کد خبر : ۷۱۷۳۰
تاریخ انتشار : ۰۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۰۸
در گفتگو با حجت الاسلام ریاضت مطرح شد:

اقامه شعائر فاطمی باید به احیای مرام فاطمی منتهی شود

حجت الاسلام محمود ریاضت، خطیب مذهبی گفت: اقامه شعائر فاطمی باید به احیای مرام فاطمی منتهی شود، چه در جنبه های فردی و چه در جنبه‌های اجتماعی و سیاسی.
عقیق:اهمیت و ضرورت بزرگداشت ایام فاطمیه با توجه به شبهه افکنی دشمنان تشیع نسبت به ولایت و همچنین شهادت حضرت صدیقه طاهره(س) امری است که توجه دوباره به آن لازم به نظر می‌رسد. برای بررسی موضوعاتی از این دست و همچنین بحث‌هایی از قبیل چگونگی اجتماع بین مسئله وحدت و امر برائت و نقش هیئت‌های مذهبی در نشان‌دادن جریان حق و باطل و... با حجت الاسلام و المسلمین محمود ریاضت، خطیب مذهبی به گفتگو نشستیم. وی معتقد است تعظیم شعائر فاطمی باید منتهی به نهادینه شدن مرام فاطمی در جامعه شود. متن زیر مشروح گفتگو با این کارشناس دینی است؛

*اهمیت و ضروت بزرگداشت فاطمیه از چه حیثی است؟ به طور کلی مقصود ما از این عزاداری چیست و به چه نتیجه‌ای باید منتهی شود؟

این سوال از دوجهت قابل پاسخگویی است؛ اول اینکه اقامه شعائر فاطمی مصداق تعظیم شعائر الهی است که به تعبیر قرآن حکایت از تقوای قلب دارد. «وَمَنْ يُعَظِّمَ شعائِرَ اللّه فَإنَّها مِن تَقْوي القلوب» این حکایت از تقوای قلب کسانی دارد که شعائر الهی را بزرگ می‌دارند. ما معتقدیم تولی و تبری جز واجبات اعتقادی ماست، پس اقامه شعائر فاطمی هم مثل اقامه شعائر بقیه اهل بیت است. همان استدلال‌هایی که برای اقامه شعائر حسینی داریم برای شعائر فاطمی هم داریم.

*اما به نظر می‌رسد توصیه‌ای که برای اقامه شعائر امام حسین شده برای بقیه صورت نگرفته است؟

امام باقر(ع) فرمود «إن فضل أوَّلنا يلحق بفضل آخرنا، وفضل آخرنا يلحق بفضل أوَّلنا» آنچه در مورد اولین ما از اهل بیت صادق است برای آخرین ما نیز صادق است. ما در زیارت جامعه می خوانیم «تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ»، یعنی آن تولایی که نسبت به اولین اهل بیت که پیامبر اکرم است، داریم نسبت به آخرین اهل بیت که امام زمان(عج) می‌باشد نیز داریم. مقام معظم رهبری می‌فرمایند شما اهل بیت را ۱۴ فرد نبینید، این یک انسان ۲۵۰ ساله است. این ۱۴ نفر یک حقیقت‌اند و «کلهم نور واحد» هستند.

البته تصریحاتی در مورد بعضی از ائمه داریم و این به خاطر جلوه خاصی است که در یک بحران و یا اتفاقی خاص رخ داده است. پس ما می‌توانیم نتیجه بگیریم شعائر حسینی فرقی مثلا با شعار فاطمی یا حسنی ندارد. منتهی به خاطر یک ویژگی خاصی که دوره امام حسین بروز کرده، تصریحاتی وجود دارد. مثلا امام رضا(ع) می‌فرمایند برای من گریه کنید. این توصیه قبل از شهادت ایشان بوده است. در زیارتنامه آن حضرت داریم که «السلام علی من أمر أولاده و عیاله بالنیاحة علیه قبل وصول القتل الیه» حضرت قبل از شهادتشان فرمودند برای غربت من گریه کنید و به دعبل در آن شعر معروف فرمود از قبری که در طوس است آتش در دلها به وجود می‌آید که تا قیامت شعله می‌کشد. یعنی اینکه ما در عزای امام رضا(ع) تا قیامت باید دلهایمان آتش بگیرد. این عین جمله‌ای است که برای امام حسین داریم، «إنَّ لِقَتلِ الحُسَينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ أبَدا» عین این جمله را امام رضا به دعبل فرمودند که به شعر دعبل اضافه فرمودند.

*یعنی نظر شما این است که همانطور که به شعائر حسینی پرداخته می شود باید به شعائر سایر ائمه به طور خاص شعائر فاطمی پرداخته بشود؟

این حرف من نیست. این حرف را با استفاده از فرمایش بزرگان می‌گویم. علامه امینی با یکی از بزرگان اهل سنت مناظره‌ای داشتند، از ایشان سوال می‌شود شما را چه شده که برای محرم دو ماه عزاداری و گریه می‌کنید؟ مرحوم علامه امینی فرموده بودند که کلاهی که فاطمیه به سر ما رفت در محرم نخواهد رفت. لذا ما اگر فاطمیه را مثل عاشورا زنده نگه داشته بودیم، عاشورا پدید نمی‌آمد.

علامه امینی در الغدیر می‌فرمایند: من دوست داشتم سالها از خدا عمر می‌گرفتم و فقط برای غربت امیرالمومنین گریه می‌کردم. می خواهم بگویم اگر ما چهل روز برای غدیر جشن می‌گرفتیم، فاطمیه درست نمی‌شد. باید این اربعینی که برای امام حسین می‌گیریم، برای غدیر بگیریم. یعنی عدم شناخت غدیر باعث ایجاد فاطمیه شد و بزرگ نشدن فاطمیه سبب اتفاق عاشورا شد.

بعد از عاشورا دشمن در شهادت هر یک از اهل بیت سیاسی کاری می‌کند و مثلاً برای حفظ ظاهر در تشییع جنازه آن حضرات شرکت می‌کردند. مثل هشام ابن عبدالملک مروان در تشییع جنازه امام باقر و یا منصور دوانیقی در تشییع جنازه امام صادق و...

از این جهت فرقی برای اهل بیت نیست. ولی از جهتی من می‌گویم شعائر فاطمی طبق روایات بالاتر از شعائر حسینی است. امام صادق(ع) فرمود: «لا یوم کیوم محتنا بکربلا» هیچ روزی برای ما  اهل بیت مثل روز محنت ما در کربلا نیست. اما حضرت در ادامه می‌فرمایند «وَ إحراقُالنّارِ عَلَی بابِ أمیرِ المُؤمِنینَ وَ الحَسَن وَ الحُسَینِ وَ فَاطِمه وَ ... مُحسَنٍ بَالرّفسَه أعظمَ وَ أَدهَی» اما اتفاقی که برای مادر ما افتاد هم سخت‌تر است و هم بزرگتر. ما در زیارت عاشورا می‌گوییم مُصِیبَه مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ... لذا این نشان می‌دهد که شعائر فاطمی بسیار با اهمیت است و سیره بزرگان ما نیز همین بوده است. خود مقام معظم رهبری سردمدار احیای شعائر فاطمی‌اند.

اما آنچه که باید هدف از شعائر فاطمی باشد این است که در راس آن احقاق حق و ابطال باطل است. ما می‌خواهیم بگوییم انسان نمی‌تواند بین حق و باطل موضعی نداشته باشد. ما می‌خواهیم استمرار درگیری حق و باطل را نشان دهیم. امروز تکفیری ها با عَلَم «نحن ابناء یزید» برخاسته‌اند، لذا باطل از روزی که شروع شده است پیروان خود را دارد. کشورهای غربی در حمایت از این گروه‌ها در واقع از تفکر ۱۴۰۰ سال پیش یزید حمایت می‌کنند. ما می‌خواهیم بگوییم که ریشه درگیری حق و باطل در مدینه است.

عمار نقل می‌کند که دیدم امیرالمومنین(ع) در جنگ صفین شمشیر می‌زند ناگهان دست از شمشیر زدن کشید و سر بلند کرد و فرمود: «آه آه شوقاً الی رویتهم» سوال کردم یا علی آرزوی دیدن چه کسی را داری؟ فرمود آن کسانی که آخرالزمان می‌آیند و در ثواب شمشیر زدن ما شریک‌اند. یعنی کسانی که حق را انتخاب می‌کنند. ما با احیای شعائر فاطمی می‌خواهیم بگوییم که شما باید از حق دفاع کنید، چه در گذشته و چه در آینده. در واقع اقامه شعائر فاطمی باید به احیای مرام فاطمی منتهی شود، چه در جنبه های فردی و چه در جنبه‌های اجتماعی و سیاسی.

اما درگیری حق و باطل زمانی سخت می‌شود که باطل هم از جایگاه حق حرف باطل خود را می‌زند. امیرالمومنین فرمودند «کلمة حق یراد بها الباطل»، با کلمه حقی اراده باطلی را می‌شود. اتفاقا ظرافت شعائر فاطمی همین است که این را باید روشن کند.

اسلام آمده که دنیای ما دینی شود نه اینکه دین ما دنیایی شود. ما انقلاب کردیم که نظام و اجتماع ما دینی شود اما اتفاقی که در حال رخ دادن است این است که دین ما در حال امروزی شدن است. چرا ما می‌گوییم خروجی شعائر فاطمی باید منجر به مرام فاطمی شود؟ به خاطر اینکه مرام فاطمی دنیای مرا در جنبه‌های مختلف با توجه به شرایط روز، دینی می‌کند.

باید مرام فاطمی در شعائر فاطمی شناحته شود. مرام فاطمی در خطبه فدکیه است. تا زمانی که حضرت زهرا را از منظر خودمان تفسیر کنیم آن را دنیایی تفسیر خواهیم کرد، اما باید حضرت زهرا(س) را از زبان خودشان تعریف کنیم تا مرام ایشان را بفهمیم. از زمانی که جای قال الصادق و قال الباقر را قال مولوی و قال حافظ و قال خیاط و قال چلوئی و... گرفت کار خراب شد.

می خواهم بگویم مرام حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه جلوه کرده است. خدا حاج آقا مجتبی تهرانی را رحمت کند، می‌فرمود حضرت زهرا در زندگی آنچه را که عمل کرده است در خطبه فدکیه ایراد فرموده است. یعنی این خطبه خلاصه مرام حضرت زهرا در این ۱۸ سال است. به همه جنبه‌های مختلف دین در این خطبه پرداخته شده است. از حکمت عبادات گرفته تا مسائل اخلاقی و اعتقادی و معارف دین.

باید ببینیم این مرام چگونه مرامی است؟ امام زمان در مورد حضرت صدیقه می فرمایند «في إبنَةِ رسُولِ اللهِ (ص) لِي أسوَهٌ حَسَنَهٌ»، یعنی الگو و سرمشق من مادرم فاطمه است.

*به دلیل اقتضائاتی که ما در جهان اسلام با آن مواجه هستیم یک ضرورتی به نام وحدت وجود دارد اما بحث تبری را نمی‌توان نادیده گرفت. جمع بین تبری و وحدت در فاطمیه چطور باید بروز و ظهور پیدا کند؟

باید خود اهل بیت ملاک ما برای فهم این مسئله باشند. اهل بیت تبری نسبت به دشمنان خود داشته‌اند اما این تبری طوری بوده است که در جهان اسلام مفسده ایجاد نمی‌کرده است. یعنی طوری تبری داشته‌اند که خلاف مرام حضرت زهرا در خطبه فدکیه نبوده است و «نظاماً للملة و أمانا من الفرقة» دچار خدشه نمی‌شده است. حضرت فرمودند که اطاعت از ما اهل بیت موجب انسجام امت اسلام می‌شود و اعتقاد به امامت ما باعث می‌شود که شما از تفرقه ایمنی پیدا کنید. الان این مرام فاطمی خدشه‌دار شده که موجب اختلاف در جهان اسلام و چه بسا در جهان تشیع شده است.

اهل بیت در زیارت عاشورا تصریح به تبری دارند اما تصریح به چیزی ندارند که موجب تفرقه شود. زیارت عاشورا اوج تبری ماست که خیلی‌ها هم به آن حمله کردند و گفتند لعن‌های آن را باید حذف کرد! زیارت عاشورا مشخص می‌کند که چگونه تبری داشته باشیم. این امر با توجه به شرایط زمان و مکان و اقتضائات هر جایی متفاوت است. ما یک قاعده کلی داریم که اگر چیزی مفسده داشت انجام آن حرام است.

*بعضی جریان های انحرافی در جهان تشیع تبری را مساوی با ناسزا و سب و توهین می‌دانند، چه تعبیری در رابطه با تبری می‌توان ارائه داد؟

مشکلی که ما داریم این است که مسائل تولی و تبری خوب برای مردم توضیح داده نشده است. اینها چون اموری واجب هستند پس قاعدتا مسائلی دارند و به هر نحوی نمی‌توان آن را انجام داد. مقدمات و واجبات تولی و تبری تبیین نشده است. این مسئله اگر حل شود دیگر کسی نمی‌تواند بر اساس سلیقه شخصی خود تولی و تبری را معنی کند. شما نمی‌توانید تولی و تبری را طوری تفسیر کنید که مخالف قرآن باشد. قرآن می‌فرماید: «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ»، یعنی شما به بت‌ها دشنام ندهید چون او هم به خدای تو بدون علم دشنام می‌دهد. تبری با ناسزا و فحش متفاوت است.

همیشه منطق شیعه بر محور گفتگو استوار بوده است. حضرت زهرا(س) اینهمه صدمه دید و در آخر آمد و خطبه فدکیه را ایراد فرمود. ما نفمیده‌ایم که حضرت زهرا در خطبه فدکیه چگونه با کودتاچیان خلافت برخورد کرد. طوری صحبت کرد که خلیفه اول از منبر پایین آمد و به خانه رفت. البته پس از چند روز دوباره با تحریک عده‌ای بازگشت. لذا منطق گفتگو است که کارساز است.

*جریانات مشکوکی در جهان تشیع جمهوری اسلامی را متهم به عدم توجه به شعائر می کنند و خود را سردمدار این امر می‌خوانند. رهبر معظم انقلاب در احیای این شعائر چه نقشی را ایفا کردند؟

این اتهام یکی از مظلومیت های نظام و به خصوص رهبری در این خصوص است. اولین احیاگر شعار فاطمی در جامعه ما حضرت آقا بوده‌اند. از آن موقع که به رهبری نائل شدند یکی از کارها همین برگزاری عزاداری فاطمی در بیت ایشان بوده است که به صورت رسمی و عمومی برگزار می‌شود. شهادت حضرت زهرا(س) در تقویم تعطیل نبود و همه‌گیر شدن این امر به خاطر احیای شعائر فاطمی توسط رهبر معظم انقلاب است. این را مدیون حرکت رهبری هستیم.

مقدمه وصیتنامه امام نیز احیای شعار فاطمی است. آنجا که حدیث ثقلین را مطرح می‌کند و در مورد مصحف فاطمه سخن گفته شده است. مرحوم علامه محمدتقی جعفری فرموده بودند اگر خدا به من عمر دهد دو برابر آن شرحی که بر مثنوی نوشته‌ام، شرح مبسوطی بر مقدمه وصیت حضرت امام(ره) می‌نویسم. من این را از زبان خود ایشان شنیدم که فرمودند مقدمه این وصیتنامه از ذی‌مقدمه آن مهمتر است. آنجا شعائر فاطمی زنده نشد؟ لذا هیچ کس از بین مراجع و بزرگان مثل رهبری معظم انقلاب با شور و هیجان هیئتی مراسم نمی‌گیرد و گستردگی روز شهادت حضرت زهرا(س) و عزاداری آن حضرت را مدیون رهبری انقلاب هستیم.

*هیئت‌های عزاداری را می‌توان به عنوان مهمترین جریانی بدانیم که شعائر را بر سر دست گرفته و با اجزای جامعه توانسته ارتباط برقرار کند. نقش هیئت را در کنش با اجزای جامعه چطور ارزیابی می‌کنید؟

ابتدا باید گفت اقامه شعائر برای اهل بیت تا زمان امام رضا عموما در خانه‌های ائمه بوده است. اینکه این جلسات عمومی شود و مثلا در مسجد و یا محلی عمومی برگزار شود، به این شکل که کسی صحبت کند و اشعاری در مدح و مرثیه خوانده شود، از زمان امام رضا(ع) شکل گرفته است. روند تاریخی هیئت از آنجا شروع می‌شود و در دوره‌های تاریخی مختلف بخاطر اثرگذاری‌های آن با مخالفت‌های شدید روبرو می شود. مثلا در دوره عباسیون چهارشنبه شب‌ها ساداتی که از نسل امام حسن(ع) بودند جلساتی داشتند و با هم گفتگو می‌کردند و بعد از آن به عزاداری می‌پرداختند.

در دوره های مختلف تاریخ داریم که خیلی‌ها هم که می‌خواهند به حکومت برسند ناچارند که از این مسئله استفاده کنند. بنی عباس از شعار یالثارات الحسین و گریه بر امام حسین(ع) استفاده می‌کند و علیه بنی‌امیه قیام کرده و حکومت را از آنها می‌گیرد. اما وقتی به حکومت می‌رسد ظلم‌های زیادی را علیه اهل بیت روا داشتند. در دوره های معاصر نیز مثلا رضاشاه وقتی می‌خواهد حکومت را در دست بگیرد خودش تکیه دولت را بنا می‌کند و در دسته‌ها با پای برهنه می‌آید و خاک به سر می‌ریزد، اما وقتی به حکومت می‌رسد با این جریانات مخالفت می‌کند. لذا از پتانسیل این جلسات برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کردند. الان برای اینکه هیئت نقش اصلی خود را ایفا کند باید مرام اهل بیت برای هیئتی‌ها جا بیفتد که در غیر اینصورت یا خود به انحراف می‌روند یا اینکه افرادی نهایت سواستفاده را برای رسیدن به مقاصد دنیوی خود از آنها می‌کنند. کما اینکه در طول تاریخ هم شاهد این امر بوده‌ایم.

هیئت‌ها باید مسیر احقاق حق و ابطال باطل را طی بکنند و مرام اهل بیت در این جلسات تبیین شود. رهبری معظم انقلاب اشاره‌ای داشتند مبنی بر اینکه سبک زندگی ما باید اصلاح شود. ما در زیارت عاشورا می‌خوانیم «اللهم اجعل محیای محیا محمد و ال محمد و مماتی ممات محمد و ال محمد» ولی سبک زندگی ما سبک زندگی محمد و آل محمد نیست. برای این جهت، الگویی که ما داریم باید نهادینه و بسترسازی شود.

رهبر انقلاب در آن سالی که به نام امیرالمومنین(ع) نامگذاری کرده بودند، فرمودند: امیرالمومنین(ع) با همایش و سمینار شناخته نمی‌شود. کلمات امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه است. مرام خود را علوی کن. برای این کار باید نهج البلاغه خواند. ابن ابی الحدید سنی می‌گوید من هزار بار نهج البلاغه را خوانده‌ام. جرج جرداق مسیحی می‌گوید من دویست بار خوانده‌ام. غالب بزرگان ما مثل آیت الله بهجت می‌گویند این دو، در پایان عمر خود مستبصر و شیعه می‌شوند. اگر ما آن اثری که از هیئت انتظار داریم نمی‌گیریم به خاطر این است که بچه‌های ما نهج البلاغه و خطبه فدکیه را نمی‌خوانند. فکر می‌کنید چند شرح مستدل و مبسوط در مورد خطبه فدکیه وجود داشته باشد؟ تنها کتابی که می‌توان به آن اعتنا کرد مجموعه سخنرانی های آقا مجتبی تهرانی است که شرحی بر خطبه فدکیه داده بودند و به صورت کتاب منتشر شده است. لذا باید به این مسائل توجه بیشتری نمود و هیئت‌ها برای این امور برنامه‌ریزی کنند.


منبع:مهر


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین