۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۰۷
سخنان امام علی(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بیش از هزار سال از عمر این کتاب شریف میگذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.
وَرُوِيَ أَنَّهُ علیه السلام لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَ فَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ وَ كَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ،أَتَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ؟ إِلاَّ تَنْهُونَهُنَّ عَنْ هذَا الرَّنِينِ، وَأَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشي مَعَهُ، وَهُوَ علیه السلام راكِبٌ، فَقالَ علیه السلام: اِرْجِعْ، فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِي فِتْنَةٌ لِلْوَالِي وَمَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ.
روايت شده است امام علیه السلام هنگامى كه از «صفين» بازمى گشت به «كوفه» وارد شد و از محله قبيله «شباميان» گذشت مشاهده فرمود كه زنان آن قبيله بر كشتگانشان در صفين گريه مى كنند. (امام علیه السلام ناراحت شد) در اين هنگام «حرب بن شرحبيل شبامى» كه از شخصيت هاى آن قبيله بود خدمت آن حضرت رسيد. امام علیه السلام به او فرمود : آيا زنان شما آنگونه كه مى شنوم بر شما چيره شده اند؟ آيا آنها را از اين ناله هاى بلند بازنمى داريد؟ در اين هنگام «حرب بن شرحبيل» پياده همراه امام علیه السلام حركت مى كرد در حالى كه امام علیه السلام سوار بر مركب بود. امام علیه السلام به او فرمود : باز گرد، زيرا پياده حركت كردن شخصى مانند تو در ركاب مثل من، مايه فتنه وغرور بر والى و ذلت و خوارى براى مؤمن است.
امام علی علیه السلام در اين گفتار حكيمانه به دو نكته مختلف و جداگانه اشاره فرموده است: نخست هنگامى كه از صفين بازمى گشت وارد كوفه شد هنگام عبور از محله قبيله شباميان مشاهده كرد كه زنان بر كشتگانشان در صفين با صداى بلند گريه مى كنند.
در اين هنگام حرب بن شرحبيل شبامى كه از شخصيت هاى آن قبيله بود خدمت آن حضرت رسيد. امام علیه السلام (به عنوان اعتراض) به او فرمود: «آيا زنان شما آنگونه كه مىشنوم بر شما چيره شده اند؟ آيا آنها را از اين ناله هاى بلند نهى نمى كنيد؟»؛ (وَرُوِيَ أَنَّهُ علیه السلام لَمَّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قَادِماً مِنْ صِفِّينَ مَرَّ بِالشِّبَامِيِّينَ فَسَمِعَ بُكَاءَ النِّسَاءِ عَلَى قَتْلَى صِفِّينَ وَ خَرَجَ إِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبِيلَ الشِّبَامِيِّ وَكَانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ فَقال علیه السلام له: أَتَغْلِبُكُمْ نِسَاؤُكُمْ عَلَى مَا أَسْمَعُ؟ إِلاَّ تَنْهُونَهُنَّ عَنْ هذَا الرَّنِينِ). البته گريه كردن براى عزيزان از دست رفته در اسلام ممنوع نيست. در روايت معروفى پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله بر فوت فرزندش ابراهيم گريست و بعد از واقعه احد هنگامى كه از كنار خانه عمويش حمزه عبور كرد و ديد صداى گريه اى از آنجا بلند نيست اظهار ناراحتى كرد، ازاينرو زنان مدينه به خانه حمزه رفتند و در آنجا براى او به احترام پيامبر صلی الله علیه و آله عزادارى كردند.
ولى گريستن با صداى بلند و به تعبير امام علیه السلام «رنين» كه به گفته بسيارى از ارباب لغت به معناى گريه توأم با فرياد و فغان است، كار خوبى نيست، ازاينرو امام علیه السلام از آن نهى كرد. يا چنين گريه اى را براى شهداى راه خدا مناسب ندانست چون سبب سست شدن جنگجويان مى شود و يا بر اساس قرائنى، اين گريه توأم با جزع و بى تابى و ناسپاسى بوده است، ازاينرو امام علیه السلام از آن نهى فرموده است. به هر حال علامه مجلسى؛ در جلد 32 بحارالانوار ضمن روايتى كه درباره ماجراى صفين نقل مى كند در ذيل اين داستان آورده است كه حرب بن شرحبيل به امام علیه السلام عرض كرد: اگر يك خانه، دو خانه و سه خانه بود ما مى توانستيم آنها را نهى كنيم؛ ولى از اين قبيله صد و هشتاد نفر در صفين شهيد شدند و هيچ خانه اى نيست مگر اينكه صداى گريه از آن بلند است؛ ولى ما مردان گريه نمى كنيم، بلكه خوشحاليم شهيدانى را تقديم اسلام كرده ايم. امام علیه السلام فرمود : خداوند شهيدان و مردگان شما را رحمت كند. سپس امام علیه السلام به نكته مهم ديگرى اشاره مىكند؛ هنگامى كه ديد حرب بن شرحبيل پياده همراه وى در حركت و آن حضرت سوار بر مركب است.
به او فرمود: «بازگرد، زيرا پياده حركت كردن شخصى مانند تو در ركاب مثل من، مايه فتنه و غرور بر والى و ذلت و خوارى براى مؤمن است»؛ (وَأَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشِي مَعَهُ وَهُوَ علیه السلام رَاكِبٌ فَقال علیه السلام: اِرْجِعْ، فَإِنَّ مَشْيَ مِثْلِکَ مَعَ مِثْلِي فِتْنَةٌ لِلْوَالِي وَمَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ). در دنياى امروز و گذشته بسيارند زمامدارانى كه براى كسب جاه و جلال وابهت و عظمت، گروهى را همراه خود با ذلت مى برند تا ثابت كنند مقام وجلالى دارند؛ ولى اسلام با اينگونه مسائل به شدت مخالف است؛ نه پيغمبر اكرم صلی اله علیه و آله چنين افرادى را در ركاب خود پذيرفت و نه اميرمؤمنان علیه السلام. در حكمت 37 نيز شبيه اين مطلب آمده بود كه وقتى امام علیه السلام ديد جمعى از مردم شهرستان «انبار» پياده به دنبال مركب آن حضرت مى دوند ناراحت شد و با زبان اعتراض به آنها فرمود: «از اين كار بپرهيزيد كه در دنيا براى شما مايه مشقت و در قيامت سبب بيچارگى خواهد بود». شك نيست كه اينگونه كارها، هم به زيان شخصيت هاى صاحب مقام تمام مى شود هم به زيان توده هاى مردم. گروه اول گرفتار غرور مى شوند؛ غرورى كه سرچشمه هرگونه مفسدهاى است و گروه دوم گرفتار خودكم بينى و عقده حقارت مى گردند، بنابراين چنين حركتهاى غير عاقلانه اى براى هر دو طرف زيانبار است.