۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۰ : ۰۶
عقیق: مراسم هفتگی هیئت الرضا این هفته با سخنرانی حجت الاسلام محمودی برگزار شد.
در این مراسم حاج عبدالرضا هلالی، حاج امیر عباسی و کربلایی وحید یوسفی مداحی کردند.
نکاتی از سخنان حجت الاسلام محمودی را بخوانید؛
-مرحوم صدوق روایتی را نقل می کند از امام صادق(ع) که بسیار این روایت قابل تأمل است و برای انسان در تمام مراحل و شئون زندگی مانند آب حیات می ماند. حضرت می فرماید با هوای نفست مبارزه کن همان طوری که با دشمنت مبارزه می کنی. انسان در برابر دشمن تمام توان و نیروی خودش را به کار می گیرد تا دشمن مقابل خودش را شکست بدهد.
-طبق آنچه که از آیات و روایات به دست می آید انسان دو نوع دشمن دارد یکی دشمن دور یا دشمن بیرونی که همان شیطان و ابلیس است و دیگری دشمن نزدیک و درونی که هوای نفس است. حضرت علی(ع) می فرماید نفس تو نزدیکترین دشمن به توست. هر دشمنی را انسان در نظر بگیرد نفس انسان دشمن ترین دشمنان و نزدیک ترین دشمنان است.
-فرق نفس که شیطان درونی با شیطان که شیطان بیرونی است در چیست؟ هر دو وسوسه می کنند ولی در آیات و روایات این دو دشمن را تقسیم کردند. نفس انسان و هویت حقیقی انسان دارای لایه های متعددی است و مراتب مختلفی دارد که در قرآن به سه مرتبه اشاره شده است. اولین این مراتب همان مرتبه حیوانی است که قرآن تعبیر به نفس اماره می کند. که این مرحله حیوانی در شهوت و غضب و امیال حیوانی خلاصه می شود و انسان را به سمت نابودی می کشد.اماره یعنی امر کننده به گناه. خصوصیت این مرتبه این است که در این مرحله عقل و ایمان انسان در برابر کشمکش با این نفس نمی تواند دوام بیاورد. هر دو مغلوب می شود. عقل رام شهوت است. این عقل و ایمان ظاهری که دارد عامل بازدارنده از نفس نیست. این مرحله حیوانی طبق قرآن و روایات نازل ترین مرتبه نفس در وجود انسان است.
-مرحله دوم نفس لوامه است که بعد از تعلیم و مجاهدت و گوش دادن به فرامین انبیاء الهی این نفس از مرتبه حیوانی بالاتر قرار می گیرد که این دو نفس نیست بلکه یک نفس است با صفات مختلف. لوامه یعنی بسیار ملامت کننده. انسان وقتی به این مرتبه می رسد ممکن است که نفسش طغیان کند و ممکن است که غرایز انسان غلبه کند اما در اثر این نفسی که از اماریت آمده و ارتقا پیدا کرده و به نفس لوامه رسیده شروع به سرزنش کردن می کند. و حتی انسان را به سمت توبه کردن می کشاند. اگر نفس در حد اماره بماند و در همان حالت حیوانیت بماند راه توبه بسته می شود. قرآن به این نوع نفس قسم می خورد.
-مرتبه سوم نفس مطمئنه است که این مرتبه ای است که بعد از تهذیب نفس و تصفیه و تربیت کامل انسان به این مرتبه می رسد. در این مرتبه نفس و غرایز سرکش انسان توانایی پیکار با ایمان و عقل را ندارد.در این مرحله با آرامش خاطر گناه را ترک می کنند. قوه عقل و ایمان این قدر محکم شده است که در مقابل نفس و غرایز انسان می ایستند. در نفس مطمئنه درگیری با گناه ندارد. با یاد پروردگار و با آرامش خاطر گناه نمی کند. این مقام انبیاء و اولیاء و پیروان واقعی این ها است. بنده ای ساخته می شود در برابر این نفس که مالک هیچ نفع و ضرری خودش را در این دنیا نمی داند.
-ابلیس که منظور شیطان خاص است از جنیان است. امیرالمؤمنین می فرماید در اثر کثرت عبادت در جایگاه ملائکه قرار گرفت و بعد از تمرد از آن مقام نزول پیدا کرد. به هر موجود طغیان گر و سرکشی شیطان می گویند. و چون در برابر خدا سرکشی کرد شیطان نام گرفت.
-رابطه نفس و شیطان این است که نفس اماره یکی از ابزار شیطان و راه نفوذ شیطان در وجود انسان است، از جنود و سربازان شیطان است. وسوسه از جانب شیطان است و قبول کردن این وسوسه از جانب نفس است. نفس با قبول این وسوسه انسان را به مرحله سقوط می کشاند. تمام تلاش شیطان هم قسم خورده به ذات پروردگار که انسان ها به حقیقت نرسند مگر کسانی که به نفس مطمئنه رسیدند که شیطان راه نفوذ به این افراد ندارد. چون این ها نفس ندارند .راه نفوذ شیطان نفس اماره است.
-نفس اماره انسان را به جایی می رساند که گناه کردن برایش آسان می شود و دیگر انسان نیست و شیطان مجسم است. گروه داعش شیطان مجسم هستند. شیطان با زبان انسان سخن می گوید و با چشم انسان نگاه می کند. هر چقدر نفس قوی تر شود القائات شیطان بیشتر می شود. انسان را به جایی می رساند که انسان عبادت می کند ولی شیطان را عبادت می کند.
بهانه ها همه جور است تا خراب شوم
به یک نگاه پر از غمزۀ تو آب شوم
وبا دعای دو دست تو مستجاب شوم
به خمره سر کوی تو من شراب شوم
شراب و مستی من از دیار خوش عهدی است
و باده ام،دو لب ناز حضرت مهدی است
به جرم عاشقی تو به گردنم زنجیر
و عشق می کنم از این طناب گردن گیر
و کاش پای تو باشم همیشگی درگیر
چه خوش بود که درِ این خانه گردم پیر
غلامم وهمۀ ایل من غلام تو اند
و نسل من همگی شان فقط به نام تو اند
تو آمدی و جهان را بهار بخشیدی
به این کویر دل ما بهار بخشیدی
به هر خزان زده آقا بهار بخشیدی
به کوه و جنگل و دریا بهار بخشیدی
گل همیشه بهارخدا بیا مهدی
فقط برای دل مرتضی بیا مهدی
عدوی خیره سر تو چه بی حیا شده است
ببین که وارد وادی سامرا شده است
و در تدارکات جنگ خود خدا شده است
بیا که وقت خروشیدن شما شده است
بیا و این سر ما و قدوم پاک شما
و چشم تک تک ما هست روی خاک شما
آهای باد صبا با شکوه طوفانی
بگو به داعش بی شرم آنچه می دانی
شده زمانۀ جنگیدن و رجزخوانی
بترس از غضب” قاسم سلیمانی “
من از قبیله سلمان و نژاد مختارم
برای یاری رهبر همیشه عمارم
مهدی مختاری
۲۳خرداد۱۳۹۳ مصادف با نیمه شعبان۱۴۳۵هجری
بهانه ها همه جور است تا خراب شوم
به یک نگاه پر از غمزۀ تو آب شوم
وبا دعای دو دست تو مستجاب شوم
به خمره سر کوی تو من شراب شوم
شراب و مستی من از دیار خوش عهدی است
و باده ام،دو لب ناز حضرت مهدی است
به جرم عاشقی تو به گردنم زنجیر
و عشق می کنم از این طناب گردن گیر
و کاش پای تو باشم همیشگی درگیر
چه خوش بود که درِ این خانه گردم پیر
غلامم وهمۀ ایل من غلام تو اند
و نسل من همگی شان فقط به نام تو اند
تو آمدی و جهان را بهار بخشیدی
به این کویر دل ما بهار بخشیدی
به هر خزان زده آقا بهار بخشیدی
به کوه و جنگل و دریا بهار بخشیدی
گل همیشه بهارخدا بیا مهدی
فقط برای دل مرتضی بیا مهدی
عدوی خیره سر تو چه بی حیا شده است
ببین که وارد وادی سامرا شده است
و در تدارکات جنگ خود خدا شده است
بیا که وقت خروشیدن شما شده است
بیا و این سر ما و قدوم پاک شما
و چشم تک تک ما هست روی خاک شما
آهای باد صبا با شکوه طوفانی
بگو به داعش بی شرم آنچه می دانی
شده زمانۀ جنگیدن و رجزخوانی
بترس از غضب” قاسم سلیمانی “
من از قبیله سلمان و نژاد مختارم
برای یاری رهبر همیشه عمارم
مهدی مختاری
۲۳خرداد۱۳۹۳ مصادف با نیمه شعبان۱۴۳۵هجری