۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۱ : ۰۶
در راه سلوک و گام برداشتن در راه حق، لحظه هایی پیش می آید که بنده ها از رحمت خدا مأیوس و ناامید می شوند. مأیوس کردن بندگان از بزرگترین مکرهای شیطان است. حیله و مکر بزرگ شیطان با آدمی آنجاست که ابتدا انسان را به وسوسه و گناه و معاصی می کشاند و آلوده می کند، بعد از سلاح خطرناک دیگر خود رونمایی می کند؛ این سلاح مخرب شیطان چیزی جز ناامید کردن انسان از بخشش پروردگار و رحمت الهی نیست. ناامید شدن از بخشش الهی ارمغانی جز کفر ندارد چون کسی که تصور می کند کاری کرده و دست به خطایی زده که خداوند او را نمی بخشد در واقع خطای خود را بزرگ تر از دایره رحمت خداوند می داند، در واقع به یک معنا خداوند را ناتوان از بخشش خود می داند. این است که افتادن در وادی ناامیدی از بخشش پروردگار، آدمی را به کفر می کشاند، همچنان که قرآن حکیم در آیه 87 سوره یوسف می فرماید: "وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ / و از رحمت خدا، مأيوس مشويد ، زيرا تنها کافران از رحمت خدا مأيوس می شوند."
کدام گناه مرا اندوهگین نمی کند؟
امام علی علیه السلام، ناامیدی را بزرگترین بلایی مب داند که انسان در زندگی می تواند گرفتارش شود: اعظم البلاء انقطاع الرجاء / بزرگترین بلا ناامیدی و قطع امیدواری است.
انسانی که دچار ناامیدی شده است،عملا انگیزه و محرک خود برای حرکت به ویژه حرکت در مدار حق را از دست می دهد. امام العارفین در حکمت 299 می فرماید: ما اَهَمَّنی ذَنب اُمهِلتُ بَعدَهُ حَتّی اَصَلّیَ رَکعَتَینِ وَ اَساَلَ اللهُ العافِیَه / مرا اندوهگین نکند گناهی که پس از آن مهلت یابم دو رکعت نماز بگذارم و از خداوند عافیت طلبم.
این سخن امام بسیار امیدآفرین است و به همه طالبان راه حقیقت این نوید و مژده را می دهد که اگر در راه رسیدن به قله معارف لغزیدند و زمین خوردند، نباید تسلیم یأس شوند بلکه با توکل به خداوند از جایی که زمین خورده اند و لغزیده اند، برخیزند و دوباره دل در گرو حق ببندند و با طلب عافیت از حق تعالی راه را در پیش گیرند.
رحمت خدا بر هرچیزی احاطه دارد
مولای متقیان علی علیه السلام در حکمت 87 می فرماید: عَجِبتُ لِمَن یَقنَطُ وَ مَعَهُ الاِستیغفار / در شگفتم از کسی که از رحمت خدا نومید می شود، حال آن که استغفار با اوست - می تواند طلب بخشش کند - . این سخن امام بر دل کسانی که وسوسه نفس امّاره و شیطان چنان در ذهن و قلب آن ها کارگر افتاده که خود را از دایره رحمت الهی دور می بینند، می تواند یک مرهم بزرگ باشد. امام العارفین می فرماید: اگر کسی چنان درگیر معاصی خود شده که معاصی و نافرمانی هایش را اصل می شمارد و رحمت خداوند را کوچک تر می داند باید متوجه باشد که رحمت خداوند بر هر چیزی غلبه دارد، همچنان که خود امام معصوم علیه السلام در ابتدای دعای کمیل می فرماید: "اَلَلهمّ اِنّی اَسئلُکِ بِرَحمَتِکَ الّتی وَسِعَت کُلَّ شَی ء وَ بِقُوَّتِکَ الَّتی قَهَرتَ بِها کُلَّ شَی ء / بارخدایا همانا من از تو می خواهم به رحمت تو، رحمتی که بر هر چیزی احاطه دارد و به آن نیرویت که همه چیز را زیر فرمان خود فرا گرفته است." در دید توحیدی و الهی، رحمت خداوند بر همه چیز احاطه دارد بنابراین بنده ای که متوجه این معنا باشد از رحمت خداوند مأیوس نخواهد شد.
دو امان روی زمین، رسول الله (ص) و استغفار
اما سخن بسیار قابل تأمل و زیبای امام درباره این موضوع در حکمت 88 نهج البلاغه این گونه است: "کانَ فِی الاَرضِ اَمانانِ مِن عَذابِ الله وَ قِد رُفِعَ اَحَدُهُما فَدُونَکُمُ الآخَرَ فَتَمَسَّکوا بِهِ اما الاَمانُ الَّذی رُفِعَ فَهُوَ رَسولُ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم، وَ اَمّا الاَمانُ الباقی فَالاِستغفارُ قالَ اللهُ تَعالی: وَ ما کانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُم وَ اَنتَ فِیهِم وَ ما کانَ اللهُ مُعَذِّبَهُم وَ هُم یَستَغفِرونَ / امام باقر علیه السلام از حضرت حکایت نموده که فرمود: در روی زمین دو امان از عذاب خدا وجود داشت که یکی از آن ها برداشته شد، پس دیگری را بگیرید و بدان چنگ زنید. امانی که برداشته شد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم بود و امانی که باقی است آمرزش خواستن است. خدای متعال فرموده: خداوند بر آن نیست که آنان را عذاب کند تا هنگامی که تو در میان آنانی، و خداوند عذاب کننده آنان نخواهد بود تا هنگامی که آمرزش می طلبند."
دستور این است؛ به سمت خدا بگریزید
امام در این حکمت از آیه 33 سوره انفال بهره می گیرد تا میان امان و امنیت و استغفار را جمع کند. در این آیه از قرآن حکیم آمده است: وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ / تا زمانی که تو در ميان آنها هستى خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد، و تا استغفار مىكنند خداوند عذابشان نمىكند.
موضوع اینجاست که این آیه که در حکمت 88 نهج البلاغه از سوی امام المتقین استفاده شده به صراحت به این موضوع اشاره می شود که استغفار، سلاح بزرگ انسان برای در امان ماندن از وسوسه هاست. اگر سلاح بزرگ ابلیس این است که انسان را از رحمت خداوند مأیوس کند و او را از حق دور نگه دارد امیدی که در دست انسان است استغفار است، یعنی حتی اگر وجود مقدس رسول الله صل الله علیه و آله و سلّم ظاهرا در میان ما نباشد آن ها که می خواهند راه حق را بپیمایند و از وسوسه های شیطان و نفس اماره که بزرگ ترین تلبیس و مکر آنان، مأیوس کردن آدمی از رحمت حق است، طلب بخشش و استغفار و پناه بردن به حق می تواند آدمی را یاری کند و او را به امنیت درون بکشاند. این است که حق تعالی در آیه 50 سوره ذاریات می فرماید: فَفِرّوا اِلی الله / پس به سوی خداوند بگریزید.
آنجا که احساس می کنید مورد هجمه خشم ها و شهوت ها قرار گرفته اید، آنجا که احساس می کنید غضب ها و هوس ها و وهم ها محاصره تان کرده اند با پناه بردن به خداوند، این محاصره و حلقه تنگ را بشکافید و بیرون بیایید و به گشایش و فراخی برسید چون خدواند خود به آدمی آموخته است که: "افوض امری الی الله / من امور خود را به خدا واگذار می کنم"، یعنی در هر حال می خواهم و به دنبال آن هستم که تسلیم امر حق باشم و چون هرآنچه که بر من و در زندگی من پیش می آید از جانب حق است پس چه تلخ آید و چه شیرین، خوشایند است چون از جانب یار است.
راه امام صادق (ع) برای رسیدن به توازن در خوف و رجا
امام صادق علیه السلام هم در این باره نگاه بسیار روشنگر و دقیقی دارند و راه به توازن رسیدن در خوف و رجا را به آدمی می آموزند، آنجا که می فرمایند:" ارجِ اللهَ رَجَاءً لا یُجرِئُکَ عَلَی مَعَاصِیهِ، وَ خَفِ اللهَ خَوفاً لا یؤیِسُکَ مِن رَحمَتِهِ / طوری به خدا امید داشته باش که امیدت تو را بر ارتکاب گناهان جرئت نبخشد و به گونه ای از خدا بترس که ترست تو را ناامید از رحمت الهی نکند." یعنی آدمی نه آنچنان باید به خداوند امیدوار باشد و رحمت او همواره جلوی چشمش باشد که به واسطه تصور این رحمت بر معاصی و گناهان خود جری شود و در دام های وسوسه و شرارت بیفتد با این بهانه که خداوند او را خواهد بخشید و نه آن که از آن سوی بام بیفتد و از رحمت خدواند مأیوس شود به خاطر این که می ترسد خداوند او را در درگاه رحمت خود نپذیرد.
منبع:شبستان