کد خبر : ۸۱۵۰۳
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۸
از تعزیه خوانی تا مداحی در حضور رهبر انقلاب در گفت و گوی "عقیق" با حاج حسن شالبافان / بخش پایانی

به آقا گفتم دوست دارم برایتان روضه بخوانم / مداح باید با عمل خود به مستمع درس بدهد

بعد از ایشان من دو بیت خواندم و دعا کردم. وقتی ایشان بالا می‌رود به آقای عاصی می‌گوید میرداماد اینجا بود چرا نگفتید بخواند. آقای عاصی گفت : ایشان میرداماد نیست مداح جوانی است به نام شالبافان. بعد حاج علی مرا صدا زد و به شوخی گفت پیرداماد هستی یا میرداماد!
عقیق: جوان است ؛ اما کسانی که پای روضه و مداحی اش نشسته اند معترفند که بسیار پخته تر از هم سن و سال هایش می خواند. فروردین ماه امسال بود که در دیدار مداحان با رهبر معظم انقلاب ، پشت تریبون رفت و نامش بیش از پیش بر سر زبان ها افتاد.

حسن شالبافان خود را شاگرد و مدیون سید مهدی میرداماد می داند. دهه اول محرم دوسال پیش ، سید جای خود را در هیئت رزمندگان اسلام قم به این مداح جوان داد و از همان روزها "شالبافان " چهره شناخته شده ای بین مداحان و ذاکرین جوان کشور شد.

بخش اول گفت و گوی عقیق با این مداح جوان را خواندید ؛ حالا بخش پایانی این گفت و را بخوانید:

*امسال برای اولین بار بود که شما در محضر حضرت آقا مداحی کردید؛ از حال و هوای قبل از آن بگویید . استرس و نگرانی داشتید ؟ و در حین خواندن به واکنش‌های آقا توجه می کردید؟

یک ماه قبل از برنامه به من گفته بودند امسال این توفیق نصیبم خواهد شد. از نظر اجرا استرس نداشتم. همه استرس‌ها و نگرانی‌ها به انتخاب شعر برمی‌گشت. با آقای حسینی مشورت کردم. به آقایان زمانی، برقعی، شرافت و یوسف رحیمی هم زنگ زدم. برخی گفتند ما شعری گفته ایم که برایت ارسال می‌کنیم و برخی هم گفتند کار تازه ای نداریم. یکی دو کار را انتخاب کردم از شعرهای آقای شفق و آقای سازگار . تا این‌که 10، 15 روز مانده به اجرای برنامه همراه آقای زمانی در شب آخر فاطمیه پای روضه حاج محمدرضا طاهری بودم. شعری که ایشان می‌خواند را آقای زمانی سروده بود. ایشان برای من تعریف می‌کردند که وقتی پس از اجرای برنامه به محضر حضرت آقا رسیدند ، معظم‌له از آقای زمانی می پرسند شعر امشب برای شما بود ؟ آقای زمانی تایید می کند . آقا می فرمایند شعر فاطمیه‌تان هم مثل محرم‌تان خوب بود بعد پرسیدند شعر دیگری نسروده اید؟. جواب دادند بله و شعر را به آقا دادند و دو سه بیتی را برای آقای سید احمد خاتمی و جمعی که سر سفره بودند می‌خوانند. این نوع برخورد نشان می‌داد که حضرت آقا از شعر خوششان آمده است. تا جائی که که گفتند اگر از این شعر نسخه‌ای دارید نزد من بماند. وقتی من این مطلب را شنیدم گفتم این شعر را می‌خوانم . شعر از لحاظ وزنی سخت بود: نباشد شوکتی غیر از شکوه کبریا اینجا....

با بسیاری از مداحان و بزرگان مثل آقایان حدادیان، کریمی، سیدمهدی میرداماد و سیدمجید بنی‌فاطمه مشورت کردم ؛ اولین سوالی که از من پرسیدند این بود که چه شعری را انتخاب کرده‌ای؟ شعری نباشد که ذهن حضرت آقا را مشوش کند. واقعاً‌ این شناخت بر روی شعر بسیار کمک کرد. البته درست است که شعر بسیار سنگین و خواندنش مشکل بود اما خاطرم جمع بود که حضرت آقا با نوع شعر مشکلی ندارند. قبل از جلسه همه به اتفاق می گفتند به آقا نگاه نکن که اگر ایشان را ببینی استرس می‌گیری. دقیقاً برعکس شد  ، آن روز مهربان‌ترین نگاه، نگاه حضرت آقا بود. ما بقی نگاه ها نگاه فنی و ارزیابی بود . بعد از 2 دقیقه خواندن به این نتیجه رسیدم که همه نگاه من باید معطوف به حضرت آقا باشد، چون بسیار مهربان و عطوفت نگاه می کردند . حتی موقعی که بعد از اجرا رفتم خدمت حضرت آقا انگار سالهاست مرا می‌شناسد. وقتی به ایشان التماس دعا گفتم، معظم‌له  گفتند شما بنده را دعا کنید. خیلی ها از من پرسیدند به آقا چه گفتی؟

خیلی‌ها وقتی پیش آقا می‌روند ایستاده دست ایشان را می‌بوسند ولی من نشستم که بیشتر در محضر ایشان بمانم . به حضرت آقا عرض کردم دوست دارم در محضر شما روضه هم بخوانم که ایشان با لبخندی گفتند ان‌شاءالله. شاید خیلی‌ها فکر کنند شاید حرف‌زدن نزد ایشان مشکل باشد ولی وقتی به محضر ایشان برسید با آن نگاه مهربانانه آرامش می گیرید.

یکی از زیباترین اتفاقات زندگی‌ام آن روز رقم خورد. چند بیتی از آقای عرب‌خالقی را در پایان تقدیم کردم که سر و صدای زیادی داشت:

مداحی حاج حسن شالبافان در حضور رهبر معظم انقلاب

ما جز خدا به غیر توکل نمیکنیم

ما جز به اهل بیت توسل نمیکنیم

باید در این زمانه ولایت مدار بود

ورنه به هیچ جای جهان گُل نمیکنیم

ما ذاکریم؟ نه همه سرباز رهبریم

وقتی که امر کرد تأمل نمیکنیم

فرمود اگر روید در آتش به سر رویم

سر هم اگر که خواست تعلل نمیکنیم

هرکس که در مقابل رهبر بایستد

در هر لباس و پست، تحمل نمیکنیم

ای دوست مثل فاطمه پای ولی بمان

 کوفی مباش عاشق سیدعلی بمان

امروز وقتی به شهرستان‌ها هم می‌روم این چند بیت را هنوز یادشان هست. به نظرم خواندن جلوی حضرت آقا استرس ندارد.

*"گر امر کند تعلل نمی‌کنیم" در راستای این تعلل نکردن  ، حضرت آقا در سال نکاتی را دارند ولی متأسفانه برخی این نکات را تفسیر به رأی می‌کنند. حضرت‌آقا در مورد مباحثی همچون شعر، تبدیل نکردن مجالس شادی به جلسه عزاداری ، عدم افراط و تفریط و همچنین بحث برهنه‌شدن سخنانی دارند که برخی ها آن را  تفسیر به رأی می کنند . نظر شما درباره این تفسیر فرمایشات حضرت آقا چیست؟

اولاً بگویم این نان به نرخ روز خوردن است. ما به فراخور حال مکان و اشخاص نمی خوانیم بلکه بر طبق خط و مشی حضرت آقا و بزرگترهایمان پیش می رویم .  این بحث برهنه شدن همان سالی مطرح شد که قرار بود بنده در هیئت رزمندگان قم بخوانم. خیلی‌ها آمدند ببینند ما چه کار می‌کنیم. چرا‌که هر سال یک سوم جلسه برهنه می‌شدند؛ 10 سال آقا سید خوانده بود و همیشه برهنه سینه می‌زدند. با بچه‌های هیئت رزمندگان که با دفتر حضرت آقا ارتباط داشتند مشورت کردیم و قرار شد چیزی نگوییم. از طرفی هم سن من هنوز برای توصیه و موعظه اقتضا نمی‌کند. نمی‌دانم فضای تهران به چه صورت است ، ما در قم می‌خوانیم و مستمع برنمی‌تابد. از طرف دیگر هر شب چندین هزار مستمع به هیئت رزمندگان قم می‌آمدند و رادیو معارف هم به صورت زنده برنامه را پخش می‌کرد. شبکه دو و سه سیما هم گوشه‌هایی را به روی آنتن می‌بردند. حتی نامه‌هایی هم آمده بود مگر مداح شما ولایی نیست؟ چرا تذکر نمی‌دهد برهنه نشوید؟

 البته تذکر را به دوستان و اطرافیان می‌دادیم که از ما حرف شنوی داشتند. این کارها در حیطه جایگاه امثال حاج منصور و بزرگان دیگر است که حرفشان را بخرند. از من کسی موعظه نمی‌پذیرد. هیچ وقت نمی‌گویم حضرت آقا گفته‌اند بالا و پایین نپرید  ، می‌گویم سینه‌زنی یک غنا و محتوایی داشته باشد. واقعاً شفاف صحبت کردن من در پشت تریبون یک سری را طرد می‌کرد؛ زیرا هر کس با روش و مرامی به این  مکتب عرض ارادت می کند . باید فرهنگش را جا بیندازیم که چرا حضرت آقا می‌گویند لخت نشوید،‌به مسائل سیاسی ورود کنید و...

  به نظرم مداح باید با عمل خود به مستمع درس بدهد نه شعاری رفتار کند. اما ما آمدیم پیراهن‌هایی را به مستمعین هدیه کردیم و شرایط را فراهم آوردیم تا منویات حضرت آقا به منصه ظهور برسد.

*حضرت آقا در دیدار با مداحان به نکاتی که اشاره دارند عصاره مطلب است؛ این‌که چگونه اجرا شود به خود مداح و فضای آن هیئت برمی‌گردد؟

اگر خوب پرداخته نشود اثر سوء دارد.

*ورود مداح به یکسری مسائل سیاسی لزوماً مسائل سیاسی ملموس،‌ پرداختن به مسائل سیاسی جهان اسلام و منطقه را چقدر ضروری می‌دانید؟

این‌که مداح ورود کند ممکن است برچسبی بزنند و مستمع برنتابد. نکته‌ای که وجود دارد الان هم بر روی آن متمرکز شده‌ایم مسائل روز را در اشعار خود گنجانده‌ایم. مثلاً در شعری هم به مدافعان حرم می‌پردازیم و هم آل سعود و آمریکا را محکوم می‌کنیم. هم در قالب شور، شعر، مدح و متن؛ مثلاً از آقای زمانی شاعرمان خواهش کردم چند بیت از مدافعان حرم،‌ تأثیر انقلاب اسلامی بر جهان اسلام و امام(ره) بسرایند. تنها شخصی که در محضر حضرت آقا در میان اشعار خود از مدافعان حرم خواند بنده بودم و حتی معظم‌له در جریان سخنرانی خود به این موضوع اشاره کردند . سعی کردیم اندازه‌های پرداخت به مسائل روز را مشخص کنیم و افراط و تفریط نشود.

*با کدام یک از مداحان تهران ارتباط دارید و یا به تعبیری رفیق هستید؟

حاج سعید حدادیان، حاج مرتضی ، حاج محسن و حاج محمدرضا طاهری ، حاج محمود کریمی ، حاج میثم مطیعی ، حاج مهدی رسولی .  حاج محمود که همیشه به بنده لطف دارند . چند بار به چیذر رفته‌ام و در میان مستمعین نشسته ام از من دعوت کرده اند که بخوانم. این برای من جای تقدیر دارد حاج محمود نام مرا ببرد و من بخواهد در آن مجلس بزرگ بخوانم. حاج سیدمجید بنی‌فاطمه، حاج احد قدمی و خیلی از دوستان دیگر. 

از حاج علی انسانی هم خاطره‌ای جالب دارم . یک روز حاج علی در در منزل آقای عاصی می‌خواندند؛ حاج علی عادت دارند مجلس را به اوج روضه می‌رسانند و تحویل می دهند. بعد از ایشان من دو بیت خواندم و دعا کردم. وقتی ایشان بالا می‌رود به آقای عاصی می‌گوید میرداماد اینجا بود چرا نگفتید بخواند. آقای عاصی  گفت : ایشان میرداماد نیست مداح جوانی است به نام شالبافان. بعد حاج علی مرا صدا زد و به شوخی گفت  پیرداماد هستی یا میرداماد! از آن‌جا دیگر در ذهن ایشان ماندم. هر از چندگاهی  در جلسات جمعه‌های ایشان هم شرکت می کنم. حاج مهدی سلحشور هم حق استادی گردن بنده دارند و خیلی از لحاظ اخلاقی به بنده کمک کردند. از طریق آقای میرباقری به ایشان معرفی شدم و حتی در همان دیدار اول مرا به نام کوچک صدا می زدند و زمان مناسبی از جلسه را به بنده می‌دادند تا بخوانم. به نظرمن همین‌ احترام‌ها باعث می‌شود تا ما جوانان به این بزرگان مداحی تأسی کنیم.

*به عنوان سوال پایانی چند نام هست که به آن اشاره می‌کنیم و شما کلمه یا جمله‌ای در مورد آن‌ها بگویید.

حاج منصور ارضی: پدر مداحان. حتی برای امثال ما که در قم هستیم به نظرمن استادی بلامنازع هستند. اگر مداحی می‌خواهد موفق شود باید پای منبر امثال ایشان زانو بزند. من چند مورد در مسجد ارک خدمتشان رسیده ام و روضه ظهر وفات حضرت معصومه(س) منزل حاج آقای میرباقری هم که خاطره‌انگیز بود؛ من برای شرکت در جلسه رفتم و حاج‌آقا بنده را به حاج منصور معرفی کرد و ایشان گفت از مداحان جوان قم هستند. آقای میرباقری به حاج منصور گفتند ادوست داریم ایشان هم امروز در کنار شما بخواند و وقتی خواندم پس از اتمام جلسه ، حاج منصور دو انگشتشان را روی گلویم گذاشتند و یک هویی کشید به حالت انگیزه دادن . تا به حال ندیده بودم. می‌توانست جلوی دیگران این‌طوری بنده را تحویل نگیرد. ولی این رفتار پدر و فرزندی را انجام می‌دهند.

حاج حسن خلج: به نظرم استاد خاص مداحی است. از نظر اخلاق، برخورد و اصلاً حاشیه ندارد. یک مداحی است که همه دوستش دارند .

حاج محمود کریمی: حاج محمود عشق است. ایشان بسیار به روز است . خیلی زحمت کشیده و همیشه مستمع تشنه اوست. شما نمی‌توانید قشری را پیدا کنید که مداحی ها ایشان را  گوش نکرده باشد. وقتی مجلس حاج محمود به خاطر کسالتشان تعطیل شد دیدید چه بازتاب گسترده‌ای داشت و خیلی‌ها او را خلأ جبران‌ناپذیری در مداحی دانستند.

حاج سیدمجید بنی‌فاطمه: استاد و دوست داشتنی . یک شب در قم ایشان میهمان برنامه‌ای در مجتمع بودند؛ شب ولادت حضرت معصومه(س) بود و جمعیت بسیاری استقبال کرده بودند و همهمه‌ شور شوق زیادی  بر جلسه حاکم بود، تنها سیدمجید توانست مجلس را دوباره  به اوج برساند. آقای طاهری هم پشت تریبون رفت و گفت تعجب نکنید سیدمجید خندوانه ما مداحان در تهران است. از روابط عمومی و تعامل بسیار بالایی برخوردار است. شما ببینید بازیکنان و هنرمندان بسیاری به هیئت او می‌روند و هیچ‌گاه از وقت‌گذاشتن برای دیگران حتی بعد از مراسم خسته نمی‌شود.

حاج مهدی سلحشور: در سبقه انقلابی بودن و ولایتمداری مطلق- هر موقع خواستیم خودمان را محک بزنیم که در خط ولایت و مسیر انقلاب قدم برمی‌داریم نگاه به حاج مهدی کردیم. واقعاً از آن دسته از افرادی هستند در خواندن و مداحی‌کردن از مسیر انقلاب و ولایت خارج نشدند. همیشه در زیرپرچم انقلاب ثابت‌قدم بوده است. تا وقتی به محضر حضرت آقا برسم خط و مشی ایشان را دنبال می کردم ؛ چون هم ایشان خیلی حضرت آقا را دوست دارند و حضرت آقا هم به ایشان علاقه دارند.

حاج سیدمهدی میرداماد: بسیاری می‌دانند همیشه گفته ا م و باز هم می‌گویم حق استادی برگردن بنده حقیر دارد. خیلی از مواقع مشوق و معرف من بوده است. آن اوایل در برخی از جلسات بزرگ به ایشان می گفتند در این سن به او میکروفن و فضا ندهید ولی ایشان حمایت و پشتیبانی کردند. این‌ها را یادم  نمی‌رود. سیدمهدی دل بزرگ، گذشت و ایثار دارد.  مداحی است که همه دوستش دارند  بابت همه زحمات از ایشان تشکر می‌کنم.

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین