۲۳ آذر ۱۴۰۳ ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۱۷
پناهیان افزود: وقتی میگوییم انسانی خودش را تربیت کند یا دیگری را تربیت کند یعنی از دستگیری اندیشه و عمل استفاده بکند برای اینکه قلب و گرایش ها را تغییر بدهد. معنای تربیت یعنی این که گفتیم. البته وقتی شما از اندیشه خوب استفاده میکنید یک تربیتی هم در خود اندیشه پدید میآید. اندیشهورزی هم صورت میگیرد. مثل کسی که محقق است و از ذهنش زیاد استفاده میکند و یک پرورش ذهنی هم برایش رخ میدهد، یا کسی که از عمل برای تاثیر گذاری بر گرایشها استفاده میکند، مهارتهای عملی هم پیدا میکند. ولی اصل تربیت که میگویند: فلانی با شخصیت است و آدم خوبی است، در قلب است. یعنی هیچ تمایل بدی در آن نیست. هیچ تمایل خوبی نیست که در دلش نباشد. وقتی می گوییم خودش را تربیت بکند یا کسی را تربیت بکند یا از آثار تربیتی صحبت میکنیم، از آثار تربیتی در میدان گرایشها حرف می زنیم که با خود گرایش ها مستقیم به سختی میشود کار کرد. مگر کسانی که قدرت بالایی داشته باشند. ما معمولا یا از طریق عمل بر گرایشهای خودمان اثر می گذاریم یا از طریق اندیشه.
وی در ادامه با بیان اینکه، با این مقدمه می خواهیم به بحث عبادت برسیم، ادامه داد: در جامعه ما برای تغییر روحیات بیشتر از عمل استفاده می کنند یا اندیشه؟ ما عملا برای تغییر خودمان از عمل استفاده میکنیم. البته بدون حساب و میخواهیم حسابی برای آن درست کنیم که آن عبادات است. به هرکس بگوییم میخواهیم کسی را تربیت کنیم، میگوید؛ با او حرف بزنیم. اول بینش او را تغییر بدهیم. اول آگاهی هایش را تغییر بدهیم. به نظر من در مورد آگاهی بعنوان عامل تربیت افراط شده است. این صحیح نیست. در تربیت انسان بیشتر از عمل میتوان برای تاثیر گذاری بر گروه انسان استفاده کرد تا آگاهی. بخاطر همین شما باید از هفت سالگی برای تربیت شخصیت روحی فرزند، او را وادار به نماز خواندن و کتاب خواندن بکنید. تردیدی نیست که ارزش علم ارزش بسیار بالایی است. تردیدی نیست که تا تربیت پشتوانه آگاهی و اندیشه نداشته باشد، قوام پیدا نمیکند. چرا می گوید: اول او را وادار به نماز بکن؟ چون عمل در روح انسان خیلی تاثیر دارد. مردم این را نمی دانند. عملا استفاده میکنند ولی خبر ندارند.
چیزی که بیشتر انسان را تربیت میکند، عمل او است
بخاطر همین نمیدانند که وقتی یک گناه انجام میدهند چقدر در شخصیت آنها تاثیر می گذارد. بعد می گویند: چیزی بگویید که من خودم را تربیت کنم. چیزی که او را تربیت میکند عمل او است. من اگر بیست و چهار ساعت هم برای او حرف بزنم اثرش از عمل خود او کمتر است. دو صد آگاهی نیم کردار خودمان نیست. چیزی که بیشتر انسان را تربیت میکند، عمل او است. یعنی ما چگونه عمل میکنیم ؟ همانگونه شخصیت درونی ما شکل می گیرد. همان شخصیت درونی که طول میکشد تا آنرا بدست بیاوریم. رویشهای درونی ما با عمل ما شکل می گیرد. کمی آگاهی کافی است. امیر المومنین می فرمود: شما به عمل به آنچه می دانید محتاج تر هستید به دانستن آنچه که نمیدانید.
حجت الاسلام پناهیان با تاکید بر اینکه، اعمال ما خیلی تاثیر دارند، تصریح کرد: آیت الله بهجت میگفتند: «آن چیز هایی را که می دانی عمل کن خدا آن چیزهایی را که نمی دانی به تو می رساند» برای اینکه به قلب انسان برسیم ما دو دستگیره داریم، مستقیم سراغ قلب رفتن کار دشواری است. از عمل میتوانیم استفاده کنیم البته عملی که خودش فرزند گرایشهای ماست. عملی که ممکن است فرزند یک گرایش ضعیفی باشد، همین عمل کل قلب ما را متحول میکند. اثر مضاعفی میگذارد. چرا مردم در تربیت به عمل کردن اهمیت نمی دهند؟ می گویند: عمل نتیجه قلب من است پس بیایید قلب مرا درست کنید. شما در قلب خودت قسمتهای طولانی دارید به آن اعتنا نمیکنی. آنها را به ظهور برسان. باید راهش را پیدا بکنید که چه اعمالی را میتوانم انجام بدهم. اگر انسان اعمال را لیست کند. می بیند لیست بلند بالایی از اعمال خوب است که می تواند آنرا انجام بدهد و مانعی ندارد. اینها را پُر انجام بدهند. اینها را با دقت و با اهتمام انجام بدهند. ما همیشه میگوییم وزنه سیصد کیلویی را نمیتوانیم بلند کنیم. اگر نمیتوانی این کار را انجام بدهی حداقل یک قاشق را بلند کن، اما تو این کار را هم نمیکنی.
ما باید با عمل خودمان، خودمان را تربیت کنیم
وی ادامه داد: ما میخواهیم در مسائل تربیتی نفر اول باشیم و اِلا دیگر هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. ما با اعمال مان میتوانیم قلب خودمان را تحت تاثیر قرار بدهیم. بسیاری از گناهان است که مردم نیازی به آن ندارند. لذت زیادی هم نمی برند، آنها را انجام ندهند. اگر یک گناهی خیلی ما را اذیت کرد، بقیه را انجام ندهیم. این اثر بد تربیتی دارد ولی میخواهم بگویم جلوی نفس انسان را بگیرم. خیلی از گناهان لذت ندارد، آنها را ترک کنید. در روایت داریم؛ شما در امور کوچک از خدا بترس. بگو این را بخاطر ترس از خدا کنار می گذارم. عبادت یعنی یک برنامه عملی برای اصلاح دل. اثر تربیتی عبادت به این است که موثرترین کار برای اینکه قلب را متحول بکنید، عمل است و یکی از برنامه های عملی ویژه و خاص برای تربیت دل، عبادت است. چرا عبادت اثر تربیتی بالا روی قلب ما دارد ؟ چرا نماز شما را از فحشا و منکر باز می دارد؟ چون عبادت به درد دنیای ما نمیخورد. ما معمولا نمیتوانیم آنرا غیر مخلصانه انجام بدهیم. عبادت در زندگی ما، در آن وسط حال ما را میگیرد. به ما میگوید؛ تو متعلق به جای دیگری هستی. ما را از فضای عادی زندگی به فضای دیگری میبرد. این فضای رفتاری بنام عبادت، فضایی متفاوت است و میتواند اثر ویژهای روی قلب ما بگذارد. منتهی وقتی این تاثیر است که ما این آگاهی را داشته باشیم که ما باید با عمل خودمان، خودمان را تربیت کنیم.
حجت الاسلام پناهیان با بیان اینکه، حالا چکار کنیم که اعمالمان زیاد بشود؟ اظهار کرد: اول باید نگرشمان را تغییر بدهیم. آن نگرشی که متاسفانه فرهنگ غرب آن را به ما تحمیل کرده است. رسانه خیلی موثر است که این نگرش را تغییر بدهد و این باید در روح برنامههایش باشد. گاهی اوقات میبینیم توجه به این تغییر نگرش نیست بلکه تصمیم به این نگرش هست. آن نگرش که باید تغییر بدهیم این است که بعضی ها میخواهند آدم خوبی بشوند و خوب شدن را به این میدانند که همانطوری که نشسته اند، می گویند: کی میشود که من این قدرعاشق خدا بشوم که با عزت و عشق بلند بشوم و نماز بخوانم. به چنین کسی باید گفت: تنبل نرو سایه، سایه خودش می آید. سایه خودش نمی آید. یعنی شما بلند شو و به سایه برو. چون سایه خودش نمی آید. نور خودش نمی آید. ممکن است سایه بیاید. من باید بروم و حرکت بکنم و تغییری در خودم ایجاد بکنم که بتوانم پیش فرض غلطی را که در ذهن وجود دارد و پشت سر بعضی از این سوالها است، تغییر بدهم. علیه این پیش فرض نباید رفرم صورت بگیرد باید انقلاب صورت بگیرد و آن این است که اگر شما منتظر هستید یک زمانی عشق وعلاقه خوبی برایتان پیش بیاید که همه این کارها را به سهولت بتوانید انجام بدهید، این انتظار درستی نیست.
وی افزود: کاری که سخت است انتخاب کن و بعد شروع به زجر کشیدن بکن. وقتی برای رسیدن به آن کار زجر کشیدی، کم کم به آن کار خواهی رسید. عاشق شدن یکدفعه ای رخ نمیدهد. عاشقی راه میان بُر ندارد. ما باید بنا را بر این بگذاریم که باید در خودمان تغییر بدهیم. بیاییم قسمتهای نورانی گرایشهای اندک خودمان را نگاه کنیم و با انداختن چراغ توجه به گرایش های کوچک و خوب که همه ی ما آنرا داریم، اعمالی را از آنها صادر کنیم، اعمالی به اقتضای آن انجام بدهیم. کسی هر کاری را می گفتیم، می گفت: نمی توانم انجام بدهم. گفتم می توانی یک پنج تومانی صدقه بیندازی، این هم سخت است ؟ گفت: نه سخت نیست. گفتم: پس چرا انجام نمی دهی ؟ پس انسان غافلی هستی. برای خودت ارزش قائل نیستی وانسان بی اهتمامی هستی. این قدر او را توبیخ کردم که گفت: این را انجام میدهم. گفتم: هر روز انجام بده. امام صادق (ع) می فرماید: اصل ضلالت بیتوجهی است. اصل هدایت توجه کردن است. با نگاه کردن به توانایی های خودمان دیگر احتیاج نیست که بگوییم چگونه می توانیم ؟ توجه کن، کجا می توانی و بعد عمل را انجام بده.
عبادت چگونه من را تربیت میکند؟
پناهیان در ادامه افزود: این ترسیم به انسان کمک میکند و انسان میفهمد چه اتفاقی میخواهد بیفتد. انگیزه بهتری برای عبادت پیدا می کند و از عبادت هم بیشتر بهره برداری میکند. عبادت مثل قرص آنتی بیوتیک نیست که شما سواد داشته باشی یا نه و اثر خودش را بگذارد. بر اساس معرفت، توجه شما و علاقه شما، اثر بیشتری در شما میتواند داشته باشد. در هرکسی عبادت این جوری اثر می گذارد. من از مربیان ورزش شنیده ام که وقتی انسان شروع به ورزش می کند و شروع به حرکت میکند، اولین حرکت ها حساب نمیشود. ورزش و تربیت بدنی کنتور نمیاندازد. از یک جایی که ضربان تغییر کرد و خستگی میخواهد به سراغ شما بیاید و عضلات راحت جابجا نمیشود و از آنجا که تاثیرات را روی عضلات میبینی، آنجا ورزش آغاز می شود و اِلا تا آنجا حرکت عادی روزانه شما بوده است. در عبادت، روزهای اولی که نماز را شروع میکنیم از آنجایی که خسته می شویم و حوصله نداریم و بعد مقاومت میکنیم، اراده میکنیم و فکر و انگیزه جور می کنیم برای اینکه این کار را انجام بدهیم، از آن زمان تربیت می خواهد شروع بشود.
وی با اشاره به اینکه، اصل اساسی در عبادت استمرار و یکسانی است، تصریح کرد: بعضی ها عبادت دعا را تفریحی به سراغش می روند. اثر کمتری روی آنها دارد. شما میخواهید دعای کمیل بخوانید، بگویید: یکسال دعای کمیل میخوانم، ببینیم آدم می شوم یا نه؟ یا اینکه یک سال ماهی یکبار میخوانم. یک برنامه. یا هر روز دعای عهد بخوانم. این یک انگیزه است. یا اینکه می خواهم نمازم را با اقامه بخوانم. بدون اذان و اقامه نماز نخوانم. نمازم را اول وقت بخوانم. تعقیبات اضافه کنم. یا نماز شب را شروع کنم. این استمرار است. تا یکسال باید برنامه ی تربیتی خودت را استمرار بدهید. هفته ی اول انگیزه داری. از هفته ی دوم خسته می شوید و از هفته ی سوم اثرش را می گذارد. بعد شما مقابل این خستگی مقاومت می کنید و ادامه می دهید. وقتی مقاومت میکنید، افکار نو و جدیدی را اضافه می کنید. انگیزه های مرده ای را در دلت زنده می کنی مثل اینکه آنها را آب میدهی و یک رویش هایی در قلبت هست. ضعفای قلبت قوی می شوند، سیدهای قلبت قوی می شوند، خوبی های قلب تو که همان سادات هستند جان می گیرند، قدرت پیدا میکنند. بعد از یک هفته بی انگیزگی از بین میرود. دوباره بی انگیزه میشوی. این نوسانات هست. دوباره برای انگیزه سازی باید تلاش مضاعفی بکنید.
حجت الاسلام پناهیان در پایان گفت: کار تربیتی این است که وقتی از عبادت خصوصا عبادت با برنامه و عبادت واجب خوشم نیامد، آن را مرتب انجام بدهم. نمازم را مودبانه، سر وقت، درست و حسابی بخوانم، همین واجب است. همین را با رغبت اندیشه بجا آوردیم و مشت بر دهان قسمتهای بد قلب خودمان بزنیم، آنگاه بعد از مدتی با آن نوسانات به آن مرحله میرسیم، شما گاهی چیزی در خانه گم میکنید و می گویید؛ یقین دارم در خانه هست و خیلی می گردید تا آنرا پیدا کنید. هر وقت بی انگیزه شدید، بگویید؛ همین جا است، باید بگردم و پیدا کنم.