۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۱۷
* در همین راستا حجتالاسلام علی سعیدیان در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در این باره اظهار کرد: از آنجا که اعتقاد ما به عصمت حضرات معصومین(ع) است، استفاده از گزینه «نقد و انتقاد» مناسب نیست، البته این را نیز نباید از نظر دور داشت که این بزرگواران در زمان حیات مبارک خود، از اصحابشان در انجام اموری مشورت میخواستند؛ اما این بدان معنا نیست که اگر خودشان کاری را بدون مشورت کردن انجام دادند، کارشان با اشکال روبرو باشد.
وی با تأکید بر اینکه نقد و انتقاد یکی از راههای اصلاح است، لازمۀ اصلاح را نقد دانست و گفت: در نقد و انتقاد است که اشکالات ظاهر میشود و راه را برای اصلاح باز میکند. فرض کنید کسی که مسئولیتی را بر عهده دارد و کاری را انجام میدهد. از آنجا که انسان ممکن الخطاست، احتمال دارد فرد مورد نظر نیز در کاری به او محوّل شده، اشتباه کند. در این صورت انتقاد است که میتواند راهگشا باشد و اشکالات موجود را متذکر شود و از بروز دوباره اشکالات جلوگیری کند.
حجتالاسلام سعیدیان در پاسخ به این سؤال که آیا هر چیزی یا کسی را میتوان انتقاد کرد، تصریح کرد: از هر چیزی میتوان انتقاد کرد، دامنه نقد، همه چیز را شامل میشود و باید نقد همراه با برندگی و صراحت لهجه باشد. درست است که دامنه نقد وسیع است و شامل بسیاری از امور میشود؛ درست است که بیان نقد، باید با صراحت لهجه همراه باشد؛ اما اگر طرف نقد ما افرادی مقدس و معصوم و کسانی مانند ائمه (ع) و پیامبر(ص) باشد چه؟
وی خاطرنشان کرد: همانطور که مطرح شد، نقد برای متذکر شدن اشکالات است تا فرد متوجه آنها شده و درصدد اصلاح برآید. حال آیا ائمه(ع) و پیامبر(ص) مانند ما انسانها ممکن است کاری انجام دهند که اشکال داشته باشد و با نقد ما درصدد اصلاح امرشان بر آیند؟!
به گفتۀ حجتالاسلام سعیدیان اعتقاد شیعه بر این است که اهلبیت (ع) به منبع فیض الهی متصل هستند، عصمت آنان متصل به علم الهیشان بود و همین امر، در دوری از گناهان و خطاها کفایت میکند؛ چراکه گناهکار و خطاکار وقتی گناه یا خطایی را انجام میدهد که علم واقعی به عواقب آن گناه و خطا را ندارد. «اهلبیت (ع) نیز با اتصال به علم الهی، حقایق گناهان و خطاها را به عینه میدیدند و دلیلی برای انجام آنها نمیبینند.»
وی با بیان این جمله گفت: این مطلب از پایههای عقاید شیعی است و مقیاس و ملاک فهم مسأله امامت و ولایت به درک و قبول موارد فوق برمیگردد. قطعاً تضعیف عقاید شیعی سهواً یا عمداً، سیاسی یا غیرسیاسی مصداق بارز تخریب مکتب حقه تشیع و تقویت مبانی فکری وهابیت است و این به هیچ عنوان برازندۀ یک شیعه دلسوز نیست.