۲۶ دی ۱۴۰۳ ۱۶ رجب ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۱۹
«دولت مصدق دچار کسری بودجه بود. شرایط بهگونهای درآمد که دولت برای پرداختهای خود هم دچار مشکل بود. دکتر مصدق حتی تلاش کرد که از بانک جهانی 10میلیون دلار وام بگیرد. ایشان خیلی تکاپو کرد، ولی نهایتاً بانک جهانی موافقت نکرد که به ایران وام پرداخت کند. از طرف دیگر دولت هرقدر تلاش کرد تا طلاهای ایران را از شوروی پس بگیرد موفق نشد. دولتهای قبل از مصدق مقدار هفت تن طلا به عنوان وثیقه در شوروی گذاشته بودند که دکتر مصدق موفق به بازپسگیری آن نشد. رکود اقتصادی بازار را به شدت بحرانی ساخته بود... ما هم که در بازار بودیم، شرایط سختی داشتیم. روال کار ما این طور بود که کالاهایی مانند چای، قماش و پنبه و سایر اقلام را توزیع یا صادر میکردیم، ولی چون قدرت خرید عمومی مردم کم شده بود شرایط کسب و کار ما هم وخیم شده بود.»
میرمحمدصادقی با تصریح بر اینکه آیت الله کاشانی در بازار هواداران زیادی داشت، از اعلامیه این مجتهد مبارز به عنوان نسخه نجاتبخش دولت و مردم یاد میکند. آیتالله کاشانی در پیامی خطاب به مردم آنها را به خرید اوراق تشویق کرد و گفت: «امروز است آن روزی که جهاد شما باید با بذل مال بعمل آید. خریداری اوراق قرضه بر ذمه آحاد ملت مسلمان است.»
اوراق قرضه ملی
میرمحمد صادقی میگوید: «گروهی از بازاریان به فکر چارهاندیشی افتادند. آنان باور داشتند که بحران مالی دولت باید برطرف شود. با صدور اعلامیه آیتالله کاشانی مبنی بر خرید اوراق قرضه و کمک به دولت، حرکت آغاز شد. در آن زمان، آقای محمود مانیان و چند نفر دیگر، که از بازاریان سرشناس بودند، اعلامیهای دایر بر تشویق خرید اوراق قرضه ملی برای کمک به دولت توزیع کردند تا بازاریان با خرید این اوراق مشکل مالی دولت دکتر مصدق را برطرف کنند. مانیان در میان بازاریان نفوذ داشت به همین دلیل با تشویق او اوراق فروخته میشد. درآمد حاصل از فروش این اوراق به دولت کمک کرد تا بخشی از بحران را پشت سر بگذارد.»
پی نوشت:
پنجره ای به گذشته؛ خاطرات علاءالدین میرمحمد صادقی، انتشارات کارآفرین،1391، صص 45-38.
منبع:تسنیم