کد خبر : ۸۷۳۳۹
تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۷
آیت الله قرهی:

گناه، ما را از مقام انسانیت ساقط می‌کند

آیت الله قرهی گفت: اگر ما به مقام انسانیت خود، معرفت داشتیم، اصلا از گناه متنفر بودیم چون می‌دانستیم گناه، ما را از مقام انسانیت ساقط می‌کند و اگر معرفت داشتیم مراقبه می‌کردیم.
عقیق:متن زیر مشروح تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی است که توسط آیت الله قرهی در ۱۹ خرداد ماه ایراد شده است.

مراقبه؛ نتیجه‌ باز شدن باب معرفت

پروردگار عالم وقتی بخواهد عفو کند، طرقی برای عفو قرار می‌دهد که در این دو شب اشاره کردیم: دلیل این کهفَإِنْ عَفَوْتَ فَخَیْرُ رَاحِمٍ  عفوش در بستر رحمتش هست و تازه، بهترین رحم کنندگان است؛ یعنی اگر من گناه  کردم تو عفو می‌کنی، اگر هم به تحقیق بخواهی عفو کنی، چون تو بهترین رحم کنندگانی.

نمی گویی یک بار، دوبار، سه بار، چهار بار، پنج بار، صدبار، ... چقدر توبه شکستی! اتفاقافَخَیْرُ رَاحِمٍ  اینجا معنا می‌دهد، البته چند بار عرض کردم باز هم عرض می‌کنم: عزیزان من!  این به این معنا نیست که به گناه ترغیب بشویم، اصلا اگر باب معرفت باز بشود خود انسان خجالت می‌کشد گناه کند.

تمام درد این است که باب معرفت باز نشده است. اگر بدانیم محضر ذوالجلال و الاکرامیم، اولا نه خلوتی دارد نه جلوتی، در همه‌ی حالات مراقبه می‌کنیم، آن‌چیزی که اولیاء خدا و عرفا و متخلقین به اخلاق الهی بالاترین عنوان رو مراقبه می‌دانند؛ یعنی وقتی به درجه‌ی اعلای معرفت رسیدند تازه از اینجا به بعد مراقبه نیاز هست. اگر یک لحظه انسان مراقب نباشد سقوط می‌کند.

چه زمانی مراقبه می‌شود؟ چون بحثم نیست کوتاه عرض بکنم: آن زمانی مراقبه زیادتر می‌شود که معرفت انسان بالاتر برود. وقتی انسان به چیزی معرفت ندارد مراقبه هم ندارد مثلا انسان یک گوهر گرانبهایی و جواهر نابی را دست بچه ی ممیزی بدهد و بگوید خیلی گران است او می‌فهمد که گرانی چیست اما واقعا درک نمی کند چون گوهر شناس نیست تا بفهمد چند قیرات است و چه قیمتی هست؟ تازه این‌ها سنگ است یا طلا و.. که فلز هست و بشر قیمت می‌گذارد اگر آن طفل بداند مراقبتش بیشتر خواهد بود.

علت مراقبه هم همین است، آن‌ها که معرفت پیدا کنند خوب مراقبه می‌کنند، اینکه من اصرار دارم و در درس خارج فقه و اصولم تذکر می‌دهم که باید حتما غیر از مباحث درسی راجع به مذاهب مطالعه ی شما بیش از دیگران باشد. هر چه معرفت بیشتر بشود قدر نعمت را بیشتر می‌دانیم.

نکته‌ای را به جوان‌های عزیز عرض کنم: البته باید نسبت به دین خودتان مطالعه داشته باشید. وقتی مطالعه داشتید نه تنها این مطلب مهلک نیست بلکه من آن ‌را منجی می‌دانم که شما راجع به ادیان مطالعه کنید، که البته این‌ها دین نیست، خودتان متوجه خواهید شد که ان الدین عندالله الاسلام و از ابتدا اسلام بوده تا به حال؛ لانفرق بین احد من رسله، ذوالجلال والاکرام احد است دینش هم احد است، انبیاء هم همه آمدند برای یک موضوع، توحید.

لذا حضرت ابراهیم هم حنیفا مسلما هست و درست است که به ظاهر نام ادیان هست ولی اصلا چیزی به نام مسیحیت و کلیمیت در عالم معنا و حقیقی نداریم.

من بارها هم عرض کردم در قرآن چیزی به نام مسیحی و کلیمی گفته نمی‌شود وقتی می‌خواهد نام ببرد، یهود و نصارا می‌فرماید. کما اینکه چیزی به نام مذاهب غلط هست اصلا مذهب چیست؟ اسلام. امّا از باب اینکه متاسفانه شقه شقه کردند، می‌گوییم: مذهب جعفری، اثنی عشری، و الا اسلام است. به تعبیر دیگری که امام راحل عظیم الشأنمان فرمودند: اسلام ناب محمدی(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است.

هرچه معرفت بالاتر برود بهتراست انسان نسبت به ادیان هم مطالعه بکند، چرا؟ چون معرفت زایی می‌شود و می‌فهمد که همه چیز یکی است. بعد از آن پس مراقبه بیشتر می‌شود.

آن وقت است که می‌فهمد که پروردگار عالم چقدر کریم است که این‌همه من گناه می‌کنم بازهم کرم می‌کند. البته ناگفته نماند این مطلب را حاشیه بزنم و به بحث برگردم، هر چه معرفت بالاتر برود انسان خودش خجالت می‌کشد که گناه کند.

باور به خودمان هم نداریم که خودمان هم انسانیم، انسان اشرف مخلوقات است. اگر باور به خودمان داشتیم که انسانیم هرچیزی که ما را از مقام انسانیت ساقط کند از او دور می‌شدیم.

می‌شود کسی عاقل باشد و به او بگویند اگر این کار را انجام بدهی از مقامت سقوط می‌کنی، مثلا به کسی بگویند: جایگاه و پست تو اینجاست و مقام تو این هست ولی اگر خطا کنی این پست را از تو می‌گیریم. معلوم است که مراقبه می‌کند یکی از خصوصیات مراقبه این است.

اگر ما به مقام انسانیت خود، معرفت داشتیم، اصلا از گناه متنفر بودیم چون می‌دانستیم گناه، ما را از مقام انسانیت ساقط می‌کند و اگر معرفت داشتیم مراقبه می‌کردیم. 

چرا یک شب، حال خوشی داریم و یک شب نه؟!

پروردگار عالم با این که ما مراقبه نمی‌کنیم یکی از آن فخیر راحم عفوش را شامل حال ما می‌کند و این است که یک بار و دوبار و ده بار نیست، چون می‌داند که ما جاهلیم و عامد نیستیم و دلیل هم این است که معرفت نداریم؛ یک روز خوبیم یک روز بدیم! یک شب حال خوشی داریم یک شب نه. که البته این‌ها را هم بیان کردند: مراقب لقمه ها باشید که خیلی اثر دارد و ما هم جدی نمی‌گیریم و به آن مقام معرفت نرسیدیم.

پروفسور رجحان پدر علم بافت شناسی می‌گوید: نگاه کنید این که اثر لقمه را می‌گویند، شما شیئی را داخل دهان می‌گذارید بلا فاصله معلوم می‌شود ترش یا شیرین یا تلخ یا.. هست. این باید به مغز برود و برگردد و این عملیات به سرعت انجام می‌شود. بلافاصله هم همان چیزی که داخل دهان می‌گذارید در خون جریان پیدا می‌کند.

اینکه امام صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) فرمودند: الخمر حرام ولو بقطرة ، چون  بلافاصله جذب می‌شود و داخل خون می‌رود و علم روز ثابت کرده است بلافاصله به محض تماس جذب شروع می‌شود.

لقمه‌ی حرام هم همین است جذب می‌شود و گرفتارمان می‌کند. دیگر حالمان حال معنوی و دعا نداریم.  وقتی عالم عالم اثر و موثر هست همین است. وقتی حرم ثامن الحجج(صلوات اللّه و سلامه علیه) می‌روید، تغییر می‌کنید ولو این احساس تغییر کوتاه مدّت باشد، چون معرفت نیست امّا عالم، عالم اثر و مؤثر است.

چرا باید اتّصالمان از طریق ادعیّه‌ی مأثوره باشد؟

فخیر راحم که عفوش را می‌خواهد نصیب ما کند، یکی از جایگاه‌ها و طرقی که بیان می‌کنید به لسان  دعاست. دعایی که عرض کردم: دعا قرآن صاعد هست، قران نازل هست. وچون از لسان معصوم بیان شده عجیب انسان را متصل می‌کند. چرا؟

دلیل این است: دیدید وقتی یک قطره شوری و یا شیرینی را در دهان می‌گذارید، بلافاصله در خون هم جریان پیدا می‌کند. لذا دیدید کسانی که بیماری قند دارند، شیرینی اصلاً نمی‌خورند، حتّی توت هم نمی‌خورند، چون طعم آن بلافاصله در خون اثر می‌گذارد.

حالا وقتی انسان تا لقمه‌ای را می‌خورد، این‌گونه اثر می‌گذارد و جریان خون در همین اعضاء و جوارح هست، پس کسی که به گناه، مبتلا شد، حتّی در فکر و در لسانش هم اثرگذار است و دیگر بلد نیست خوب دعا کند.حتّی حرف زدن با پروردگار عالم را بلد نیست. ولی اگر دعا را به لسان معصوم، یعنی دعاهای مأثوره، بخواند، ولو با لسان گناهکار خودش می‌خواند، امّا چون اصلش از ناحیه‌ی معصوم است، اثرگذار خواهد بود.

اوّلین اثرش هم این است که آن اثر اوّلیّه که اجازه نمی‌داد انسان بداند که چگونه دعا کند، از بین می‌برد. لذا همان‌طور که می‌دانید، من در دعاهایم عرض می‌کنم: خدایا، آنچه خوبان عالمت دعا بلدند که ما از آن‌ها محرومیم  - که بارها بیان کردم: خوبان عالم گاهی دعاهایی می‌دانند که من و شما بلد نیستیم. چون آن‌ها در مقام طهارت هستند، حتّی دعا کردن را هم بلد هستند - تفضّلاً تفضّلاً همه‌ی آن دعاها را در حقّ ما مستجاب‌شده قرار بده.

امیرالمؤمنین، کنز خفیّ الهی برای انبیاء را به محبّینش هدیه داد!

پس یکی از راه‌های اتّصال، تغییر و ورود به عفو « فَإِنْ عَفَوْتَ ‏فَخَیْرُ رَاحِمٍ »، دعاست. دعا، طریقی برای عفو است که انسان بیاید، بنشیند و دعا کند.

گاهی می‌بینید یک کسی یک عمر رفته گناه کرده، حوصله ندارد یک ساعت بنشیند دعای کمیلی را که این همه فضائل دارد، بخواند. دعای کمیل، یک گنج پنهان بوده و برای من و شما آورده‌اند.

خدا ماموستا احمدی را در سقز رحمت کند، من سال ۶۲ منزلشان مهمان بودم. ایشان نکات خوبی داشت، از جمله این که می‌گفتند: جدّی دعای کمیل همه را تکان می‌دهد. بعد گفتند: حتّی احتمال دارد قسیّ‌القلب را هم تکان بدهد.

من نکته‌ی ایشان در ذهنم بود، وقتی در مدینه‌ی منوره آقای غلامرضازاده دعای کمیل را می‌خواندند، آن موقع خدا گواه است خودم دیدم: یکی از این شرطه‌هایی که گذاشته بودند، سر تکان می‌دهد و اشک می‌ریزد. سال بعد دیدم شرطه‌ها را سه، چهار نفر کنار هم گذاشتند تا مشغول صحبت باشند و متوجّه‌ی دعا نشوند.

اصل این دعای کمیل، دعای حضرت خضر نبی است. خضر نبی هم معروف به معلّم الانبیاء است. پیامبر عظیم‌الشّأن که شأنش اجل از ایشان است و خودش معلّم حضرت خضر هم هست، لذا خودشان می‌دانستند و این دعا را می‌خواندند. امیرالمؤمنین هم می‌خواندند. کمیل‌بن‌زیاد نخعی در آن بیابان، ناله‌های امیرالمؤمنین و این دعای کمیل را از لسان ایشان می‌شنود و با این که از وسط دعا رسیده بود، امیرالمؤمنین مجدّد برای او می‌خوانند و کمیل می‌گوید: همان لحظه حفظ شدم و بعد محضر مبارک حضرت رفتم، حضرت فرمودند: بخوان، خواندم و حضرت فرمودند: این را ثبت کن و به محبّین ما هدیه کن.

لذا دعای کمیل، کنز خفیّ الهی برای انبیاء بود که امیرالمؤمنین، آن را به من و شما هدیه کرده است. اتّفاقاً می‌دانید دعای کمیل را باید نیمه‌ی شب خواند؟ دعای کمیلی که این‌قدر مهم است، حتّی در نیمه‌ی ماه شعبان هم می‌خوانند. حالا این نیمه‌ی شعبان گاهی می‌بینید مثلاً سه شنبه می‌افتد و فقط برای شب جمعه نیست. حالا ارتباط این را با حضرت حجّت(روحی له الفداء) پیدا کنید که انبیاء هم برای حضرت حجّت(روحی له الفداء) می‌خواندند. حالا من بعدها اگر شرح دعای کمیل داشتیم (إن‌شاءالله بعد از ماه مبارک رمضان، ماهی یک‌بار را داشته باشیم) بیان خواهیم کرد.

وسوسه‌ی شیطان برای محبّین اهل‌بیت در شب قدر

پس به این لسان دعا نزد خدا برویم، دعایی که از لسان معصوم است. چون وقتی من و شما به لقمات شبهه‌ناک هم گیر کردیم (لقمه‌ی حرام را که خدا برای کسی نیاورد)، دیگر بلد نیستیم دعا کنیم. در دعا کردن هم مشکل داریم و گیر می‌افتیم. لذا دعا از لسان معصوم چیز دیگری است و اهمیّت دارد.

به این دعاها خیلی اهمیّت بدهیم. والله، تالله، بالله چه گنج‌های عظیمی در این دعاها هست و به ما دادند و من و شما غفلت می‌کنیم. این جوشن کبیر و ... از لسان معصوم آمده است و گنج است.

شیطان، وسواس الخنّاس است که یوسوس فی صدور الناس، در دل‌های مردم وسوسه می‌اندازد. لذا بیان کردند: حداقل ده بار قبل از طلوع و غروب آفتاب، ذکر «اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ بالله ان یحضرون إن الله هو السمیع العلیم» را بخوانید. بیان کردم: این همزات برای هر کس به گونه‌ای است و حتّی برای مؤمنین و محبّین اهل‌بیت هم وارد می‌شود.

مثلاً شب قدر است، می‌گوید: دعای ما فقط یک چیز است، چه می‌گویید؟ اللهم عجل لولیّک الفرج، شب می‌نشیند تا صبح فقط می‌گوید: اللهم عجّل لولیّک الفرج. آقا! این دعای جوشن کبیر، مگر از لسان زید و عمرو است، این دعا از لسان معصوم است. معصوم گفته بخوانید. ولی ببینید شیطان چقدر قشنگ فریب می‌دهد، این می‌گوید: نه، من شب تا صبح می‌نشینم و اللهم عجّل لولیّک الفرج می‌گویم.

این همه ادعیّه آمده که اهل جماعت ندارند و بعضاً از این دعاها می‌دزدند. کسی اعلام می‌کرد: آن‌ها آمدند دعا درست کنند که بعضاً از همین ها می‌دزدند، چون آن‌ها که دعا ندارند و بلد نیستند، همین دعاها را می‌دزدند و ترکیب می‌کنند. تلفیقی یک دعای جدید می‌سازند.

این دعای کمیل که بعضی‌ها را شیعه کرده، چون تعجّب کرده و گفتند: این چه دعایی است؟! بیان کردم: وهّابی وقتی می‌نشیند، گریه می‌کرد. حیف است از دست ندهیم.

پس یکی از راه‌های عفو خدا که «فخیر راحم» هست، این است که ما را به دعاهایی که من ناحیة المعصومین است، که از لطف و کرم خود خداست، وارد می‌کند که ما را ببخشد. از جمله همین دعای باعظمت کمیلف آن هم شب جمعه‌ی ماه مبارک رمضان. شب جمعه در طی سال، ملائکة الله بین زمین و آسمان می‌آیند و ندا می‌دهند: کیست توبه کننده درب خانه‌ی خدا؟ کیست که بیاید رحمت خدا را ببخشد؟ کیست که بیاید در این شب باعظمت خدا تمام گناهانش را ببخشد؟! و ... مدام صدا می‌کنند.

اتّفاقاً شیاطین هم می‌آیند و بعضی‌ها شب جمعه را به گناه سپری می‌کنند، بریم فلان باغ، بریم لب دریا و ... . آن‌ها هم از تعظیلی استفاده می‌کنند، به گناه. آن طرف باب رحمت الهی باز است، این طرف این‌طوری.

می‌فرماید: ملائکه تا غروب جمعه همین‌طور ندا می‌دهند و تمام ابواب رحمت الهی باز است. ماه مبارک، تمامش باز است، پس شب جمعه‌اش، نور علی نور، نور فوق کلّ نور است.


منبع:مهر

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین