۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۶
عقیق:یکی از بزرگ ترین ضرورت های زندگی، نیاز به دوستی با دیگران است. در اسلام نیز به رفاقتی که بر ضوابط دینی مبتنی باشد، به دیده احترام نگریسته شده و درباره دوستی و انتخاب دوست خوب، سفارش های فراوانی گردیده است. امیرمومنان علیه السلام در کلامی می فرماید: «هر که دوستی ندارد، همانند انسانی است که مهم ترین اعضای خود را از دست داده است.»(1) نیز از آن حضرت است که: «ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دوستی برای خود انتخاب کند و ناتوان تر کسی که دوستی را که به دست آورده، از دست بدهد.»(2)
آزمایش پیش از دوستی
با توجه به تأثیر فراوانی که دوستان در زندگی انسان دارند، دقت در گزینش آنها، امری ضروری و لازم است. از این رو، پیشوایان هدایتگر، آزمودن دوست را پیش از انتخاب لازم دانسته اند. امیرمومنان علیه السلام می فرماید: «در برگزیدن دوستان، آزمایش را مقدم بدار.»(3) نیز می فرماید: «کسی که پس از آزمایش صحیح، شخصی را برای دوستی برگزیند، رفاقتش پایدار و دوستی اش استوار خواهد ماند.»(4) نیز فرموده است: «کسی که (در آزمایش حساب شده) از دوست خود، اطمینان و استقامت در دین و درستی در راه و رسم زندگی ببیند، دیگر نباید به سخنان این و آن توجه کند.»(5)
دوستی های خوب و ماندگار
انگیزه انتخاب دوست، رابطه مستقیمی با مدت دوستی دارد. هر گاه دو نفر برای خدا و خدمت به یکدیگر دست دوستی به هم دهند، روز به روز دوستی آنها تقویت می شود و استواری بیشتری می یابد، ولی زمانی که افراد فقط منافع شخصی و مادی خودشان را در نظر بگیرند، پیوند دوستی شان با یکدیگر سُست و ناپایدار می گردد. امیرمومنان علیه السلام می فرماید: «دوست، کسی است که تو را با جانش نگه دارد و بر مال و فرزندان و خاندانش برگزیند.»(6) نیز می فرماید: «رفیق، خوب نیست، مگر کسی که در مواقع تهی دستی و در غیاب و حتی پس از مرگ نیز دوست خود را یاری و اسرار او را حفظ کند.»(7)
آینه ای به نام دوست
آینه، هم خوبی ها را نشان می دهد و هم بدی ها را؛ آن هم به همان اندازه واقعی اش، نه کوچک تر و نه بزرگ تر. دوست خوب نیز همواره نقاط قوّت و ضعف انسان را بازگو می کند، تا قوّت ها را تقویت و کاستی ها را از میان ببرد و به این صورت، مسیر رشد و کمال را بپیماید.
بدون شک دوستی که اشتباه دوستش را به او تذکر ندهد و به راهنمایی اش نپردازد، او را از گمراهی باز نداشته است. همچنین، دوستی که نقاط قوّت و خوبی ها را بیش از اندازه بزرگ جلوه دهد، دوستش را گرفتار خودبینی و غرور می کند. بر این اساس، باید در دوستی با چنین افرادی تجدیدنظر کرد. امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: «دوستدار تو، تو را از بدی باز می دارد.»(8) و «هر کس عیب های تو را بر تو آشکار سازد، دوست تو است.»(9) و «همواره دوست خود را با پند و اندرز نصیحت کن؛ چه خوب باشد یا زشت.»(10)
با اینان دوستی نکنیم؟
دوستی و دوست یابی، ضرورتی اجتماعی است و به همین دلیل، اهداف و شرایطی نیز دارد. از نگاه نهج البلاغه، نمی توان با هر کسی دوست شد؛ کسانی مانند اشرار، افراد فرومایه، دنیاطلب، دروغگو، پست، چاپلوس، بخیل، فاسد، عیب جو، سخن چین، احمق، نادان و منافق، شایستگی دوستی را ندارند. امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید:
«با چاپلوس رفاقت نکن که او با چرب زبانی، تو را اغفال می کند و کار نادرست را در نظرت درست جلوه می دهد.»(11)؛ «از دوستی با دروغگو بپرهیز؛ زیرا دروغگو چون سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور می نماید.»(12)؛ «از دوستی با افراد فاسد بپرهیز که بدی و زشتی شان همیشگی است.»(13)؛ «از دوستی با نادان بپرهیز؛ زیرا می خواهد به تو نفعی برساند، ولی زیان می رساند.»(14)
میانه روی در دوستی
بعضی ها وقتی با کسی دوست می شوند، در همان روزهای نخست چنان به او اعتماد می کنند که همه اسرار زندگی خویش را با او در میان می گذارند و هیچ محدودیتی در رفاقت نمی شناسند؛ در حالی که اگر روزی این علاقه های لحظه ای و افراطی از میان برود و دشمنی و اختلافی بینشان ایجاد شود، ضربه های جبران ناپذیری متوجه آنها خواهد شد.
امیرمومنان علی علیه السلام در کلامی زیبا می فرماید: «در رفاقت با دوست خود اندازه نگهدار، برای آنکه شاید روزی با تو دشمن شود؛ و در دشمنی با دشمن خود نیز اندازه نگهدار، برای آنکه شاید او نیز روزی دوست تو گردد.»(15)
پندهای دوستانه
در دین آسمانی اسلام، اصل بر این است که مومنان یکدیگر را دوست بدارند و از هر چه موجب دشمنی است، دوری کنند. از دیدگاه نهج البلاغه، اساس و پایه دوستی ها، ارزش های الهی و معنوی است و با کسی باید دوست شد که دیندار و پرهیزکار باشد و عامل رشد و تکامل روحی و معنوی آدمی گردد و همواره او را به تقوا و پاکی بخواند. امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: «هیچ مهربانی و دوستی ای، همچون دوست خوب و پندگو نیست.»(16)
پرهیز از رفتارهای ناشایست
پس از انتخاب دوست، باید در نگهداری و ارتباط سالم و سودمند با او کوشید. میانه روی در ارتباط، یکی از راه های حفظ دوستی است، زیرا رفت و آمدهای بسیار و ملاقات های بی حد و اندازه، خسته کننده است و محبت را از میان می برد. انسان باید همواره مراقب باشد دوستان خوب خود را با رفتارهای ناشایست، همچون پرخاشگری، بدگویی، فخر فروشی، دروغگویی، بی وفایی، بداخلاقی، حسادت، بخل و... از دست ندهد. امیر مومنان علیه السلام می فرماید: «به خشم آوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی است.»(17) و «دوستی خود را به بی وفایی از دست مده.»(18) و «حسادت به دوست، دلیل بیماری و غیر واقعی بودن دوستی است.»(19) و «شخص گردنکش، یار و دوستی ندارد.»(20)
پی نوشت ها:
1. غرر الحکم، ج 2، ص 723.
2. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت 12.
3. غرر الحکم، ج 2، ص 541.
4. همان، ص 695.
5. نهج البلاغه، خطبه 141.
6. غررالحکم، ج 1، ص 89.
7. نهج البلاغه، حکمت 129.
8. غرر الحکم، ج 2، ص 613.
9. همان، ص 641.
10. نهج البلاغه، نامه 31.
11. همان ،حکمت 293.
12. همان، حکمت 38.
13. همان، نامه 69.
14. همان، حکمت 38
15. همان، حکمت 268.
16. غرر الحکم، ج 2، ص 834.
17. نهج البلاغه، حکمت 480.
18. غرر الحکم، ج 2، ص 800.
19. نهج البلاغه، حکمت 218.
20. غرر الحکم، ج 2، ص 593.
منبع:جام
211008