۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۱۷
امروزه برای بسیاری از ما که در هیاهوی زندگی ماشینی غرق شده ایم و آغاز و انجام و معنای زندگی را از یاد برده ایم و مثل بی خانمان هایی که خانه و زندگی شان را در توفان ها و سیلاب ها از دست داده اند اندیشه هایمان که خانه اول و آخر ماست از دست رفته و به غارت رفته، سخن گفتن درباره اهمیت مراقبه و مواظبت از روح و ذهن وزبان کاملا قابل درک است.
سیر فزاینده توجه به کارگاه ها و کلاس های "معنادرمانی" و "مراقبه" که در سال های اخیر، غرب را فرا گرفته نشان از این می دهد که آدمی نمی تواند برکنار از مراقبه و مواظبت از پندار باشد چون بزرگ ترین سرمایه بشر افکار و اندیشه های اوست و اگر این اندیشه ها به غارت برود و او را به سمت غارت بکشاند به واقع اندوخته ای برای او نخواهد ماند چون هر دارایی دیگری هم که به ذهن خطور کند تابعی از آن دارایی اصلی یا معرفت است.
نعارض و دوگانگی، بیماری روانی عصر مدرن
تا زمانی که آدمی نتوانسته خانه قلب و ذهن خود را از اغیار خلوت کند فرشته های آرامش بر قلب و ذهن او تنزل نخواهند کرد و راز این که از سالیان پیش اندیشمندان و علمای بزرگ در این راه کوشیده اند و قلم زده اند در همین است که آن ها ارزش این سرمایه بزرگ را می دانسته اند و به خوبی درک می کرده اند که "خلوت دل نیست جای صحبت اضداد / دیو چو بیرون رود فرشته درآید". از همین رو است که یکی از بزرگ ترین بیماری های روانی عصر حاضر را ابتلای بشر به تعارض و دوگانگی و از دو سو کشیده شدن می دانند، تعارضی که از نداشتن مراقبه و مواظبت بر ذهن و زبان می آید و فرجام شوم آن گسیختگی درونی است.
تحذیر، سلاح هشیارکننده معلمان اخلاق
اما برای مراقبت و مواظبت از اعمال و رسیدن به درجه ای که در آن آرامش به جای تنش بر ذهن و روح و قلب انسان جاری شود چه باید کرد؟ عارف و عالم بزرگ آيت الله حاج میرزا جواد ملکى تبریزى در مقدمه كتاب "مراقبات" همچون اسلاف خود و شيوه معلمان اخلاق كه مخاطبان خود را از خواب غفلتي كه در آن غنوده اند و مقصد و مقصود را از ياد برده اند و فرع را به جاي اصل و سايه را به جاي آفتاب برگزيده اند با تحذير ياد مي كند. تحذير يكي از بزرگترين ابزارهاي هشياري است و آيت الله میرزا جواد ملكي تبريزي نيز از اين سلاح نجات دهنده سود مي برد و مي نويسد: روزهاى زندگى تو از هنگام تولد تا زمان مرگ، ایستگاههاى مسافرت تو به وطن اصلی است . همان جایى که خلق شده اى تا در آن ساکن شده و زندگى جاوید داشته باشى و پروردگار، سرپرست و مالک ات، تو را به این سفر فرستاده است تا فواید زیاد و کمالات انبوه و بى شمارى را که خرد خردمندان و دانش دانشمندان و تصور حکیمان تمام آنها را نمى توانند بفهمند به دست آورى.
آن که حقیقت می خواهد به سه سؤال پاسخ می دهد
اما یکی از مهم ترین نکات در مراقبت از اعمال همچنان که در حدیثی از رسول الله (ص) آمده است پاسخ دادن به سه سوال "مِن اَین، فی اَین و اِلی اَین" است. تا آدمی نداند از کجا آمده و در کجاست و به کجا خواهد رفت نمی تواند درک معناداری از زندگی داشته باشد. از همین رو است که علمای اخلاق همواره این تحذیر را بر مخاطبان خود دارند که تو از کجا و برای چه کاری آمده ای و به کجا و برای چه کاری کوچ خواهی کرد. این همه به خاطر آن است که انسان هدف از زیستن خود را فراموش نکند و تصور نکند که هستی او معطوف به چند روز و چند فصل نشئه دنیا است و برخورداری اش از دنیا منحصر در خور و خواب و خشم و شهوت است.
رسیدن به روشنایی، تحفه بزرگ مراقبه
چرا باید از پندارها و خیال ها و ذهنیت هایمان مراقبت کنیم؟ و به معنای دیگر ثمره این مراقبت ها چیست و آن ها كه در اين دنيا با مراقبه و مواظبت از قلب و ذهن و جوارح و اعمال شان پيش مي روند چه تحفه هايي در انتظارشان است؟ عارف بالله حاج ميرزا جواد آقا تبريزي در مکتوب "المراقبات"، اولين فايده مراقبه را در رسيدن به روشنايي و زيبايي مي دانند و سپس از شادماني و فرمانروايي و شوكت ياد مي كنند. شايد به خاطر آن كه روشنايي و نور، سرسلسله و سلسله جنبان همه نعمت هاست و همه نعمت هاي الهي از نور سرشته شده اند همچنان كه در آيه شريفه مي فرمايد: "الله نور السموات و الارض". بنابراين مهم ترين ثمره مراقبه آن است كه آدمي را از تاريكي و ظلمات جهل به روشنايي معرفت مي كشاند. عارف رباني در اين باره اين نويد را به سالكان راه حق مي دهند كه "اگر در پى خوشنودى او بوده ، و به دنبال هدایت او حرکت کرده و سفارشات او را انجام دادى به سودهاى کلان و فراوانى مى رسى که کسى قادر به شمارش گونه هاى آن نیست ؛ چه رسد به شمارش تک تک آنها . و کسى توان تصور بزرگى آن را ند ارد. کسى آن را ندیده و درباره آن چیزى براى ما نقل نشده است ."
خداوند فرمود هر روز هفتاد بار به اهل بهشت می نگرم
و در ادامه، اثبات اين نعمات بزرگ را از دو راه نقلي و عقلي ميسر و ممكن مي شمارند. اما دلايل نقلي، آيات و رواياتي هستند كه در آن ها نعمت هاي خداوند، غير قابل شمارش دانسته شده اند نظير اين كه "هیچکس نمى داند به پاداش نیکوکاری اش ، چه نعمت و لذتهاى بى نهایت که روشنى بخش دیده است ، براى او مخفى (ذخیره ) شده است. " و "اگر نعمتهاى خداوند را بشمارید، نمى توانید تمام آنها را بشمارید ." و در روایات متواتر آمده است : "در هر روز جمعه نعمتهاى بهشت دو چندان شده و این مطلب پایانى ندارد ." و در حدیث معراج است که :"خداوند متعال مى فرماید : در هر روز هفتاد بار به آنها - اهل بهشت - مى نگرم . در هر بار با آنان سخن گفته و دارایى آنان را هفتاد برابر مى گردانم ."
دلیل عقلی برتری نعمت های اخروی
اما دلیل عقلى كه آيت الله ملكي تبريزي در اعطاي نعمت هاي بيشمار در دنياي ديگر بر آن تكيه مي كند اين است: از زمانى که خداوند، مادیات را در این دنیا آفریده تاکنون به آن نظر نیفکنده است. با این وجود این همه نعمت در این دنیا وجود دارد . با سنجش این جهان با جهان آخرت که جهان نزدیک شدن و دیدار اوست به این نتیجه مى رسیم که نعمتهاى آن جهان قابل مقایسه با نعمتهاى دنیا نیستند.
جریان زندگى در جهان هاي آخرت فقط از یک منبع سرچشمه گرفته و اینطور نیست که چیزى مثلا فقط گرما باشد یا فقط باد باشد. بلکه تمام این چیزها از یک جنس است ولى جنسى که در آن هر مزه اى احساس مى شود؛ مزه نوشیدنى و شیرینى و هر چیزى که مزه اى داشته باشد و نیز نیروى هر چیزى که نیرویى داشته باشد در همان یک جنس یافت مى شود و نیز بوى تمام چیزهاى خوشبو؛ رنگ تمامى رنگها، و تمام آوازهاى زیبا و تمام چیزهایى که حس مى شود و تمام اینها همانطور که گفتیم در یک حالت غیر مرکب و بسیط مى باشد.
منبع:شبستان