کد خبر : ۳۶۸۷۱
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۴:۳۲

ديدگاه يك مرجع تقليد درباره مباحث معارفي حج

حج يكي از امور عبادي و اركان مهمه اسلام و فرايض بزرگ است كه در آن فوائد و مصالح و منافع بسيار درج و متضمن سعادت در اين و فوز نشأتين است.

عقیق:حجّ يكي از امور عبادي و اركان مهمّه اسلام و فرايض بزرگ است كه در آن فوائد و مصالح و منافع بسيار درج و متضمّن سعادت در اين و فوز نشأتين است.

حضرت آيت‌الله صافي گلپايگاني در نوشتاري با عنوان «سلسله درس‌هايي كه از حج بايد آموخت» نكاتي را در خصوص بهره‌گيري از فرصت حج مطرح كرد.

متن نوشتار اين مرجع تقليد بدين شرح است: حج يكي از امور عبادي و اركان مهمه اسلام و فرايض بزرگ است كه در آن فوائد و مصالح و منافع بسيار درج و متضمن سعادت در اين و فوز نشأتين است.

از جنبه تقويت و تلقين عقيده به توحيد و از جنبه رياضت و تصفيه باطن، تزكيه نفس و تهذيب اخلاق و از جنبه اجتماعي و توثيق روابط مودّت عمومي و برقراري حسن تفاهم بين اقوام و ملل و عناصر مختلف، و از جنبه ظهور قدرت معنوي دين مبين، و نمايش تسليم مسلمين در برابر اوامر و احكام الهي و از جنبه حلّ مشكلات بين المللي و از ناحيه مشورت و تبادل نظر و اخذ تصميمات مقتضي درباره آينده اسلام و تعيين خط مشيهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي و تربيتي و از ناحيه تعليم اخوّت اسلامي و مساوات، و الغاء امتيازات طبقاتي و نژادي و عنصري و صنفي و آموزش آزادگي و رشد دادن آزادي و درك كرامت انساني و احترام به حقوق بشر و جنبههاي ديگر حجّ، يك عمل نمونه و بينظير و مظهر نظرات اسلام و مقاصد عالي قرآن است.

سلسله درس هايي كه از حجّ بايد آموخت

در اينجا فقط به طور فشرده به بعض برنامهها و درس هايي كه شاگردان مكتب حج ميآموزند اشاره مينماييم:

۱. احرام

احرام بستن كه بر خود حرام كردن و تعهّد ترك اعمال و افعال و التذاذات معين، و كفّ نفس و خودداري از جدال و قسم و تحمّل بعض مشاق است، تمرين صبر و خويشتن داري، و مقاومت در برابر جنبش‌هاي نفساني و غرائز حيواني است.

سلسله درس هايي كه از حجّ بايد آموختغرائز و ميل‌هاي مختلف كه در باطن انسان وجود دارد و ابزار كمال و سير به سوي ترقّي انسان است، حركت دهنده و جهشزا و جنبش افزا است. اگر نيروهاي بازدارنده و كنترل كننده نباشند، اين نيروهاي محرّكه بدون نظم و اعتدال مانند ماشين بيترمز، انسان را با سرعت هرچه ممكن باشد حركت ميدهند و براي خودش و ديگران گرفتاري‌هاي بزرگ و مصائب ايجاد ميكنند.

در بين تمام نيروهاي بازدارنده و اعتدال آفرين، فقط نيروي ايمان و تربيت بر اساس عقيده به عالم غيب و با معنا و با هدف بودن اين عالم نقش مؤثّر و سازنده و اطمينان بخش دارد. ايمان، به انسان تعهّد ميدهد و او را ملتزم به حفظ نظم و رعايت اعتدال و ترك تجاوز به حقوق و حدود مينمايد و در حال احرام اين حال تعهّد در انسان تجديد و نوسازي ميشود.

تمام اين جمعيت‌هاي انبوه كه محرم شدهاند، مراقب حال خود هستند كه خلاف تعهّدي كه در حال بستن احرام كردهاند كاري از آنها صادر نشود و آثار تعبّد و التزام و پرستش خدا از روش و رفتار همه به اختلاف مراتب معرفت آنها ظاهر و هويدا است.

بانك تلبيه آنها تمام محيط را تبديل به يك محيط روحاني و مملو از شكوه و لبريز از خضوع مينمايد، و هم صدايي و هم آوازي اين خلق‌هاي عظيم را آشكار ميسازد كه همه لبيك گويان به سوي يك مقصد در حركت ميباشند؛ مقصدي كه همه بشر بايد به سوي آن بروند و همه را به هم پيوند ميدهد.

اكنون كه مفهوم احرام و تعهّدي كه در آن درج است و آثار و نشانه آن دانسته شد، اين درس را ميآموزيم كه بشر در تمام دوران زندگي و تكليف خود در برابر خداوند متعال متعهّد است و بايد مواظب رفتار و كردار و گفتار خود باشد و همان طور كه وقتي لباس احرام پوشيد و نيّت احرام كرد و تلبيه گفت، خود را در ترك محرّمات در حال احرام مسئول و متعهّد ميداند و در عين سير به سوي كعبه خود را در يك سير معنوي و عروج روحاني مييابد؛ همين طور از آن دم كه قدم به دايره تكليف ميگذارد و مشمول خطابات الهي مثل «يا ايها الناس» يا «يا ايها الذين آمنوا» ميگردد، بايد خود را متعهّد بداند و مسئوليتهائي را كه در اثر داشتن شرايط عامه تكليف مثل عقل به عهده دارد فراموش ننمايد و بداند كه در سير سفر الي الله است؛ سفري كه مقصد آن قرب الهي و صعود به مدارج كمال علمي و عملي است. هميشه بايد شخص سالك حالت محرم را داشته باشد و از آنچه خدا حرام كرده پرهيز نمايد و بلكه از مكروهات نيز اجتناب كند و به همه نداها و خطابهاي الهي «لبيك و سعديك» بگويد.

۲. لباس احرام

چنان كه ميدانيم در اسلام، اشخاص در انتخاب نوع لباس آزادند مگر در مواردي مثل لباس شهرت يا لباس مختص به زن بر مرد و به عكس يا لباس حرير خالص براي مردها، چنان كه براي لباس پوشيدن آن نيز در شرع صفات و آداب مستحب و مكروه بيان شده است كه بسياري از اين آداب واجب و مستحب و مكروه به ملاحظه عناوين ديگر است و در خارج از اين آداب و عناويني كه به واسطه آنها حسن و قبح افعال تغيير مييابد، در لباس آزادند و هر كس طبق ميل و سليقه خود هر لباسي را كه انتخاب كرده است ميپوشد.

سلسله درس هايي كه از حجّ بايد آموخت

در هنگام احرام، بيرون آوردن لباس عادي و خصوصي و پوشيدن لباس يكسان و يك شكل احرام رمزي و دلالتي به سوي پشت پا زدن به امتيازات ظاهري و افتخارات صوري است.

يكي از وسايل خودنمايي و امتياز در بين مردم لباس است كه بيشتر به چگونگي آن از جهت گران بها بودن و كيفيت رنگ و دوخت، مقيّدند هم خود را با لباس به مردم ميشناسانند و هم ديگران را به لباسشان ميشناسند.

علاوه بر آن كه بعض اصناف مثل نظاميان و لشگريان يا قضات در برخي از نقاط لباس خاص دارند و حتّي علماي دين نيز به لباس شناخته ميشوند. از نظر لباس‌هاي متنوّع و جور واجور و پارچهها و رنگ‌ها نيز مردم سليقههاي مختلف دارند و بسياري از مردم از آنهايي كه لباسشان نوتر و خوش دوختتر و مرتبتر باشد، بيشتر احترام مينمايند و گاهي بر لباس، نشان‌ها و مدال‌ها نيز افزوده ميشود و خودنمايي در اشخاص به حدّ تمام ميرسد.

سلسله درس هايي كه از حجّ بايد آموختدر ميقات، اين لباس‌ها و اين نشان‌ها و مدال‌ها و درجه بندي‌ها همه كنار ميرود؛ لباس‌هاي گران قيمت و شيك و خوش دوخت را كه بسا تا چند هزار تومان بود و مزد دوخت براي آنها داده شده، بايد از تن بيرون آورند و از همه زينت‌ها خارج شوند. يك لباس متّحدالشكل و ساده كه دست خياط به آن نرسيده كه نه تكمه دارد، نه يقه و نه آستين ميپوشند. يك حوله پنبهاي به صورت لنگ ميبندند، و يك حوله به دوش مياندازند و در طريق يك مساوات اسلامي همگام و هم قدم گام برميدارند؛ ديگر نه تقدّمي در بين است و نه تأخري، نه ارباب و نه نوكر و نه عالم و نه جاهل، و نه توانگر و نه گدا، و نه مليت‌ها و نه شخصيت ها.


منبع:حج

211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین