کد خبر : ۱۳۹۹۲
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۹

شهادت امام باقر(ع)/ وصیت خاص امام باقر(ع) بر عزاداری بر خویش

امام محمد باقر(ع) ۵۷ سال از عمر مبارکش ‏گذشته بود که به امر هشام بن عبدالملک او را مسموم کرده که بر اثر آن به شهادت رسیدند.
عقیق: امام محمد باقر(ع) ۵۷ سال از عمر مبارکش ‏گذشته بود که به امر هشام بن عبدالملک او را مسموم کرده که بر اثر آن به شهادت رسیدند. بنا بر مشهور  امام باقر(ع)در هفتم ماه ذی حجه سال ۱۱۴ هجرى دیده از جهان فرو بست و در قبرستان بقیع در کنار پدرش(امام سجاد) و عمویش( امام حسن) دفن شد.

كلينى به سند خود از امام صادق (ع) نقل كرده است كه فرمود: پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبياء در نزد خود داشت، به من به وديعت‏ سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسيد به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قريش را دعوت كردم كه يكى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنويس اين چيزى است كه يعقوب فرزندانش را بدان وصيت كرد كه اى فرزندانم خداوند دين را براى شما برگزيد، پس نميريد مگر آنكه تسليم رضاى خداوند باشيد. »و وصيت كرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى‏ دهد كه او را به جامه بردى كه هر جمعه در آن نماز مى ‏خواند كفن كند و عمامه‏ اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمين بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى كفن او را باز كند. سپس به شهود فرمود: بازگرديد خداوند شما را رحمت كند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در اين وصيت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخيزند به اين بهانه كه به تو وصيت نكرده‏ام و مى ‏خواستم بدين وسيله حجت و دليلى براى تو قرار داده باشم. در حقيقت امام (ع) مى ‏خواست به اين وسيله همگان بدانند كه جعفر بن محمد(ع)، وصى و جانشين و امام بعد از اوست.

همچنین کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که پدرم گفت: اى جعفر از مال من برای گریه کنندگان وقفى بکن که 10 سال در منى در موسم حجّ بر من ندبه و گریه کنند، و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیّت من زارى کنند.

آیت الله جوادی آملی در مورد علت وصیت امام باقر(ع) بر این عزاداری می گوید: خود امام باقر (ع) به وجود مبارک امام صادق (ع) دستور داد، فرمود: اُوقِف‎‏‎ْ لِی مِنْ مالِی کَذا و کَذا ؛ از مال من، این دیگر بخش به ثلث بر می گردد؛ از مال من فلان مبلغ را بگیر، وقف بکن. برای اینکه برای من در مدت 10 سال در منا روضه خوانی کنند، عزاداری کنند. خُب منا، ایام عید است؛ شب عید قربان است، مراسم عید قربان است.

وی در ادامه یادآور می شود: فرمود: مردم ـ شیعه و سنّی ـ اینها از راههای دور جمع می شوند. در مکه هر کسی مشغول اعمال خودش است و به فکر رفتن به عرفات و مشعر و منا است؛ آن دلهره ای که دارد، او را آرام نمی گذارد. واقعاً کسانی که حاجی اند، مخصوصاً در آن عصر؛ از راههای دور با آن صعبُ العبور بودن، آمدن؛ در مکه آرام نیستند. امّا وقتی که این دلهره ها و اضطراب رد شد، آمدند به عرفات و مشعر و منا و رَمی جمره کردند و حَلق کردند و از لباس اِحرام به در آمدند، یک فراغتی دارند. فرمود: 10 سال در منا برای من ندبه کنند. این نه برای آن است که اینها جمع بشوند آنجا، اشک بریزند! خب بسیاری از آنها سنّی بودند. شیعه در آنجا مثل الآن در اقلیّت بود. فرمود: آن سخنران می رود، می گوید:‌ امام باقر چنین فرمود دربارة فلان آیه چنین فرمود، دربارة فلان حدیث چنین فرمود، دربارة فلان مطلب کلامی چنین فرمود، دربارة فلان مطلب فقهی چنین فرمود. نام مرا در منا زنده نگه بدارید. خُب ما شیعیان آنهائیم! این نام را حفظ بکنیم، این مرام را حفظ بکنیم.


منبع:مهر

211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین