۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۱۴
عقیق:غلامحسین ابراهیمیدینانی، چهره ماندگار فلسفه ایران در برنامه اخیر معرفت پیرامون «فلسفه عبادت و دعا و جایگاه روزه از نگاه عبدالرزاق لاهیجی» با توجه به اشعار:
تنم از رنج و بلا مائده ایوب است / صبر ایوب اگر چاره گراید خوب است
ای که از یوسف گم گشته نشان میطلبی / گذرش بر در محنتکده یعقوب است
بی شکیبایی لقمان که ندانست کسی / حیرت خواجه از آن خربزه مقبول است
با دعا نفس ادب میشود ای سالک راه / بهر تاثیر دعا آه سحر مطلوب است
عنوان کرد: در این چند بیت از سه نفر با سه خصلت نام برده شده است؛ نخست ایوب و صبر او، دوم لقمان و همنشینی با نادانان و سوم از سرگذشت شگفت و عبرتانگیز حضرت یوسف (ع) و فراق حضرت یعقوب(ع).
وی در ادامه افزود: سفید شدن چشم به ظاهر کور شدن چشم معنی دارد ولی چشمسفیدی براساس ضربالمثل فارسی هم شدت انتظار را نشان میدهد، برخی معنی کردهاند که حضرت یعقوب (ع) در انتظار، چشمانش کور شد، بنده این را درک نمیکنم و شدت انتظار را بر اساس قرآن کریم معنی میکنم، این بحث خیلی قابل تفسیر است که واردش نمیشوم.
دینانی افزود: زندان سخت نیست، یک حکیم را زندان ببرند هم سخت نیست اما اگر یک حکیم عاقل همچون لقمان را در میان یک عده جاهل رها کنند، بسیار سخت است.
چهره ماندگار فلسفه توضیح داد: بنابراین زندان مهم نیست، بلکه همنشینی با آدم نااهل رنجآور است. آدم متفکر در تنهایی هم تنها نیست. پس رنج لقمان هم کمتر از رنج حضرت یعقوب (ع) و حضرت یوسف (ع) نبوده است. یک شاعر حکیمی زیبا گفته است: حال من بد نیست در تنهاییام/ با خود اندر خلوتم تنها نیام
وی با تأکید بر اینکه رسیدن انسان به کمال بدون تحمل رنج میسر نیست، یادآور شد: بنابراین در ماه رمضان روزه گرفتن کار راحتی نیست برای آدمی که پرخور است به خصوص اگر فصل تابستان باشد و گرسنگی و تشنگی را تحمل کند، اما تحمل این رنج تعالی، سرور و تکامل را ایجاد میکند. روزه و نماز در ماه مبارک رمضان ظاهرش یک رنج است اما با تحمل این رنج انسان به سعادت میرسد.
چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: زندگی بدون تجربه رنج، ظاهراً میسر نیست. رنج هم یکسان نیست، رنج فقر، مرض، فراق و ... با هم متفاوت هستند، قدمای ما هم گفتهاند که «نابرده رنج گنج میسر نمیشود» بنابراین زندگی ترکیبی از رنج و شادی است قرآن کریم و شرع مقدس اسلام این عباداتی که تکلیف کردهاند، راه را مشخص کرده است. کلمه «تکلیف» عربی هم مصدر تکلف و یک سختی است. چرا خداوند این سختیها نظیر روزه گرفتن را به ما داده است؟ به این علت که خداوند میدانسته در تحمل این رنج یک فرح، شادی و تعالی برای انسان ایجاد میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که چرا روح بدون رنج، تعالی پیدا نمیکند، گفت: عقل زمانی که در تن میآید در بدن آدمی تجلی پیدا میکند. بدن انسان مشحون هزاران آرزو است خواستههای رنگانگ مانع تعقل میشوند، اما عبادات برای این است که ما گرفتار خواستههای رنگارنگ و مرده رنگدار نشویم چرا که این خواستهها نامتنهاهی است که اگر در آن باقی ماندیم به عالم معنی راه نمییابیم، بنابراین رنج ضرورت دارد.
دینانی اضافه کرد: این روزها اشخاصی پیدا شدهاند که خیلی دم از اخلاق میزنند ما که با آن مشکلی نداریم خود اخلاق بدون کنترل حاصل نمیشود بنابراین هم اخلاق و هم احکام شرع کنترل است، خود کنترل کردن رنجزا است و اخلاق هم برای تهذیب نفس است، در یک کلمه کنترل کردن نفس از شهوات و نفسانیت مطرح است.
وی یادآور شد: یک فیلسوف معاصر فرانسوی به نام «آلن بدیو» که بعد از ژان پل سارتر مطرح شده است، حرف عجیبی میزند، وی میگوید اخلاق در ذات به قربانی کردن انسان میانجامد، یعنی انسان اخلاقی خود را قربانی میکند؛ این کلام منفی است. او پرسش میکند که چه فایده دارد انسان خود را قربانی کند؟ مشکل اینجاست که این فیلسوف نمیداند رعایت تکالیف الهی با اینکه تحمل یک رنج است و حتی شاید به قربانی شدن بیانجامد اما به واقع رسیدن به یک سعادت و گنج جاودانه است.
منبع:فارس