شهید هادی - صفحه 11

پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
شهید هادی

معجزه اذان گفتن شهید ابراهیم هادی

در ارتفاعات انار بودیم. هوا کاملا روشن شده بود. امدادگر زخم گردن ابراهیم را بست. مشغول تقسیم نیروها و جواب دادن به بیسیم بودم. یکدفعه یکی از بچه ها دوید و باعجله آمد پیش من و گفت: حاجی، حاجی یه سری عراقی دستاشونو بالا گرفتن و دارن به این طرف میان!
کد خبر: ۷۵۹۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۴

ابراهیم هادی اسطوره ایثار و شهادت

جهت هماهنگی بهتر، بین فرماندهان سپاه و ارتش جلسه‌ای در محل گروه اندرزگو برگزار شده بود. بجز من و ابراهیم سه نفر از فرماندهان ارتش و سه نفر از فرماندهان سپاه حضود داشتند. تعدادی از بچه‌ها هم در داخل حیاط مشغول آموزش نظامی بودند.
کد خبر: ۷۵۸۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۱

  • پربازدید ها
  • تازه ها