۱۱ آبان ۱۴۰۳ ۲۹ ربیع الثانی ۱۴۴۶ - ۰۷ : ۰۶
کارشناس علوم قرآنی پاسخ می دهد؛
اصل نحس دانستن ماه صفر به واقعه ای تاریخی باز می گردد که عرب می خواست در این ماه تمام کینه توزی خود در آن 90 روز تحمل را به بار بنشاند و بدی های یکدیگر را تلافی کنند و این به اخلاق جاهلی باز می گردد.
عقیق:ما اصلا روایتی نداریم که به نحس بودن ماه یا روزی اذعان داشته باشد بلکه بالعکس از نحس شمردن ایام خدا نهی شده است. در این خصوص از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است: " لا تُعادوُا الأَيّامَ فَتُعاديکُمْ؛ با روزها دشمني نکنيد که آنها با شما دشمني خواهند کرد" (نور الثقلین، جلد 5، ص 327) بنابراین، متهم کردن ایام به نحوست با سیره اهل بیت (ع) در تضاد است و بد بودن و نحوست ایام به اعمال انسان ها باز می گردد. ضمن آن که در روایات وارد شده است هر روزی که بنده در آن گناه و نافرمانی خدا را نکند، آن روز عید است.» این جملات بخشی از سخنان حجت الاسلام محمود اصغرنژاد، کارشناس علوم قرآنی در خصوص چرایی نحوست ماه صفر است؛ گفتگوی ما را با این كارشناس قرآنی در مركز پاسخگويی به سؤالات شرعی می خوانید:
آیا نحس بودن ماه صفر حقیقت دارد یا خرافه ای بیش نیست؟
ما دو مطلب را با هم ممزوج و آمیخته می کنیم؛ نخست ماه محرم که ماه عزادار بودن است و دوم ماه صفر که آن را نحس می شماریم. شروع این عزاداری و اختلاط مطلب به قضیه ورود به کربلا و ختم آن با رحلت پیامبر (ص)، امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) است. بنابراین، اغلب مردم این دو ماه را ماه عزا و نحوست می شمارند و از برگزاری مجالس شادی در این دو ماه بر حذرند و رعایت مسائلی را می کنند. در ماه محرم که شدت عزاداری به همان 10 روز نخست باز می گردد و صحبتی در خصوص آن نیست اما در این عزاداری به نوعی تا ماه صفر ادامه دارند و غالب مردم آن را نحس می دانند. اما باید دانست این مطلب (نحس شمردن ماه صفر) منشا تاریخی دارد نه دینی.
این منشا تاریخی چیست؟ توضیح بفرمایید.
ببینید چهار ماه از سال قمری، ماه حرام شمرده می شود که عبارت اند از ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم. عرب در این ماه ها جنگ و کشتار نمی کردند و میان آنها آتش بس برقرار بود. ماه رجب که ماه فاصله ای کوتاه بود و هیچ؛ اما این سه ماه دیگر که به صورت متوالی و پشت سر هم قرار دارند موجب می شد بسیاری از کینه ها، عداوت ها و دشمنی های عرب در دل بماند و یکدیگر را به شروع ماه صفر که ماه های حرام تمام می شد، تهدید می کردند و با شروع این ماه، جنگ و خونریزی و بدبختی شروع می شد و از این روی عرب، ماه صفر را ماه نحس و بدبختی می دانست. واژه صفر هم از صفراء به معنای زردی (و سرخی) که در لغت رنگ خون است گرفته شده و همه این ماه برای عرب رنگ خون داشت. بنابراین، اصل نحس دانستن ماه صفر به واقعه ای تاریخی باز می گردد که عرب می خواست در این ماه تمام آن کینه توزی خود را در آن 90 روز تحمل، به بار بنشانند و بدی های یکدیگر را تلافی کنند و این به اخلاق جاهلی باز می گردد. لذا اصل نحس بودنی در کار نیست.
بنابراین در سیره اهل بیت (ع) این نحوست جایگاهی نداشته است یا آنها نیز به نحس بودن ماه صفر اعتقاد داشتند؟
ما اصلا روایتی نداریم که به نحس بودن ماه یا روزی اذعان داشته باشد بلکه بالعکس از نحس شمردن ایام خدا نهی شده است. در این خصوص از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است: " لا تُعادوُا الأَيّامَ فَتُعاديکُمْ؛ با روزها دشمني نکنيد که آنها با شما دشمني خواهند کرد" (نور الثقلین، جلد 5، ص 327) بنابراین، متهم کردن ایام به نحوست با سیره اهل بیت (ع) در تضاد است و بد بودن و نحوست ایام به اعمال انسان ها باز می گردد. ضمن آن که در روایات وارد شده است هر روزی که بنده در آن گناه و نافرمانی خدا را نکند، آن روز عید است.
اما آیه قرآن داریم که به روزهای نحس اشاره می کند و اگر در دین اسلام این نحس بودن ایام معنا ندارد چرا در آیه 16 سوره فصلت "فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ" و البته آیات دیگری از جمله در سوره قمر، کلمه ایام نحسات بیان شده است؟
این آیه اشاره می کند به روز عذابی که بر قوم عاد گذشت. در این هفت شب و هشت روزی که عذاب بر قوم عاد نازل شد، این ایام به دلیل آن عذاب نازل شده نحس شمرده شد که به نتیجه اعمال و رفتار آنها باز می گردد نه خود روزها. یعنی انسان ها با اعمال خود موجب می شوند آن روزی که معصیت کرده و آن روزی که عذاب بر آنها فرود می آید، نحس شود.
بر فرض پذیرفتن نحوست ایامی خاص، چطور می توان این نحوست را برطرف کرد؟
بهترین راه دعا، پرداخت صدقه و مراقبت در اعمال است. اما باز هم تاکید می کنم ماه صفر و هیچ ماه و روز خدا نحس نیست و نحس بودن صفر میان امت ها به دلیل همان واقعه تاریخی یاد شده مشهور است که ربطی به دین ندارد.
منبع:شبستان
آیا نحس بودن ماه صفر حقیقت دارد یا خرافه ای بیش نیست؟
ما دو مطلب را با هم ممزوج و آمیخته می کنیم؛ نخست ماه محرم که ماه عزادار بودن است و دوم ماه صفر که آن را نحس می شماریم. شروع این عزاداری و اختلاط مطلب به قضیه ورود به کربلا و ختم آن با رحلت پیامبر (ص)، امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) است. بنابراین، اغلب مردم این دو ماه را ماه عزا و نحوست می شمارند و از برگزاری مجالس شادی در این دو ماه بر حذرند و رعایت مسائلی را می کنند. در ماه محرم که شدت عزاداری به همان 10 روز نخست باز می گردد و صحبتی در خصوص آن نیست اما در این عزاداری به نوعی تا ماه صفر ادامه دارند و غالب مردم آن را نحس می دانند. اما باید دانست این مطلب (نحس شمردن ماه صفر) منشا تاریخی دارد نه دینی.
این منشا تاریخی چیست؟ توضیح بفرمایید.
ببینید چهار ماه از سال قمری، ماه حرام شمرده می شود که عبارت اند از ماه رجب، ذی القعده، ذی الحجه و محرم. عرب در این ماه ها جنگ و کشتار نمی کردند و میان آنها آتش بس برقرار بود. ماه رجب که ماه فاصله ای کوتاه بود و هیچ؛ اما این سه ماه دیگر که به صورت متوالی و پشت سر هم قرار دارند موجب می شد بسیاری از کینه ها، عداوت ها و دشمنی های عرب در دل بماند و یکدیگر را به شروع ماه صفر که ماه های حرام تمام می شد، تهدید می کردند و با شروع این ماه، جنگ و خونریزی و بدبختی شروع می شد و از این روی عرب، ماه صفر را ماه نحس و بدبختی می دانست. واژه صفر هم از صفراء به معنای زردی (و سرخی) که در لغت رنگ خون است گرفته شده و همه این ماه برای عرب رنگ خون داشت. بنابراین، اصل نحس دانستن ماه صفر به واقعه ای تاریخی باز می گردد که عرب می خواست در این ماه تمام آن کینه توزی خود را در آن 90 روز تحمل، به بار بنشانند و بدی های یکدیگر را تلافی کنند و این به اخلاق جاهلی باز می گردد. لذا اصل نحس بودنی در کار نیست.
بنابراین در سیره اهل بیت (ع) این نحوست جایگاهی نداشته است یا آنها نیز به نحس بودن ماه صفر اعتقاد داشتند؟
ما اصلا روایتی نداریم که به نحس بودن ماه یا روزی اذعان داشته باشد بلکه بالعکس از نحس شمردن ایام خدا نهی شده است. در این خصوص از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است: " لا تُعادوُا الأَيّامَ فَتُعاديکُمْ؛ با روزها دشمني نکنيد که آنها با شما دشمني خواهند کرد" (نور الثقلین، جلد 5، ص 327) بنابراین، متهم کردن ایام به نحوست با سیره اهل بیت (ع) در تضاد است و بد بودن و نحوست ایام به اعمال انسان ها باز می گردد. ضمن آن که در روایات وارد شده است هر روزی که بنده در آن گناه و نافرمانی خدا را نکند، آن روز عید است.
اما آیه قرآن داریم که به روزهای نحس اشاره می کند و اگر در دین اسلام این نحس بودن ایام معنا ندارد چرا در آیه 16 سوره فصلت "فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ" و البته آیات دیگری از جمله در سوره قمر، کلمه ایام نحسات بیان شده است؟
این آیه اشاره می کند به روز عذابی که بر قوم عاد گذشت. در این هفت شب و هشت روزی که عذاب بر قوم عاد نازل شد، این ایام به دلیل آن عذاب نازل شده نحس شمرده شد که به نتیجه اعمال و رفتار آنها باز می گردد نه خود روزها. یعنی انسان ها با اعمال خود موجب می شوند آن روزی که معصیت کرده و آن روزی که عذاب بر آنها فرود می آید، نحس شود.
بر فرض پذیرفتن نحوست ایامی خاص، چطور می توان این نحوست را برطرف کرد؟
بهترین راه دعا، پرداخت صدقه و مراقبت در اعمال است. اما باز هم تاکید می کنم ماه صفر و هیچ ماه و روز خدا نحس نیست و نحس بودن صفر میان امت ها به دلیل همان واقعه تاریخی یاد شده مشهور است که ربطی به دین ندارد.
منبع:شبستان