کد خبر : ۳۴۹۸۳
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۴
یادداشت شفاهی/ حجت‌الاسلام شهبازیان

شگردهای مدعیان دروغین مهدویت

بسترهای اجتماعی، جهالت، عدم آگاهی صحیح و عدم علم مردم به مباحث اصیل مهدویت اجازه می‌دهد که افراد کلاهبرداری علم شوند و خودشان را در قالب مهدی موعود و یا نائب آن حضرت معرفی می‌کنند.
عقیق:حجت‌الاسلام محمد شهبازیان (کارشناس مرکز تخصصی مهدویت): در بحث مدعیان وقتی ورود می‌خواهیم داشته باشیم، آن‌ها یک سری شگرد شخصی و یکسری ضعف‌ وجود دارد که در فضاهای اجتماعی اتفاق می‌افتد.

بستر اجتماعی آن چیزی است که آمادگی لازم را می‌دهد که مدعیان بتوانند بروز و ظهور پیدا کنند، مثلاً می‌بینیم برخی افراد به عنوان نائب یا خود مهدی ادعاهایی را دارند، ناشی از جهل مردم است.

یکی از اساسی‌ترین محورهای انحراف عقیده، جهل و جهالت است، از این جهت است که جل و جهالت سبک کار کسانی می‌شود که در فضای فرهنگی کارهای ضد فرهنگی انجام می‌هند، به عنوان وقتی به نمونه قرآنی نگاه می‌کنیم، متوجه این فعالیت ضد فرهنگی مدعیان می‌شویم، خداوند در قرآن این گونه می‌فرماید: «‫فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ»، فرعون در ابتدا از نظر فرهنگی و فکری و از نظر تجزیه و تحلیل قوم بنی‌اسرائیل را تخلیه کرد، وقتی آن‌ها از این منظر خالی شدن و قدرت تجزیه و توانایی تحلیل داده‌های موجود برایشان امکان‌پذیر نبود، فرعون آن‌ها را به خدمت گرفت، به تعبیری از آن‌ها سواری گرفت.

بنابراین بسترهای اجتماعی، جهالت، عدم آگاهی صحیح و عدم علم مردم به مباحث اصیل مهدویت اجازه می‌دهد که افراد کلاهبرداری علم شوند و خودشان را در قالب مهدی و یا نائب مهدی معرفی می‌کنند.

اگر به نوع شگردها و رفتارهای مدعیان دروغین طول تاریخ نگاهی بیاندازیم، می‌بینیم که در بیشتر موارد آن‌ها شگردهای مشخصی داشتند و قرآن کریم هم بیان کرده است؛ یعنی وقتی به صورت کلی به قرآن نگاه می‌کنیم، معیارهایی را در اختیار ما قرار می‌دهد، همچنین در روایات معیارهایی در خصوص تشخیص امام حق از امام باطل بیان شده است؛ یعنی امام باطل چه شگردی دارد، به عنوان نمونه عرض می‌کنم، احمد بن اسحاق قمی در یک نامه‌ای به وجود مقدس امام زمان(عج) می‌گوید: جعفر کذاب عموی شما ادعای امامت کرده است، ما چگونه می‌‌توانیم شناسایی کنیم و بفهمیم، آنجا در نامه‌ای که حضرت(عج) به احمد بن اسحاق می‌نویسند، مؤلفه‌هایی را بیان می‌کنند.

خب! این مؤلفه‌هایی که در این نامه بیان می‌شود، می‌توانیم به صورت کلی در جامعه مدعیان امروز هم پیاده کنیم، در ادامه به صورت اجمالی به چند روش مورد استفاده میان مدعیان اشاره می‌شود:

1-جعل روایت: در فضای بحث مهدویت آن‌هایی که ادعاهایی دارند، دست به جعل روایات می‌زنند، روایات جعلی به ویژه در فضای نشانه‌های ظهور مطرح است، ما امروز یکسری روایات‌هایی را در بحث ظهور متأسفانه در قالب سخنرانی‌ها در فضای دانشگاه و در فضای منابر می‌بینیم که بیان می‌شود که هیچ‌گونه پایه و اساسی ندارد و در دسته روایات جعلی قرار می‌گیرند، اما متأسفانه به عنوان روایات مهدوی و روایات نشانه ظهور خوانده می‌شود.

امروز در جامعه عرب، این روایات جعلی رشد ویژه‌ای داشته است، به طور مثال فردی به نام محمد عیسی داوود که روزنامه‌نگار سنی مصری است و هیچ گونه سواد الهیاتی ندارد، به دروغ در یکی از کتاب‌های خودش مطالبی را به عنوان حضرت علی(ع) و امام صادق جعل کرده است.

2- تقطیع روایات: یک شگرد دیگر بحث تقطیع روایات است، یعنی یک قسمت روایت را می‌گیرند و قسمت دیگر را رها می‌کنند، به عنوان نمونه فردی به نام احمد بن اسماعیل بصری ملقب به «احمد الحسن» امروز افرادی را در جامعه عراق درگیر کرده است، اگر چه خیلی در یارگیری موفق نبوده است، حتی در شهر بصره این قدر مرید و هوادار هم ندارد، اما یکی از شگردهای وی تقطیع روایت است، مثلاً در روایتی که امام علی(ع) فرموده است: احمد بن ملیح، بعد او آمده است، به خاطر اینکه اسم خودش احمد است-برای خودش یک روایتی را دست و پا کند- گفته است: و من البصره احمد و دیگر (بن ملیح) را تقطیع کرده است تا مردم احساس کنند از بصره فردی به نام احمد می‌آید! می‌خواهد این روایت را  به خودش نسبت دهد، در صورتی که در اصل روایت مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که «و من البصره احمد بن ملیح» احمدی که فرزند ملیح است، اما او احمد فرزند اسماعیل است!

3-تحریف روایات: یک شگرد مدعیان تحریف روایات است، شما ببینید در بین بهائیت و باب‌ها، علی محمد باب یک روایتی را خوانده و گفته امام صادق(ع) فرمود: «فی سنه الستین یظهره امره و یعلو ذکره»! مهدی می‌آید امرش را ظاهر می‌کند زمانی که در سال 60 است، در صورتی که ما به اصل روایت نگاه می‌کنیم، می‌بینیم تحریف صورت گرفته است، لفظ جابجا شده و وارونه شده است، اصل روایت این است: «لِیَسْتَبِینَ فَیَعْلُو ذِکْرُهُ وَ یَظْهَرُ أَمْرُهُ وَ یُنَادَى بِاسْمِهِ»، علی‌محمد باب «لِیَسْتَبِینَ» را تبدیل به «الستین» می‌کند، می‌خواهد بگوید:‌ من علی محمد باب طبق این روایات 1260 قمری حضور و بروز پیدا کردم، این تحریف روایات می‌شود.

البته در جریان همین «احمد الحسن» نمونه دیگر تحریف‌ها به فور دیده می‌شود، احمد الحسن هم دست به جعل، تقطیع و تحریف روایات زده است، روایتی که هیچ اشاره‌ای به این فرد ندارد، مثلاً می‌گوید مراد از این روایت من هستم!

4-خواب و رویا: شگرد دیگری که ما در نوع مدعیانی مانند بایزید بسطامی، فضل‌الله حروفی، احمد محمد سودانی، حیدر المشتت، جهیمان العتبی و نوع دیگر از مدعیان می‌بینیم، استفاده از رویا و خواب است، از آنجایی که رویا و خواب مبنایی برای تحلیل ندارد، هر کس می‌تواند ادعا کند در شب قدر چنین خوابی را نسبت به خودم یا فرد دیگری دیدم، حالا دیگر این خواب او برای ما نیست که تجزیه و تحلیل کنیم، مثل روایات اهل بیت(ع) و آیات قرآنی نیست که ما بتوانیم برداشت خود را در فضای بوته نقد بگذاریم، مدعیان از روشی به نام رویاپردازی استفاده می‌کنند، مثلاً می‌گویند ما دیشب حضرت رسول(ص) را در خواب دیدیم، گفتند: احمد محمد سودانی حق است! خب! از رویا برای اثبات امامت خودشان استفاده می کنند! امروز هم همین جریان مدعی آقای احمد اسماعیل بصری معروف به «احمد الحسن» پیرو همان شگرد دیگر مدعیان است که از رویا و خواب هم استفاده کرده است، در صورتی که صریح روایت اهل بیت است، امام صادق(ع) می‌فرماید: «ان دین الله عزوجل أعز من أن یری فی‌النوم»، دین خداوند برتر از آن است که در خواب دیده ‌شود، هیچ یک از علمای شیعه حتی شیخ مفید و شیخ طوسی و علمای فعلی به وسیله خواب حتی حکم الهی را اثبات نکردند، چه برسد به اینکه مسائل عقیدتی و مسأله مهمی مانند امامت را بخواهند استنباط کنند، اما می‌بینیم احمد الحسن در این فضا ورود پیدا می‌کند و داعیه‌دار است که شما بخوابید و در خواب حقانیت من را می‌بینید!

جالب اینجاست که حتی افرادی را داریم که خواب دیدند احمد الحسن کذاب و دروغگو است، حتی در خواب دیدند که مثلاً امام صادق(ع) به آن‌ها گفته است این فرد، فرد دروغگویی است، خب! اگر بخواهیم به خواب عمل کنیم باید به این دسته از خواب‌‌ها توجه کنیم.


منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین