۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۰ : ۲۱
* آيه
أَوْ کَالَّذي مَرَّ عَلي قَرْيَةٍ وَ هِيَ خاوِيَةٌ عَلي عُرُوشِها قالَ أَنَّي يُحْيي هذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فَانْظُرْ إِلي طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَ انْظُرْ إِلي حِمارِکَ وَ لِنَجْعَلَکَ آيَةً لِلنَّاسِ وَ انْظُرْ إِلَي الْعِظامِ کَيْفَ نُنْشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلي کُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ
* ترجمه
یا همانند كسى (عُزَیر) كه از كنار یك آبادى عبور كرد، در حالى كه دیوارهاى آن بر روى سقف هایش فرو ریخته بود (و مردم آن مرده و استخوانهایشان در هر سو پراكنده بود، او با خود) گفت: خداوند چگونه اینها را پس از مرگ زنده مى كند؟ پس خداوند او را یك صد سال میراند و سپس زنده كرد (و به او) گفت: چقدر درنگ كردى؟ گفت یك روز، یا قسمتى از یك روز را درنگ كرده ام! فرمود: (نه) بلكه یك صد سال درنگ كرده اى، به غذا و نوشیدنى خود (كه همراه داشتى) نگاه كن (كه با گذشت سال ها) تغییر نیافته است. و به الاغ خود نگاه كن (كه چگونه متلاشى شده است، این ماجرا براى آن است كه هم به تو پاسخ گوییم) و (هم) تو را نشانه (رستاخیز) و حجتى براى مردم قرار مى دهیم. (اكنون) به استخوان ها(ى مَركب خود) بنگر كه چگونه آنها را بهم پیوند مى دهیم و بر آن گوشت مى پوشانیم. پس هنگامى كه (این حقایق براى آن مرد خدا) آشكار شد، گفت: (اكنون با تمام وجود) مى دانم كه خداوند بر هر كارى قادر و تواناست.
* نکته ها
آیه ى قبل گفتگوى حضرت ابراهیم با نمرود را بازگو كرد كه پیرامون توحید گفتگو مى كردند و هدایت از طریق استدلال بود و ابراهیم با استدلال پیروز شد. نمونهى دوّم خروج از ظلمات به نور، در این آیه است كه پیرامون معاد گفتگو مى شود و هدایت از طریق نمایش و به صورت محسوس و عملى صورت مى گیرد. در تفاسیر و برخى روایات آمده است كه نام این شخص «عُزیر» بوده است. در تفسیر المیزان مى خوانیم كه این شخص باید پیامبر باشد، زیرا خداوند با او سخن گفته است.
* پيام ها
1- به تمدن هاى ویران شده گذشته، باید به دیده عبرت نگریست و درس هاى تازه گرفت. «مرّ على قریة»
2- هرچند مى دانید، امّا باز هم علم خود را با تجربه و پرسیدن بالا ببرید. «انّى یحى هذه اللّه»
3- صد سال مردن، براى یك نكته فهمیدن بجاست. «فاماته اللّه مأة عام»
4- گذشت زمان طولانى، خللى در قدرت خداوند وارد نمى آورد. «فاماته اللّه مأة عام ثم بعثه»
5 - رجعت و زنده شدن مردگان در همین دنیا و قبل از قیامت قابل قبول است. «أماته... بعثه»
6- نمایش، از بهترین راه هاى بیان معارف دینى است. «اُنظر الى طعامك و شرابك... و انظر الى... و انظر الى العظام...»
7- با اراده الهى استخوان محكم، متلاشى مى شود، ولى غذایى كه زود فاسد مى شود، صد سال سالم باقى مى ماند. «لم یتسنّه»
8 - نمایش قدرت پروردگار براى ارشاد و هدایت مردم است، نه براى سرگرمى و یا حتّى قدرت نمایى. «ولنجعلك آیة للناس»
9- خداوند صحنه اى از قیامت را در دنیا آورده است. «فاماته... ثم بعثه... وانظر الى العظام كیف ننشزها»
10- معاد، جسمانى است. زیرا اگر معاد روحانى بود، سخن از استخوان به میان نمى آمد. «وانظر الى العظام»
11- مشت نمونه ى خروار است. خداوند گوشه هایى از قدرت خود در قیامت را در دنیا به نمایش گذارده است. «فلمّا تبیّن له قال أعلم انّ اللّه على كلّ شىء قدیر»