یادداشت/ حسین شیخالاسلام
پروژه ناامنسازی جهان اسلام!
اسلام وهابی، بهترین گزینه غرب برای ایجاد اختلاف در امت اسلامی بود چراکه در سایه اختلاف، قدرت یکپارچه جهان اسلام در مواجهه با توطئهها از بین رفته و مقدمه انواع و اقسام نفوذ و هجمه فراهم میآید.
عقیق:روزنامه «حمایت» در یادداشتی از «حسین شیخالاسلام» نوشت:
پیام راهبردی رهبر معظم انقلاب به کنگره عظیم حج امسال، شامل نکات بسیار مهمی است که در صورت التزام مسلمانان و نخبگان به آن، میتواند سرآغاز تحولی نوین در جهان اسلام باشد. در این پیام علاوه بر تبیین اولویتهای جهان اسلام، به سرفصل اصلی برنامه قدرتهای بزرگ برای مسلمانان اشارهشده است که عبارت است از پروژه «ناامنسازی» در دو حوزه «اخلاقی و معنوی» و «سیاسی».
اگر نیمنگاهی به چند سده اخیر در تاریخ معاصر جهان و منطقه داشته باشیم، درمییابیم که جوهره و اساس تمام توطئههای غرب علیه اسلام، بر ناامنسازی در این دو حوزه استوار بوده است. نظریههای حکومتی نظام سلطه که در اندیشههای مادیگرایی ریشه دارد، به طور طبیعی حاکمیت اسلام بر مبنای آموزههای معنوی را خطری بزرگ برای امنیت خود میداند؛ به همین دلیل، از بیش از دو قرن پیش تاکنون، برنامههای گستردهای را برای برهم زدن امنیت اخلاقی و سیاسی جهان اسلام تدارک دیدند که از میان انبوه آنها، اجرای دو برنامه بیش از هر چیزی برای آنها حیاتی بود و متأسفانه هر خسارتی که به مسلمانان وارد آمده، از ناحیه این دو توطئه شوم بوده است.
اولین برنامه، ایجاد رژیم قرونوسطایی عربستان سعودی توسط استعمار پیر انگلستان بود که در حقیقت، سرمنشأ و ریشه تمام مصائب جهان اسلام به شمار میآید. فلسفه تشکیل حکومت قبیلهای سعودیها، معرفی یک نسخه جعلی از اسلام برای ایجاد شکاف در میان جهان اسلام بود؛ اسلامی که هیچیک از فرق اسلامی آن را در ابتدای امر، به عنوان «مذهب»، به رسمیت نمیشناختند. اسلام وهابی، بهترین گزینه غرب برای ایجاد اختلاف در امت اسلامی بود چراکه در سایه اختلاف، قدرت یکپارچه جهان اسلام در مواجهه با توطئهها از بین رفته و مقدمه انواع و اقسام نفوذ و هجمه فراهم میآید. از زمانی که عربستان سعودی در یک فرایند استعماری شکل گرفته است، مسلمانان به جای پرداختن به معضلاتی که در حوزههای مختلف گریبانگیر آنهاست، اولویتهای خویش را فراموش کرده و از این رهگذر، فرصت چپاول برای بیگانگان فراهم شده است.
به عنوان مثال، وهابیت عربستان سعودی، خود را نسخه اصیل و بیبدیل اسلام میداند و برای گسترش این تفکر، همه توان خود را بکار گرفته است که نتیجه آن را به شکل تفکر تکفیری میبینیم. کمترین نتیجه تکفیر پیروان دیگر فرقههای اسلامی، این است که زمینه خصومت بین مذاهب و قومیتها ایجادشده و حتی اگر در موسم حج که فصل کنار گذاشتن اختلافات است، گرد همآیند، به جای همدلی برای رفع مشکلات اساسی جهان اسلام، دلهای آنها پراکنده و از یکدیگر دور است. در نتیجه تفکر تکفیری برآمده از وهابیت، امروز شاهد یکی از خونبارترین ادوار تاریخ هستیم که طی آن، دستپروردگان آل سعود، خون، مال و ناموس مسلمانان را مباح میدانند و اسفبارترین فجایع را در عراق، سوریه، یمن و ... رقم زدهاند. لذا وقتی که مسلمانکشی در اولویت قرار گیرد، دیگر مسائل مهم جهان اسلام اعم از رشد فکری، فرهنگی و اخلاقی، بالطبع جایگاه خود را از دست میدهد. بنابراین، هژمونی استکباری و استعماری غرب با روی کار آوردن عربستان سعودی، اولین رکن ناامنی را در منطقه ایجاد کرد که در واقع، تمام ناامنیهای فلاکتبار جهان اسلام از همین نقطه آغاز شد.
دومین برنامه در جهت ایجاد ناامنی، ایجاد رژیم جعلی صهیونیستی در منطقه بود. بدخواهان جهان اسلام با درک پتانسیل عظیم قدس شریف برای پر کردن گسلهای قومی – مذهبی و ایجاد وحدت در میان مسلمانان، کوشیدند که آن را عامل تفرقه و چنددستگی معرفی کنند و اینگونه تبلیغ کردند که اگر مسلمانان خواهان صلح و آرامش هستند، باید دست از آرمان فلسطین بردارند. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب، «دشمن صهیونیست در قلب جغرافیای جهان اسلام در حال فتنهگری است» و گواه این فتنهگری، مغازله آنها با سردمداران آل سعود است. افزون بر اینکه مسجدالاقصی و مسئله فلسطین، از دیرباز با عشق و علاقه خاص مسلمانان درهم آمیخته و صهیونیستها با دست گذاشتن بر روی این حساسیت، در حقیقت وحدت مسلمانان را نشانه گرفتهاند.
نکته قابل تأمل و در عین حال اسفبار در اینخصوص این است که امروز، نقش تخریبی رژیم صهیونیستی در امنیت منطقه و حمایت آشکار و پنهان آنها از تروریستها، حمایت از تجزیه کشورها و طراحی توطئههای خطرناک برای آینده منطقه، شباهت بسیاری به کارکرد منفی عربستان سعودی در موارد ذکر شده دارد. رژیمهای کودککش سعودی و صهیونیستی، یار غار یکدیگر در کشتار مردم یمن هستند، نقش حامی و پشتیبان را برای تروریستها بازی میکنند، ایران اسلامی را دشمن مشترک خود میدانند و تلاش میکنند که اولویت مسلمانان را از قدس شریف و مبارزه با صهیونیسم به مسلمانکشی تغییر دهند.
به بیان دیگر، عربستان و رژیم جعلی اسرائیل، در ناامنسازی معنوی و سیاسی در غرب آسیا، مکمل نقش یکدیگر هستند؛ چراکه از یکسو با به حاشیه راندن مسئله فلسطین در سایه اختلافات قومی و مذهبی و جنگهای نیابتی، امنیت سیاسی منطقه را مورد تهدید قرار دادهاند، و از سوی دیگر، رواج ابتذال اخلاقی و معنوی از ناحیه وابستگی به غرب و ترویج مسلمان کشی در دستور کار این دو رژیم قرار دارد. به همین دلیل است که اگر مشکلات جهان اسلام را واکاوی کنیم، سرنخ عمده و یا حتی تمام مشکلات مسلمانان به این دو رژیم منحوس میرسد و امید به اینکه سعودیها، روزی سر عقل بیایند، به جهت دستنشانده بودن آنها، امری محال است و به طریق اولی، تکلیف رژیم صهیونیستی نیز معلوم است.
به همین دلیل، از سران کشورهای وابسته به این دو رژیم برای تأمین امنیت جهان اسلام انتظاری نمیرود و لذا همانگونه که رهبر معظم انقلاب در پیام اخیر خود تصریح کردند؛ همه مسلمانان و به خصوص «نخبگان سیاسی و دینی و فرهنگی» باید در شرایط حساس کنونی وارد میدان شده و با بهرهگیری از فرصت بینظیر حج، هر آنچه در توان دارند را برای انجام «وظیفه ایجاد وحدت و بر حذر داشتن همگان از ستیزهگریهای قومی و مذهبی، آگاهسازی ملتها از شیوههای دشمنی و خیانت استکبار و صهیونیسم، تجهیز همگان برای مقابله با دشمن در میدانهای گوناگون جنگ نرم و سخت، متوقفسازی فوری وقایع فاجعهبار در میان کشورهای اسلامی، دفاع قاطع از اقلیتهای تحت ستم مسلمان و از همه مهمتر وظیفه دفاع از فلسطین» به عنوان تکلیف ایمانی، اخلاقی و سیاسی به عرصه عمل بیاورند.
منبع:فارس