کد خبر : ۹۲۲۳۶
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۱

بشارت به منجی در آخرین سفارشات پیامبر

پیامبر(ص) در آخرین لحظات عمر شریفشان به فاطمه(س) بشارت ظهور امام زمان(عج) را دادند.
عقیق:توجه به کلام و سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) همواره برای شیعیان و دوستداران خاندان وحی در این ظلمات دنیا همواره چراغ راه بوده است. در این بین هر کدام از خاندان وحی در آخرین لحظات زندگی پر خیر و برکتشان به نکاتی اشاره کرده‌اند که از این جهت از اهمیت بالایی برخوردار می‌شوند، زیرا معمولاً به اساسی‌ترین نکات توجه می‌دهند.

سلمان فارسى می‌گوید: من هنگام بیمارى فوت رسول خدا(ص) در مقابل آن حضرت نشسته بودم که فاطمه(س) وارد شد و چون ضعف پدر را دید گریه کرد و اشک بر گونه‏‌هایش جارى شد، رسول خدا(ص) فرمود: اى فاطمه، براى چه گریه مى‌‏کنى؟ گفت: اى رسول خدا بر خود و فرزندانم نگرانم که پس از شما تباه شویم، آنگاه دو چشم رسول خدا(ص) غرق اشک شد.

در ادامه این روایت شریف، پیامبر(ص) در مقام آرامش دادن به فرزندش فاطمه(س) به برخی فضایلی که خداوند به اهل‌بیت(ع) عطا کرده بود اشاره کردند و بعد فرمودند:

«(ای فاطمه) خداى تعالى به ما 6 خصلت عطا فرموده که به هیچ کس از اولین و آخرین عطا نکرده است:

و پیامبر ما سرور انبیا و مرسلین است و او پدر توست
و وصىّ ما سرور اوصیاست و او شوهر توست
و شهید ما سرور شهداست و او حمزة بن عبد المطّلب عموى پدر توست. فاطمه علیها السّلام گفت: اى رسول خدا! آیا او سیّد شهدایى است که همراه او کشته شدند؟ فرمود: خیر بلکه او سرور شهیدان اولین و آخرین به غیر از انبیا و اوصیاست.
و جعفر بن أبى طالب که داراى دو بال است و در بهشت همراه ملائکه پرواز مى‌‏کند.
و دو فرزند تو حسن‏ و حسین که دو سبط امتم و سرور جوانان اهل بهشتند
و قسم به خدایى که جانم در دست اوست مهدى این امّت از ماست، کسى که زمین را پر از عدل و داد کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد؛وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ الَّذِی یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً

فاطمه علیهاالسلام گفت: از اینان که نام بردى کدامشان افضل است؟ فرمود: علی پس از من افضل امتم است و پس از علی و تو و دو فرزند و سبطم حسن و حسین و اوصیاى از اولاد این فرزندم- و به حسین اشاره کرده و فرمودند مهدى از آنهاست‏.»

منبع: کمال الدین و تمام النعمة (شیخ صدوق)،  ج‏1، ص 262.


منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین