گفتوگو با حاج سعید حدادیان
علم کش نیستم اما مخالف علامت هم نیستم/ آقا فرمودند در ولادتها روضه نخوانید/ بخشی از وقت هیأت برای مبتدیهاست
من نه علمکشم، نه هیأت من علم دارد ولی مخالفم بگوییم علامت، آهن سرد است. البته حکم فقهی روی چشم ماست و من الان بحث فقهی نمیکنم، میگویم فراقومی نگاه کنیم...
عقیق:سحرگاه جمعه اول ذیالحجه بود که در حرم مطهر امام علی بن موسی الرضا(ع) پس از یک مناجات شبانگاهی با نوای کمیل سعید حدادیان مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع)، با او به گفتوگو نشستیم. گفتوگویی در یک محل ملکوتی و بیمانند، در ساعتی مقدس و پربرکت. قسمت انتهای این مصاحبه پس از انتشار نظرات رهبر معظم انقلاب درباره عزاداری اضافه شد. مشروح این مصاحبه را که توسط وبگاه هیأت انجام گرفته، در ادامه میخوانید:* قبل از شروع بحث بفرمایید چه موقع و در چه محلهای متولد شدید؟بسم الله الرحمن الرحیم؛ السلام علیکم و رحمة الله … این سوال را قبلا هم جواب دادم اما به نظرم مهمتر از تاریخ تولدم این است که من کی زنده شدم؟ یعنی احیای من کی بوده است؟ در این باره باید بگویم قبل از عملیات کربلای چهار بود، نماز ظهر و عصر را که خواندیم بین دو نماز به من گفتند چیزی بخوان؛ یک حال دیگری شد. حالا من یک موقع میگویم حجابی کنار رفت، فکر میکنید مثلا چشمی باز شد، نه! حقیقت امر اینکه تیرگی قبل از آن خیلی بود؛ خیلی تیرگیها از آن جلسه رفت؛ پردههای ظلمتی که وجود ما را گرفته بود واقعا در همین جلسه کنار رفت و یک فضای ویژهای شد. همه بچههای شهرستان و روستا با ما بودند یک سادگی در بچهها موج میزد. شعرهای باباطاهر واقعا به درد فضای جبهه میخورد، بعضی از آنها را خواندم روضه غلام سیاه امام حسین(ع) را خواندم. اگر به من بگویند لیله القدر تو کی بوده است میگویم ظهر روز قبل از کربلای چهار.پدرم هم مرحوم آقای عبدالحمید حدادیان عاشقش بودم، مادرم خدا رحمت کند منتهی وقتی نگاهمان را بلند میکنیم میبینیم ما واقعا امام(ره) پدرمان بوده یعنی به ما بگویند پدرت کیست باید بگویم ما همه مان اولاد معنوی امام هستیم و هم اکنون هم واقعا آقا پدر معنوی ماست و احساس می کنیم آقا مثل اولادش ما را دوست دارد. چه امام چه مقام معظم رهبری. به امیرالمومنین(ع) در زیارتنامه عرض میکنیم «کنت أبا الرحیما للمومنین» واقعا پدر همه مومنین امیرالمومنین(ع) است، درست است ما سادات نیستیم ولی این را زیارتنامه می گوید. همین امام رئوف امام رضا(ع) در اصول کافی یک متن عظیمی است که در شئونات امام آمده است، آنجا حضرت میفرمایند که امام از پدر دلسوزتراست یعنی فوق پدر است.لذا کسانی که مداحی اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین را می کنند اول چیزی که باید داشته باشند همین معرفت امامیهی شیعه است یعنی معرفت به این مکتب. باید حواسمان به نیازهای جامعه باشد درست است که امام در ابعادی دست نایافتنی است اما در ابعادی باید پا جا پای امام گذاشت و شیعه یعنی پیرو و پیرو بودن را در خواندنها تذکر بدهیم.امروز ما باید به عزاداری و هیأتداری فراقومی و فرامرزی توجه کنیمدومین نکته این است که امروز ما باید به عزاداری و هیأتداری فراقومی و فرامرزی توجه کنیم و این یک مطلب بسیار عظیمی است. اگر ما به بعضی از انتقادها درست توجه نکنیم ممکن است که به جای تقویت مکتب تشیع و ترویج آن و جذب دیگران به این مکتب، برعکس عمل کنیم و موجب دفع بشویم این ارزیابی اش وقت میبرد باید کارشناسها بنشینند و بررسی کنند.باید بیانات مقام معظم رهبری درباره هیأتها ترویج و تبلیغ شودفرمولهای کلی را بیانات مقام معظم رهبری طی این سالها داده اند و باید در برخی از مراکز ما به طور مرتب و مکرر این بیانات را تبلیغ کنیم و به صورت جزوات و کتابها اینها را منتشر کنیم. یک وقتی سوالی که 20 سال است همراه بوده، خیلی وقت پیش توسط ایشان جواب داده شده است. یک مطلب مهم هم این است که ما در انتقال مفاهیمی که مقام معظم رهبری مطرح کردند موفق باشیم اینها مسکوت و مضبوط نماند، بلکه منتشر بشود.ایشان بر این مبنا ایستادگی میکنند که فقط در چهره ظاهری حضرات نمانید، اگرچه واقعا اینها از یک کمال جسمی و چهرهای هم برخوردار بودند، خود حضرت آقا هم راجع به چهره امیرالمومنین(ع) گفته اند منتهی این را فقط نباید تاکید کرد. آقا دستورالعمل جهانی صادر کرده اند. آقا می فرمایند خواندنتان را دو بخش کنید، یک بخش معارف و میفرمایند که این معارف پندیاتی که از اهل بیت(ع) اجمعین یا مسائل روز به گونهای که هم مستدل مورد ارزیابی قرار بگیرد هم با گرایشهای فردی یا گروه خاصی مطرح نشود که موجب واکنشهای نابهجا باشد.لازمههای فراقومی شدنبرای فراقومی شدن ما باید اندیشهی عظیمی را از نو پیریزی کنیم و ببینیم که اگر میخواهیم هیأتداری کنیم و در جنبههای فراقومی تاثیرگذاری مان را بالا ببریم و در بومیت خودمان گم نشویم چه باید کرد؟ این باید در افراط و تفریط ها مد نظر قرار گیرد؛ یعنی هیأتداری از روستاهای مختلف گرفته تا شهرها و کلانشهرها و محله های مختلف علاوه بر این که متکی بر معارف و هنرهای همان مناطق است، نباید بدون مطالعه هنرهای بومی، روی آن ها پا بگذاریم.نه علمکشم، نه هیأت من علم دارد اما مخالف علامت نیستمروش دیگر این که گاهی تفکیک کنیم مساله این هنرها را از اصل و مشخص شود این هنر این منطقه است نه اصل دین و دست هنر را هم معلول نکنیم. اگر چیزی را واقعا در هنر میبینیم که احساس می شود مغایرت با مسائل دینی دارد، در تبیین مغایرتها و اشکالات اگر خوب وارد عرصه نشویم آنوقت بدتر لطمه میخورد. مثلا اگر امروز بگویم این علامت و علَم آهن سرد است و بی معنی است اما ممکن است بعد کسی این علامت را ببیند و احساس معنویت کند. یعنی دیدن علامت شرطی شده است، به این معنا که علامت را میبینیم یاد امام حسین(ع) میافتیم؛ حالا اگر بگویم این آهن سرد است خوب میرویم آن را مطالعه میکنیم، هر یک از تیغههایش، احادیث و آیات و اسماء الهیه است! پس نمیشود گفت آهن سرد. همینجا که ما نشستیم امام جمعه این شهر (مشهد) آقای علمالهدی طی سالهای گذشته دو منبر در روزهای جمعه و نماز جمعه پیرامون هنری که خرج شده است در علامت صحبت کردند، حالا اگر قرار است ما بگویم علامت آهن سرد است حدادیان نمیپذیرد، چون فردا ضریح امام حسین(ع) هم با این منطق میشود آهن سرد. من نه علمکشم، نه علمدارم نه هیأت من علم دارد ولی استدلال درست باشد که اقناع بشویم. نباید ظرفیتهای دستگاه سیدالشهدا(ع) را بکاهیم تک تک این المانهایی که در علم بوده از آن پرنده بگیر تا آن شیر، اینها همه تعریف داشته است و شوکت و زیبایی به دستهها میدهد. ممکن است بعد از این مصاحبه دهها نفر بیان این را نقد کنند عیب ندارد ولی تا حالا هیچکسی اینها را نگفته است.قبل از صفویه چه دورانی آزاد بودهایم که هنرهایمان را در عزاداری نشان بدهیمبعضیها میگویند این مال دوره صفویه است، میخواهیم بگویم که ما قبل از صفویه در چه دورانی برای عزاداری آزاد بودهایم که بتوانیم هنرهایمان را نشان دهیم؟! همه دوران دوران تقیه بوده، شیعه در عسرت بوده، در شکنجه بوده، در خفقان بوده، همه اموراتش پنهانی بوده است. یک دورهی 50 ساله سربداران و یک 150 سال فاطمیون در آفریقا بودند که اصلا ربطی به ایران نداشته و یک دوره آل بویه بوده که آل بویه در عزاداری زیاد زحمت کشیدند. یعنی مثلا دهه اول محرم در دوره آل بویه تعطیل بوده اما حالا در تعطیلات یک تاسوعا و عاشورا را تعطیل میکنیم یا بعضی از وفیات و شهادتها را تعطیل میکنیم. یعنی ما موقعیتی نداشتیم حالا یک تفاوتی باید بین ما با جریان کتاب تشیع صفوی و تشیع علوی شریعتی باشد، خوب شریعتی آنجا حرفهایی زده که خیلی از بزرگان این را قبول ندارند. ما از دوره صفویه یک مقداری بال و پر باز کردیم حالا یک کارهایی کردیم عیب ندارد، همین الان چقدر هنرهای جدید بعد از انقلاب بر عزاداری افزوده شده است؟ مثلا در قدیم این علامت یک نشانه بود الان سربند «یا اباعبدالله»، سربند «یا قمر بنیهاشم» از دوران دفاع مقدس به بعد جزء المانها و نشانهها و نمادهای عزاداری شده است، هنریاش را میگویم. مثلا من دانشگاه تهران آن شهدایی که دفن شدند یک درختی آنجا بود محرم که میشد کل شاخهها را سربند آویزان کردند، حالا این سربند آویزان کردن، بدعت است؟به بهانه فرابومیشدن هنرهای بومی را از بین نبریمیک بار رفتم دانشکده هنر دیدم با سادهترین شکل یک نشانهای خیلی ساده ولی بسیار بسیار زیبا برای عزاداری فراهم کرده بودند. نباید دست و بال هنرمندان را ببندیم و اگر در هنرهایی که به خرج میدهند افراط یا تفریطی هست، تذکرات ما جوری باشد که هنرمند را از این دستگاه دور نکنیم و کنار نزنیم. سر کوچه ما که الان زندگی میکنیم محلی است که شهید مطهری شهید شده، حوزه هنری یک نماد قلم درست کرده، و از آن قلم فلزی یک کبوتر بیرون زده است. اگر بگویی کجای دین گفته این را الان اینجا بکاری و این یعنی چی؟ بالاخره هنر باید یک کاری بکند یا نکند؟ بالاخره هنر تجسمی این را درست کرده است اگر ما بخواهیم برخورد بد بکنیم این درست است؟ اگر فتوای مراجع باشد من حرفی ندارم ولی این که در تلویزیون اگر پشت مداح عکس علَم باشد یا علامت کف دست که یادآور پنج تن یا کف العباس(ع) یا بیعت است، میگویند نه، اگر میخواهی بگویی نه دلیلی بیاور که مقبول باشد. بالاخره ما هم با جوان سر و کار داریم حالا اینها نمونههایی بود که عرض کردم، ممکن است بگویی فلان مرجع تقلید گفته نه، البته حکم فقهی روی چشم ماست و من الان بحث فقهی نمیکنم، دارم میگویم اگر میخواهیم فراقومی نگاه کنیم یک دفعه نیاییم همه هنرهای بومی خودمان را هم از بین ببریم. باید درست مورد نقد قرار بدهیم به گونهای که منتقد را قانع کند.حواسمان باشد اساس سخن بنده زیر سایه آقا امام زمان(عج) و نایب عزیزش مقام معظم رهبری و مراجع بزرگوار و علمای ربانی معنا پیدا می کند، هرجا سخنم با ایشان مغایر باشد، باطل است.وضعیت ارتباطاتی امروزمن این نیاز را مطرح میکنم و به همه مداحان این کشور به عنوان کوچکترینشان عرض میکنم به همه هیأتداران عرض میکنم ما نیاز امروزمان به خاطر گستردگی ارتباطات جهانی، وضعیت ارتباطاتی فوقالعادهای را ایجاد کرده یعنی کوچکترین کاری را ساعتی دیگر ممکن است در سراسر دنیا متوجه شوند و اینجا ما حتما نیاز داریم که در این برهه از زمان به چگونگی هیأتداری فرابومی بیندیشیم.* موسیقیچطور، به عنوان یک هنر؟کار ما هنر است اما اول بگویم هیچ مداحی این اشتباه را نمیکند که خانمی که زمان طاغوت ترانهخوان بوده، بعد هم رفته آنطرف آب ترانهای خوانده ولو شعرش هم بد نباشد، همان شعر را با همان آهنگ بخواند. این چیزی که پخش کردند من نیستم مال یک خوانندهی جوان اصفهانی است. آن هم میگفت که من از یک گروه سرود دختران نابینا که در صحن امام رضا(ع) خواندند ضبط کرده و خوانده است.توقع نداشته باشید رسانههای غربی از پناهیان و ماندگاری و قرائتی تعریف کنندخوب حواسمان باشد، ما مداحها چون در فتنه رفوزه نداشتیم و در جریان وادادگیهای بعضیها محکم سر ارزشها ایستادیم – الحمدلله این ایستادگی هم جواب داد – چون غیر از ولایت فقیه و رهبری و امام امت پای رکاب هیچکسی نرفتیم، آمریکا فهمیده که یکی از دشمنان رده اولش هستیم چون فهمیده که در مسائل فرهنگی بحمدالله به لطف سیدالشهدا (ع) تاثیرگذار بودیم میخواهند تخریب کنند در نواری دیگر که لطیفه میگفتند صدای شبیه ما را درمیآوردند آن هم دستگیر شد و مورد مؤاخذه قرار گرفت.ما باید مواظب باشیم که نیروهای ما تحلیل نروند و تضعیف نشوند، الان شما توقع دارید از رسانههای غربی که از آقای پناهیان از آقای ماندگاری از آقای قرائتی بیایند تعریف کنند؟آهنگ مناسب مجلس لهو و لعب مناسب برنامه ما نیستیادمان نرود بعضی از چیزهایی که میگویند مال آن طرف است، در اصل از ما برداشتند. شما اگر موسیقیدانهایی که موسیقی اصیل کار میکنند بپرسید می گویند برای ماست و بسیاری از این موسیقی ها قدیم در تعزیه استفاده میشد. خیلی از ترانهخوانها نوحههای ما را برداشتند و خواندند و این التقاط است اما این مطلب هم هست که آهنگی که مناسب مجالس لهو و لعب است مناسب برنامهی ما نیست. حالا اگر کسی استفاده کرده اشتباه است. غلط، غلط است ولو حدادیان. یک وقتی مقام معظم رهبری حفظ الله تعالی می گفتند موسیقی اصیل بر شما حلال به شرطی که با شعر حرام حرامش نکنید.* الان موسیقیهای نویی آمده درقالب پاپ که غیر حلال هم نیست، اینجا چه باید بکنیم؟یک وقت مساله شرعی داریم یک وقت نه. اگر حکم شرعی آمده دیگر هیچ. اگر یک چیزی بیاید حرام، دیگر حرامست.یک وقت من بر اثر آشنایی با مردم و جوان ها و نوجوان ها میخواهم از وسایلی که جایز است از هنری که جایز است استفاده کنم جذابیتهای کارم را بالا ببرم تا بتوانم این جوانها را جذب کنم. شعرهایی در ترانهها خوانده میشود ترانههای عشقهای مجازی، وقتی شما از عشق حقیقی میخواهی حرف بزنی شعر که دارد اینجا از عشق حقیقی حرف میزند. اگر ما با شعر و آهنگ مباح بلکه مستحب بتوانیم از دامن آن موسیقی حرام و شعر حرام مستمع را بکشانیم اینجا خیلی فایده دارد، کار فرهنگی تربیتی است با نوجوانها سروکار داری با احساسات جوان ها سروکار داری این احساسات میخواهد تمایل به آنور پیدا کند بعد باید اینطرف آنقدری که بایسته و شایسته است هنر خرج کنند که از گریز این جوانها به آنور جلوگیری کنند شخص وقتی به قداست این هنر توجه فطری کرد از آن هنر مذموم پرهیز میکند.* بر فرض میشود در هیأت یک موسیقی خوب بگذاریم و با آن سینه برنیم؟یک وقت طبل و سنج است؛ مداح میخواند و دسته راه میرود خوب برای تنظیم و نظم از آن استفاده می شود مثل رژه ها. یک وقتی دمام است دمام مال یک بومیت ویژهای در جنوب کشور ماست آنها یک سیستمی استفاده میکنند سالهای سال بوده حالا یک مداح حرفهای ما -که اتفاقا یک اهلیتی هم با آن مناطق دارد- میآید این را زیر سقف هم استفاده میکند، بعد حالا وقتی هم گفته میشود که آقا زیر سقف این کار نشود، خب چشم، نمیکنیم. در جنوب کشور در بعضی جاها دمام زنی میکنند و سینه میزنند. من الان نمیگویم 100 درصد درست است یا غلط. آهنگ فیلم روز واقعه را یک جلسهای گذاشته بودند شب عاشورا با آن سینه زده بودند، من تایید نمیکنم. ولی خوب این آهنگ چون برای اینها یادآور وقایع فیلم بوده بار عزاداری داشته است. الان میتوانم با یک نغمه بدون این که کلمهای را برای شما بگویم غروب را تصویر کنم، رمل را ترسیم کنم، صدای زنجیر را ترسیم کنم. موسیقی این قدرت را دارد. مثلا موسیقی سریال امام علی(ع) حرفهایی دارد تا این موسیقی زده میشود ناخودآگاه شما را یاد حضرت علی(ع) میاندازد. یا موسیقی سریال امام حسن(ع) یا موسیقی سریال امام رضا (ع) این موسیقیها زبان دارد، چکیده یک سریال را و چکیده یک واقعهای را برای ما می گوید چیزی نیست که به راحتی بگوییم از آهنگ سریال امام علی(ع) شعر نسازید. در همین حرم امام رضا(ع)، چندین و چند سرود شاعران همین سرزمین زحمت کشیدند شعر گفتند و با آهنگ امام علی (ع) اینجا خواندهاند خیلی هم خوب از آب درآمد. سمت این مسائل رفتن انسان را از مفهوم به دور نمیکند. آیا شما زیاد بروی دنبال بشقاب از برنج دور میشوی؟ بالاخره اینها ظرف است تا وقتی که بهداشت اعلام نکرده بد هستند، بد نیستند.نکاتی که رهبر انقلاب در مداحی هنر میدانندحضرت آقا سه چهار چیز را می گوید هنر است، صدا، شعر و آهنگی که مصرف میکنید هنر است پس آن موقع میگوییم هنر قدسی موضوعیت جدی دارد. پاپ را هم آقا رد نکرده اند موسیقی مردمی را هم رد نکرده اند.بیینید بعضی از ظرفها خودش خوردنی است، مثلا نان می شود ظرف کباب و خودش هم خوردنی است و لذیذ هم هست! ظرف را پس تنها هم میتوانیم استفاده کنیم یعنی ما مثلا شعر محتشم «باز این چه شورش است» درست میکنیم موسیقی اش هم نوستالژی می شود یعنی به تنهایی موسیقی را استفاده می کنیم. یک وقت موسیقی مثل همان آهنگ «باز این چه شورش است» خودِ آهنگ دارد شعر را برای ما میخواند. یا مثل «ای لشکر صاحب زمان».الان جریان موسیقی مداحی کشور در این دو دهه اخیر ضرب و آهنگ ها تغییر کرده بسیاری از جوان هایی که جدید نوحه می گویند من اصلا بلد نیستم بخوانم یعنی خیلی طول میکشد تا یاد بگیرم چون ریتم و ضرب آهنگ ما متفاوت بوده با اینها. موسیقی متداول در جامعه دچار دستخوش تغییر شده حالا این تغییر کمالی، صعودی یا نزولی است جای بحث دارد خیلی جاها صعودی شاید بعضی جاها نزولی باشد. آهنگران آن موقع که میخواند نوحهها همه نو به نظر میآمد.* پس الان ما باید ظرفهای جدید را بگیریم محتوا را هم داشته باشیم حالا بعضی از این ظرف ها به قول شما خوردنی است.نه دیگر با ظرف طلا مثلا آب نمیشود خورد، ظرف حرام نباشد شکل هم مهم است، در ظرفی که کاربرد خوبی ندارد (آفتابه) نمیشود آب خورد، اگر چه تمیز و نو باشد! خواص ظرف منطبق بر این محتوا باشد، مخل نباشد.*غدغه این است که مثلا ما 30 سال دیگر بیاییم سینه بزنیم مثلا مداح نباشد یکی بیاد آهنگ بزند!اتفاقا ما رفتیم تشیع جنازه شهدای دانشگاه امیر کبیر، ارگ آوردند، من نمیپسندم. من رفتم حوزه هنری یکی از گردانها برنامه گرفته بود، دیدم سنگر درست کردند در سنگر یکی داشت داریه میزد! من نخواندم، حالا ولو آهنگ مثلاً جبههای هم بزنند، من نمیپسندم نمیدانم چه بگویم چون بالاخره باید ببینیم شرع چه میگوید. الان خیلی از جاها میرویم موسیقی دارد کار میکند. در اجرا یک برادری هست ارگ میزند و شعر هم میخواند خیلی هم گریهدار میشود، اینها وقتی برای سالگرد شهدا اجرا میکنند من میگویم بعدش دیگر من مداحی نکنم، دیگر مداحی نمیخواهد، کار خیلی هم تاثیرگذار، خیلی هم شعرهای خوب ولی بالاخره این ارگ است من هیچ اسمی رویش نمیگذارم.آینده بیایند آهنگ بگذارند فقط و سینه بزنند! این را هم ببین آن مال آیندهای است که خدای نکرده عالمی نباشد همیشه سایه علما بالای سر ما هست. مگر می شود مملکت بیمرجع و بی روحانی؟ خدا حفظ کند مقام معظم رهبری را، بالاخره به ایرادهای کلی میرسیم ساکت نمیمانند و اعلام میکنند. شما در قضیه قمه تاثیرات منفی که بر حیثیت شیعه میگذاشت در جهان چقدر بود، فتوای حضرت آقا واقعا مکتب شیعه را نجات داد.* مقام معظم رهبری خیلی تاکید داشتند که عزاداری و مولودیمان شبیه هم نباشد...آقا یک جمله دارد که کار شما سخت است، حضرت آقا در سال 86 فرمودند کارتان سخت است عزیزان، کار شما بر خلاف اینکه بعضی ها خیال میکنند چهار کلمه حفظ کنیم و یک صدای بازی هم داشته، کار خیلی سختی است کار هنرمندانه، موثر هدایتگر و جهتبخش باشد اگر قرار است این باشد خیلی سخت می شود. این را هم نگاههای فرابومی حضرت آقاست که جهان اسلام و جهان متوجه هیأت ها و عزاداری هاست.مولودیخوانی برای روضهخوان کار بسیار سختی استمداح می گوید ما قرآن هم میخوانیم روضهای میخوانیم ما هر شعری بخوانیم مدح هم بخوانیم ناخودآگاه چون صدای ما به روضه عادت کرده در روضه صدا سوخته می شود سوزدار می شود سوزناک می شود مولودی هم میخوانی یک سوزی دارد کاریش نمی شود کرد مگر این که بیایم 2 دسته کنیم، یک دست فقط روضه بخوانند. حنجرههای ما مثل اهل بیت زخمی است بهش نمی گویند حنجرهی حریری! شما ندیدید بگویند یک مداح حنجره حریرگونه دارد میگویند حنجره زخمی، از حنجره زخمی خیلی شاد در نمیآید، شادِ ما خود بهخود عزا می شود حالا اگر یک کسی این هنر را به خرج داد شاد خواند سخت است. یک ذره که شاد میخوانی باز صدای یک عده دیگر درمیآید میگویند آقا این طرب است؛ این مرز را حفظکردن گویی روی صراطی که از مو باریکتر است راه میروی سخت است. یک عده خودشان را راحت کردند اصلا مولودی نمیخوانند فقط عزا میخوانند. مولودی خواندن بسیار بسیار سخت است باید این را محافظت کرد یک ذره آنطرف بروی خدای ناکرده مناسب جلسات لهو و لعب میشود یک ذره اینطرف بروی می گویند این هم که شد روضه. این است که حضرت آقا دستور دادند یعنی واقعا یک کار تخصصی ویژهای گذاشتند گردن بچهها توقع نداشته باشید همه برنامههایی که میخواهند در مولودی اجرا شود موفق از آب دربیاید.الان حضرت آقا فرمودند در ولادتها دیگر روضه نخوانید، عمدتا روضه نمیخوانیم. فرابومی بخواهی نگاه کنی یک اتهام به شیعه زده شده که این ها فقط گریه اند. ما باید مواظب این اتهام باشیم. البته اگر در مولودی مثل مولودی حضرت زینب (س) مثل میلاد حضرت ابا عبدالله الحسین گریهای پیشامد کرد دیگر خدای نکرده با دیدهی بدبینانه نبینند بالاخره ممکن است یک مداحی مبتلا شود.رشد و شکوفایی مداحی در دوران دفاع مقدسمداحی در دوران دفاع مقدس یک رشد و شکوفایی داشته و بعد خودبهخود آدم هایی که جبهه را دیدند آن سلحشوریها آن حماسهآفرینیها باعث شده که به عنصر جهاد، عنصر حماسه، عنصر امر به معروف و نهی از منکر به اینها توجه زیاد داشته باشند زمان طاغوت روضه را تخریب می کردند، روضهخوان ها را میخواستند تضعیف کنند می گفتند این ها تخدیری اند.آقا میفرماید شما باید افتخارآفرینی را جا بیندازید، جوان ما باید افتخار کند، زمانی که شهدایمان را زیرمجموعه شهدای کربلا قرار میدهیم میگوییم "یاد امام و شهدا دل رو میبره کرب و بلا” یعنی یاد امام کردن یاد شهدا کردن این ها مقدمهی یاد کربلاست و در مسیر همان کربلا قرار دارد. یک تذکر هم من اینجا بدهم این که گفته می شود از ایثار اباالفضل(ع) بگویید از صداقتش و از اخلاصش بگویید حواسمان باشد نوع ایثار نوع اخلاص نوع صداقت نوع شرح صدر همین اینها هم چیزهایی نیست که ما بتوانیم در آن شأن قرار بگیریم یا به یک حد قابل ملاحظهای نزدیک بشویم.امامزادگان(ع) را به خودمان تشبیه نکنیمشئون این خاندان و شئون حضرت اباالفضل (ع) خیلی فوقالعادهتر است. احدی با اباالفضل(ع) قابل مقایسه نیست. این که بگوییم ما همه عباسیم، من را ببری در طبقه هفتم جهنم یا ببری هشتم بهشت من قبول ندارم. ما راجع به امامزادهها که میخواهیم صحبت بکنیم باید خیلی مواظب باشیم . ما نمیگوییم علی اکبرها دادیم مداح پخته این را نمی گوید ما میگوییم همه جوان های ما خاک پای علی اکبر(ع). حتی با سلمان و مقداد و ابوذر هم نمی شود کسی را مقایسه کرد چون این ها صحابه زبده پیغمبرمان بودند. میثم تمار، مالک اشتر و عمار از ویژگان حضرت علی(ع) بودند. بنده خاک پای عمار نمیشوم. منتهی خیلی ها کسوت عمار تنشان بود در فتنه، ولی عمّاریتی از خودشان نشان ندادند ما در فتنه از خیلیها گله داریم.اصلا من چند جا باید میمردم؛ روزی که امام قطعنامه را امضا کرد باید میمردم، روزی که امام از دنیا رفت من باید میمردم، یعنی واقعا روزهای سختتر از مرگ است؛ همینطور ای کاش ما میمردیم و آن مطلب پیش نمیآمد که حضرت آقا با امام زمان(عج) در نماز جمعه صحبت کردند و گفتند أین عمار، نباید به اینجا میرسید.* مشکلاتمان در شعر چیست؟یکی از مشکلاتمان این است جوانهایی که میخوانند دانش کافی و اولیه راجع به امامت را باید داشته باشند آنوقت توقعاتشان از شاعر بالا میرود یکی از مباحثی که حضرت آقا دارند این است که باید طلب شعر شما شاعر پرور است این را وقتی مطالبه میکنی می گویی فلان شعر را بگو یک رابطه دو جانبهای که همافزایی میکند پیش می آید یعنی هم آن که شعر می گوید پیشرفت میکند، ولی متاسفانه الان یک جوری شده با اولین شعرها دیگر طرف می شود شاعر و یک حالت ایستایی پیدا میکند چرا چون خود خواننده نقد کافی ندارد و اساسا قدرت نقد هم ندارد و به مسائل قشری بسنده میکند و به عکسالعملهای آنی بسنده میکند و دوراندیشی ندارد.توحید را تخریب نکنیمگاهی شعر مخرب هم هست یعنی شما ببینید می آید تعریف کند از امام یا امامزاده، خدای ناکرده یک مطلبی می گوید که توحید را تخریب میکند.ما باید بسیار بسیار مراقب توحید باشیم، همین جا که هستیم امام رضا (ع) پرچم لا اله الا الله را بلند کرد اینجا یک حدیث فرموده: سلسله الذهب، حدیث زنجیرهی طلایی، زنجیرهی زرین، این دارد میگوید اول زیر پرچم لاالهالاالله باید بود، حالا شرطش ماییم ما مواظب توحید باشیم الان امروز که ما را خدای ناکرده مشرک میخوانند ما باید توحیدمان را به اثبات برسانیم اگر به اثبات نمیرسانیم لااقل تخریبش نکنیم.شاعر باید حرف برای گفتن داشته باشدشاعری خوب است که حرف زیاد برای گفتن داشته باشد و حرف برای گفتن از مطالعه زیاد پیش می آید. کسی که اشراف به تاریخ، فضائل آل الله (ص) و مقاتل داشته باشد همیشه حرف برای گفتن زیاد دارد، لذا شما میبینید آقای سازگار موفق است وقتی قصیده می گوید یک دفعه 110 بیت غدیریه می گوید بیت به بیت میبینیم که 50 بیتش حدودا روایات است یعنی بیش از نیمی از این مملو از روایات است باقیش هم زیباییهای هنرمندانه شعر است.جوانهایی که شعر می گویند حواسشان به عناصر شعری باشد. عناصر شعری پنج تاست؛ اندیشه، آهنگ و موسیقی، احساس و عاطفه، همان موسیقی درونی یا برونی که می گویند، تخیل و خیال، زبان جاری در شعر؛ شاعر یک زبان ویژه دارد، کلامها و عباراتی که استخدام میکند و ایجاد میکند فنون و استراتژی و شگرد ویژه خودش را دارد.مشکل ما در شعر نبود اندیشه استالان مشکلی که ما در شعر داریم اندیشه است، شعر باید منطق شیعه را به رخ بکشد، می بینید تولد امام حسن(ع) می آید و مادحین می روند شعر میخوانند هیچ چیزی راجع به صلح امام حسن نمیگویند! پاسخگوی شبهات نیستند، حالا امام حسن (ع) کریم است ما متجاوز از 400 صفت در این زیارت جامعه کبیره از اهل بیت(ع) داریم همه کرمش را می گویند و به بقیه صفات ایشان بی توجه اند. وصیت ایشان به تقوا را نمی گویند.در مسائل اهل بیت(ع) به نمازشان تاکید کنیم نماز تجلی توحید است. نماز و قرآن. امام حسین(ع) بخاطر چهار چیز یک شب وقت میگیرد دعا، استغفار، تلاوت قران و نماز. خوب ما داریم از این امام دم میزنیم این چهار مورد مواردی که ما باید رویش خیلی کار کنیم، در روضهها هم به اینها توجه کنیم.خیلی توصیه میکنم به دوستان همصنفم که خدا را شکر کنید سایه مقام معظم رهبری روی سرمان است. می شود ولی فقیه کسی باشد که خیلی شعر نداند، می شود ولی فقیه کسی باشد که خیلی هنرشناس نباشد، می شود ولی فقیه کسی باشد که خیلی دقتنظر در همه هنرهایی که یک مداح با آنها سروکار دارد نداشته باشد. خدا به ما رهبری عطا کرده که در همه مواردی که مربوطه به ماست علاوه بر موقعیت مرجعیت و رهبریت و ولایت فقیه از فضائل شخصی که دال بر اشراف ایشان بر مجموعه هنرهایی است که ما با آنها سروکار داریم برخوردارند و نکته مهم این که ایشان بارها و بارها در موقعیتهای مختلفی که به کار مداحی با تنگ نظری و کوچکانگاری از طرف بعضی نگاه شده حضرت آقا به عظمت این هنر قدسی و این منصب معنوی اشاره کردند و از کلیت آن تجلیل کردند و عظمت آن را به رخ کشیدند.
*در نهادهایی که توجه به هنر دارند چه نگاهی به مداحی کشور دارند؟سال 1377 مطلبی آقا فرمودند البته نظیر این را بارها با الفاظ دیگر فرمودند «در کار مداحی شما چند چشمه هنری وجود دارد شعرتان هنر است صدایتان هنر است آهنگی که انتخاب میکنید هنر است اشارات و کارهایی که انجام میدهید هنر است» در نهادهایی که توجه به هنر دارند چه نگاهی به مداحی کشور دارند؟ اصلا آیا به مداحی کشور به عنوان یک هنر قدسی نگاه کرده اند؟ جایگاه مداحی کجاست؟ چیست؟ آیا اصلا دیده میشود؟
* هیأت رزمندگان غرب چطور تشکیل شد؟یادمان نرود این هیأت رزمندگان اسلام سال 76 درست شد، حدود 10 سال قبل از آن یک جلساتی بود ما باید برویم اول از آنها تشکر کنیم. گردانهای لشگرهای ما وقتی از جبهه آمدند تک تک گردانها هیأت گرفتند هنوز هم گردان مقداد، کمیل، عمار، حمزه و … همه هیأتهای هفتگیشان هست. اینها هیأت رزمندگان بودند و هستند. هیأت رزمندگان اسلام سال 76 درست شده است.رزمندگان غرب تهران سال 71 شروع شده که من 72 آمدم و پیوستم کل شکل را عوض کردم، ماهی یک بار جلسه بود ولی از 72 دیگر من هفتگی آمدم ماه رمضان دهه محرم و … فاطمیه و ما 17-18 روز ایام فاطمیه برنامه داشتیم یعنی مثلا رزمندگان غرب حدود 5 سال جلوتر از هیأت رزمندگان اسلام فعالیت خودش را شروع کرده بود.* با اسم محبان فاطمه(س)؟رزمندگان غرب تهران محبان فاطمه زهرا(س)، اسم این است، نه این که تنها محبان فاطمه زهرا(س) باشد واقعا اسم هیأت رزمندگان غرب تهران است. مخصوصا این جور گذاشتند که بعدها رزمندگان شرق، شمال، جنوب راه بیفتد که همین هم شد. من گردان مقداد بودم از جنگ که آمدیم رفتیم هیأت گردان مقداد بعد آمدیم پایگاه مقداد یعنی همان ناحیه مقدادی که در میدان جمهوری بود. یادمان نرود که پیش از سال 76 یک عده یک کارهایی کردند و کار را به یک جاهایی رساندند.* برای آموزش مبتدی ها چه باید بکنیم؟ما فکر میکنیم هر کسی در هیأت میخواند باید 100 درصد درست بخواند. نفس این فکر غلط است چون بخشی از وقت هیأت برای مبتدی هاست. یعنی استادها فرصت می گذارند برای مبتدی ها که این ها بخوانند و حتما در شعری که میخوانند غلط هایی پیش می آید. حتما مردم هم میدانند این شاگرد است جلسات بعدی غلط ها گرفته می شود. شعر هم همین است آنهایی که تازه شعر می گویند بالاخره شما در 10 شب و10 روز برنامهای که دارید یک گوشه کار باید 4 تا خط شعر آنها را هم بخوانی. تا آنها هم رشد کنند این فضای زندگی هیأت است. شما نمیتوانی در هیأت بگویی فقط باید شعر صد درصد صحیح داشته باشیم. شعر صد درصد صحیح کجاست؟ گاهی من برای یک غزل امام زمان بیچاره میشوم!شعر برای هیأت گفتن تالیفش خیلی مهم است. خیلی ها شعر می گویند تالیف ندارد یعنی الفت بین ابیات، الفت بین بندها، از کجا شروع کنم، کجا به اوج برسد، کجا تمام کنم و این خود سناریویی است. بعضی ها این را مراعات نمیکنند هر کسی یک شعری میخواهد برای محرم بگوید می آید همه را با هم می گوید. برای حضرت قاسم(ع) ما 10 تا شعر احتیاج داریم در محرم.قاطبه مداحان کشور فدایی آقا هستندخطر تهدید میکند چون مداحان کشور در مبارزه با فتنه حضور جدی داشتند و دشمن سنجیده که این ها خط مقدم دفاع از ولایتند میخواهند یک جوری این ها را ضد ولایت فقیه نشان بدهد اما این حسرت را به گور میبرند؛ قاطبه مداحان کشور فدایی آقا هستند. به گمانم حضرت زهرا (س) عنایت دارند،چون رهبر عزیز ما این فرزند حضرت زهرا (س) را زیاد دوست دارد یک نظر کلی کرده، آنهایی که حضرت زهرا را دوست دارند برایش میخوانند برایش گریه میکنند تقریبا جزو محالات است که بخواهند خدای ناکرده عدول یا تشکیکی داشته باشند نسبت به ولایت؛ لذا من به شما بگویم جریان مداحی انقلابی در کشور پا رکاب آقا بوده، هست و خواهد بود و اینها در رکاب ولی فقیه انشاءالله خواهید دید که مثل اسلافشان شهید میشوند انشاءالله.* درباره توصیه مقام معظم رهبری که اخیرا درباره برهنه شدن در هیأت ها منتشر شد نکتهای دارید؟مسلما هیأتهایی مثل هیأت رزمندگان اسلام وظایف فوق هیئآت را بر عهده دارند. اگرچه برهنه شدن در عزاداری از نظر شرعی ایرادی ندارد اما توصیه مقام معظم رهبری مد نظر هیأت رزمندگان اسلام است. لازم به تذکر است که باید در هیئآت از تفرقه جلوگیری کرد و نباید اجازه داد مورد تهاجم قرار گیرد چون هیأت انبار مهمات نظام است. بنده هم ضمن احترام برای همه سینه زنها و نوحه خوان ها در عزاداری برهنه نمی شوم.
منبع:فارس
211008
آقای عقیق لطفا اینقدر که به مداح ها توجه میکنید 10 برابر آن باید به روحانی ها توجه کنید چرا که عمق بخشیدن به مداحی ها وظیفه روحانی هاست مداحان شور آفرین هستند و اگر وظیفه تعمیق بخشی را هم از آنها بخواهید به راه اشتباهی خواهیم رفت هر کس وظیفه خود را باید انجام دهد.متاسفانه چند سالی است که هیات خود را بی نیاز از روحانی میدانند و یا نقش روحانی کمتر از نقش مداح شده است این اشتباهی بزرگ است که هم به مداح ضربه میزند وهم به مستمع.اصلاح کنید رویه را