سی و یکمین روز از بازخوانی صحیفه سجادیه؛
دعای توبه به درگاه خدا
سی و یکمین بخش از صحیفه سجادیه، با پرداختن به مدح پروردگار الهی، به اذکار توبه در پیشگاه خداوند اشاره دارد.
عقیق:در بخش دیگری از صحیفه سجادیه، امام زین العابدین(ع)، در سی و یکمین دعا از کتاب خود در 30 فراز به موضوع اصلی توبه اشاره کردهاند.
در این گزارش می خوانیم که:
* زبان وصفکنندگان از وصف الهی باز میماند.
* خداوند مزد نیکوکاران را تباه نمیکند.
* هستی انسان در دست قدرت خداست.
* آمرزش گناهان سترگ، در نظر پروردگار بلندمرتبه، بزرگ نیست.
* خداوند خود وعده به استجابت دعا داده است.
* از خدا بخواهیم ما را بر دین پیامبرش محمد(ص) بمیراند.
* خدا از ما بر گناهان ما آگاهتر است.
* چه بسا بندهای که از گناه توبه میکند و باز به آن برمیگردد.
* از خداوند بخواهیم توبه ما را توبهای قرار دهد که نیازمند توبهای دیگر نباشد.
* میتواند کسی از شخص گنهکار نزد خداوند شفاعت کند.
* ما به همت رسول خدا(ص) و خاندانش هدایت شدیم.
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیهالسلام فِی ذِکرِ التَّوْبَةِ وَ طَلَبِهَا:
دعای آن حضرت در ذکر توبه و درخواست توفیق آن از پروردگار:
اللَّهُمَّ
یا مَنْ لَا یصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ وَ یا مَنْ لَا یجَاوِزُهُ
رَجَاءُ الرَّاجِینَ وَ یا مَنْ لَا یضِیعُ لَدَیهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِینَ
وَ یا مَنْ هُوَ مُنْتَهَی خَوْفِ الْعَابِدِینَ.
بارخدایا
ای کسی که توصیف واصفان وصفت نتوان کرد، و ای کسی که امید امیدواران از تو
فراتر نرود و ای کسی که پاداش نیکوکاران نزد تو ضایع نگردد و ای آن که
ترس عبادتکنندگان به تو منتهی شود.
وَ
یا مَنْ هُوَ غَایةُ خَشْیةِ الْمُتَّقِینَ هَذَا مَقَامُ مَنْ
تَدَاوَلَتْهُ أَیدِی الذُّنُوبِ، وَ قَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَایا، وَ
اسْتَحْوَذَ عَلَیهِ الشَّیطَانُ، فَقَصَّرَ عَمَّا أَمَرْتَ بِهِ
تَفْرِیطاً، وَ تَعَاطَی مَا نَهَیتَ عَنْهُ تَغْرِیراً. کالْجَاهِلِ
بِقُدْرَتِک عَلَیهِ، أَوْ کالْمُنْکرِ فَضْلَ إِحْسَانِک إِلَیهِ حَتَّی
إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَرُ الْهُدَی، وَ تَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ
الْعَمَی، أَحْصَی مَا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، وَ فَکرَ فِیمَا خَالَفَ بِهِ
رَبَّهُ، فَرَأَی کبِیرَ عِصْیانِهِ کبِیراً وَ جَلِیلَ مُخَالَفَتِهِ
جَلِیلًا.
و ای آن که نهایت بیم پرهیزکارانی، این جایگاه
کسی است که بازیچه دست گناهان است و مهارهای خطاها او را به پیش رانده، و
شیطان بر او چیره گشته، از این جهت در اجرای امر تو کوتاهی ورزیده، و از سر
نادانی و غرور به آنچه از آن نهی نمودی آلوده شده، مانند کسی که به قدرت
تو بر خود ناآگاه است، یا فضل و احسانت را درباره خویش منکر است، تا چون
دیده هدایتش گشوده، و ابرهای کوری از برابرش برطرف شده، ستمهایی که بر خود
نموده شماره نموده، و در اموری که با خدای خود مخالفت ورزیده اندیشه کرده،
آنگاه بزرگی عصیانش را مشاهده کرده، و به عظمت مخالفتش بصیرت پیدا نموده،
فَأَقْبَلَ
نَحْوَک مُؤَمِّلًا لَک مُسْتَحْییاً مِنْک، وَ وَجَّهَ رَغْبَتَهُ إِلَیک
ثِقَةً بِک، فَأَمَّک بِطَمَعِهِ یقِیناً، وَ قَصَدَک بِخَوْفِهِ
إِخْلَاصاً، قَدْ خَلَا طَمَعُهُ مِنْ کلِّ مَطْمُوعٍ فِیهِ غَیرِک، وَ
أَفْرَخَ رَوْعُهُ مِنْ کلِّ مَحْذُورٍ مِنْهُ سِوَاک.
پس با
دلی امیدوار، و رویی شرمسار به سوی تو رو آورده، و از روی اطمینان به تو
با شوق و رغبت متوجه تو شده، و از باب یقین با بار طمع آهنگ تو نموده، و از
روی اخلاص با توشه ترس قصد تو کرده، در حالی که جز تو به احدی طمع نداشته،
و از هیچ چیز غیر تو نترسیده،
فَمَثَلَ
بَینَ یدَیک مُتَضَرِّعاً، وَ غَمَّضَ بَصَرَهُ إِلَی الْأَرْضِ
مُتَخَشِّعاً، وَ طَأْطَأَ رَأْسَهُ لِعِزَّتِک مُتَذَلِّلًا، وَ أَبَثَّک
مِنْ سِرِّهِ مَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنْهُ خُضُوعاً، وَ عَدَّدَ مِنْ
ذُنُوبِهِ مَا أَنْتَ أَحْصَی لَهَا خُشُوعاً، وَ اسْتَغَاثَ بِک مِنْ
عَظِیمِ مَا وَقَعَ بِهِ فِی عِلْمِک وَ قَبِیحِ مَا فَضَحَهُ فِی حُکمِک:
مِنْ ذُنُوبٍ أَدْبَرَتْ لَذَّاتُهَا فَذَهَبَتْ، وَ أَقَامَتْ
تَبِعَاتُهَا فَلَزِمَتْ.
پس در حضورت با حال زاری ایستاده، و
دیدهاش را از روی خشوع به زمین دوخته، و در برابر عزت تو باذلت و خواری
سر به زیر افکنده، واز سر فروتنی رازی راکه تو بهتر ازاوبدان آگاهی برایت
آشکار ساخته، و از سر خشوع معاصی خود را که حضرتت به تعداد آنها آگاهتری
برشمرده، و از مهلکهای بزرگ که بر علمت گذشته، و از کار زشتی که به قضای
تو مایه رسواییاش شده به تو پناه آورده: گناهانی که لذّت هایش سپری شده و
رفته، ولی پیامدهای زیان بخشش بجای مانده و گریبانگیر شده،
لَا
ینْکرُ- یا إِلَهِی- عَدْلَک إِنْ عَاقَبْتَهُ، وَ لَا یسْتَعْظِمُ
عَفْوَک إِنْ عَفَوْتَ عَنْهُ وَ رَحِمْتَهُ، لِأَنَّک الرَّبُّ الْکرِیمُ
الَّذِی لَا یتَعَاظَمُهُ غُفْرَانُ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ اللَّهُمَّ فَهَا
أَنَا ذَا قَدْ جِئْتُک مُطِیعاً لِأَمْرِک فِیمَا أَمَرْتَ بِهِ مِنَ
الدُّعَاءِ، مُتَنَجِّزاً وَعْدَک فِیمَا وَعَدْتَ بِهِ مِنَ الْإِجَابَةِ،
إِذْ تَقُولُ: «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ». اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ الْقَنِی بِمَغْفِرَتِک کمَا لَقِیتُک
بِإِقْرَارِی، وَ ارْفَعْنِی عَنْ مَصَارِعِ الذُّنُوبِ کمَا وَضَعْتُ لَک
نَفْسِی، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِک کمَا تَأَنَّیتَنِی عَنِ الِانْتِقَامِ
مِنِّی.
الهی اگر این بنده را عقوبت کنی منکر عدلت نشود، و
اگر از وی بگذری و بر او رحمت آوری عفوت را عظیم نشمارد، زیرا که تو خدای
کریمی هستی، که عفو گناه بزرگ در نظرت بزرگ نمینماید. بار خدایا اینک منم
که در پیشگاهت مطیع و سر به فرمان آمدهام در اینکه خود به ما گفتی که تو
را بخوانیم، و از تو وفای به وعدهای را که در مورد اجابت دادهای
خواستارم، زیرا که فرموده ای: «مرا بخوانید تا خواسته شما را اجابت کنم».
بار خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست, و با آمرزش خود با ممن برخورد کن
چنانکه من با اعتراف به گناه با تو برخورد کردم، و مرا از لغزشگاههای
معاصی برگیر چنانکه من در برابر تو پستی گزیدم، و بر من پرده پوشی کن
چنانکه در انتقام از من درنگ فرمودی.
اللَّهُمَّ
وَ ثَبِّتْ فِی طَاعَتِک نِیتِی، وَ أَحْکمْ فِی عِبَادَتِک بَصِیرَتِی،
وَ وَفِّقْنِی مِنَ الْأَعْمَالِ لِمَا تَغْسِلُ بِهِ دَنَسَ الْخَطَایا
عَنِّی، وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِک وَ مِلَّةِ نَبِیک: مُحَمَّدٍ-
علیهالسلام- إِذَا تَوَفَّیتَنِی. اللَّهُمَّ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیک فِی
مَقَامِی هَذَا مِنْ کبَائِرِ ذُنُوبِی وَ صَغَائِرِهَا، وَ بَوَاطِنِ
سَیئَاتِی وَ ظَوَاهِرِهَا، وَ سَوَالِفِ زَلَّاتِی وَ حَوَادِثِهَا،
تَوْبَةَ مَنْ لَا یحَدِّثُ نَفْسَهُ بِمَعْصِیةٍ، وَ لَا یضْمِرُ أَنْ
یعُودَ فِی خَطِیئَةٍ
بار الها نیتم را در طاعتت استوار کن، و
بینشم را در عبادتت محکم فرما، و مرا به اعمالی موفق کن که به سبب آن چرک
گناهان را از من بشویی، و هنگام خروج از دنیا مرا بر آئین خود و پیامبرت
(ع) بمیران. بار الها در این موقعیتی که در آنم از گناهان بزرگ و کوچکم، و
از گناهان پوشیده و آشکارم، و از لغزشهای گذشته و تازهام به سویت بازمی
گردم، مانند بازگشت توبه کنندهای که خیال گناه در درونش نگذرد، و فکر
برگشتن به گناه را به خاطرش راه ندهد،
وَ
قَدْ قُلْتَ- یا إِلَهِی- فِی مُحْکمِ کتَابِک: إِنَّک تَقْبَلُ
التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِک، وَ تَعْفُو عَنِ السَّیئَاتِ، وَ تُحِبُّ
التَّوَّابِینَ، فَاقْبَلْ تَوْبَتِی کمَا وَعَدْتَ، وَ اعْفُ عَنْ
سَیئَاتِی کمَا ضَمِنْتَ، وَ أَوْجِبْ لِی مَحَبَّتَک کمَا شَرَطْتَ وَ
لَک- یا رَبِّ- شَرْطِی أَلَّا أَعُودَ فِی مَکرُوهِک، وَ ضَمَانِی أَنْ
لَا أَرْجِعَ فِی مَذْمُومِک، وَ عَهْدِی أَنْ أَهْجُرَ جَمِیعَ مَعَاصِیک.
و
تو خود ای پروردگار من در کتاب محکمت فرمودی که توبه را از بندگانت
میپذیری، و از سیئات درمی گذری، و توبه کنندگان را دوست داری، پس بر اساس
وعده خود توبهام را بپذیر، و همان طور که ضمانت نمودهای از گناهانم بگذر،
و چنانکه شرط فرمودهای محبتت را بر من لازم فرما، و من هم در مقابل این
همه عنایت تعهد میکنم که به آنچه پسند تو نیست برنگردم، و ضمانت مینمایم
که به کاری که مورد نکوهش توست بازنگردم، و پیمان میبندم که از تمام
گناهان دوری کنم.
اللَّهُمَّ
إِنَّک أَعْلَمُ بِمَا عَمِلْتُ فَاغْفِرْ لِی مَا عَلِمْتَ، وَ اصْرِفْنِی
بِقُدْرَتِک إِلَی مَا أَحْبَبْتَ. اللَّهُمَّ وَ عَلَی تَبِعَاتٌ قَدْ
حَفِظْتُهُنَّ، وَ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ، وَ کلُّهُنَّ بِعَینِک
الَّتِی لَا تَنَامُ، وَ عِلْمِک الَّذِی لَا ینْسَی، فَعَوِّضْ مِنْهَا
أَهْلَهَا، وَ احْطُطْ عَنِّی وِزْرَهَا، وَ خَفِّفْ عَنِّی ثِقْلَهَا، وَ
اعْصِمْنِی مِنْ أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا. اللَّهُمَّ وَ إِنَّهُ لَا
وَفَاءَ لِی بِالتَّوْبَةِ إِلَّا بِعِصْمَتِک، وَ لَا اسْتِمْسَاک بیعَنِ
الْخَطَایا إِلَّا عَنْ قُوَّتِک، فَقَوِّنِی بِقُوَّةٍ کافِیةٍ، وَ
تَوَلَّنِی بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ.
الهی تو به آنچه از من
سرزده آگاه تری، پس آنچه را از من خبرداری بیامرز، و مرا با قدرت خود به
سوی آنچه دوست داری متوجه ساز. خداوندا بر ذمّه من وبالهایی است که به یاد
دارم، و وبالهایی است که فراموشم شده، و همه آنها در برابر دیده توست که
به خواب نمیرود، و نزد علم توست که در آن فراموشی راه ندارد، پس در مقابل
آن و بالها به صاحبانش عوض بده، و وزر آن را از من بریز، و سنگینی آن را از
دوش جان من بردار، و مرا از دستیازی به نظیر آن بازدار. الهی مرا قدرت
وفای به توبه خود جز با حفظ تو نیست، و توان خودداری از گناهان ندارم جز به
قوّت تو، پس مرا با نیروی کافی تقویت کن، و خود عهدهدار نیروی بازدارنده
از گناهم باش.
اللَّهُمَّ أَیمَا
عَبْدٍ تَابَ إِلَیک وَ هُوَ فِی عِلْمِ الْغَیبِ عِنْدَک فَاسِخٌ
لِتَوْبَتِهِ، وَ عَائِدٌ فِی ذَنْبِهِ وَ خَطِیئَتِهِ، فَإِنِّی أَعُوذُ
بِک أَنْ أَکونَ کذَلِک، فَاجْعَلْ تَوْبَتِی هَذِهِ تَوْبَةً لَا
أَحْتَاجُ بَعْدَهَا إِلَی تَوْبَةٍ، تَوْبَةً مُوجِبَةً لِمَحْوِ مَا
سَلَفَ، وَ السَّلَامَةِ فِیمَا بَقِی.
الهی هر بندهای که
به سویت باز گردد و حضرتت به علم غیبی که داری میدانی که او توبه شکن و
بازگردنده به گناه و خطای خویش است، پس من به تو پناه میبرم از آنکه چنین
باشم، اینک این توبه مرا چنان توبهای قرار ده که بعد از آن محتاج توبهای
دیگر نباشم، توبهای که سبب محو گناهان گذشته، و ایمنی از گناه در بقیه
ایام عمر باشد.
اللَّهُمَّ إِنِّی
أَعْتَذِرُ إِلَیک مِنْ جَهْلِی، وَ أَسْتَوْهِبُک سُوءَ فِعْلِی،
فَاضْمُمْنِی إِلَی کنَفِ رَحْمَتِک تَطَوُّلًا، وَ اسْتُرْنِی بِسِتْرِ
عَافِیتِک تَفَضُّلًا. اللَّهُمَّ وَ إِنِّی أَتُوبُ إِلَیک مِنْ کلِّ مَا
خَالَفَ إِرَادَتَک، أَوْ زَالَ عَنْ مَحَبَّتِک مِنْ خَطَرَاتِ قَلْبِی،
وَ لَحَظَاتِ عَینِی، وَ حِکایاتِ لِسَانِی، تَوْبَةً تَسْلَمُ بِهَا کلُّ
جَارِحَةٍ عَلَی حِیالِهَا مِنْ تَبِعَاتِک، وَ تَأْمَنُ مِمَا یخَافُ
الْمُعْتَدُونَ مِنْ أَلِیمِ سَطَوَاتِک.
خداوندا از نادانی
خود از حضرتت عذر میخواهم، و بخشش از کردار بدم را از تو خواهانم، پس از
باب احسان مرا در پناه رحمت خویش درآور، و از راه تفضل لباس عافیت بر من
بپوشان. الهی و از هر چه مخالف خواست تو بوده، یا از گردونه محبت تو بیرون
میبرد، از خاطراتی که در قلبم گذشته، و نگاههای چشمم، و گفتارهای زبانم،
چنان توبهای میکنم که هر یک از اعضایم به سهم خود از عقوبتت سالم ماند، و
از انتقام و قهری که متجاوزگران از آن میهراسند ایمن گردد.
اللَّهُمَّ
فَارْحَمْ وَحْدَتِی بَینَ یدَیک، وَ وَجِیبَ قَلْبِی مِنْ خَشْیتِک، وَ
اضْطِرَابَ أَرْکانِی مِنْ هَیبَتِک، فَقَدْ أَقَامَتْنِی- یا رَبِّ-
ذُنُوبِی مَقَامَ الْخِزْی بِفِنَائِک، فَإِنْ سَکتُّ لَمْ ینْطِقْ عَنِّی
أَحَدٌ، وَ إِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ بِأَهْلِ الشَّفَاعَةِ. اللَّهُمَّ
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ شَفِّعْ فِی خَطَایای کرَمَک، وَ عُدْ
عَلَی سَیئَاتِی بِعَفْوِک، وَ لَا تَجْزِنِی جَزَائِی مِنْ عُقُوبَتِک، وَ
ابْسُطْ عَلَی طَوْلَک، وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِک، وَ افْعَلْ بیفِعْلَ
عَزِیزٍ تَضَرَّعَ إِلَیهِ عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ، أَوْ غَنِی
تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِیرٌ فَنَعَشَهُ.
الهی بر
تنهاییام در پیشگاهت، و تپیدن قلبم از ترست، و لرزه اعضایم از هیبتت رحم
کن؛ زیرا گناهانم -ای پروردگار من - مرا در عرصه رسوایی و خواری در
پیشگاهت نشانده، پس اگر حرف نزنم کسی از جانب من سخن نمیگوید، و اگر از
خود شفاعت کنم چنان نیستم که شفاعتم پذیرفته گردد. بار خدایا بر محمد و آلش
درود فرست، و کرمت را درباره خطاهایم شفیع من فرما، و زشتی هایم را با
عفوت از من ببخش، و جزایم را از عقوبت خود مساز، و دامان احسانت را بر من
بگستر، و مرا در پرده عفوت بپوشان، و با من رفتار شخص پر قدرتی کن که
بندهای ذلیل با زاری به درگاهش رفته و او بر وی ترحم نموده، یا ثروتمندی
که فقیری سر راهش نشسته و او از وی دستگیری نموده.
اللَّهُمَّ
لَا خَفِیرَ لِی مِنْک فَلْیخْفُرْنِی عِزُّک، وَ لَا شَفِیعَ لِی إِلَیک
فَلْیشْفَعْ لِی فَضْلُک، وَ قَدْ أَوْجَلَتْنِی خَطَایای فَلْیؤْمِنِّی
عَفْوُک. فَمَا کلُّ مَا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنِّی بِسُوءِ
أَثَرِی، وَ لَا نِسْیانٍ لِمَا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِی، لَکنْ
لِتَسْمَعَ سَمَاؤُک وَ مَنْ فِیهَا وَ أَرْضُک وَ مَنْ عَلَیهَا مَا
أَظْهَرْتُ لَک مِنَ النَّدَمِ، وَ لَجَأْتُ إِلَیک فِیهِ مِنَ
التَّوْبَةِ. فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِک یرْحَمُنِی لِسُوءِ
مَوْقِفِی، أَوْ تُدْرِکهُ الرِّقَّةُ عَلَی لِسُوءِ حَالِی فَینَالَنِی
مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِی أَسْمَعُ لَدَیک مِنْ دُعَائِی، أَوْ شَفَاعَةٍ
أَوْکدُ عِنْدَک مِنْ شَفَاعَتِی تَکونُ بِهَا نَجَاتِی مِنْ غَضَبِک وَ
فَوْزَتِی بِرِضَاک.
بارالها مرا از تو پناهدهندهای نیست؛
پس باید عزت تو پناهم دهد، و برای من شفیعی به سوی تو نیست پس باید فضل تو
شفیعم شود، و گناهانم مرا در عرصه ترس بُرده پس باید عفو تو مرا ایمن سازد،
زیرا آنچه بر زبان آوردم از باب جهل به کردار زشتم، و در اثر فراموشی
کارهای بد گذشتهام نیست، بلکه برای آن است که آسمان تو و هر که در آن است،
و زمین تو و هر که بر روی آن است کردم، ندامتی را که برای تو آشکار کردم, و
توبهای را که به سبب آن به تو پناه بردم بشنوند، تا مگر یکی از اینان در
سایه رحمتت بر پریشان حالیام رحم کند، یا برای آشفتگیم بر من رقّت آورد،
پس از جانب خود دعایی به حال من کند که از دعای خود من نزد تو به اجابت
نزدیکتر باشد، یا شفاعتی نصیبم گردد که از شفاعت خودم نزد تو استوارتر جلوه
کند، و رهاییم از خشم تو، و دستیابیم به خشنودیت در آن باشد.
اللَّهُمَّ
إِنْ یکنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَیک فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِینَ، وَ
إِنْ یکنِ التَّرْک لِمَعْصِیتِک إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِیبِینَ،
وَ إِنْ یکنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّی لَک مِنَ
الْمُسْتَغْفِرِینَ. اللَّهُمَّ فَکمَا أَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ، وَ
ضَمِنْتَ الْقَبُولَ، وَ حَثَثْتَ عَلَی الدُّعَاءِ، وَ وَعَدْتَ
الْإِجَابَةَ، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی، وَ
لَا تَرْجِعْنِی مَرْجِعَ الْخَیبَةِ مِنْ رَحْمَتِک، إِنَّک أَنْتَ
التَّوَّابُ عَلَی الْمُذْنِبِینَ، وَ الرَّحِیمُ لِلْخَاطِئِینَ
الْمُنِیبِینَ.
الهی اگر پشیمانی در پیشگاه حضرتت توبه است،
پس من از همه پشیمانترم، و اگر ترک گناه بازگشت محسوب میشود پس اولین
بازگشت کننده منم، و اگر استغفار سبب ریختن گناهان است پس من در برابرت از
استغفار کنندگانم، بارالها همانگونه که به توبه و بازگشت فرمان دادی و
پذیرش آن را ضمانت فرمودی، و بر دعا ترغیب نمودی و نسبت به آن وعده اجابت
دادی، پس بر محمد و آلش درود فرست، و توبهام را قبول کن، و از رحمتت نومید
و مأیوسم باز مگردان، زیرا که حضرتت پذیرنده توبه گناهکاران، و بخشنده
خطاپیشگانی هستی که از صمیم دل به تو بازمی گردند
اللَّهُمَّ
صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کمَا هَدَیتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَی
مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، کمَا اسْتَنْقَذْتَنَا بِهِ، وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
وَ آلِهِ، صَلَاةً تَشْفَعُ لَنَا یوْمَ الْقِیامَةِ وَ یوْمَ الْفَاقَةِ
إِلَیک، «إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»، وَ هُوَ عَلَیک یسِیرٌ.
بار
الها بر محمد و آلش دورد فرست همچنان که به وسیله او ما را هدایت فرمودی، و
بر محمد و آلش درود فرست همچنان که به سبب او ما را رهایی کرامت کردی، و
بر محمد و آلش درود فرست چنان درودی که در قیامت و در روز نیاز به تو از ما
شفاعت کند، که تو بر هر چیز توانایی، و آن بر تو سهل و آسان است.
منبع:باشگاه خبرنگاران