خسروپناه پاسخ داد:
چرا باید هر دوسال یک تفسیر قرآن نوشته شود
گروه حوزههای علمیه: عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با طرح این سؤال که چرا به تعبیر علامه طباطبایی (ره) باید هر دو سال، یک تفسیر قرآن نوشته شود؟ گفت: علامه پرسشهای خود را بر قرآن عرضه و مطالب جدیدی به دست آورده و، چون در این زمان، پرسشهای جدیدی مطرح است که در دوره علامه نبوده است میتوان برداشتهای جدیدی داشته باشیم.
عقیق:حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و
اندیشه اسلامی امروز هفتم دی ماه در کرسی نقد و نظریه «ارزیابی دیدگاه هرش
در باب اعتبار در تفسیر» در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: از دید
بنده هرش هم کار معرفتشناسانه کرده و هم توصیفی از متن دارد.
این
استاد حوزه و دانشگاه تاکید کرد: در زمانی هرمنوتیک و معرفتشناسی دو دانش
جدا از هم بود، ولی به تدریج پیوندی میان این دو ایجاد شد که این پیوند در
دیدگاه هرش نیز دیده میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه
اسلامی با اشاره به اهمیت ترجمه کتاب هرش توسط حجتالاسلام والمسلمین
مختاری عنوان کرد: متاسفانه بخشی از آثار غربی وقتی در ایران ترجمه میشود
در راستای تقابل با سنت اسلامی و دینی و ملی ما هست، ولی این کتاب نشان
داده است که در خود غرب نیز انتقاداتی نسبت به این نوع هرمنوتیکها وجود
دارد و این طور نیست که کاملا یکدست باشد؛ البته این مسئله باید در
دانشگاههای کشور نیز برای دانشجویان به خوبی تبیین شود.
وی با بیان
اینکه ما در حوزه علوم فلسفی نیز میتوانیم نظریهپردازی کنیم اظهار کرد:
برخی مدعی هستند که نظریهپردازی ممکن نیست و باید نظریه پردازی کرد که
منشا آن نگاه پوزیتیویستی است؛ در حالی که در علوم فلسفی هم میتوان
نظریهپردازی کرد.
خسروپناه اظهار کرد: ایشان معتقد است تفسیر عینی
معتبر، ممکن است؛ وی میان معنا و معناداری تمایز قائل شده است و معتقد است
معناداری ماهیت بی حد است، ولی معنا، حدی دارد؛ همچنین وی برای متن، معنای
واحدی را قائل است؛ وی میان معنای ثابت با قصد مولف پیوند وثیقی قائل شده
است.
این استاد فلسفه حوزه و دانشگاه عنوان کرد: هرش معتقد است مفسر
باید معانی تعین یافته که با قصد مولف پیوند دارد را کشف کند؛ بنابراین وی
معتقد نیست که متن، صرفا توالی علامتهاست لذا به رویکرد تاریخی و
روانشناسی معتقد است.
خسروپناه بیان کرد: با توجه به فرهنگ
زبانشناسی و معناشناسی در علم اصول و منطق میدانیم که یک لفظ و جمله
دارای مدلول مطابقی و التزامی بین و غیر بین است؛ لذا اگر تعدد مدالیل را
بپذیریم یک دیدگاه این است که این مدالیل حد یقف ندارد و برخی معتقدند که
حد یقف دارد و بی انتها نیست.
وی به طرح سؤالاتی پرداخت و اظهار
کرد: آیا میتوانیم این گونه به کمک هرش برویم و میان معنا و مدلول فرق
بگذاریم؟ ما وقتی با یک متن مواجه میشویم؛ دلالتی متن برای ما دارد؛ اما
فهم دیگری از متن نیز وجود دارد که استنطاقی است؛ یعنی وقتی پرش را به متن
عرضه میکنیم نطق جدیدی از متن باز میشود.
خسروپناه عنوان کرد:
اینکه علامه طباطبایی فرموده است که ما هر دو سال یکبار باید تفسیر بنویسیم
به همین علت است؛ علامه پرسشهای خود را بر قرآن عرضه و مطالب جدیدی به
دست آورده و، چون در این زمان، پرسشهای جدیدی مطرح است که در دوره علامه
نبوده است میتوان برداشتهای جدیدی داشته باشیم؛ بنابراین باید در دوره
کنونی نیز محققان ما پرسشهای روز را به قرآن عرضه کرده و از آن استنطاق
داشته باشند.
وی افزود: عرض من این است که چه بسا بتوان با یکسری
مبانی بگوییم معانی که از متن استنطاق میکنیم اراده و قصد مولف هم باشد؛
ائمه (ع) فرمودند: ما علم ما کان و ما یکون را از قرآن بیرون میآوریم اگر
فرض کنیم ائمه (ع) دلالتهای التزامی از قرآن دارند که واقعا قصد شارع است
در این صورت چگونه نمیتوان گفت، معناداری هست و معنا نیست؟.
عضو
هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با طرح این که معیار فهم متن
چیست؟ تصریح کرد: دعوای اصلی ما با هرمنوتیک فلسفی بر سر همین معیار است و
هرش باید این معیارها را تذکر میداده و بیان میکرد لذا من تهافتی را در
اثر هرش میبینم.
خسروپناه عنوان کرد: من بر خلاف نظر آقای مختاری،
به عنوان مترجم کتاب هرش، بعید میدانم از عبارات هرش، معنای لفظی همان
تحتاللفظی باشد؛ نکته دیگر اینکه ما یک ملاک معنا و یک معیار کشف معنا
داریم که معیار کشف معنا از کتاب هرش استفاده نمیشود.
وی تاکید کرد: هرش باید میان معنا و واضع ارتباط برقرار میکرد و نه فقط قصد مولف.
منبع:ایکنا