۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۸ : ۲۲
اولا کسی که می خواهد مطلب اخلاقی بگوید، خودش باید اهلیّت داشته باشد برای اخلاق گفتن.
چون کسی که خودش متخلق به اخلاق نیست نمی تواند مدرس اخلاق باشد. در حدود
45 سال قبل به مرحوم آقای بهجت گفتم یک جلسه اخلاقی برای من بگذارید که من
از شما استفاده کنم. ایشان گفتند از کتب اخلاقی چه چیزی را مطالعه کردی؟
گفتم جامع السعادات را خواندم (کتاب اخلاقی مرحوم نراقی اول). ایشان گفتند
از هر صفحه ای نیم صفحه یا کمتر بخوان، در خودت پیاده کن و بعدا نیم صفحه
بعدی را بخوان.
این که انسان از نظر نظری اخلاق بلد باشد ولی عملا در خودش پیاده نکرده باشد، این بی ربط است و نمی تواند مدرس اخلاق بشود.
بنده وقتی طلبه شدم حدود 60 سال قبل، اولین کتابی که به ما تدریس کردند
حلیة المتقین بود. مرحوم مجلسی کتابی دارند به نام حلیة المتقین. معلوم می
شود قدیم این کتاب را می خواندند و مردم در خانه هایشان داشتند، الان خیلی
از خواص اسم شاید اسم این کتاب را نشنیده باشند. حلیة المتقین آداب شریعت
در امور عادی انسان را هم بیان می کند. آداب نشستن، برخاستن، خوابیدن، غذا
خوردن، حتی خندیدن که در شریعت منع شده از خندیدن با قهقهه. گفتند طلبه ای
در بازار نجف قهقهه ای کرد و اتفاقا بزرگی از بزرگان نجف باخبر شد از این
قضیه؛ او را خواست و عمامه اش را از سرش برداشت و یک عگال عربی بر سرش
گذاشت. گفت چرا این کار را می کنید؟ آن بزرگ فرمود: بخاطر قهقهه ای که در
بازار کردی، اول برو اخلاقت را درست کن و بعدا بیا این عمامه را بر سرت
بگذار. این عمامه اینجا هست، درست که شدی بیا تا عمامه را بهت بدهم.
این چنین بوده که ما حتی در کوچک ترین امورمان در شریعت مقدسه، در مذهب
تشیع، در آداب اهل بیت علیهم السلام، برای ما آداب معین شده است. از جمله
اموری که باید آداب را در آن رعایت کنیم، حرف زدن است. خود حرف زدن آدابی
دارد که انسان چگونه حرف بزند، کجا حرف بزند، با کی حرف بزند، چقدر حرف
بزند؟ همه این خصوصیات در شریعت مشخص هست.
ما کجاییم؟ و چقدر از شریعت دور هستیم؟ این ها را ما باید مقید باشیم و به
نفع خودمان هم هست. تمام آداب و احکامی که در شریعت آمده به نفع خودمان
است. چقدر مفاسد کم می شود در جامعه به برکت عمل به این آداب و این یک
واقعیت است.
از جمله اموری که باز در جامعه ما مورد ابتلاء هست، مسئله انتقاد است. چه
کسی باید انتقاد کند، چگونه باید انتقاد کند؟ نسبت به چه کسی باید انسان
انتقاد کند؟
این ها حساب دارد. این ها در شریعت مشخص هست. خود کلمه انتقاد اساسا یک لفظ
عربی است. کلمه انتقاد فارسی نیست. لفظی است که وضع شده برای یک صنعت خاصی
برای یک حرفه معینی. آن وقتی که معاملات براساس این سکه ها بود، سکه های
طلا و نقره، سکه یک وقت خالص بود و یک وقت ناخالص . وقتی شک می کردند که
این سکه خالص است یا ناخالص می رفتند به سراغ اهلش و آن کسی که تشخیص می
داد، بهش می گفتند آقا این سکه خالص است یا نیست؟ این کار را می گفتند
انتقاد، یعنی تشخیص خالص از ناخالص، تشخیص صحیح از باطل. انتقاد این است.
پس بنا براین انتقاد را اهلش باید کند. این کلمه انتقاد منتقل شد از آن
حرفه و صنعت به انتقاد کلام. که میخواهیم ببینینم این کلام صحیح است یا نه.
چه کسی باید تشخیص دهد؟ اهلش باید تشخیص دهند. این تشخیص آدابی و رسومی
دارد، احکامی دارد، هر کسی نمی تواند تشخیص دهد و هر کسی حق ندارد تصدی
انتقاد را بگیرد و هر جور هم نمی شود انتقاد کرد. این معنای انتقاد است.
در مقابل انتقاد اعتراض داریم، اعتراض غیر از انتقاد است و انتقاد غیر از اعتراض است.
ما در انتقاد می خواهیم بسنجیم این کلام صحیح است یا نه؟ آیا کلام هر کسی
را باید بگذاریم در ترازوی سنجش، کلام معصوم هم همین گونه است؟و لو اهل
انتقاد هم باشیم و لو مطابق احکام و آداب انتقاد می خواهیم انتقاد بکنیم؟
آیا کلام معصوم هم همین طور است؟ کلام امام، کلام نبی قابل انتقاد است به
این معنی که سنجش بکنیم تا بفهمیم صحیح است یا نه؟
پس وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى کجا رفته است؟
آیه مبارکه ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا کجا رفته است؟
امام و نبی و ملائکه عباد مکرمون، این قرآن است، لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُون.
پس اگر کسی بیاید در یک ملأ عامی بگوید که یک عربی آمد بر پیغمبر اکرم (صلی
الله علیه وآله) انتقاد کرد که این کلام از شماست یا از خداست، پس می شود
انتقاد کرد بر پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله).
این حرف است؟ کسی که تحصیل کرده باشد، کسی که اهل مطالعه باشد، تمسک می کند
به حرف آن اعرابی که بعد از واقعه غدیر آمد اعتراض کرد بر پیامبر اکرم
(صلی الله علیه وآله) که این کلامی که گفتید از خودتان هست یا از خدا؟
آن وقت آیه مبارکه سأل سائل بعذاب واقع نازل شد و این آدم همان جا هلاک شد.
این اعتراض بود اولا، ثانیا انتقاد نسبت به کلام معصوم اعم از امام و نبی و
ملائکه راه ندارد. انتقاد برای سنجش حق از باطل بود، مگر معصوم باطل می
گوید؟
بنابراین نباید جوری حرف بزنیم که مدرک به دست دشمنان بدهیم، نباید جوری
حرف بزنیم که توجیه کنیم برخورد بعضی صحابه را با پیغمبر اکرم (صلی الله
علیه وآله)، نباید جوری حرف بزنیم که موجب عذاب بشود. هیچ دقت می کنید چقدر
برف و باران داریم؟ چه جور است که در عوض برف و باران زلزله داریم، عذاب
چگونه نازل می شود؟ باید حواسمان را جمع کنیم وقتی می خواهیم حرف بزنیم و
در محدوده هایی که کار نکردیم وارد نشویم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
عالي عالي بوداي كاش بعضي از علماي الان هم را كسي بود تنبيه كند تا مواظب اعمالي كه باعث بي ديني در جامعه مي شوند بگيرد
حالا با لباس روحانیت چه کارها که نمی کنن. میرن استادیوم فوتبال و تشویق می کنن و اسمش رو میزارن جذب دینی. میزنن زیرآواز و باساز و ضرب می خواهند مردم رو از عزا دربیارن. میرن تئاتر و کنسرت و ....
واقعاعده ای روحانیت رو به کجا رسوندن . تو را به خدا احوالات علمای سلف رو بخونید مثل شیخ انصاری و مرحوم سید اسماعیل صدر و آقای خویی و بروجردی و ....
وا اسفا
یاعلی
اللهم عجل فرجه