خاطره - صفحه 166

پایگاه اطلاع رسانی هیات‌ها و محافل مذهبی
خاطره

آنقدر آرزو کرد تا شهید شد

شیخ وقتی به یک شهید می‌رسید، من به چهره‌اش نگاه می‌کردم که عکس‌العملش چیست؟ می‌دیدم که چهره‌ شیخ عوض می‌شود. قطرات اشک از چشمانش جاری می‌شد، ولی وانمود می‌کرد که گریه نمی‌کند. می‌ترسید که باعث ضعف شود.
کد خبر: ۷۸۵۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۵

امدادرسانی در جبهه/

شیوۀبرخوردرزمندگان ایرانی با اسرای عراقی

از سربازها کمک گرفتیم و شیف بندی کردیم که هر ساعت، یک نفر بالای سر این مجروح باشد و پرستاری کند. ما بر اساس آموزه‌های دینی و انسانی، از خواب و آرامش خود گذشتیم تا اسیر راحت باشد.
کد خبر: ۷۸۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۴

  • پربازدید ها
  • تازه ها