۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۲۰
هیچوقت مرحوم مجتهدی درباره خاطرات دوران کودکی خود و پدر و مادرشان برای شما صحبت کرده بودند؟
ایشان در کودکی بسیار بازیگوش بودند و خاطرات زیادی در این خصوص وجود دارد ولی خاطرهای که از دوران جوانی بارها تعریف میکردند مربوط به زمانی است که عمامه گذاشتند و به منزل رفتند و با مخالفت پدر و ترک خانه مواجه شدند. ایشان همیشه میفرمودند هیچ گریهای لذت گریه آن شب را نداشت.
هیچگاه پیش آمد درباره اینکه چرا سراغ تحصیل در حوزه و طلبگی رفتند برای شما صحبت کند؟
ایشان میگفتند من عاشق طلبگی و تربیت جوانان بودم. وقتی در دوران جوانی با مرحوم برهان و شیخ محمدحسین زاهد برخورد کردند و این روحیه را در این دو نفر دیدند، علاقهشان به این امر دوچندان شد.
از سختیهای دوران تحصیل برایتان تعریف نکردند؟
چرا گاهی تعریف میکردند. مثلا میگفتند پول چندانی برای امرار معاش زندگی نداشتم یا اینکه روزی برای ناهار هیچ چیزی در منزل نبود. برای همین مادرتان گفت از درس که برگشتی روغن و برنج تهیه کنید تا غذا درست کنم. من هم پولی نداشتم. شیطان وسوسهام کرد از کسی پول قرض بگیرم ولی با خودم گفتم اگر پدرم به من کمک نمیکند، خدا را که دارم. از نماز برگشتم در حالی که پولی نداشتم و نمیدانستم با چه رویی منزل بروم. به منزل که رسیدم پستچی پشت در ایستاده و حامل نامهای بود. اسم مرا صدا زد و نامه را به من داد. نامه را باز کردم و دیدم داییام مبلغ ۱۵ تومان برایم حواله کرده بود. توکل به خدا اینگونه انسان را از شر شیطان نجات خواهد داد.
مرحوم مجتهدی از اساتید بزرگی در سالهای تحصیل بهره بردهاند. کدامیک از آنها به گفته خودشان تاثیر بیشتر و موثرتری در زندگیشان داشتند؟
پدر اساتید بسیاری در طول سالهای تحصیل در حوزه داشتند. ایشان دروس مقدماتی و ادبیات عرب را در تهران و نزد مرحوم آیتالله حاج شیخ علیاکبر برهان، کتاب «مطول» را نزد مرحوم آیتالله محمدجواد خندقآبادی و مرحوم آیتالله سیدمرتضی علوی فریدونی، منظومه حاجملاهادی سبزواری را نزد مرحوم آیتالله علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، «لمعتین» را نزد حضرات آیات و حججاسلام شهید صدوقی، مرحوم محمدجواد خندقآبادی و مرحوم شیخ عبدالرزاق اصفهانی، رسائل را نزد مرحوم آیتالله شیخ محمدجواد خندقآبادی، «مکاسب» را نزد مرحوم آیتالله سیدمحمدصادق طباطبایی، جلد اول «کفایه» را نزد مرحوم حضرت آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی، جلد دوم «کفایه» را نزد مرحوم آیتالله سیدصادق شریعتمداری، درس خارج را به مدت یکسال نزد مرحوم آیتالله العظمی حاج سیدمحمدحسین طباطبایی بروجردی، یکسال نزد مرحوم آیتالله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی، مدت یکسال نزد مرحوم آیتالله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی، دو سال نزد مرحوم آیتالله العظمی شیخ محمدرضا تنکابنی و مدت شش سال نزد مرحوم آیتالله العظمی سیداحمد خوانساری گذراندند.
ایشان درس اخلاق را نزد امام خمینی(ره) در مدرسه فیضیه قم عصرهای جمعه و همچنین نزد عالم ربانی و معلم اخلاق حجتالاسلام والمسلمین مرحوم حاج سیدحسین فاطمی قمی بودند ولی بیشترین استفاده و بهره را پس از آمدن به تهران از مصاحبت و مجالست با مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد بردند. از میان همه این اساتید مرحوم شیخ محمدحسین زاهد، مرحوم برهان و مرحوم حاج آقا حسین فاطمی تاثیر بیشتری در ایشان داشتند.
آیتالله مجتهدی سالها مدیریت حوزه مرحوم حاج ملامحمدجعفر را برعهده داشتند. با توجه به اینکه عمده وقت مرحوم مجتهدی پیرامون رسیدگی به امور حوزه و طلبهها میگذشت این موضوع باعث ناراحتی و گلایه شما یا سایر اعضای خانواده نمیشد؟
خیر، اینطور نبود. مدیریت مرحوم آقا در حوزه منحصر به فرد بود و از خانواده به هیچوجه مضایقه نمیکردند.
ارتباط مرحوم مجتهدی با مادر شما چگونه بود و حاجآقا عموما از حاجخانم چگونه و با چه تعابیری یاد میکردند؟
به یاد ندارم که به ایشان بیاحترامی کرده یا ایشان را به اسم صدا کرده باشند. معمولا مادر را به اسم بنده (آقا مهدی) صدا میکردند.
با توجه به اینکه شما تنها فرزند آیتالله مجتهدی بودید، ارتباط و مناسبات شما با یکدیگر چگونه بود؟
بسیار خوب بود و تقریبا در همه مسائل با من مشورت میکردند. یادم نمیآید که ایشان را بدون عنوان «آقا» خطاب کرده باشم.
رفتار ایشان بهعنوان یک پدر با شما چگونه بود و مهمترین توصیهها و آموزههای رفتاری ایشان به شما درباره چه موضوعاتی بود؟
توصیه ایشان همیشه این بود که چون پسر من هستی با دیگران با کبر و غرور برخورد نکنید. هیچوقت بدون اینکه شب از من بپرسند که نماز صبح بیدارم کند مرا بیدار نکردند. همیشه شب از من سوال میکردند برای نماز شما را بیدار کنم یا نه. به اقامه نماز اول وقت همیشه تاکید و توصیه میکردند. یکی از ویژگیهای رفتاری ایشان بیان حکایتهای اخلاقی در قالب طنز بود. ایشان این روحیه طنازی را در خانه و با اعضای خانواده نیز داشتند و همیشه سعی میکردند برخی نکات اخلاقی را در قالب حکایت و داستانهای شنیدنی مطرح کنند.
اوقاتی که در منزل و فارغ از فضای حوزه و درس و بحث بودند، معمولا چگونه میگذشت؟
معمولا قدری استراحت میکردند و بعد به تلاوت قرآن میپرداختند. علاقه خاصی به کمک به مادر برای امور منزل داشتند. باقی وقتشان هم صرف بررسی کارهای روز بعد و حساب و کتاب وجوهات شرعیه میشد.
طبق وصیتشان کتابخانه و کتابهایش بعد از رحلتشان برای استفاده در اختیار حوزه و طلبهها قرار گرفت؟
بله، تعدادی از کتابهایشان را
هم به من دادند که در حسینیه موجود است.
درباره تالیفات ایشان توضیح دهید و اینکه آیا اثر منتشرنشدهای به خط و قلم ایشان هنوز وجود دارد؟
ایشان با وجود مشغله فراوان از قبیل تدریس، منبر، مدیریت طلاب و اداره امور حوزه علمیه هیچگاه از امر تالیف غافل نشدند. آداب الطالب، آفات الطالب، رساله محرم و نامحرم، رساله گناهان کبیره، رساله احکام الغیبه و کتاب ارث از جمله تالیفات ایشان است که منتشر شده.
خ 15 خرداد شرقی محله حمام گلشن
در مورد اینکه به زن خود دروغ بگویید مجاز است و هیچ اشکالی ندارد . اصرار بر این مطلب هم دارند
هر چه میتوانی به زنت دروغ بگو از شب تا صبح .
تلویحا بیان می کنندبرای اینکه زنت را خر کنی دروغ بگو
کلمه خر را با استهزا حذف می کند
از شاگردان آن مرحوم تقاضا می کنم در جمع آوری این سخنرانی همت کنید تا عذاب الهی بعد ۱۴ سال آن شاالله قطع شود .