۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۸ : ۱۵
عقیق:طاووس
يمانى مى گويد:
حضرت علىّ بن الحسين (ع) را ديدم كه از وقت عشاء تا سحر
به دور خانه خدا طواف مى كرد و به عبادت مشغول بود. چون خلوت شد و كسى را نديد به
آسمان نگريست و گفت: خدايا ستارگان در
افق ناپديد شدند و چشمان مردم به خواب رفت و درهاى تو بر روى درخواست كنندگان
گشوده است ...
طاووس جمله هاى زيادى در اين زمينه از مناجاتهاى
خاضعانه و عابدانه آن حضرت نقل مى كند و مى گويد: اما چند بار در خلال مناجات
خويش گريست.
مى گويد:
سپس به خاك افتاد و بر زمين سجده كرد؛ من نزديك رفتم و
سرش را بر زانو نهاده و گريستم؛ اشكهاى من سرازير شد و قطرات آن بر چهره اش چكيد؛
برخاست و نشست و فرمود: كيست كه مرا از ياد پروردگارم مشغول ساخت؟
عرض كردم: من طاووس هستم اى پسر پيامبر. اين زارى
و بى تابى چيست؟ ما مى بايد چنين كنيم كه گناهكار و جفا پيشه ايم. پدر تو حسين
بن على و مادر تو فاطمه زهرا و جدّ تو رسول خداست- يعنى شما چرا با اين نسب شريف و پيوند عالى در وحشت و هراس هستيد؟
به من نگريست و فرمود:
هيهات هيهات يا طاووس دع عنّى حديث ابى و امّى و جدّى،
خلق اللّه الجنّة لمن اطاعه و احسن و لو كان عبدا حبشيّا، و خلق النّار لمن عصاه و
لو كان ولدا قرشيّا. أما سمعت قوله تعالى: فاذا نفخ فى الصّور فلا انساب بينهم
يومئذ و لا يتسائلون. و اللّه لا ينفعك غدا الّا تقدمة تقدّمها من عمل صالح
.
«نه، نه، اى طاووس! سخن نسب را كنار بگذار، خدا
بهشت را براى كسى آفريده است كه مطيع و نيكوكار باشد هر چند غلامى سياه چهره باشد؛
و آتش را آفريده است براى كسى كه نافرمانى كند ولو آقازاده اى از قريش باشد. مگر
نشنيده اى سخن خداى تعالى را: «وقتى كه در صور دميده شود، نسبها منتفى است و از يكديگر
پرسش نمى كنند» به خدا قسم فردا تو را سود نمى دهد مگر عمل صالحى كه امروز پيش
مى فرستى».
پی نوشت:
مجموعه آثار شهید مطهری،ج1،ص333.
منبع:افکار
211008