس و تردید شود از این که بعد این همه معصیت بیاید به درگاه خداوند یا نه؟ آیا مورد پذیرش قرار میگیرد یا نه؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ»[8]
این ماه، ماه خداست. ماه خداوندی که کریم، رحیم و غفور است. صاحب این ماه وقتی اینگونه بود دیگر جایی برای تردید باقی نمیماند. در طول تاریخ انسانهایی بسیار بدتر از ما بوده اند که با پروردگار آشتی کردند. خدا هم آشتی آنها را پذیرفت.
معنای دیگری که برای ماه اسلام گفتهاند، این است که این ماه، ماه اطاعت و بندگی است که بنده بیش از پیش باید به رابطه خود و خدا پرداخت. وقتی اینگونه شد، یازده ماه دیگر خداوند به بنده خود میپردازد. این ماه یازده ماه دیگر را بیمه میکند.
4- ماه طهور
چهارمین نامی که حضرت زین العابدین(ع) در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه، برای این ماه بیان فرمود، ماه «طهور» است. ماه پاکیزگی و پاک شدن از مال، عمل و حالت حرام است. اگر مال غیری پیش اوست به صاحبش برگرداند، اگر عمل شیطانی در او هست، از آن عمل توبه کند. اگر دل کسی را شکست، دلش را بهدست آورد . ماهی است که باید خود را طاهر کرد. ماه طهارت مال، بدن، نفس، قدم، زبان، چشم، گوش و ماه طهارت قلب است.
5- ماه قیام
نام دیگری که برای این ماه در این دعای شریف ذکر شد، «ماه قیام» است. قیام در اینجا به صورت مطلق و بدون هرگونه قیدی بیان شد.
پی نوشت؛
[1] . صحیفه سجادیه: دعای 44؛ « و سپاس خدای را که از جمله آن راهها، ماه خود ماه رمضان را قرار داد؛ ماه روزه، ماه اسلام، ماه طهارت، ماه آزمایش، ماه قیام.»
[2] . المنجد: ذیل ماده «رَمِض».
[3] . مستدرک الوسائل: 7/484.
[4] . ضریع گیاهی است که تمام حیوانات از خوردن آن امتناع میورزند، مگر وقتی که شتر خیلی گرسنه باشد، چیزی پیدا نکند و این ضریع را در بیابان های عربی پیدا کند، آنوقت مقداری از این علف خشک، تیغ دار و ضربه زننده را می خورد و باخوردن آن تمام لثه، زبان و دهانش خونآلود می شود. نمونه چنین علفی در زمین جهنم میروید که اهل جهنم از شدت گرسنگی وتشنگی به خوردن آن روی میآورند. بحارالانوار: 7/169؛ مجمع البیان: 10/336؛ تفسیر قُرطُبی: 10/7119.
در مورد غذای جهنمیان در قرآن از «ضریع»، «زقوم»، و «غسلین» نام برده شده است که علاقه مندان به این مباحث می توانند به «تفسیر حکیم» استاد انصاریان مراجعه نمایند.
[5] . مصباح الشريعة، ترجمه مصطفوى: 84؛ قال رسول اللَّه قال اللَّه تعالى: «الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ وَ الصَّوْمُ يُمِيتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ وَ فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ وَ الشُّكْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الْهِمَّةِ وَ تَخْفِيفِ السَّيِّئَاتِ وَ تَضْعِيفِ الْحَسَنَاتِ وَ فِيهِ مِنَ الْفَوَائِدِ مَا لَا يُحْصَى وَ كَفَى بِمَا ذَكَرْنَاهُ مِنْهُ لِمَنْ عَقَلَهُ وَ وُفِّقَ لِاسْتِعْمَالِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى.».
[6] . بقره (2): 131.
[7] . المنجد: ذیل «سِلم و صداقة».
[8] . الأمالی «صدوق»: 93؛ روضة الواعظین: 2/345.
برگرفته شده از کتاب: حسنات و سیئات /نوشته استاد حسین انصاریان
منبع:حوزه