۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۲ : ۱۸
عقیق:به دنبال فراخوان سربازان علمدار کربلا از سراسر جهان توسط کنگره حضرت ابوالفضل (ع) کاشان، آران و بیدگل، شاعر معاصر کاشانی مرثیهای در قالب غزل و با ردیف «چشم» در شأن حضرت ابوالفضل العباس (ع) ساقی و علمدار کربلا سرود.
سیدمحمود علوینیا این غزل 10 بیتی را که یکی از 110 غزل سروده شده وی است، به همراه 24 رباعی، سه مثنوی در کتاب شعر «به دست باد میسوزم» به چاپ رسانده است.
شاعر در این اثر سعی کرده شخصیت ممتاز و یگانه حضرت ابوالفضل العباس (ع) به عنوان بزرگترین آموزگار ایثار، ایمان، بردباری ، اخلاص و آزادمردی را با زبان شعر به مخاطبان معرفی کند.
در این اثر شاعر، اقیانوس بیکران عبرتآموز، انسانساز و هدایتگر نهضت سرخ حسینی در روز عاشورا را چون گنجینهای بینهایت و تمام ناشدنی به تصویر کشیده تا هر فردی به اندازه ارادت و تلاش و توسل خود بتواند از آن بهرهمند گردد.
استاد سیدمحمود علوینیا، شاعر و ادیب کاشانی است که تاکنون علاوه بر چاپ مقالات متعدد در حوزه زبان و ادبیات فارسی در خبرگزاریهای سراسری و مطبوعات کثیرالانتشار، مقدمههای متعددی بر کتب فنی و علمی مختلف در این حوزه نوشته است.
در ذیل غزل «چشم» اثر سیدمحمود علوینیا را میخوانیم:
یک مرد در کنار فرات و هزار چشم
برمیکشد ز دل چه غریبانه خار، چشم
بر موج موج آب نوشته است: العطش
ای آسمان حادثه بر هم گذار چشم
در قحط روز آب بیا خنجر جفا
آبی بده به تشنه و از من بر آر چشم
یک کوه، داغ بر دل صحرا نشسته است
از ابر خشک فاجعه، باران مدار چشم
امروز عرش، خاک عزا میکند به سر
اهل جنون شده است دل و بیقرار، چشم
با یاد کربلا دل من دشت تاول است
حال دلم خراب و شده اشکبار، چشم
در سوگ جانگداز پیامآوران عشق
خاموش محتشم شد و شد غصهدار، چشم
قانون کربلاست: که آزادباش و مرد
دارد ز حُر، به خون خدا روزگار، چشم
من یوسفم به چاه نیفتاده، کربلاست
خون گریه میکند به شب انتظار، چشم
میسوزد «آتش» از غم لبهای سوخته
خون گشته از مصیبتشان بیشمار، چشم
منبع:فارس
211008