۲۰ آبان ۱۴۰۳ ۹ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۲ : ۰۷
استاد و پژوهشگر تاریخ اسلام
امام (ع) ظهر عاشورا در صحنه نبرد که هر کسی اقامه نماز را غیرممکن میداند، نماز اقامه کردند و فرمودند من اجازه ندارم نمازم را برای هدفم قضا کنم، حتی حضرت (ع) به عمر فرمودند الان وقت نماز است، دست از قتال بکشیم.
عقیق:کربلا در کنار همه تاثیرات تاریخ ساز و دوام و استمرار در بستر زمان، گواهی است که ثابت میکند اگر برای رسیدن به مقصدی خدایی بیراهه نروی قطعا پیروزی از آن تو است. از این رو، در گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین محسن ادیب بهروز، مدیر گروه تاریخ اسلام حوزههای علمیه خواهران و استاد حوزه و دانشگاه درباره ارتباط بین هدف و وسیله در وقوع این واقعه تاریخی به گفتگو پرداختهایم که از نظرتان میگذرد:
در نگاه اسلام بین اهداف و ابرازهای تحقق آنها چه ارتباطی باید وجود داشته باشد، آیا استفاده از هر وسیلهای برای تحقق هدف، مورد تایید اسلام است یا مطرود آن؟
در ارتباط با رابطه اهداف و ابزارهای رسیدن به آن، دو بحث داریم یکی مبنایی اعتقادی و دیگری تاریخی.
در بخش مبانی وقتی به قرآن مینگریم، در مییابیم ابزاری را که بر آن اصرار دارد عمل صالح مینامد؛ طبیعی است که این عمل اهدافی دارد و این اهداف در آیات مربوط به خلقت و هستی و خلیفه اللهی انسان (که تنها انسان توانایی رسیدن به این کمال را دارد) بیان میشود.
در تعریفی مختصر هم میتوان گفت عمل صالح رفتار، سخن و اندیشهای است که رضای خدا در آن است و نوع عقل بشر یا به همان عقل عقلا، کلام و فعلی را ببیند که آن را ناخوشایند نداند.
بنابراین، با این تاکید قرآن، به این نتیجه میرسیم که در مکتب اسلام که مستند آن قرآن است، آنچه ابزار است برای رسیدن به هدف باید مستقلاً مورد تایید خدا و خوشایند عقل نوعی باشد، وگرنه نهی میشود چراکه ابزار من را به صورت واقعی به هدف نمیرساند حتی اگر در ظاهر بر اساس اطلاعات و آموزههای غلط تصور کنم به هدف رسیدهام، اما قطعا این نردبان من را به هدف نمیرساند. به عنوان مثال در دزدی، حتی اگر برای دادن به فقرا باشد باز هم مورد تایید نیست.
از این رو بود که مرحوم امام قبل از انقلاب حتی نسبت به استفاده از اموال دولت غاصب اجازه نمیدادند چراکه ممکن بود کاری انجام شود که مورد رضای خدا نباشد.
بنابراین، در نگاه اسلام اگر هدف کمال یافته باشد، ابزار هم باید با آن هماهنگ شود به عنوان مثال استفاده از دروغ برای تحقق هدف یا زدن تهمت و افترا حتی برای به در کردن حریفان باطل از میدان تایید نمیشود چون اگر به ظاهر هم فرد به حق برسد اما حقیقتا حقی برایش احقاق نمیشود.
نتیجه آنکه در اسلام موردی مشاهده نشده که ابزار مخالف رضای خدا برای تحقق هدفی کمالی تایید شود و اگر چنین شده قطعا هدف کمالی نبوده است.
در واقعه عاشورا رابطه بین هدف و ابزار تحقق آن در سپاه امام (ع) چگونه بود؟ آیا این تناسب رعایت شده است؟
در تاریخ حتی یک مورد نمییابیم که اهل بیت (ع) و حتی حضرت سیدالشهداء (ع) برای حذف امویان و یزید و سپاه دشمن دست به تهمت، دروغ، افترا و راهی غیرالهی بزند.
به نقل تاریخ در سفر امام (ع) از مکه به کربلا، سپاه امام (ع) به منطقهای به اسم ذوحسی رسیدند در حالی که سپاه دشمن پشت سرشان بود، آنها در ان منطقه آب را در اختیار داشتند و این موقعیت برایشان فراهم بود تا آب را به روی دشمن ببنند اما بنابر گزارش تاریخی حدیثی، امام (ع) به یارانشان دستور دادند که هم به دشمن و هم به اسبهایشان آب دهند آنهم نه فقط اجازه استفاده از آب بلکه خودشان برای دشمن آب ببرند، این در حالی است که حضرت سیدالشهداء (ع) میتوانستند، ممانعت کنند یا حداقل آب را نبرند و آنها را در تشنگی قرار دهند؛ اما در کربلا چه شد!؟
یا آمده است در مسیر چندین بار یاران نزد امام (ع) آمدند و گفتند اگر الان با تعداد کم دشمن بجنگیم، نجات مییابیم اما امام (ع) فرمودند: آنها هنوز به ما حمله نکردهاند پس دشمن تلقی نمیشوند، پس ما به آنان حمله نمیکنیم!
اما در مقابل سپاه عمربن سعد و یزید در کربلا چه کردند؟!
باید توجه داشت که این تفاوتهای بنیادین ریشه در کمالی بودن یا نبودن اهداف دارد. از این رو، هر جا دیدیم از ابزار غیرتایید شده الهی در مسیر تحقق هدفی استفاده شد، دو گزینه پیش روی ما است یکی اینکه فریب است و دیگر اینکه جهل کسانی است که به این حقیقت واقف نیستند به عنوان مثال نمیدانند سیر کردن فقرا با غذای حرام جایز نیست و فردا همین شکمهایی که با حرام پر شده به مهره فساد و دشمن اهل بیت (ع) تبدیل میشود.
وضیعت هدف و وسیله در سپاه دشمن در کربلا چگونه بود؟ در مقابل رفتار انسانی حضرت سیدالشهداء (ع) آنها چه برخوردی داشتند؟
از آنجا که دشمن در کربلا هدفی غیرکمالی داشت از هر وسیلهای استفاده کرد، لذا از موارد برجسته تاریخ که بر صحت آن اقرار شده، قطع آب بر لشکر و یاران امام (ع) است یعنی حتی اجازه نمیدهند آبی که متعلق به شخص خاصی نیست به امام (ع) و یارانشان برسد.
عمر بن سعد آب را بر ایشان میبندد حتی طفل شش ماهه از شدت عطش به آن حال میافتد که میدانیم! این نشان میدهد دشمن در قطع آب که کاری عقلایی نیست و حتی یک روایت نداریم که حتی بستن آب بر دشمن قسم خورده را جایز بداند، در پی هدفی غیرکمالی بود آنهم با استفاده از هر وسیلهای!
یا نقل است امام (ع) ظهر عاشورا در صحنه نبرد که هر کسی اقامه نماز را غیرممکن میداند، نماز اقامه کردند و فرمودند من اجازه ندارم نمازم را برای هدفم قضا کنم، حتی حضرت (ع) به عمر فرمودند الان وقت نماز است، دست از قتال بکشیم.
در سیره علما هم چنین است که در سفرهای مقدس، زمانی که وقت نماز بود به هیچ وجه آن را به تاخیر نمیانداختند چراکه زیارت را ابزار تقرب الهی میدانستند و نماز را اعلی وسیله این مسیر.
اما سپاه عمر نماز را قضا کردند این یعنی استفاده از هر وسیله برای رسیدن به هدف.
آیا مورد دیگری در رابطه هدف و وسیله در رفتار امام (ع) در کربلا وجود دارد که حقانیت این قیام را بیش از پیش ثابت کند؟
بله در تاریخ داریم ایشان از یک سو مرتب به سپاه دشمن اطلاع رسانی میکنند و از سوی دیگر یاران را برای تصمیم گیری آزاد میگذارند تا با انتخاب خودشان به میدان بیایند؛ اما در سپاه دشمن از هر جبر و ترسی برای یاری در جنگ با نواده پیامبر (ص) استفاده میشود، در حالی که نیروها نباید حتی با اکراه بیایند چه رسد به اجبار.
حضرت سیدالشهداء (ع) حتی قبل از عاشورا به یاران فرمودند زن و فزندانتان را دور کنید تا آزار نبینند که به نقل تاریخ وقتی حبیب بن مظاهر این سخن امام (ع) را به همسرش گفت او نپذیرفت و گفت: آیا من ارزشم بالاتر از خواهر امام (ع) است که او اسیر شود و من مصون بمانم؟!
که در اینجا سیدالشهداء (ع) او را دعا کردند.
تمامی این موارد ثابت میکند، ایشان برای هدف مقدس و الهی هیچ کسی را مجبور نکردند، در حالی که در سپاه دشمن عکس این مسئله است و به هر وسیلهای دست زدند تا کسی با اراده هوشیارانه حاضر نشود!
آیا علی رغم رعایت تناسب هدف و وسیله، در کربلا هدف امام (ع) محقق شد؟ آیا شهادت مقصد نهایی حضرت (ع) بود؟
ما مبنایی داریم در قرآن که امام معصوم (ع) مامور به انجام وظیفه است و این وظیفه هر چه باشد باید گردن نهد حتی شهادت.
اگر امیرالمومنین (ع) بعد از ماجرای سقیفه به خلفا اعتراض میکردند، میتوانستند قیام کنند، اما ایشان فرمودند اگر قیام کنم طبق توصیه نبوی خون من و یارانم هدر میرود.
از این رو، هدف در عاشورا این نبود که سیدالشهداء (ع) بر دشمن پیروز شود بلکه ایشان باید وظیفه الهی را به انجام میرسانند یعنی وظیفه اینکه مسلمانان بفهمند دستگاه معاویه و یزید آنها را با نام اسلام فریب داده است که بهای این آگاهی شهادت ایشان و یارانشان بود!
پس هدف ایشان محقق میشود و گواه آن حوادث بعد از عاشورا است چراکه بعد از آن یزید نابود و حکومت از خاندان ابوسفیان خارج شد در حالی که ابوسفیان و معاویه برنامه ریزی بلند مدت برای حکومت داشتند. اما امام (ع) با برنامه عاشورا این هدف را ریشه کن میکنند و مردم به بیداری میرسند و بستر و زمینه وظیفه امامان پنجم و ششم علیهماالسلام فراهم میشود.
بنابراین، این قیام در بیداری مسلمین در همه ادوار تا به امروز موثر بوده است و از آن مهمتر پایه داری مکتب اهل بیت (ع) است، چراکه طبق سنت الهی باید چنین سنتی تا عصر ظهور ادامه داشته باشد.
منبع:قدس
211008
در نگاه اسلام بین اهداف و ابرازهای تحقق آنها چه ارتباطی باید وجود داشته باشد، آیا استفاده از هر وسیلهای برای تحقق هدف، مورد تایید اسلام است یا مطرود آن؟
در ارتباط با رابطه اهداف و ابزارهای رسیدن به آن، دو بحث داریم یکی مبنایی اعتقادی و دیگری تاریخی.
در بخش مبانی وقتی به قرآن مینگریم، در مییابیم ابزاری را که بر آن اصرار دارد عمل صالح مینامد؛ طبیعی است که این عمل اهدافی دارد و این اهداف در آیات مربوط به خلقت و هستی و خلیفه اللهی انسان (که تنها انسان توانایی رسیدن به این کمال را دارد) بیان میشود.
در تعریفی مختصر هم میتوان گفت عمل صالح رفتار، سخن و اندیشهای است که رضای خدا در آن است و نوع عقل بشر یا به همان عقل عقلا، کلام و فعلی را ببیند که آن را ناخوشایند نداند.
بنابراین، با این تاکید قرآن، به این نتیجه میرسیم که در مکتب اسلام که مستند آن قرآن است، آنچه ابزار است برای رسیدن به هدف باید مستقلاً مورد تایید خدا و خوشایند عقل نوعی باشد، وگرنه نهی میشود چراکه ابزار من را به صورت واقعی به هدف نمیرساند حتی اگر در ظاهر بر اساس اطلاعات و آموزههای غلط تصور کنم به هدف رسیدهام، اما قطعا این نردبان من را به هدف نمیرساند. به عنوان مثال در دزدی، حتی اگر برای دادن به فقرا باشد باز هم مورد تایید نیست.
از این رو بود که مرحوم امام قبل از انقلاب حتی نسبت به استفاده از اموال دولت غاصب اجازه نمیدادند چراکه ممکن بود کاری انجام شود که مورد رضای خدا نباشد.
بنابراین، در نگاه اسلام اگر هدف کمال یافته باشد، ابزار هم باید با آن هماهنگ شود به عنوان مثال استفاده از دروغ برای تحقق هدف یا زدن تهمت و افترا حتی برای به در کردن حریفان باطل از میدان تایید نمیشود چون اگر به ظاهر هم فرد به حق برسد اما حقیقتا حقی برایش احقاق نمیشود.
نتیجه آنکه در اسلام موردی مشاهده نشده که ابزار مخالف رضای خدا برای تحقق هدفی کمالی تایید شود و اگر چنین شده قطعا هدف کمالی نبوده است.
در واقعه عاشورا رابطه بین هدف و ابزار تحقق آن در سپاه امام (ع) چگونه بود؟ آیا این تناسب رعایت شده است؟
در تاریخ حتی یک مورد نمییابیم که اهل بیت (ع) و حتی حضرت سیدالشهداء (ع) برای حذف امویان و یزید و سپاه دشمن دست به تهمت، دروغ، افترا و راهی غیرالهی بزند.
به نقل تاریخ در سفر امام (ع) از مکه به کربلا، سپاه امام (ع) به منطقهای به اسم ذوحسی رسیدند در حالی که سپاه دشمن پشت سرشان بود، آنها در ان منطقه آب را در اختیار داشتند و این موقعیت برایشان فراهم بود تا آب را به روی دشمن ببنند اما بنابر گزارش تاریخی حدیثی، امام (ع) به یارانشان دستور دادند که هم به دشمن و هم به اسبهایشان آب دهند آنهم نه فقط اجازه استفاده از آب بلکه خودشان برای دشمن آب ببرند، این در حالی است که حضرت سیدالشهداء (ع) میتوانستند، ممانعت کنند یا حداقل آب را نبرند و آنها را در تشنگی قرار دهند؛ اما در کربلا چه شد!؟
یا آمده است در مسیر چندین بار یاران نزد امام (ع) آمدند و گفتند اگر الان با تعداد کم دشمن بجنگیم، نجات مییابیم اما امام (ع) فرمودند: آنها هنوز به ما حمله نکردهاند پس دشمن تلقی نمیشوند، پس ما به آنان حمله نمیکنیم!
اما در مقابل سپاه عمربن سعد و یزید در کربلا چه کردند؟!
باید توجه داشت که این تفاوتهای بنیادین ریشه در کمالی بودن یا نبودن اهداف دارد. از این رو، هر جا دیدیم از ابزار غیرتایید شده الهی در مسیر تحقق هدفی استفاده شد، دو گزینه پیش روی ما است یکی اینکه فریب است و دیگر اینکه جهل کسانی است که به این حقیقت واقف نیستند به عنوان مثال نمیدانند سیر کردن فقرا با غذای حرام جایز نیست و فردا همین شکمهایی که با حرام پر شده به مهره فساد و دشمن اهل بیت (ع) تبدیل میشود.
وضیعت هدف و وسیله در سپاه دشمن در کربلا چگونه بود؟ در مقابل رفتار انسانی حضرت سیدالشهداء (ع) آنها چه برخوردی داشتند؟
از آنجا که دشمن در کربلا هدفی غیرکمالی داشت از هر وسیلهای استفاده کرد، لذا از موارد برجسته تاریخ که بر صحت آن اقرار شده، قطع آب بر لشکر و یاران امام (ع) است یعنی حتی اجازه نمیدهند آبی که متعلق به شخص خاصی نیست به امام (ع) و یارانشان برسد.
عمر بن سعد آب را بر ایشان میبندد حتی طفل شش ماهه از شدت عطش به آن حال میافتد که میدانیم! این نشان میدهد دشمن در قطع آب که کاری عقلایی نیست و حتی یک روایت نداریم که حتی بستن آب بر دشمن قسم خورده را جایز بداند، در پی هدفی غیرکمالی بود آنهم با استفاده از هر وسیلهای!
یا نقل است امام (ع) ظهر عاشورا در صحنه نبرد که هر کسی اقامه نماز را غیرممکن میداند، نماز اقامه کردند و فرمودند من اجازه ندارم نمازم را برای هدفم قضا کنم، حتی حضرت (ع) به عمر فرمودند الان وقت نماز است، دست از قتال بکشیم.
در سیره علما هم چنین است که در سفرهای مقدس، زمانی که وقت نماز بود به هیچ وجه آن را به تاخیر نمیانداختند چراکه زیارت را ابزار تقرب الهی میدانستند و نماز را اعلی وسیله این مسیر.
اما سپاه عمر نماز را قضا کردند این یعنی استفاده از هر وسیله برای رسیدن به هدف.
آیا مورد دیگری در رابطه هدف و وسیله در رفتار امام (ع) در کربلا وجود دارد که حقانیت این قیام را بیش از پیش ثابت کند؟
بله در تاریخ داریم ایشان از یک سو مرتب به سپاه دشمن اطلاع رسانی میکنند و از سوی دیگر یاران را برای تصمیم گیری آزاد میگذارند تا با انتخاب خودشان به میدان بیایند؛ اما در سپاه دشمن از هر جبر و ترسی برای یاری در جنگ با نواده پیامبر (ص) استفاده میشود، در حالی که نیروها نباید حتی با اکراه بیایند چه رسد به اجبار.
حضرت سیدالشهداء (ع) حتی قبل از عاشورا به یاران فرمودند زن و فزندانتان را دور کنید تا آزار نبینند که به نقل تاریخ وقتی حبیب بن مظاهر این سخن امام (ع) را به همسرش گفت او نپذیرفت و گفت: آیا من ارزشم بالاتر از خواهر امام (ع) است که او اسیر شود و من مصون بمانم؟!
که در اینجا سیدالشهداء (ع) او را دعا کردند.
تمامی این موارد ثابت میکند، ایشان برای هدف مقدس و الهی هیچ کسی را مجبور نکردند، در حالی که در سپاه دشمن عکس این مسئله است و به هر وسیلهای دست زدند تا کسی با اراده هوشیارانه حاضر نشود!
آیا علی رغم رعایت تناسب هدف و وسیله، در کربلا هدف امام (ع) محقق شد؟ آیا شهادت مقصد نهایی حضرت (ع) بود؟
ما مبنایی داریم در قرآن که امام معصوم (ع) مامور به انجام وظیفه است و این وظیفه هر چه باشد باید گردن نهد حتی شهادت.
اگر امیرالمومنین (ع) بعد از ماجرای سقیفه به خلفا اعتراض میکردند، میتوانستند قیام کنند، اما ایشان فرمودند اگر قیام کنم طبق توصیه نبوی خون من و یارانم هدر میرود.
از این رو، هدف در عاشورا این نبود که سیدالشهداء (ع) بر دشمن پیروز شود بلکه ایشان باید وظیفه الهی را به انجام میرسانند یعنی وظیفه اینکه مسلمانان بفهمند دستگاه معاویه و یزید آنها را با نام اسلام فریب داده است که بهای این آگاهی شهادت ایشان و یارانشان بود!
پس هدف ایشان محقق میشود و گواه آن حوادث بعد از عاشورا است چراکه بعد از آن یزید نابود و حکومت از خاندان ابوسفیان خارج شد در حالی که ابوسفیان و معاویه برنامه ریزی بلند مدت برای حکومت داشتند. اما امام (ع) با برنامه عاشورا این هدف را ریشه کن میکنند و مردم به بیداری میرسند و بستر و زمینه وظیفه امامان پنجم و ششم علیهماالسلام فراهم میشود.
بنابراین، این قیام در بیداری مسلمین در همه ادوار تا به امروز موثر بوده است و از آن مهمتر پایه داری مکتب اهل بیت (ع) است، چراکه طبق سنت الهی باید چنین سنتی تا عصر ظهور ادامه داشته باشد.
منبع:قدس
211008