۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۲۰
روزی که امثال حاج یونس حبیبی عزیز در دفاع از دین و مرزوبوم این کشور به
جبهه رفت و شیمیایی شد، بسیاری یا کنج آسایش خزیده بودند یا مانند ما جوانان، سن و
سالمان به این مسایل قد نمی داد.
آن زمانی که نوار کاست غمنامه حضرت رقیه(س) یونس حبیبی فضای عمومی کشور را
تحت تاثیر قرار داد (برهه ای که نه از فضای مجاری خبری بود و نه حتی cd و...) باز هم
بسیاری از ما فرصت عرض اندام نداشتیم.
اما حالا، چند روزی است روی تخت بیمارستان خوابیده و کمتر رفیق قدیمی یا
هم صنف و هم لباسی به عیادتش آمده! تلختر اینکه، مدتهاست در زندگی و حل و فصل
مشکلات جاری خود و خانواده اش دچار مشکل شده و کمتر کسی به همدردی با او پرداخته!
باور نمی کنم اما حقیقت دارد که حاج یونس حبیبی، با آن همه سابقه و با این
همه مشکلات جسمی ناشی از جانبازی، ناگزیر باشد با مسافرکشی اموراتش را بگذراند!
و بماند بقیه اش...
هرگز بنای ایجاد کدورت میان هم لباسان خود را ندارم که حقیر، از همه لحاظ
در انتهای صف قرار دارم اما مراقب باشیم رسالت نوکری سیدالشهداء(ع) را امانتدار
خوبی باشیم. آقانریمان جلوی در icu با دل پردرد میگفت: همه جا بگویید هیات فقط سینه زدن
نیست؛ باید همه بچه هیاتی ها کمک حال هم باشیم.