۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۵ : ۰۵
عقیق: فیلمهای حاضر، بخشهایی از
شعرخوانی مرتضی امیری اسفندقه، شاعر آیینی کشورمان، در یازدهمین «سوگوارۀ هنر و حماسه» است.
بهگزارش روابط عمومیِ عقیق در یازدهمین «سوگوارۀ هنر و حماسه»، هرشب یکی از شاعران آیینی، به شعرخوانی در وصف حماسه عاشورا پرداخت و مرتضی امیری اسفندقه نیز به خواندن اشعار عاشوراییاش در این سوگواره پرداخت. در اینجا دو قطعه از اشعار او را درباره حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و حضرت حرّ میخوانید و همچنین میتوانید فیلمهای آن را مشاهده و دریافت کنید.
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسینِ فاطمه را گرم یاوری کردی
غریب تا که نماند حسینِ بیعباس
بهجای خواهری آنجا برادری کردی
گذشتی از همهچیزت بهپای عشق حسین
چه خواهری تو برادر؟ تو مادری کردی
تو خواهری و برادر، تو مادری و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی
بهروی نیزه سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردی و سروری کردی
پس از حسین، چه بر تو گذشت، وارثِ درد؟
به خون نشستی و در خون شناوری کردی
حسینِ دیگری آنجا پس از حسین شکفت
تو با حسین پس از او برابری کردی
چه زخمها که نزَد خطبهات به خفّاشان
زبان گشودی و روشن سخنوری کردی
زبان نبود، خودِ ذوالفقار مولا بود
سخن درست بگویم، تو حیدری کردی
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امت، پیمبری کردی
بدل به آینه شد خاک کربلا با تو
تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی
من از کجا و غزلگفتن از غم تو کجا؟
تو ای بزرگ، خودت ذرّهپروری کردی
****************
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفسِ وعده و وعیدت کرد
سیاه بود و سیاهی هرآنچه میدیدی
تو را سپرد به آیینه، روسپیدت کرد
به دستوپای تو بارِ چه قفلها که نبود
حسین آمد و سرشار از کلیدت کرد
چه گفت با تو در آن لحظههای تشنه، حسین؟
کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد؟
نصیب هرکس و ناکس نمیشود این بخت
قرار بود بمیری، خدا شهیدت کرد
نه پیشوند و نه پسوند، حرِّ حرّی تو
حسین آمد و آزاد از یزدت کرد