۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۰۷
1) برای «ثارالله»، معانی و وجوه مختلفی ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را دارد و در مجموع به این معناست که خداوند، ولی خون آن حضرت است و خود او، خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب میکند؛ زیرا ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهی و طرف شدن با خداوند است. به طور کلی، از آن جهت که اهل بیت(ع) «آل الله» هستند، شهادت این امامان و ریخته شدن خونِ آنان، متعلق به خداوند است.(2)
اگر چه این واژه در قرآن نیامده است، اما میتوان آن را با آیات قرآنی، این گونه توجیه کرد که خداوند میفرماید: «من قتل مظلومًا فقد جعلنا لولیه سلطَنًا(3)؛ آن کس که مظلوم کشته شده، برای ولیاش، سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم».
هر کسی (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، صاحبان خون او، حق خون خواهی دارند و از آن جا که اهل بیت(ع) - به ویژه امام حسین(ع) - مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند، کشته شدهاند و جان به جان آفرین تسلیم کردهاند، در واقع، «ولی دم» و خون خواه آنان، خود خداوند است.
بنابراین، «ثارالله» به این معناست که خون بهای امام حسین(ع)، متعلق به خداست و او کسی است که خون بهای امام حسین(ع) را خواهد گرفت. این واژه، حاکی از شدت همبستگی و پیوند سیدالشهدا(ع) با خداوند است که شهادتش همچون ریخته شدن خونی از قبیلة خدا میماند که جز با انتقام گیری و خون خواهی خدا، تقاص نخواهد شد.(4)
2) اگر «ثار» به معنای خون باشد، قطعاً مراد از «ثارالله»، معنای حقیقی نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است؛ چون مسلّم است که خدا موجودی مادی نیست تا دارای جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر، از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی همان گونه که نقش خون در بدن آدمی، نقشی حیاتی است، وجود مقدس امام حسین(ع) نسبت به دین خدا نیز چنین نقشی دارد و احیای اسلام، با نهضت عاشورا بوده است.
3) شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانی مستند به روایات نیز به نتیجه
ای نورانی دست یافت. از امام علی(ع) نیز به «اسدالله الغالب» و
«یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر(ص) روایت شده که خداوند فرمود:
«بندة من، به چیزی دوست داشتنیتر از واجبات، نزد من اظهار دوستی نمیکند و همانا او با نوافل نیز به سوی من اظهار دوستی میکند؛ پس آن گاه که او را دوست بدارم، گوش او میشوم که با آن میشنود و دیدة او میشوم که با آن، میبیند و زبان او میشوم که با آن سخن میگوید و دست او میشوم که با آن، ضربه میزند و پای او میشوم که با آن راه، میرود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند، به او عطا میکنم».(5)
از این روایت به خوبی آشکار میشود که اولیای خداوند، «خلیفه» او بر روی زمین و مظهر افعال الهیاند. خداوند، جسم نیست؛ اما آن چه را که اراده میکند انجام بدهد، از طریق دست اولیای خود، به ظهور میرساند و کمکی را که میخواهد به سوی بنده ای بفرستد، با پای اولیای خود میرساند و خونی را که میخواهد از سوی خود، برای احیای دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیای خودش، ظاهر میسازد. از این رو، همان طور که دست امام علی(ع) دست قدرت خدا و «یدالله» است، خون امام حسین(ع) نیز خون خدا و «ثارالله» است.
از این رو، در زیارت عاشورا، چنین میخوانیم: «السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره و الوتر الموتور؛ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو ای یگانة دوران»! همان گونه که ابن قولویه در زیارت هفدهم و بیست و سوم امام حسین(ع) این فقره را نقل میکند: «و انک ثار الله فی الأرض و الدم الذی لا یدرک ثاره أحد من أهل الأرض و لا یدرکه الا الله وحده».(6)
همان گونه که نقش خون در بدن آدمی، نقشی حیاتی است و بود و نبودش، زندگی و مرگ او را رقم میزند، وجود مقدّس امام علی و امام حسین(ع) نزد خدا و در دین او، چنین نقشی دارند و اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین(ع) نبود، اسلام و تشیّع نبود.
آری، تا یاد و نام سیّدالشّهدا(ع) زنده و بر سر زبانهاست، تا عشق حسین(ع) در دلها میتپد، تا آتش محبت و ولایت او در قلوب انسانها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلندای آسمانها و زمین، طنین انداز است، نام و یاد خدا، زنده و پایدار است؛ چون او، همة هستی خود را در راه خدا، انفاق و ایثار کرد؛ سیمای ننگین ریاکاران و تحریف گران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهرة زشت آنها برداشت و اسلام ناب نبوی و علوی را نمایاند. خون او، شرافت «ثارالله» را گرفت.
ثارالله در فرهنگ شیعه
در فرهنگ شیعه خون حسین به عنوان نماد عزت، حق طلبی و ظلم ستیزی شناخته میشود و در طول تاریخ با هویت شیعه پیوند خورده است. به عنوان مثال در جریان انقلاب اسلامی ایران شعار «خون حسین میجوشد، خمینی میخروشد» یادآور این مفهوم و نمایانگر اثر آن در برانگیختن شیعیان است.
پی نوشت ها:
1_(الطریحی، مجمع البحرین، ج 1، ص 237، معین، محمد، فرهنگ فارسی، ج 1، ص 1185.)
2_(جواد محدثی، جواد، درسهایی از زیارات عاشورا، ص 14؛ اصغر عزیزی تهرانی، شرح زیارت عاشورا، ص 35.)
3_(اسراء، آیة 33.)
4_(فرهنگ عاشورا، واژه «ثار».)
5_(برقی، المحاسن، ج1، ص291.)