۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۰۸
خداوند متعال نیز آیات متعددی از قرآن را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به زندگانی و برخی آموزههای عیسی(ع) اختصاص داده است که بخشی از آنها مربوط به معجزات این پیامبر بزرگوار است؛ معجزاتی که قبل از تاریخ ولادت ایشان آغاز شد و تا عروج معجزهآسایشان به آسمانها ادامه یافت. از این رو داستانهای قرآنی عجیب و در عین حال آموزنده عیسی(ع) سؤالات متعددی را برای مردم ایجاد کرده بود و باعث میشد به بهانههای مختلف از مفسران واقعی قرآن یعنی پیامبر(ص) و دیگر اهلبیت(ع) سؤالاتی بپرسند.
یزید کناسی از جمله اشخاصی بود که از امام محمدباقر(ع) برخی سؤالات معارفی مربوط به عیسی(ع) را پرسید که در ادامه میخوانید:
یزیدکناسى گفت: از امام باقر(ع) پرسیدم که آیا عیسى بن مریم زمانى که در گهواره سخن گفت، حجت خدا بر اهل زمانش بود؟ فرمود: وی آن زمان، پیغمبر و حجت غیر مرسل خدا بود؛ مگر نمیشنوى گفته خود او را که میگوید «إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا؛ «منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است و هرجا باشم پر برکتم قرار داده و تا زنده باشم مرا به نماز و زکاة سفارش کرده» (مریم(س)، 30 و 31)
عرض کردم: در آن زمان و در همان حالى که در گهواره بود، حجت خدا بود بر زکریا؟ فرمود: عیسى در همان حال براى مردم «آیه» و «رحمت خدا» براى مریم بود. زمانى که سخن گفت و از جانب او دفاع کرد و پیغمبر بود و حجت بر هر که سخنش را در آن حال شنید. سپس سکوت کرد تا دو ساله شد، سخن نگفت و حجت خداى عز و جل بر مردم بعد از سکوت عیسى تا دو سال زکریا بود؛ سپس زکریا درگذشت و پسرش یحیى، کتاب و حکمت را از او ارث برد، در حالى که کودکى خردسال بود. مگر نمیشنوى گفته خداى عز و جل را که فرمود: «یا یَحْیى خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا؛ اى یحیى کتاب (تورات) را با قوت بگیر و ما حکم نبوت را در کودکى باو دادیم(مریم(س)، 12). چون عیسى هفت ساله شد و خداى تعالى بر او وحى فرستاد، از نبوت و رسالت خود سخن گفت، و بر یحیى و همه مردم حجت گشت.