ماجرای پیدا شدن مزارحضرت زهرادربقیع!!!

عقیق: همزمان با فرا رسیدن ایام فاطمیه و سالروز شهادت حضرت زهرا(س) با حجت الاسلام سید محمدرضا طباطبایی، پژوهشگر ادیان و نویسنده کتاب "غمخانه فاطمه زهرا (س)"، در خصوص یکی از تازه ترین اقدامات وهابیت مبنی بر ادعای وجود قبر حضرت زهرا (س) در قبرستان بقیع و ترسیم جعلی آن در نقشه های جغرافیایی به گفتگو نشسته ایم؛ گفتگوی ما را با این استاد حوزه و دانشگاه می خوانید:

ظاهرا به تازگی وهابیت نقشه هایی را در سایت های عربی زبان و بعضا سایت های فارسی زبان منتشر کرده که در آنها محل قبر حضرت زهرا سلام الله علیها را به طور دقیق در قبرستان بقیع مشخص کرده است؛ با توجه به ضدیت و دشمنی وهابیت با شیعه چه اهدافی در پشت این موضوع پنهان شده است؟
بله، این موضوع حقیقت دارد و با انتشار این نقشه تعجب بسیاری برانگیخته شد و حتی برخی گمان کردند وهابیت در ارائه این نقشه خطا کرده و به اصطلاح این خطا از دست آنها در رفته است.
اما حقیقت این است که این جریان ضاله این کار را عمدا کرده تا بر مساله ای که در جهان اسلام بدان به چالش کشیده شده اند، سرپوشی قرار دهند.

چه مسئله ای؟

سفارش حضرت زهرا (س) به دفن شبانه. در این راستا وهابیت تلاش کرد تا این استراتژی حضرت (س) را به گونه ای دیگر ترسیم کرده و از خود در برابر آن دفاع کنند.
باید توجه داشت که در منابع متعدد وهابیت همچون صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم) و بسیاری از کتاب هایی که به آن استناد می کنند -مانند آثار ابن تیمیه و دیگران - روایاتی در باب فضایل دختر پیامبر (ص) وجود دارد؛ به عنوان مثال در صحیح بخاری که وهابیت این کتاب را بعد از قرآن کریم دارای بالاترین رتبه ایمانی و اعتقادی می دانند و معتقدند کلیه روایات آن صحیح است، در جلد 4 صفحه 209 (چاپ های هشت جلدی آن) بابی وجود دارد به نام باب "مناقب قرابة الرسول (ص)"؛ در این باب روایات مختلفی را بخاری نقل کرده است که فضیلت آن حضرت (س) را نشان می دهد. به عنوان نمونه در این باب روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شده است:" فاطمه سیده النساء اهل الجنة"
شبیه این روایت در منابع مختلف وهابیت نیز وجود دارد. بنابراین وهابیت با یک مشکل بزرگی روبه رو است و آن اینکه نمی تواند وجود فعال دختر نبی اکرم (ص) را که سرشار از فضیلت است انکار کند، به همین دلیل نقش ایشان در جامعه اسلامی نقش غیر قابل انکار است؛ لذا وهابیت با شخصیتی روبه رو است که مجبور بوده برای همراه کردن اهل سنت و تمامی جریانات اسلامی با خود، ایشان را مورد توجه قرار دهد و هر گونه توهین و کم توجهی به آن حضرت (س) به مفهوم نابودی وهابیت خواهد بود. همان طور که چندین نوبت شاهد بودیم از سوی شبکه های وهابی از جمله شبکه ماهواره ای"کلمه" صراحتا کاریکاتورها و توهین هایی علیه بانوی دو عالم (س) به نمایش گذاشته شد و بازتابی که رفتار آنان داشت، به وجهه رسانه ای وهابیت ضربه شدیدی وارد کرد.
از سوی دیگر حضرت زهرا سلام الله علیها که شخصیتی ویژه دارد و مورد توجه عالم است، سفارشی بر دفن شبانه خود کردند مبنی بر اینکه قبرشان مخفی بماند. از این جهت نیز منابع مورد توجه وهابیت همچون صحیح بخاری، روایات غیر قابل انکاری را نقل کرده اند. به عنوان مثال در صحیح بخاری جلد 4 صفحه 1549 حدیث 3998 نقل شده است: فاطمه زهرا (س) شش ماه پس از رسول خدا(ص) زنده بودند، زمانی که آن حضرت (س) از دنیا رفتند،"دفنها زوجها علی لیلا" همسرشان حضرت علی (ع) ایشان را شبانه دفن کردند.
بنابراین اصل وصیت آن حضرت (س) به دفن شبانه نزد منابع وهابیت مسلم است.
اما در فلسفه این سفارش و وصیت حضرت زهرا (س) که می توان ایشان را بزرگ بانوی سیاست مدار و استراتژیست عالم اسلام نامید، نیز نکاتی وجود دارد. آن حضرت(س) بهترین روش را براری اثبات حقانیت خود که همان راه پیامبر (ص) و امیر مومنان (ع) و ولایت است، به کار گرفتند.
 

وهایبت در توجیه می گوید برای این که نامحرم ایشان را نبینند چنین وصیتی را کرده اند. آیا این توجیه می تواند درست باشد؟
در پاسخ به این که چرا ایشان سفارش به دفن شبانه و اختفای قبر کردند، بسیاری از علمای وهابی این پاسخ را بیان می کنند و می گویند: زیرا ایشان مایل نبودند که پیکر مبارکشان را نامحرم مشاهده کند، چرا که افرادی همچون سلمان، ابوذر و غیره نیز بودند، لذا آن حضرت (س) آن گونه وصیت کردند.

پاسخ شیعه به این ادعا چیست؟
دلیل اصلی که حضرت زهرا (س) این وصیت شگفت انگیز را داشتند، فراتر از ادعای دیده نشدن توسط نامحرم بوده است زیرا اولا پیکر ایشان کفن بر تن داشت، ثانیا این پیکر در تابوتی قرار داده شده بود که از چشمان کاملا مخفی بود ثالثا اگر واقعا هدف این بوده که نامحرم پیکر ایشان را نبییند چه اشکالی داشت ایشان اجازه می دادند زنان مدینه در تشییع پیکر آن حضرت (س) و مراسم تدفین شرکت کنند؟ آیا می توان گفت زنان مدینه هم نامحرم بودند؟! بنابراین این گونه توجیهات قابل پذیرش نیست.
اما دلیل این وصیت را می توان در ادامه همان روایتی که در صحیح بخاری (جلد 4 صفحه 1549 حدیث 3998 ) آمده بود و وهابیت آن را نادیده می انگارد، بیان کرد: ولم یؤذن بها ابابکر و صلّی علیها؛ و امیر مومنان (ع) اجازه ندادند که ابوبکر را با خبر سازند و خود بر ایشان نماز خواندند.
شبیه همین روایت در کتاب "مختلف الحدیث ابن قتیبه دینوری" نیز آمده و وهابیت به این روایت استناد می کند: فاطمه (س) از ابوبکر میراث پدرش را می خاست و چون ابوبکر این میراث را به او نداد، سوگند خورد که هرگز با او سخن نگوید و وصیت کرد شبانه دفن شود برای اینکه بر مزار و دفن او حاضر نشود.
میراث خواهی شخصی نیز توجیه دیگری است که وهابیت در فلسفه سفارش حضرت زهرا (س) بر مخفی بودن مزارشان ذکر می کنند. این نیز پذیرفته نیست چرا که اگر حضرت زهرا (س) به دلیل خصومت شخصی بر سر یک مساله مالی جزئی با ابوبکر مشکلی داشتند و چنین سفارشی می کردند، یقینا بعدها فرزندانشان محل واقعی مزار ایشان را بر مردم مشخص می ساختند در حالی که مشاهده می کنیم بعد از مرگ خلفای اول و دوم و سوم و قرن ها بعد از آن با وجودی که مردم از ائمه معصومین (ع) مطالبه می کردند، ایشان قبر آن حضرت(س) را معرفی نکردند؛ از این گذشته فرزند رسول خدا (ص) حضرت فاطمه (س) شخصیتی آن چنان عظیم دارد و کسی که بر اساس روایات صحیح بخاری لقب سید النساء العالمین بر او نهاده شده است این گونه نیست که در مساله مادی و شخصی بخواهد با جامعه اسلامی قهر کرده و حتی قبر خود را نیز از میلیاردها انسان شیفته و محب خود مخفی کند.

پس چه رازی پشت این اختفا وجود دارد؟
حقیقتی که می توان در این جا بیان کرد این است که ایشان با این سفارش ویژه و شگفت انگیز خود مبنی بر مخفی بودن مزارشان، به دنبال انقلابی بودند که تا زمان ظهور آخرین فرزند خود حضرت مهدی (ع)، سوال بزرگی در ذهن مسلمانان ایجاد نماید و بر اساس این سوال آنها را به حقیقت رهنمون سازد. این انقلاب فاطمی آنچنان بزرگ و سترگ است که همواره باید فریاد زده شود، فریادی که در سکوت خود مظلومیتی ژرف را به نمایش می گذارد. همین استراتژی ایشان سبب شده است حقیقت بر افراد بسیاری آشکار شود. مسلمانان بسیاری وقتی که به راز اختفای قبر ایشان می اندیشند، انگشت حیرت به دهان گرفته و به حقیقت رهنمون می شوند. مرحوم آیت الله بهجت در عظمت سفارش حضرت زهرا (س) کار ایشان را با کار پیامبران مقایسه می کنند؛ ایشان می گویند کار عجیبی بود که نظیر کار پیغمبران است زیرا کار کسی که نزاع کند و مغلوب شود و شهیده گردد و علیه او قضاوت بشود، و آن همه بلاها را ببیند و با این حال راهی را پیدا کند که خود را مثل غالب جلوه دهد و غالب بودن خود را به دیگران نشان دهد به کار پیغمبران و اعجاز شباهت دارد.
چالشی که وهابیت امروز با آن روبه رو است، صرفا یک قبر خاص نیست، یک انقلاب است؛ وهابیت تلاش کرد حتی مسجد حضرت زهرا(س) را تخریب کند. آنها حتی از نام ایشان می هراسند و این که می بینیم وهابیت در نقشه ای تلاش می کند محلی خودساخته را به نام قبر ایشان مشخص کند، به این دلیل است که می خواهد با یک انقلاب چند صد ساله مبارزه کند. اما این فکر کودکانه پیش از آن که سودی به حال وهابیت داشته باشد، سوال های بیشتری را در اذهان مسلمانان جهان ایجاد می کند از جمله اینکه چرا شما حتی اجازه نمی دادید نام ایشان در بقیع برده شود چه رسد به این که اکنون روی نقشه محلی را برای قبر ایشان تعیین می کنید؟!
این حرکات مذبوحانه وهابیت چیزی نیست که بتواند آنان را به سرمنزل مقصود برساند و خوشحالیم که تا حدی درمانده شده اند که مجبورند این گونه عمل کنند. وهابیتی که جز به انفجار و حذف فیزیکی طرف مقابل نمی اندیشد و با دلارها و پشتیبانی های آمریکا زنده است و با حرکت در مسیر خلاف جریان دریای اسلام، سعی بر نمایش دادن و نشان دادن خود دارد، هر چه بگذرد بیشتر در سیاهی خود غوطه ور خواهد شد و نور انقلاب فاطمی که از 1400 سال پیش در خانه ای گِلی از پشت در چوبی تابید، همه عالم را روز به روز روشن تر خواهد کرد و خفاشان تباهی را به غار سیاهی خودشان عقب خواهد راند. به امید روزی هستیم که محل قبر ایشان توسط فرزند عزیز آن بانوی ارجمند در همان انقلاب فاطمی که خواهد داشت، بر همگان روشن شود. اما در روایات شیعه وارد شده است که دلسوختگان آن حضرت (س) می توانند مزار حضرت معصومه (س) را به جای مزار آن حضرت (س) زیارت کنند.