عقیق:یکی از ویژگیهای حرکت امام رضا(ع) که از نظر حضرت آیتالله خامنهای میتواند الگویی برای ما در شرایط حاضر باشد، آیندهنگری و راهبردهای بلندمدت آن حضرت است: «کار برای اهداف بلند را اینجوری باید انجام داد؛ نگاه به بلندمدت را با این انگیزهها، با این نیتها، با این امیدها باید انجام داد»، پایگاه اطلاعرسانی khamenei.ir در گفتوگو با حجتالاسلام غلامحسن محرمی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی این موضوع را مورد بررسی قرار داده است که در ادامه میآید: عصر امام رضا(ع) عصر کشمکش سیاسی میان اهلبیت (ع) و دستگاه خلافت است * برای آغاز گفتوگو لطفاً درباره فضای کلی فکری، سیاسی و اجتماعی دوران امام رضا(ع) توضیح دهید. -ما وقتی وارد قرن دوم میشویم، موضوع مرجعیت علمی در جهان اسلام مطرح میشود. پیش از این زمان، رجوع به عالِم و حتی مسألهی کتابت زیاد مطرح نبود. در قرن دوم به تدریج کاغذ رواج بیشتری در میان مسلمانان به ویژه در عراق و حجاز یافت. تقسیمبندی علوم و تأسیس علوم در این زمان بهوجود میآید. در این زمان است که مرجعیت علمی امام باقر و امام صادق علیهماالسلام مطرح میشود. این دو امام در عرصه فرهنگ و علم کار کردند و توانستند تأثیر بگذارند تا حدی که اکنون ما هم سر سفره امام باقر و امام صادق علیهماالسلام نشستهایم. بعد که عباسیان روی کار میآیند، احساس خطر میکنند و میبینند خودشان به صورت صوری خلیفه هستند و خلیفهی واقعی امام صادق(ع) است. آنها بعد از امام صادق(ع) به صورت جدی به کار میافتند تا این مرجعیت علمی را در دست بگیرند و حتی میخواستند به صورت فیزیکی جانشین امام(ع) را حذف کنند. از همین رو عصر امام رضا(ع) همانند ائمهی دیگر، عصر کشمکش سیاسی میان اهلبیت (ع) و دستگاه خلافت است که عباسیان بنا بر همین مقاصد سیاسی میخواهند مرجعیت علمی این بیت و خاندان را سلب کنند و آن را از بین ببرند. دستگاه خلافت به دنبال سلب مرجعیت علمی ائمه (ع) در تمام جامعه بود * البته تلاش آنها برای حذف مرجعیت علمی نزد عموم جامعهی اسلامی بوده است وگرنه مرجعیت علمی ائمه اطهار (ع) همواره نزد شیعیان وجود داشته است. درست است؟ -بله، وضعیت شیعه همواره در این زمینه مشخص بوده است. حتی بعد از امام رضا(ع)، سه امام دیگر که در سن جوانی هستند به بهترین نحو شیعه را مثل قبل اداره میکنند و خیلی فرقی نمیکند. حتی بزرگترین دانشمندان شیعی در همین عصر پدید میآیند و بزرگترین کتابها و گستردهترین نگارشها در عصر همین ائمه بزرگوار تا آخر قرن سوم صورت میپذیرد. منتها دستگاه خلافت به دنبال سلب مرجعیت علمی ائمه (ع) در تمام جامعه است. سه سال هم امام ولیعهد است و در اوج قرار میگیرد *دستگاه عباسی تا چه اندازه در این طرح موفق می شود؟ -ببینید بعد از امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) را زندانی کردند ولی نتوانستند مرجعیت علمی ایشان را بگیرند. در زمان امام رضا(ع) نیز آنها میخواستند این مرجعیت علمی را بگیرند؛ اگرچه دسترسی به امام آزاد نبود، اما امام آن جایگاه را داشتند. حتی اتفاقاتی باعث میشود که عباسیان نتوانند آن سیاست را به درستی بهویژه در زمان امام رضا(ع) اعمال کنند، برخلاف زمان امام کاظم(ع) که مقداری توانستند این کار را انجام دهند. آنها امام کاظم(ع) را زندانی کردند و از نظر فیزیکی ایشان را حذف کرده و اصل و صورتمسأله را پاک کردند. ولی در زمان امام رضا(ع) مقداری در این مسأله به مشکل میافتند. علت این چه بوده است؟ میگویند که خود هارون خیلی به امام رضا(ع) سخت نمیگرفت. چند گزارش در این زمینه داریم؛ از جمله برمکیها میگفتند که امام موسی بنجعفر(ع) از دنیا رفت ولی پسر ایشان هست و کار میکند. هارون گفت چه کار کنم؟ میخواهی او را هم بکشم؟! میخواهی همه علویان را بکشم؟! با این حرفها آنها ساکت شدند و حرفی نزدند و دیدند که هارون نمیخواهد چنین کاری کند. عمر هارون که به سر میآید، دو پسرش با هم جنگ میکنند. به همین دلیل پنج سال برای امام فرصت پیش میآید و امام آزادی عمل در این ایام داشتند. بعد از هارون، مأمون هم بنا ندارد که به امام سخت بگیرد و سه سال هم امام ولیعهد است و در اوج قرار میگیرد. اگر نامهای به هر جای عالم میفرستادم، بیجواب نمیماند * در واقع این مرجعیت علمی در دوران ولایتعهدی قوت میگیرد؟ -بله، البته قبل از ولایتعهدی هم چند گزارش داریم که نشان میدهد امام(ع) آن جایگاه مرجعیت را داشته و آن را حفظ کرده و شاید همین موضوع باعث میشده که جایگاه سیاسی هم پیدا کنند. یک روز ایشان با مأمون حرف میزدند که مأمون گفت: «ما ولایتعهدی را به شما دادیم و تا به حال کسی این کار را نکرده بود» و به نوعی بر امام(ع) منت گذاشت. امام(ع) فرمود: «ولایتعهدی برای ما منتی نیست. من در کوچههای مدینه سوار بر مرکب خود میشدم و حرکت میکردم و محبوبترین و محترمترین و عزیزترین فرد در آنجا بودم و اگر نامهای به هر جای عالم میفرستادم، بیجواب نمیماند». روایتی از جایگاه علمی امام رضا(ع) * برداشت من از سخنان شما این است که مرجعیت علمی ائمه (ع) در زمان صادقین(ع) اوج میگیرد و بعد از آن دستگاه خلافت عباسی به دنبال حذف یا کمرنگ کردن این مسأله است، منتها بهطور کامل موفق نمیشود. -یعنی برنامههایی را چیدند تا برای امام رقیب بتراشند؛ مُفتیتراشی کردند. با اینکه سیاستشان این بوده که هیچ حرفی از عظمت علمی ائمه به زبان نیاورند، اما در این کشمکش نتوانستند به طور کلی آن جایگاه را بگیرند و هنوز هم نتوانستند. امام رضا(ع) به نیشابور که جای خیلی بزرگی بوده است میروند و هزاران نفر جمع میشوند و به قولی میگویند ۲۰ هزار نفر در آنجا این حدیث سلسلةالذهب را مینوشتند. این نشان از جایگاه علمی امام رضا(ع) دارد که اینها چقدر امام را عزیز میداشتند؛ یعنی ایشان را قبول داشتند. بنابراین یکی از شئون مهم امامت بحث مرجعیت علمی است که امام رضا(ع) هم بر آن تأکید داشتهاند؛ به خصوص اینکه ایشان مقابله با انحرافات را در پیش گرفتند. امام رضا(ع) در دل این احادیث رفتند و احادیث را تصحیح میکردند * مقابله امام رضا(ع) با تحریفات به چه شکلی و در چه محورهایی انجام گرفت؟ -ایشان در چند زمینه این کار را کردند که بیشتر در انحراف حدیث بود. همزمان و بعد از عصر امام صادق(ع) حدیثنویسی در میان برخی فرق مسلمین شروع شد که قبل از آن زمان اینطور نبود؛ یعنی آنها برخلاف شیعیان کتاب حدیثی نداشتند. ما کتاب حدیثی امیرالمؤمنین(ع) را داریم که خود ایشان نوشتهاند و به املای پیامبر(ص) و به کتابت امیرالمؤمنین(ع) است. وقتی آنها نوشتن را شروع کردند که گروهی از آنها گفتند ما باید در تمام شئون دین چه شئون کلامی و چه شئون فقهی به حدیث رجوع کنیم. اینها رجوع کردند و دیدند که حدیث کم دارند. حدیث هم نداشتند و به اهلبیت (ع) هم بهطور مطلق رجوع نمیکردند. بعد اینها به حدیثسازی و تحریف حدیث و اضافه کردن حدیث روی آوردند. امام رضا(ع) در دل این احادیث رفتند و احادیث را تصحیح میکردند. این کار از امام رضا(ع) شروع شد. البته قبل از ایشان هم بود، اما امام رضا(ع) در این مسأله به طور جدی وارد شدند و در زمان ائمهی بعدی هم همینطور ادامه پیدا کرد. *به نظر شما چه اتفاقی میافتد که دستگاه عباسی عملاً در برابر اقدامات امام رضا(ع) نمیایستد و برخورد مستقیم نمیکند؟ -مأمون آدم سَیّاسی بود. قصد او این بود که واقعاً این مسأله را تمام کند. او میگفت: مثلاً امام را مسموم کردم و کشتم یا محدود کردم؛ ثم ماذا؟ ما همینطور باید تا ابد برویم؟ کاری باید بکنیم که ما به اینها غلبه کنیم و دستشان را رو کنیم. این فکر را داشت. فکر او عمیقتر از این حرفها بود؛ البته به نتیجه نرسید. امام رضا(ع) انصافاً در این مرحله با تمام قامت به میدان آمد و مأمون را شکست داد. مأمون آخر مجبور به کاری شد که همان اول نمیخواست آن کار را انجام دهد و الّا سیاست، همان سیاستی بود که آنها میخواستند مرجعیت علمی را از امام رضا(ع) بگیرند، ولی در نهایت مجبور شدند و به عبارتی چارهای جز کشتن حضرت نداشتند. امام رضا(ع) در مبارزه با تحریفها اسلام را حفظ کرد *رهبر انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود دربارهی زندگی اهل بیت (ع) و بهخصوص زندگی امام رضا(ع) بیان میکنند که این حرکتها اثر بلندمدت داشت و یک حرکت آیندهنگرانه بود. این آیندهنگری چگونه بوده است؟ -ببینید بعد از رحلت پیامبر(ص) و بر اساس مشهور، امیرالمؤمنین(ع) ۳۳ سال داشت؛ کاری که حضرت کرد، بهترین کار بود. اگر غیر از آن کاری میکردند، اسلام نمیماند و اسلام از بین میرفت. یا امام حسن(ع) یا امام حسین(ع) هم همینطور. مثلاً اگر امام حسین(ع) شهید نمیشد، اسلام نمیماند. نه تنها شیعه اثنیعشری که حتی نامی از اسلام به معنای عام باقی نمیماند. اگر امام رضا(ع) همان حرکت در صحنه علمی و تحریفزدایی و مبارزه با تحریفها را نداشت، اسلام از بین میرفت. مردم اسلام منحرف را که قبول نمیکنند. در اثر فعالیتهای ائمه (ع) مقداری توانستند مسیر را بیابند. از لحاظ سیاسی هم همینطور است. اگر واقعاً آنها بر امام رضا(ع) پیروز میشدند و امام آن تدابیر را در مقابل مأمون اخذ نمیکرد، اوضاع بهگونه دیگری رقم میخورد. شما میدانید که امام رضا(ع) در مسألهی ولایتعهدی جلو آمد، اما فرمود در عزل و نصبها دخالت نمیکنم. مأمون دید که به امام اسمی داده و امام بزرگ شده و هیچ کاری نمیتواند بکند که چهره امام رضا(ع) را تخریب کند. اگر امام این تدبیر را نمیکردند، مأمون بنا داشت ایشان را تخریب کند که با این وجود، خط ولایت و خط امامت هم تخریب میشد. او که واقعاً بنا نداشت امام رضا(ع) را به عنوان ولیعهد بگذارد، حتی اگر امام زنده هم میماند، بنا نداشت که خلافت را به ایشان بدهد؛ بلکه بنا داشت بهزعم خود، دست و مشت امام را باز کند. باز شدن مشت امام هم اینطور بود که نه فقط شخص امام، بلکه جریان و خط ولایت را مورد حمله قرار دهد. رهبر انقلاب به این موارد نظر دارند که مسأله آیندهنگری در حرکت معصومین (ع) را مورد توجه قرار دادهاند.