کد خبر : ۹۰۹۵۱
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۳
حجت الاسلام قرائتی:

عزاداری هماهنگی با آفرینش است/ گریه، نشانه عاطفه، عشق و معرفت

حجت الاسلام قرائتی گفت: گریه، نشانه عاطفه، عشق، سوز و معرفت است. چشمی که اشک ندارد، بگرید که چرا گریه ندارد.
عقیق:متن زیر گفتاری از حجت الاسلام قرائتی در مورد فلسفه عزاداری است که در ادامه می خوانید؛

گریه، نشانه عاطفه، عشق، سوز و معرفت است. چشمی که اشک ندارد، بگرید که چرا گریه ندارد.

خداوند برای دختر کافری که در زمان جاهلیت زنده به گور میشد روضه خوانده و می فرماید: «بِأَیّ‏ِ ذَنْبٍ قُتِلَتْ‏» به چه گناهی کشته شد؟
خداوند در سوره بروج از جنایتکارانی که قبل از اسلام، مؤمنین را در گودال ریخته و آتش می زدند، با کلمه «مرگ بر آنان» یاد کرده است. «قُتِلَ أَصْحابُ الْأُخْدُودِ» بنابراین دلسوزی برای مظلوم و فریاد بر سر ظالم، کاری خدایی و قرآنی است.

الف) عزاداری هماهنگی با آفرینش است:
در روایات می‌خوانیم زمین و آسمان برای امام حسین گریه کرد. 
ب) عزاداری هماهنگی با انبیاء و اهل بیت است: 
بعد از آن که هفتاد و دو نفر از یاران پیامبر در احد کشته شدند و در خانه‌ها عزاداری بپا شد، پیامبر اکرم پرسید چرا برای حضرت حمزه که سید شهدا بود، عزاداری بپا نمی‌شود و گریه کننده‌ای ندارد؟ « لَکِنَّ حَمْزَةَ لَا بَوَاکِیَ لَه‏» معلوم می‌شود اقامه عزاداری برای شهید مورد توجه است. 
همچنین همین که جعفر طیار در جنگ شهید شد، پیامبر دستور داد برای آل جعفر غذا تهیه کنید. از این نیز معلوم می‌شود تغذیه عزاداران و داغداران یک سفارش نبوی است.
برای مظلوم، حتی قبل از شهادتش، گریه کردن جایز است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) به حضرت علی (علیه السلام) فرمود: تو را در ماه رمضان شهید خواهند کرد و سپس گریه کرد.
امام صادق(علیه السلام) پیراهن امیرالمؤمنین را که در آن شهید شده بود، نگاه داشته و گاهی به مهمانهای خود نشان می‌داد. 
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: پیراهن پدرم را که در آن شهید شده و مادرم آن را بافته، به ما برگردانید.
امام صادق(علیه السلام) به شاعری فرمود: شنیده‌ام مرثیه می‌خوانی؟ گفت بله. فرمود بخوان. امام آنگونه با صدای بلند گریه کرد، که از کوچه صدای حضرت شنیده می‌شد.
ج) عزاداری هماهنگی با فرشتگان و بهشتیان است. 
امام زمان(علیه السلام) می‌فرماید: ای حسین عزاداری تو در اعلی علیین اقامه شده و حتی حورالعین در عزاداری تو به صورت خود سیلی می‌زنند. « لَطَمَتْ عَلَیْکَ الْحُورُ الْعِین‏»

تجلیل بزرگان در قرآن

خدا در قرآن به پیامبرش می¬فرماید: یاد ابراهیم و مریم را زنده بدار، «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ» «وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِبْراهیم» بنابراین کار عزاداران، نوعی پیروی از پیامبر و ذکر فداکاری امام حسین و یاران با وفای اوست. 

عزاداری و بیان فضائل اهل بیت نمونه‌ای از یاد نیکی است که خدا به پیغمبرش می‌فرماید: « وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَک» 

توجه دلها به اهل بیت نمونه‌ای از دعای حضرت ابراهیم علیه السلام است که از خدا خواست تا دلهای مردم را به سوی خاندانش سوق دهد. «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوی إِلَیْهِمْ» 

عشق به اهل بیت مصداق روشن وعده‌ای است که خداوند به مؤمنین داده که «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» همانا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‏اند به زودی خدای رحمان برای آنان محبّتی (در دلها) قرار می‏دهد.

عاشورا واقعه ای بی نظیر

واقعه عاشورا از جهات مختلفی بی نظیر است:

۱. این واقعه با رهبری معصوم اتفاق افتاد.
۲. امام حسین (علیه السلام) فرزند پیامبر بودند.
۳. هزاران نفر از مردم کوفه از ایشان دعوت کرده بودند.
۴. قرآن سفارش اهل بیت و از جمله امام حسین علیه السلام را به مردم کرده و فرموده بود: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی» 
۵. هدف امام حسین علیه السلام اصلاح بود « خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی‏» نه حکومت و ریاست.
۶. ابتدا فرزندان خود را به میدان فرستاد.
۷. به همه آزادی داد و فرمود هر کس که می خواهد برود.
۸. راضی به رضای الهی بود. «رضا برضاک»
۹. با همه اتمام حجت کرد.
۱۰. زمین کربلا را خرید تا مبادا خونش در زمین غصبی بریزد.
۱۱. خانواده خود را نیز به صحنه آورد.
۱۲. به یارانش فرمود قبل از دشمن شما کاری نکنید.
۱۳. به دشمن فرمود با زن و فرزند من چه کار دارید و تا توان داشت از ناموس خود محافظت کرد.
۱۴. در کربلا هم شهادت بود هم اسارت و هم شهامت (خطاب حضرت زینب به یزید که فرمود: إِنِّی لَأَسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ) هم عبادت (حضرت زینب حتی شام عاشورا نیز نمازش شبش را ترک نکرد و نشسته آن را به جا آورد.)
۱۵. امام حسین را با لب تشنه بین دو نهر آب شهید کردند.
۱۶. بر بدن مطهر ایشان اسب دوانیدند.
۱۷. ایشان را مقابل زن و فرزندان به شهادت رساندند.

امتیازات سرزمین کربلا

کربلا نیز نسبت به سایر مکان ها دارای امتیازاتی است از جمله:

۱- لب زدن به هر خاکی حرام است جز خاک کربلا. 
۲- در حرم کربلا مثل خانه خود نماز را چهار رکتی می‌توان خواند. یعنی در آنجا احساس غربت نکن. 
۳- سجده خاک کربلا رمز قبولی نماز است.
۴- خاک کربلا انیس مرده در قبر است.
۵- خاک کربلا رمز امان و بیمه کالاهای تجاری است.
۶- تسبیح خاک کربلا نشان وفاداری به شهدای کربلاست. همانگونه که طرفداران رنگ قرمز و آبی با همان پرچم و اتوبوس تظاهرات می‌کنند، شیعیان نیز با داشتن خاک کربلا وفاداری خود را اعلام می‌کنند که ما طرفدار تیمی هستیم که زیر باز زور نرفت و تسلیم طاغوت نشد.
۷- جالب آن است که دعایی که برای آب فرات آمده، همان دعایی است که برای آب زمزم است. «وَ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاء» 
۸- با اینکه آب فرات قبل از شهادت بوده و الآن این آب، آب زمان امام حسین نیست، اما به خاطر کوچکترین مناسبت باید در بستر زنده نگهداشتن کربلا مورد توجه قرار گیرد. 
۹- با اینکه قبر مرده عادی را بعد از متلاشی شدن بدن و یا سی سال می‌توان نبش کرد، ولی قبر شهید را حتی اگر یک سرباز ساده باشد، برای هیچ وقت نمی‌توان نبش کرد.

برکات عزاداری

در مراسم عزاداری و نقل فضائل مطالبی را به خوبی درک می‌کنیم.

۱. به خوبی می‌فهمیم که چگونه فرجام نیک برای متقین است. (وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقینَ) 
۲. به خوبی می‌فهمیم که چگونه نقشه‌های شیطانی ضعیف است و چگونه نقشه بنی‌امیه نقش بر آب شد. (إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً) 
۳. به خوبی می‌فهمیم که چگونه خداوند حق را بر سر باطل کوبید و آن را دمغ کرد. (بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَی الْباطِلِ فَیَدْمَغُه) 
۴. به خوبی می‌فهمیم که چگونه خواستند نور خدا را خاموش کنند، ولی خدا هر روز آن را برافروخته‌تر می‌کند. (یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِم) 
۵. اقامه عزاداری خواندن تاریخ کربلا در منزل نیست. بلکه مثل اقامه نماز نیاز به یک توجه و عنایت و حرکت و حماسه دارد. 
۶. امروز دشمنان ما اقرار می‌کنند که ما حریف شیعیان نمی‌شویم. زیرا آنان دو بال قوی دارند. بال سرخ که عاشوراست و بال سبز که انتظار حضرت مهدی است. آنان از شهادت نمی‌ترسند. از محاصره نظامی، اقتصادی، تبلیغاتی، شهادت، اسارت نمی‌ترسند. چون رهبرشان امام حسین آنگونه در محاصره اقتصادی قرار گرفت که آب خوردن برای اطفال نداشت. و آنگونه در محاصره نظامی قرار گرفت که هفتاد و دو نفر میان سی هزار دشمن قرار گرفتند. و آنگونه در میان هیاهوی مخالفان قرار گرفت که هنگام سخن گفتن امام با هیاهو جلو شنیدن مردم را گرفتند. اما شهادت و اسارت را پذیرفت و زیر بار زور نرفت. الگوی شیعیان چنین فردی است. از سوی دیگر اینها به کمتر از رهبر معصوم و عدالت عمومی روی کره زمین با هیچ فردی قانع نمی‌شوند. و هیچ حکومتی با هیچ شیوه‌ای اینان را راضی نمی‌کند. و اینان همچنان در انتظار آن رهبر غائب هستند. و ارادتی که به علما و مراجع دارند، به خاطر آن است که این افراد را نایب آن سرور می‌دانند. 
۷. عزاداری نوعی بیعت با امام از راه دور و از طریق احساسات است. 
۸. عزاداری ارعاب ستمگران و اعلام حمایت از مظلومان است. 
۹. عزاداری نشان دادن الگو به همه اقشار است. 
به نوجوان می‌گوید از حضرت قاسم (پسر سیزده ساله امام حسن مجتبی که در کربلا بود) یاد گیرید که اگر بناست رهبر مردم، جنایتکاری مثل یزید باشد، مرگ از عسل شیرین‌تر است. 
به جوان می‌گوید از علی اکبر یاد گیرید که به پدر خود گفت اگر راه ما حق است، هیچ باکی نیست. 
۱۰. عزاداری یعنی مخالفت و حذف همه سیاستهای انحرافی. (وقتی در زیارت عاشورا می‌خوانیم (لعن الله بنی امیه قاطبه) یعنی همه نوع سیاستهای انحرافی را رد می‌کنیم. 
۱۱. عزاداری یعنی زنده نگاهداشتن خاطرات فداکاران. (بر تمام افرادی که توان دارند، حج واجب شده و بخشی از اعمال حج زنده نگاهداشتن خاطرات ابراهیم و اسماعیل و هاجر است. زائران خانه خدا در صفا و مروه شبیه‌سازی می‌کنند و همچون هاجر با هیجان می‌دوند، تا آن خاطره زنده بماند. و ما همانگونه که از پدر و پسر و همسر در مکه تجلیل می‌کنیم، باید از امام حسین و فرزندان و اصحاب و زینب کبری و خاندان او نیز تجلیل کنیم.)
۱۲. شاید اگر بگوییم تجلیل ما در کربلا باید بیش از مکه باشد، سخنی گزاف نگفته‌ایم. زیرا در مکه ابراهیم و اسماعیل آماده گذشت از جان شدند ولی قتلی صورت نگرفت. اما در کربلا علاوه بر قتل، قطعه قطعه شدند. 
در مکه چند ساعتی برای کودک آنجا (اسماعیل) آب نبود، ولی بعد آب زمزم از زمین جوشید. ولی در کربلا آب نجوشید. بنابراین تجلیل فداکاران که در مراسم حج آمده، بزرگداشت فداکاری آنان است. 
۱۳. عزاداری یعنی اجتماع، تعهد، غیرت، حرکت هدفمند.
۱۴. عزاداری یعنی وحدت ملی (ترک و فارس، عرب و عجم، زن و مرد با هر نوع لهجه و آداب و رسوم)
۱۵. عزاداری یعنی یک بسیج دهها میلیونی همراه با سوز، بدون اجبار و بدون چشم‌داشت، عاشقانه و هر سال. 
۱۶. عزاداری یعنی صبر و مقاومت را ببین و یاد گیر. 
۱۷. عزاداری یعنی بلند نگاهداشتن پرچم مقاومت، مبارزه، مکتب، انقلاب، ایثار، اخلاص، شجاعت 
آری رضاخان که مأمور محو اسلام بود، به فکر منع عزاداری افتاد. 
۱۸. عزاداری یعنی یک کلاس عمومی تعلیم و تهذیب. 
۱۹. عزاداری یعنی زنده نگه داشتن قانون پیروزی خون بر شمشیر. (همان چیزی که امروز در بیداری اسلامی کشورها مشاهده می‌شود.)
۲۰. عزاداری یعنی عالی‌ترین نوع تنفر از ظلم و ظالم.
۲۱. عزاداری یعنی قساوت‌زدایی و تحریک عواطف و مظلوم‌یابی و ظالم‌کوبی. 
۲۲. عزاداری یعنی تعظیم شعائر. 
۲۳. عزاداری یعنی نفوذ در دل مردم دنیا، تا آنجا که گاندی می‌گوید رهبر من امام حسین است، تا آنجا که در دانمارک که کاریکاتور پیغمبر را کشیدند، بزرگترین اجتماع روز عاشورا برای شیعیان در خیابانها جلوه می‌کند. در سایه عزاداری است که در خیابانهای نیویورک نماز جماعت برپا می‌شود. 
۲۴. عزاداری یعنی دعوت به حق و منطق، ولی در قالب احساسات و هنر. 
۲۵. عزاداری بستری برای میلیونها سفر به شهر و روستا و در سایه آن صله رحم و بازدید از وطن و انواع کمکهاست.
۲۶. عزاداری بستری برای دهها هزار هجرت روحانیون به اقصی نقاط دنیا و رساندن پیام اسلام است.
۲۷. عزاداری بستری برای رشد حماسه‌ها، اشعار و هنرها و ایثار به دیگران و بستری برای بذل جان و مال است. 
۲۸. عزاداری یعنی تعطیل کردن بازارها و خیابانها و به فکر مظلوم افتادن و ظالم را محاکمه کردن.
۲۹. عزاداری یعنی از جرقه‌ها جریان ساختن. اگر امام حسین همه چیز خود را برای دین داد، پس ما نیز باید دین‌محور باشیم. 
۳۰. عزاداری یعنی خود را در آیینه کمال دیدن. امام از جان، مال، فرزند، وطن، همسر، مسکن، لباس، غذا، طفل، جوان، اصحاب و ... گذشت، فقط از دین نگذشت. ما چه کرده‌ایم؟ 
۳۱. عزاداری یعنی محو طبقات. تاجر و فقیر، شهر و روستا، زن و مرد، کوچک و بزرگ، همه یکسوشدن. 
۳۲. در عزاداری می‌آموزیم که در سخت‌ترین شرایط از خدا راضی باشیم. که امام حسین(علیه السلام) فرمود (رضاً برضاک) و در سخت‌ترین شرایط به سراغ غیرخدا نرویم. که فرمود (لا معبود سواک) 
۳۳. در عزاداری می‌آموزیم به ولایت الهی وفادار باشیم. گرچه دو دستمان قطع شود. 
۳۴. در عزاداری می‌آموزیم که له می‌شویم، ولی شکسته نمی‌شویم. (زینب کبری به یزید گفت من تو را بسیار کوچک می‌بینم. (انی لاستصغر قدرک)
۳۵. در عزاداری است که می‌شنویم درهای غیب به روی افراد باز می‌شود. (علی اکبر به پدرش گفت (هذا رسول الله) یعنی من پیغمبر را می‌بینم. و امام حسین به یاران فرمود (هذه جنه) بهشت شما را من می‌بینم.) 
۳۶. در عزاداری می‌آموزیم که بالاترین هدف، رضای ولی خدا و امام معصوم است. (کسی که سیزده تیر به خاطر نماز عاشورا و حفاظت از امام بر بدنش خورد، لحظه آخر به امام گفت آیا از من راضی هستی؟ (اَرضیت عنّی؟)
۳۷. در عزاداری می‌آموزیم اقامه نماز حتی به قیمت هر کلمه یک تیر. (سی تیر برای دو رکعت نماز) 
امام حسین علیه السلام با اینکه می توانست نمازش را در درون خیمه و فردی بخواند جلوی چشم دشمن به جماعت آن هم با پرتاب سی تیر اقامه کرد تا به ما بگوید در هیچ شرایطی از نماز نکاهید.
۳۸. در عزاداری می‌آموزیم آنچه مهم است، اراده است نه سن. نوجوان باشد یا سالمند. (قاسم یا حبیب) 
۳۹. در عزاداری می‌آموزیم بالاترین سختیها افرادی را حتی از مستحبات دور نمی‌کند. (زینب کبری شب یازدهم حتی نماز شب را خواند.)
۴۰. در عزاداری می‌آموزیم که چگونه مسلمان به خاطر پیروی از طاغوت و علاقه به دنیا از کفار بدتر می‌شود. (مسیحیان همین که دیدند پیامبر اسلام با دختر و فرزندش برای مباهله آمده، حیا کردند. ولی طرفداران بنی‌امیه با اینکه دیدند امام حسین با زن و بچه به کربلا آمده، حیا نکردند.)
۴۱. در عزاداری می‌آموزیم که چگونه انسان از گرگ درنده‌تر می‌شود و غرور و تکبر و ریاست، نااهلان را تا آنجا پیش می‌برد که چوب بر لب و دندانی می‌زند که از آن دعای عرفه صادر شده و پیغمبر آن را می‌بوسیدند. 
۴۲. در عزاداری می‌آموزیم که انسان وجود خطرناکی است که اگر خدا او را حفظ نکند، به جای معرفت و مودت و اطاعت اهل بیت که مزد رسالت است، اهل بیت را به نحو بی‌نظیری شهید و حتی از کشتن کودک و آتش زدن خیمه و ... نمی‌گذرد. 
۴۳. در عزاداری با مدیریت بحران آشنا می‌شویم، که امروز در دانشکده‌های مدیریت یک فصل مهمی را به خود اختصاص داده است. (مدیریت زینب کبری از ظهر عاشورا به بعد در بحرانی‌ترین شرایط) 
۴۴. عزاداری یعنی بیدارکردن خفتگان، تعلیم جاهلان، به غیرت آوردن بی‌تفاوتان. گرچه به قیمت زیر سم اسب رفتن باشد. (امام زیر سم اسب رفت، ولی زیر بار زور نرفت.) 
۴۵. از کربلا می‌آموزیم که حق‌الناس بر هر چیزی مقدم است. (امام حسین(علیه السلام) زمین کربلا را خرید، تا خونش در زمین مردم ریخته نشود و زائرانش در ملک مردم پا ننهند.) ما نیز باید در عزاداری مراعات مسافران، عابرین، همسایگان، اطفال، بیماران را بنماییم. 
۴۶. در کربلا می‌آموزیم توجه به برده و آزاد یکسان است. (امام حسین هم سر علی اکبر را در بغل گرفت، هم سر غلام را) 
۴۷. از کربلا می‌آموزیم سر از بدن جدا می‌شود، ولی از قرآن جدا نمی‌شود. (سر امام بالای نی قرآن خواند.) 
۴۸. از کربلا می‌آموزیم که چگونه افرادی به خاطر جایزه و حکومت ری گول خوردند و ما باید به خدا پناه ببریم. 
۴۹. در عزاداری می‌آموزیم که باید کارهای خیر عمومی باشد. امام صادق فرمودند: زنها هم در عزاداری شرکت کنند. 
۵۰. در عزاداری می‌آموزیم که احکام الهی باید همه جا پیاده شود. امام صادق فرمود زنان پشت پرده بنشینند. 
۵۱. عزاداری نماد تولی و تبری است. 
۵۲. در عزاداری می‌آموزیم که یک تیم هفتاد و دو نفری در نیم روز می‌توانند برای ابد الگو باشند. امام خمینی فرمود: ما هرچه داریم از محرم و صفر است. 
۵۳. نقش عزاداری در جبهه‌ها بسیار پررنگ بود از پیشانی‌بندها، تابلوها و نوشته‌ها روی سینه‌ها، پشت کمرها، نوحه‌ها، جاده‌ها، همه و همه مملو از نام کربلا، عشق به شهادت، پیروی از امام حسین و ... 
۵۴. در عزاداری می‌آموزیم می‌توان یک بسیج سریع، خالص برای اهداف بلند به راه انداخت. 
۵۵. عزاداری نیابت بردار نیست. یعنی نمی‌تواند کسی به جای دیگری در مجلسی شرکت کند و عشق و گریه خود را ابراز نماید بلکه خودش باید دل بدهد، دل بسوازند، اشک بریزد، خرجی بدهد، حرکت کند. 
۵۶. در عزاداری می‌آموزیم که باید از بازماندگان تفقد و همدردی کنیم. این مسئله به قدری مهم است که حتی ریاکاری در آن جایز است و مستحب است خودتان را به صاحب عزا نشان دهید و در ماجرای کربلا صاحب عزای اصلی امام زمان است و عزاداری ما می‌تواند تسلیتی برای آن عزیز باشد.

وظیفه عزاداران

در سایه مکتب اهل بیت (علیهم السلام) ایام عاشورا هر سال با رونق بیشتری برگزار می شود و از این مائده آسمانی که شهادت امام حسین (علیه السلام) و اصحابش است باید کل دین ترویج بشود زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند من از حسینم و معنای این جمله آن است که مکتب من در سایه خون امام حسین (علیه السلام) باقی می ماند.

۱. در مکتب پیامبر اصل تقواست که باید عزاداری های ما از هر گونه گناه دور باشد.
۲. در مکتب پیامبر دروغ و غلو جایی ندارد که باید عزاداری ها نیز این گونه باشد.
۳. در مکتب پیامبر عقل و احساسات و شور و شعور و منطق و فریاد در کنار هم هستند که باید عزاداری های ما نیز این گونه باشند.
۴. در مکتب پیامبر حق الله و حق الناس باید رعایت شود. نماز عهد الله و حق الله است که باید همانگونه که در این سال های اخیر در برنامه های عزاداری حتی در وسط بازار و خیابان اقامه می شود و مقام معظم رهبری از آن تجلیل کردند توسعه یابد. 
۵. شما خود می دانید که سر مبارک امام حسین علیه السلام بر روی نی قرآن خواند تا به ما بگوید باید محوریت قرآن حفظ شود.
۶. شما خود می دانید در خطبه های حضرت زهرا سلام الله علیها برای دفاع از حق شوهرش و در خطبه های حضرت زینب سلام الله علیها چه مقدار از آیات قرآن استفاده شده تا به ما بگوید حماسه و سوز باید از طریق آیات قرآن باشد.
۷. در مکتب پیامبر اخلاق و سعه صدر و وحدت و دوری از تفرقه مورد توجه است در عزاداری ها نیز باید از هر حرکتی که سبب تفرقه، بداخلاقی، تبعیض، اسراف، آزار دیگران، تضییع حق همه اقشار شرکت کننده در عزاداری دوری شود.
۸. آنگونه عزاداری کنیم که اگر امام زمان به جلسه ما آمد، شیوه ما را تحسین کند. محتوای اشعار و مطالب ما برخاسته از مکتب و قرآن و روایات و هشدارهای مورد نیاز باشد. و به قول امام رضا (علیه السلام) در مجالس، امر و تفکر ما زنده شود، که فرمود اگر جلسات شما اینگونه باشد، آن روزی که همه دلها می‌میرد، دل شما زنده است. 
۹. از ابزار موسیقی و ریتم‌هایی که در شأن نیست، خودداری کنیم. 
۱۰. از هرگونه کاری که مزاحم مردم است، از قبیل صدای بلندگو و طبل به خصوص در ساعات استراحت و اختلاط زن و مرد و لخت شدن مردان در برابر چشم زن و کارهایی که سبب ایجاد ترافیک و پارک نابجا و سد معبر و عزاداری در وقتهایی که مردم به خصوص بیماران اذیت می‌شوند و اشعاری که در شأن اهل بیت نیست و تبعیض در پذیرایی‌هایی که از مردم می‌شود و ایجاد تراکم جمعیت در یک منطقه خاص و ذبح حیوانات در وسط کوچه و خیابان (حتی اگر نذر کرده باشیم) جایز نیست.
۱۱. شما خود می دانید اگر اشک های خالصانه همراه با دقت های دینی باشد چه تحولی در فرد و جامعه به وجود می آورد.
۱۲. حماسه عاشورا باید بستری باشد که مردم با احکام دینی آشنا شوند زیرا در حدیث می خوانیم ذکر مصیبت های امام حسین (علیه السلام) و یارانش سبب احیا و اقامه دین می شود یعنی باید نماز و روزه و حج و خمس و زکات در سایه عزاداری زنده شود.
۱۳. امام صادق (علیه السلام) در آستانه شهادت فرمود اگر نماز ضایع و سبک شمرده شود شفاعت اهل بیت (علیهم السلام) دریافت نمی شود.
۱۴. عزاداری ها باید یا با نماز شروع شود یا به نماز ختم گردد.
۱۵. در جلسات عزاداری باید اسلام شناسی از قرآن و همه احکام بگوید.
۱۶. در هر جلسه عزاداری آیه ای از قرآن تفسیر شود و حکمتی از نهج البلاغه بیان گردد.
۱۷. سعی کنیم به جای اینکه بیشتر مراسم با شعر و خواب پر شود بیشتر وقت منبر و مداحی با قرآن و حدیث و موعظه پر شود.
۱۸. سعی کنیم از رقابت و خود نمایی و اسراف بپرهیزیم.
۱۹. از عزاداری های غیر طبیعی در هیات ها باید پرهیز شود.
۲۰. عزاداری ها نباید دولتی شود.
۲۱. نباید در عزاداری ها به هر قیمتی از مردم اشک گرفت.
۲۲. هیات سکولار معنا ندارد. مگر می شود امام حسین (علیه السلام) شهید بشود ولی در عزاداری کلمه ای در مورد مبارزه با طاغوت گفته نشود.
۲۳. سعی کنیم خود در حسینیه ها و مساجد حاضر شویم و به تلویزیون قانع نباشیم.
۲۴. نوحه ها باید برای نسل امروز پیام داشته باشد و حسین زمان و یزید زمان را به آنان بشناساند.
۲۵. عزاداری برای اهل بیت (علیهم السلام) نباید باعث شود که ما اعتقاد غلطی به شفاعت آنان پیدا کنیم.
۲۶. برخی در عزاداری نذری می دهند اما خمس و زکات را نمی پردازند و در حقیقت واجب را ترک و به مستحب عمل می کنند که کار صحیحی نیست.
۲۷. در عزاداری ها لازم است به روح عزاداری نیز توجه شود.
۲۸. عزت حسینی باید در عزاداری ها حفظ شود.
۲۹. عزاداری ها باید زیر نظر یک اسلام شناس باشد.
۳۰. در هیات ها از افرادی که مسئله دارند کمک گرفته نشود.
۳۱. سخنرانان مطالبی را بگویند که مورد نیاز باشد.
۳۲. حماسه حسینی را نباید فقط در عاشورا دید و آن را در سایر زمان ها استفاده نکرد.

منبع:مهر

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین