۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۱۵
مدیرعامل خانه مداحان از ایام نوجوانی یاد میکند، درست زمانی که از یازده سالگی برای شاگردی نزد حجتالاسلام شیخ احمد کافی رفت و تا زمان شهادت، در معیت این خطیب توانمند بود و برای مداحی به شهرهای مختلف کشور و مهدیههای استانی سفر میکرد. او میگوید هنوز هم این سنت را حفظ کرده است و برای گرم نگهداشتن تنور هیئتهای شهرستانی به کوچکترین شهرها سفر میکند. طاهری که افتخار سه بار مداحی در محضر حضرت امام(ره) را در کارنامه پیرغلامی خود دارد، در کنار توجه به ظرفیتهای داخلی، از خارج کشور نیز غافل نشده و در 30 کشور جهان از جمله آمریکا و انگلیس به اهلبیت عصمت و طهارت خدمت کرده است.
با این خادم دستگاه نبوی و علوی گفتوگو کردیم و او با وجود حضور در شهرستان و خستگی ناشی از مراسم و جشنهای شعبانیه، به سؤالات ما پاسخ گفت.
* آقای طاهری، ذاکری اهلبیت(ع) در خانواده شما یک سنت زیباست و الحمدلله از پدر و دایی بزرگوارتان به شما سه برادر به ارث رسیده است. اما دوست داریم از زبان خودتان چگونگی ورود به عرصه مداحی را بشنویم.
اوایل دهه چهل بود که کار مداحی ما را در همان محل خودمان (نازیآباد) شروع کردم. آن زمان یک جلسه هفتگی داشتیم و در همان جلسه آرام آرام زیر سایه پدر و داییام کار نوکری اباعبدالله الحسین(ع) را آغاز کردم. انصافاً راهنماییهای پدر برای بنده و اخویها بسیار راهگشا بود و همیشه از این بابت خدا را شاکرم.
* چه شد که با حاجآقای کافی آشنا شدید؟
حدوداً
11 -12 ساله بودم که توسط یکی از خدمتگزاران مهدیه تهران با این مجموعه و شهید کافی
آشنا شدم. یک روز با اخوی بزرگتر (حاج مرتضی) در منزل ایشان حضور پیدا کردیم و خواندیم
و آقای کافی مفصل اشک ریختند. بعد از آن جلسه پایمان به ندبههای صبح جمعه مهدیه تهران
باز شد و با هماهنگی آن شهید بزرگوار بین یکی از فرازهای دعا میکروفون به ما رسید و
خواندن در مهدیه را شروع کردیم و این روال ادامه یافت و در سفرهای خارج تهران نیز حاجآقای
کافی را همراهی کردیم.
* در زمینه مداحی بیشتر تحت تأثیر پدرتان بودید یا از نصایح آقای کافی بهره بردید؟
فن مداحی را بیشتر نزد پدر آموختیم و مدیون ایشان هستیم. حتی گاهی از اشعار ایشان استفاده میکردیم، مثلاً به خاطر دارم اربعین سیدالشهداء(ع) بود، بنده و حاج آقا مرتضی بعد از شهید کافی در مسجد اعظم قم مداحی کردیم و نوحهای از پدرمان را خواندیم. منظور این است که شالوده مداحی توسط پدر به ما تزریق شد اما شهرت در مداحی توسط مرحوم کافی رقم خورد و شهرت امروز را مدیون حاج شیخ احمد کافی هستم. ایشان در زمینه نصیحت و پند و اندرز هم گاهی سخنانی را گوشزد میکردند، حتی یک بار پیشنهاد کردند طلبگی را تجربه کنیم و حسب فرمایش ایشان مدتی را در تهران در مدرسه آیتالله مجتهدی و اندکی هم در قم در مدرسه آیت اللهالعظمی نجفی مرعشی درس طلبگی خواندیم.
* غیر از این موضوع، خاطره دیگری از استاد کافی به خاطر دارید برای ما بیان کنید؟
میدانید که شهید اصالتاً اهل یزد بود. داستان مهاجرت جد بزرگوار ایشان از یزد به مشهد هم در نوع خودش شنیدنی است. ظاهراً پدربزرگ ایشان به نام آیتالله میرزا احمد کافی برای همراهی مردم و البته شفای چشمدرد خود راهی مشهد میشوند و پس از شفاگرفتن از آقا علیبن موسیالرضا(ع) در جوار حضرت سکنی میگزینند. بنابراین آقای کافی زاده مشهد بود اما اصل و نسبش به یزد باز میگشت. ایشان در بیش از 100 شهر و شهرستان منبر میرفت و در این میان به یزد هم ارادت داشت و در مهریز، میبد، مسجد برخوردار، حسینیه مرحوم صفار، مصلای عتیق، بیت شهید صدوقی و ... منبر میرفت. در یکی از این مراسمها، بعد از سخنرانی حاجآقا مشغول نوحهخوانی شدم. آن زمان سن و سالی نداشتم و تجربه هم نداشتم، وسط نوحه بود که شعر را فراموش کردم، سردرگم بودم و کم مانده بود مجلس خراب شود اما حاج آقا با تجربهای که داشتند، مجلس را جمع کردند. ایشان بعد از مراسم به بنده تذکر دادند و گله کردند چرا شعر را درست حفظ نشده بودم. آنجا بود که به اهمیت حفظیات پی بردم و فهمیدم چقدر تجربه در مداحی به کار میآید.
حتی شنیدهام مرحوم پدربزرگم در کنار کار تولید کفش، شعر میگفت و شعر حفظ میکرد. نقل است ایشان شعرهای بالای 50 بیت را هم حفظ میکردند تا به وقت مراسم آماده باشند. گذشتگان ما اینچنین برای نوکری امام حسین(ع) زحمت میکشیدند اما بعضاً امروز شاهد هستم مداحان جوان کمکاری میکنند و شعر را از روی کاغذ میخوانند که وجهه خوبی ندارد؛ چرا که مداح نباید تمام سرمایه خود را در چند تکه کاغذ خلاصه کند.