۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۶ : ۱۶
عقیق: مراسم شب یازدهم
ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی میرباقری، مناجات
خوانی و قرائت دعای افتتاح توسط حاج منصور ارضی و مداحی حاج محمود کریمی در مسجد
ارک برگزار شد.
در ادامه گزیده از سخنان حاج منصور ارضی را بخوانید:
شهدا رفتند تا ما به راحتی عبور کنیم
در ادامه بحث خطبه 183 ، حضرت امیرالمومنین علی علیه
السلام به مومنین خدا میفرمایند: "فَبَادِرُوا
اَلْمَعَادَ وَ سَابِقُوا اَلْآجَالَ" به
سوی معاد با اعمال صالح سبقت جویید و برای اجل پیشی بگیرید، این مقام واقعا مقام
شهدا و جانبازان است، اینها قبل از آنکه مرگ به سراغشان بیاید از مرگ استقبال کرده
اند، اینها مقام عالی خدا و جلوات الهی را دیدند و محبوبشان را پسندیدند، از شوق
محبت خدا و پیغمبر اکرم صلوات الله علیه به درجه ای رسیدند که سبقت میگیرند در
مرگ و شهادت. ما دیده ایم که برسر تخریب معبر دعوا میکردند، معبری که در آن انواع
بمب و مین بود، میرفتند تا دیگران به راحتی عبور کنند. مگر میشود فکر انسان
تااین حد بلند باشد؟ بله. صبح که آماده باش میزدند میدیدی صورتها خاکی است، از
شب تا سحر سربه خاک میگذاشتند و با خدا مناجات میکردند، نه یک شب بلکه تمام
چندین ماهی را که در منطقه بودند. چگونه میشود که برای معاد و قیامت عمل صالح جمع
کرد و سبقت گرفت؟ به راستی هیچ کدام از شهدا ناکام نمردند، اینها از محبوبشان کام
گرفتند، با کام شیرین از این دنیا رفتند "فَمَا
أَحْلَى أَسْمَاءَکُمْ" با
اسم خدا همه چیز را میدیدند، در جبهه روزه میگرفتند، احکام روزه را میپرسیدند و
اگر طبق احکام نمیتوانستند روزه بگیرند ناراحت میشدند و اصلا علنی روزه خواری
نمیکردند. چگونه میشود یک انسان "سَابِقُوا
اَلْآجَالَ" شود؟
چون میدانستند که عمر حتما به پایان میرسد و مرگ حتمی است، پس بهتر اینکه به
دنبال مرگی بروم که یار انتخاب کرده. با بی باکی و شهامت و عشق به شهادت در وجود
همین بچهها بود که توانستیم دشمن را به عقب برانیم و واقعا عبد صالح بودند.
مقام معظم رهبری فرمودند جبهه فرهنگی قویترین
و سنگینترین جبهه است
چگونه
اینها به این مرحله رسیدند؟ ما هم میتوانیم برسیم. مواظب تقوایت باش، کسی که
باتقواست میتواند سبقت بگیرد. الان ما هم در جبههی فرهنگی میتوانیم خط دشمن را
نابود کنیم، مخصوصا دشمن داخلی که میبینید چگونه عمل میکنند، جلسه افطار میگیرند
حرام و بعد هم میگویند ما اصل خط ولایتیم، مثل شیطان که میگفت من شش هزار سال
بندگی کردم و خدا تا قیامت به من عمر داده. جبهه فرهنگی را مقام معظم رهبری در یک
سخنرانی فرمودند قویترین و سنگینترین جبهه است. یا جبههی اقتصادی که یک مصداق
با ارزش اقتصاد مقاومتی است، شاید نتوانی جلوی کسی را بگیری اما خودت که میتوانی
در زندگی ات صرفه جویی کنی و بهینه مصرف کنی. الان در مورد شهدای هفتم تیر آقا
فرمودند در قبال آنها کم کاری شده است. بعضیها را دنیا کور کرده، مردم عادی را
نمیگویم، مردم همیشه یادی از شهید بهشتی و دیگر شهدای هفتم تیر میکنند، کسانی که
ادعا میکنند اصلا توجهی ندارند را میگویم.
خط فکری بعضیها در هر رسانه ای و در
هر دولتی بردگی است. کمتر کسی مردم را دعوت به بندگی خدا میکند
ما باید "سَابِقُوا
اَلْآجَالَ" باشیم
و خودمان به سمت مرگ برویم، چگونه؟ اول این که همیشه به یاد مرگ باشیم، کسی که
ادعا میکند یاد مرگ انزوا میآورد اشتباه میکند، یاد مرگ باعث میشود دلبسته به
دنیا نشوی. الان اینجا که میآیی گریه میکنی، با خدا مناجات میکنی، پول برای
صدقه و جهیزیه هم میدهی، اگر سائلی در خانهی شما بیاید او را دست خالی رد نمیکنی،
به خدا میگویی خدایا من به خاطر تو صدقه دادم، تو هم مرا از در خانه ات دست خالی
رد نکن و کارهای دیگر. این یعنی دلبستگی نداشتن به دنیا و سرمایه گذاری برای آخرت.
اولین قدم این است که انسان یاد مرگ باشد، وقتی یاد مرگ باشی، شهوات و غفلتها در
وجودت کم میشود. بعضی به غفلت بزرگی گرفتار شدند، تو اینجا در سالروز وفات تا سحر
برای حضرت خدیجه سلام الله علیها گریه کردی اما عده ای در خیابان تا سحر به بهانهی
برد در یک بازی شادی کردند. این که قرآن میفرماید آیا صبح نزدیک نیست "أَلَیْسَ الصُّبْحُ
بِقَرِیبٍ"(سوره
هود آیه 81) یعنی به زودی مشخص میشود کی برنده است، قیامت تو را میآورند و میگویند
این حواسش به بندگی خدا بوده، اما دیگری به دنبال هوا و هوس. جالب است که این غفلت
را تلویزیون هم پوشش میدهد، حقیقت اینکه خط فکری بعضیها در هر رسانه ای و در هر
دولتی بردگی است، یا خود بردگی خطی را میکنند یا دیگران را به بردگی میگیرند،
کمتر کسی مردم را دعوت به بندگی خدا میکند.
در مسیر بندگی زحمت بکشید
حضرت میفرمایند دو سبقت باید بگیری، یکی سبقت در عمل صالح
به سوی قیامت، و دیگری سبقت در "اَلْآجَالَ" قبل از آنکه اجل پیشی بگیرد
و فرصت از دست رود. در ادامه لحن مولا تندتر میشود "وَ
اِعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ لِهَذَا اَلْجِلْدِ اَلرَّقِیقِ صَبْرٌ عَلَى اَلنَّارِ" آی
شیعیان و دوستان امیرالمومنین علیه السلام، بدانید این پوست نازک طاقت دوزخ ندارد،
سوختن وجود دارد، آن که چه کسی بتواند از آن صراط رد شود مهم است. طبق نظر بعضی
روزه تا افطار است و بعد افطار میشود هرکاری کرد. در صورتی که ارزش روزه در شب
بیشتر از روز است، چون شب هنگام حساب و کتاب اعمال روز است، نگاه میکنی میبینی
اگر ضرر کرده ای گریه و استغفار میکنی. در مناجات تائبین میگوید اول توبه است و
بعد انابه، بعضیها انابه میکنند در حین آن توبه میکنند، بعضی هم که نه توبه میکنند
نه انابه. خواهشم این است که عزیزان در مسیر بندگی زحمت بکشند، زحمتش هم چون در
خانهی خداست هدر نمیرود.
هدف دشمن کوبیدن مرجعیت در ذهن جوانان
باز
هم تذکر میدهم در این ماه رمضان خمست را حساب کن. با پرداخت خمس هم تو تطهیر میشوی
و هم پولی که میدهی صرف خیر میشود، این با پول مالیات و امثالهم فرق میکند. بحث
خمس و مرجع تقلید را در بین خانواده مطرح کنید، چون اگر یادتان باشد این دشمنان که
لباس دیگری پوشیده بودند، سعی میکردند که طبق دستوری که از خارج میرسید، مرجعیت
را در ذهن جوانان بکوبند، و حالا یک سری از محرمات را مطرح میکنند و میگویند چرا
شما میگویید اینها گناه است. الان یک عده ای گرفتار شدند و نمیتوانند هم
برگردند، مثل آن غلامی که با صاحبش در راه بود، به مسجدی رسید به صاحبش گفت که من
بروم داخل مسجد نماز بخوانم، بعد از مدتی اربابش سرش را داخل مسجد برد و گفت پس
چرا نمیآیی؟ غلام گفت نمیگذارد. گفت کی نمیگذارد؟ گفت همان که نمیگذارد تو
داخل بیایی. اینها را اجازه نمیدهند در ماه رمضان در مساجد و هیئات بیایند، اما
تو که الان آمده ای کمی به فکر آخرتت باش.
اشعار
خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب یازدهم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
اگرچه باز زدم زیر هر
قرارم من
نبند در برویم باتو کار دارم من
گناهکارم اگرچه امیدوارم
من
ترحمی بکن امشب که زار
زارم من
سلامتی تنم را به معصیت دادم
مریض خواهش نفسم برس به فریادم
دعای خیر نکردم دعا مصیبت شد
شفا زغیر گرفتم شفا مصیبت شد
به سجده رفتم و دیدم ریا مصیبت شد
نماز و روزهی من شد قضا مصیبت شد
کسی شدم که به نفس احترام میکردم
سر حلال تو فکر حرام میکردم
گذشت شور جوانی چقدر پیر شدم
ز ناتوان شدنم سوختم، حقیر شدم
غرور کاذب من رفت و سربه زیر شدم
گناه چیره به قلبم شد و اسیر شدم
گدای خلق شدم از مواجب افتادم
زفیض مستحب و فیض واجب افتادم
دوباره سفرهی لطف تو باز شد این شب ها
دوباره مجلس گریه به پاشد این شب ها
زمان عاشقی بندهها شد این شب ها
تمام خواهش من کربلا شد این شب ها
که این حرم همهی عمر قبله گاه من است
پناه عالمیان تا ابد پناه من است
تپش تپش دل زهرا حسین میخواند
مسیح بهر مداوا حسین میخواند
چه کرده است که دنیا حسین میخواند
نماز میت مارا حسین میخواند
کسی نبود بخواند نماز آقا را
به سُم اسب کشیدند خمس طه را