روضه و ضرورت تقابل با تحجر و تساهل
عقیق:ديندارى مكتبى، تعليم و تعلم دينى، آموزش قرآن، گفتن احكام، خواندن ادعيه مأثوره، پيروى از پيامبر و پيامبران الهى(ص) و برگزارى مجالس روضه و روضه خوانى هاى زنانه، به عشق امام حسين(ع) و به مناسبت ظلم و مصائبى كه به جفا بر خاندان اهل بيت عصمت و طهارت(ع) رفته است و تكريم و تعظيم سنت و شعائر حسينى، از سال هاى پيش، بلكه از قبل از صفويه درايران رواج داشته است. و اكنون، به بركت جمهورى اسلامى، مجالس روضه خوانى و عزادارى خانمها، از اشكال سنتى، ساده و كم رونق قبلى خارج شده و در باز تعريف تاريخى خود، به شكل پويا و نو در آمده است. و هر روز كه مى گذرد، گسترده و توسعه مجالس روضه خوانى، رو به تزايد مى گذارد.معلوم و مبرهن است، كسانى كه از كودكى با دين اسلام و نام امام حسين (ع) و محافل مذهبى بزرگ شدهاند، از چنين مراسمى استقبال مى كنند و مى كوشند از آن نهايت بهره بردارى دينى و معنوى را داشته باشند. امروز ديگر برگزارى مجالس روضه خوانى، به دهه عاشورا و ماه هاى محرم و صفر ختم نمى شود، بلكه اين قبيل مراسمها در طول سال و در هفته هاى متوالى، در خانهها و حسينهها برگزار مى گردد.دنياى آيتى و فضاى مجازى نيز، بعنوان رساترين رسانه، اخبار و فراخوان اين مجالس را پوشش مى دهد. همسايهها و دوستان، گردهم مى آيند و منتظر خانم جلسه اى، يا همان سخنرانى كه ديگران را به فيض مى رساند، مى نشينند. لطف و فوائد روضه هاى زنانه و محافل خانگى، بر كسى پوشيده نيست و به تعبير سركار خانم شجاعى كه من اين ياد داشت را متأثر از گزارش مبسوط و كار ميدانى ايشان مى نگارم، اين جلسات اگر هدفمند و علمى دنبال شوند، مى توانند يكى از بهترين مسيرها براى ترويج سبك زندگى اسلامى و انتقال مفاهيم ارزشى اسلام باشند، زيرا آثار مثبت و نتايج پيدا و پنهان اينگونه نشست هاى دوره اى و دورهمى هاى متعارف، از بركات دين و ديندارى معرفت انديش است.علاوه بر اين، حجم وسيع تبليغات رسانه هاى استعمارى و شيوع فيلم هاى مبتذل خارجى، براى به زير كشيدن شخصيت حقيقى و مقام حقوقى زن دراسلام، جز با حضور و مشاركت زنان، خنثى نشده و نخواهد شد.اينكه خانمها دور هم جمع مى شوند و خانم هايى كه محققأ با سوادتر نشان مى دهند، از اسلام و اخلاق اسلامى، بلكه از آيين زندگى برتر و همسر دارى بهتر و تربيت كودكان، مى گويند و مى شنوند و در مناسب هاى مذهبى، در شادى ائمه (ع) شادى مى كنند و در مصيبت آنان روضه مى خوانند، فرض عين و عين صواب است، اما آنچه بيش از پيش، باعث تصديع مى گردد، در حقيقت نگرانى من از ايجاد و رشد روبه تزايد جريانات انحرافى، عرفان هاى بدلى و خرافات مصطلح است.البته صد افسوس كه ابن قصه پر غصه، اخيرأ در برخى مجالس مردانه و يا اجتماعات مختلط، يعنى در كوچه و خيابان نيز ديده مى شود! به گمان من، از جمله ادله مهم، بلكه اهم امهات اين مهم، عدم نظارت دستگاه هاى نظارتى و مقامات مسئول، از يك سو و بر كرسى وعظ و تريبون خطابه و مجلس مدح نشستن افراد كم سواد، از سوى ديگر است. بويژه در مجالس روضه و سوگوارى كه زن و مرد، به عشق امام حسين (ع) و اولاد و اصحاب رسول الله (ص) در آن حاضر مى شوند و عاشقانه عزادارى مى كنند، بعضأ انسان مشاهده مى كند، برخى از واعظان و مداحان، به قولى مخاطبان امام حسين (ع) را مخاطب خود مى پندارند و از سر غرور و تفرعن، رفته رفته، بساط مريد و مرادى مى گسترانند و خود و مريدان خود را به جاى دعوت به خدا، به سوى خود فرا مى خوانند!وقتى طبق قانون اساسى، ما براى چاپ كتاب و اكران فيلم، به درستى محتاج مميزى هستيم، چرا و چگونه است كه مسئولين مربوطه، هيچگونه نظارتى بر شخصيت علمى بعضى از روضه خوانها و مداحان بى شناسنامه، اعم از زن، يا مرد و چگونگى برگزارى مجالس روضه خوانى ندارند!؟وقتي پديدهاي به صورت آزاد و خود جوش ايجاد ميشود و نظارتي نيز بر آن نمى شود، طبيعى است كه لاجرم دچار آفت و آسيب هاى دينى و سياسى ميشود و بعدها كه اين نوع تشكل هاى خود خوانده، فعالتر و هرچه فربهتر مى شوند، جلوگيري از آنان، به راحتي ممكن نخواهد بود. وقتى برخى خانم هاى جلسه اى و روضه خوان هاى خانگي، بدون فيلتر اوليه و عدم شناخت شخصيت و صلاحيت علمى و عملى آنان، در برابر جمع و جمعيتى از خانمها كه نوعأ، فاقد تحصيلات عاليه هستند، قرار مى گيرند و ارائه طريق مى فرمايند، پيشاپيش تكليف خروجى چنين جلساتى، قابل پيش بينى است! باز هم به قول ايشان كه تحقيقات موردى و محيطى قابل توجهى از روضه هاى زنانه گرد آورده است، اگر از ۹۰ درصد از كساني كه پاي ثابت روضهها ى زنانه مى نشينند، سؤال كنيم اين واعظ و يا همان خانم جلسهاي روضههاي زنانه را چه كسي انتخاب ميكند و اين شخص، با چه صلاحيتي، به اين سمت منصوب ميشود، هيچ پاسخ در خورى دريافت نخواهيم كرد. خصوصا اگر مخاطبين اين جلسات از افراد ضعيف و ساكن شهرستانهاي كوچك و محلههاي كم سواد باشند كه عمومأ تأثير پذيرى بيشترى از خود نشان مى دهند، بويژه وقتى مطلبى به نام امام حسين (ع) و در محفل مفتخر و مستحضر به روضه خوانى براى ائمه هدى بيان مى شود، از حجيت و مقبوليت بالاترى برخوردار خواهد بود. اما اينكه اين افراد به اصطلاح واعظ و روضه خوان، مطالب و اطلاعاتشان را از كجا آوردهاند و از روي چه منبع و منابعي صحبت ميكنند و يا تحليلهايشان، تا چه حد ميتواند قابل اعتنا باشد و چند درصد حرفهايشان با سند ارائه ميشود و اساسأ چه مقدار از برداشتهاي شخصي خود را در آن دخيل مى دارند، از مواردي است كه ميتواند روضههاي زنانه را به شمشيري دولبه تبديل كند و احيانأ، از كاركردهاي مثبت و سازنده آن بكاهد و بر القائات منفى و مخرب آن بيفزايد! به جاى ارتقاء ديندارى، موجب إلقاء دين گريزى مى گردد.جالبتر اينكه وقتي يك مفهوم غلط در ذهن اين افراد جا مى گيرد و نهادينه مى شود، به سختى تغيير ميكند و در اين صورت، آسيب شركت در اين مجالس، بيشتر از ترك آن ميشود. علاوه بر سطحي بودن اطلاعات و بعضا، اشتباه بودن آنها، استفاده از ادبيات ضعيف و پيش پا افتاده در اين مجالس، از آسيبهاي ديگرى است كه ميتواند موجبات از بين رفتن نفوذ كلام و تأثير انديشه دينى و روضه را در ميان امروزيها فراهم آورد.براي نسل جديد و كنجكاو امروز كه به منابع مختلف اطلاعات دسترسي دارند و در عصر ارتباطات و عرصه رسانه، از همه طرف محاصره اطلاعاتي شدهاند، عرضه ادبيات ضعيف و طرح مطالب تكرارى و بدون تحليل صحيح، جذابيتي ندارد و چنانچه مجالس روضه، بخواهد به حيات خود ادامه دهد و مخاطبينش را از دست ندهد، ميبايد هرچه علمىتر و كاربردىتر تعريف گردد، زيرا همان قدر كه سطحي بودن اطلاعات و كمى معلومات مخاطبين در اين جور مجالس ضربه زننده است، استفاده از روشهاي غلط براى ارائه اطلاعات و جذب مخاطب نيز آسيب زا است.شايد يكي از دلايل گرايش مخاطبين به مباحث عجيب و غريب و نوظهور، يا همان عرفان هاى بدلى، ضعيف بودن مجالس دينى و سوء استفاده از همين نقاط ضعف است. سحر، جادو، جن گيري، پيشگويي و خلاصه مباحثي كه تحقيقأ، هيچيك سنديت ديني ندارند، متأسفانه تاكنون توانستهاند تا اندازه اى مخاطبين عام و خاص خود را پيدا و جذب كنند. در برخي از اين مجالس، ارائه مطالب ضد دين و خرافي، آن قدر طرفدار پيدا ميكند كه به راحتي نميتوان آثار سوء ناشى از آن را از بين برد و برخى از مخاطبان آن قدر محو مباحث خلاف واقع ميشوند كه پس از مدتي، پا منبرى هاى اين منابر، مداح و روضه خوان خود را مراد خود ميدانند و خود به مريدي بيچون و چرا براى آن تبديل ميشوند. متاسفانه در اين ميان، كتابها و جزوات ترويج دهنده اين گونه مطالب و تحريفات انحرافى، كم به دست طبع سپرده نشده و نمى شود!دوران آن روزهايي كه ده بيست نفر دور هم جمع ميشدند و با چادر و روسري مشكي از اول تا اخر دور هم مينشستند و فكر و ذكرشان فقط خدا و دعا بود و خواندن زيارت و شنيدن وعظ و روضه و مداحي را جزء فرائض دينى خود مى دانستند، گذشته است. الان ديگر كمتر روضه و مجلس ذكر مصيبتي پيدا ميشود كه از چشم و هم چشميهاي معمول زنانه در امان مانده باشد. به طوري كه وقتي وارد مجالس روضه خانمها ميشوي، اگر لباسها مشكي و ايام، ايام سوگواري نباشد، شك ميكني وارد مجلس عزا شدهاي يا عروسي! لباسهايي كه به نيت اين مجلس از مدتها پيش سفارش داده شده و دوخته مى شوند و درست كردن آرايش و سر و وضعي كه به هيچ وجه يادآور مراسم عزا و مجلس روضه نيست، يكي از جلوههاي اين چشم و هم چشمي است. نيز پذيرايي آن چناني و آراستن ميوه و غذا و لوازم پذيرايي با روبان و تور مشكي و استفاده از ظروف مخصوص ميهمانيها و... تنها گوشهاي از اعجاب و عجائب برخي مجالس روضه زنانه است. دعوت از سخنران و مداح گرانقيمت (!)، تزئينات خانه با گلهاي تيره رنگ و گران كه در مواردي آن را دكوراتور طراحي كرده است، پذيرايي از مهمانها با انواع خوراكيها و در نهايت دادن غذاهايي كه در اين جور مجالس مرسوم نيست، آن هم طبق منويي چند انتخابه، از ديگر جلوههاي اين چشم و هم چشمي است كه جزو آسيبهاي مجالس زنانه محسوب ميشود. در بعضي موارد، جو حاكم بر مجالس روضه زنانه، تنها چند دقيقه بعد از تمام شدن مراسم، جالب و البته عجيب و غريب است. از غيبت و پشت سر هم گفتن و حرفهاي خاله زنكي احتمالي كه انگار لازمه همه جمعهاي زنانه است كه بگذريم، گاهي در انتهاي اين مجالس اتفاقات ديگري نيز ميافتد، يكي از شايعترين آنها، خريد و فروش جنس است. انواع لباس، خوراكيهاي خانگي، لوازم تزييني دست ساز و هنرهاي دستي در اين مجالس عرضه ميشود و جالبتر اينكه نطفه بعضى از عقدها و طلاقها، در همين جلسات پايه ريزى مى شود!
منبع:حج
211008