کد خبر : ۸۹۹۲۰
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۰
در گفت‌وگوی تفصیلی با شریف با موضوع «رمز غدیر» /۱

معنای اقامه ولایت امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیر

پژوهشگر معارف قرآن و حدیث معتقد است بر اساس استنادات زیاد روایی، موضوع امامت و خلافت علی(ع) در طول رسالت پیامبر(ص) بارها اعلام شده بود و این منصب در روز غدیر اقامه شد. لذا راز مأموریت ابلاغ پیامبر(ص) در غدیر در گروی فهم مفهوم اقامه است.
عقیق:روز عید سعید غدیر خم به دلیل انتصاب امیرالمؤمنین(ع) به خلافت عالم و آدم از سوی خداوند و ابلاغ پیامبر گرامی اسلام(ص) به استناد آیه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى پیامبر، آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ کن؛ و اگر نکنى رسالتش را به انجام نرسانده‌ای»، مهم‌ترین عید مسلمانان به خصوص پیروان اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) محسوب می‌شود. شدت تأکید بر این مسأله به قدری زیاد است که خداوند به پیامبر(ص) می‌فرماید اگر این کار را انجام ندهی، بدان که رسالت خدا را انجام نداده‌ای و تمام رسالت 23 ساله تو بی‌معنا خواهد بود. 

در این میان سؤال مهمی که ذهن مخاطب را درگیر می‌کند این است که مگر رسول گرامی اسلام(ص) در طول رسالت خود بارها علی(ع) را به عنوان امیر مؤمنان و خلیفه و جانشین خود انتخاب نکردند؟ پاسخ مثبت است؛ زیرا طبق منابع روایی متقن مسلمانان، رسول گرامی اسلام(ص) بارها در طول حیاتشان این موضوع را بیان کرده بودند. با این حساب چرا خداوند در روز غدیر تأکید بر ابلاغ مجدد این موضوع دارد؟ بنابراین دو مسأله مهم پیش می‌آید و اینکه به دلیل حساسیت خداوند بر امر ابلاغ ولایت و نصب امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیر، باید تعاریف، ابعاد و مصادیق مختلف این «ابلاغ» و نیز از سوی دیگر مصادیق و جوانب «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ؛ آنچه از سوی خدا بر تو نازل شده است» که قرار است پیامبر(ص) آن را به دستور خداوند ابلاغ کند،‌ مورد بررسی قرار گیرد.

با علیرضا شریف، پژوهشگر قرآنی و دکترای تخصصی الهیات گرایش علوم قرآن و حدیث در این باره به گفت‌و‌گو نشستیم که می‌خوانید:

خداوند در سوره‌ مائده آیه‌67 می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ.» گفته می‌شود که این آیه در ماجرای غدیر خم نازل شد. خداوند این آیه را به صورت تحکّم نازل می‌کند. خب این یک مسأله گریزناپذیر است و مطمئناً حکمتی دارد که عقل ما از دستیابی به آن عاجز است. در این باره توضیح می‌دهید؟

بله درست است؛ فحوای کلام خداوند در این آیه به این صورت است: «ای رسول ما آن چیزی که از جانب خدا بر شما نازل شده است را به مردم ابلاغ کن و اگر این کار را انجام ندهی، بدان که رسالت خدا را انجام نداده‌ای و انگار در این 23 سال رسالت، اصلاً کاری نکرده‌ای. و نگران نباش، خداوند شما را از دست مردم در امان می‌دارد». برای انسان سؤال پیش می‌آید که چرا خداوند به این میزان بر روی ابلاغ این پیام تأکید دارد؟ و مگر این پیام حاوی چه چیز جدیدی است که خداوند به رسول خود دلداری داده و به ایشان می‌فرماید که خدا تو را از دست مردم در امان نگاه خواهد داشت؟!

عمده سخنان پیامبر(ص) در روز غدیر قبلاً بیان شده بود
برای فهم بیشتر موضوع، ابتدا خوب است که آیه‌ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ... » را بررسی کنیم و ببینیم که از این آیه چه استفاده‌ای می‌توان برد؟ در این آیه خداوند به رسول خود دستور ابلاغ می‌دهد، لذا سؤال این است که ایشان چه چیزی را باید ابلاغ کنند؟ در خطبه‌ غدیریه، چه چیزی درباره‌ علی بن ابی طالب(ع) وجود دارد که قبلاً مطرح نشده است؟ زمانی که انسان به خطبه‌ غدیریه مراجعه می‌کند، مشاهده می‌کند که به غیر از بعضی از فرازهای این خطبه، تمام مواردی که مطرح شده، تکراری است، یعنی آن موارد در پیش از روز غدیر خم نیز از جانب رسول الله(ص) بیان شده بود. تقریباً تمام فرازهای این خطبه به غیر از چند فراز آن، مواردی است که نه تنها پیش از آن درباره‌ آن صحبت شده بلکه بسیار هم به آن پرداخته شده است.

کدام یک از فرازهای خطبه غدیر تا آن زمان مطرح نشده بود؟
اولین مورد فرازهای است که در ارتباط با آیه‌ «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‌ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً» صحبت می‌کند. فراز دیگر این است که از آیه‌ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ...» صحبت می‌شود. یکی دیگر از فرازها، فرازی است که در آن وجوب اطاعت علی بن ابی‌طالب(ع) مطرح می‌شود. یکی دیگر از فرازها، فرازی است که در آن صحبت بر سر آیه‌ «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرین‌» است، به این معنا که از این پس، اگر کسی بخواهد غیر از اسلام دین دیگری داشته باشد، از او مورد قبول واقع نمی‌شود. فراز دیگر، مبنی بر این است که حاضران و شاهدان مأمور می‌شوند که این پیام را به غائبان برسانند. البته این فراز چندان جدید نیست. دیگری فرازی است که در آن گفته می‌شود: به یکدیگر بگویید و شهادت دهید که من ابلاغ کردم. فراز دیگر، مربوط به ماجرایی است که پیامبر(ص) همه را دعوت می‌کنند تا بگویند: «شنیدیم، اطاعت کردیم، خدایا، از تقصیرات ما بگذر و ما را در بهترین مسیر قرار بده». دیگری فرازی است که حاکی از رفتار در قبالِ نصبِ امیر المؤمنین(ع) است. وقتی به رفتارهای جدید نگاه می‌کنیم، عموم آنها حکایت از «رفتارهای در قبال» دارد و از مردم خواسته شده تا ایشان این رفتارها را انجام دهند.

سؤالی که مطرح می‌شود این که خداوند چه نکته و چه موضوعی را مورد اشاره  قرار داده است که به واسطه‌ آن، از مردم انجام «رفتار در قبال» خواسته شده است؟ یعنی در قبال چه مسأله‎ای باید رفتار صحیح انجام دهند؟

 وقتی پاسخ سؤال شما را دنبال می‌کنیم، می‌بینیم تعدادی از این فرازها کنار می‌رود و نهایتاً آن چیز که باقی می‌ماند، دو آیه است. یکی آیه‌ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ» و دیگری آیه‌ «...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‌ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً...» که بخشی از آیه‌3 سوره‌ مائده است.

مراحل تکمیل ابلاغ پیامبر(ص) در روز غدیر
وقتی انسان به آیه‌ اول از این دو آیه نگاه می‌کند، با خود می‌گوید: اگر خداوند می‌فرماید «بَلِّغ؛ ابلاغ کن»، حتماً باید موضوعی مدنظر خدا ‌باشد که می‌فرماید آن موضوع را ابلاغ کن. در قبال این فرمایش خداوند، رسول الله(ص) نیز باید فعلی را انجام دهند و زمانی که حضرت آن فعل را انجام می‌دهند، آن موضوع «ابلاغ» می‌شود. از این رو در این آیه یک مفهومی وجود دارد که خداوند از آن مفهوم با عنوان «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» یاد می‌کند. رسول الله(ص) باید این مفهوم را به مردم ابلاغ کنند. وقتی ابلاغ می‌کنند، از مردم می‌خواهند که بگویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم». هنگامی که مردم این کار را انجام می‌دهند، بنا بر بعضی از روایات، آیه‌ «...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‌ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً...» نازل می‌شود. یعنی ماجرا تأیید و تصدیق می‌شود. اما ما باید بررسی کنیم و متوجه شویم که آن «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» چیست؟ این همان مطلبی است که رسول الله(ص) باید آن را ابلاغ کند.

وقتی به خطبه‌ غدیریه نگاه می‌کنیم، تمام مواردی که درون خطبه آمده، قبلاً نیز ذکر شده است. یک تعداد از فرازها حاکی از «فضایل امیرالمؤمنین(ع)» است، یک تعداد از فرازها حاکی از «رفتار در قبال» است. تمام فضایل حضرت پیش از آن و بارها و بارها مطرح شده بود، اما سؤال اساسی این است که این «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» چیست که اگر رسول الله(ص) در قبال آن، موضوع بَلِّغ را درست انجام ندهند، به منزله‌ آن است که در طی این 23 سال اصلاً رسالتی انجام نداده‌اند. این کدام موضوع است؟

روز غدیر وظایف امیرالمؤمنین(ع) رسمیت یافت
وقتی انسان به مفاهیم موجود در خطبه‌ غدیریه نگاه می‌کند، هیچ مفهومی به غیر از یک «رفتار جدید» پیدا نمی‌کند. یعنی تمام فضایل و مناقب حضرت پیش از آن نیز در میان مردم مطرح بوده و مردم نیز به آنها دعوت می‌شدند، اما در قبال این فضائل، یک رفتار جدید وجود دارد که قرار است آن رفتار برای اولین بار مطرح شود. موضوعی که در غدیر خم تحقق می‌یابد، این است که تمام وظایف و مناصبی که پیش از آن برای امیرالمؤمنین(ع) مطرح می‌شد، در این روز اقامه شده و رسمیّت پیدا می‌کند و امیرالمؤمنین(ع) از این پس برای تمام آن وظایف‌شان مسؤولیت رسمی خواهند داشت؛ لذا امام باقر (علیه‌السلام) در روایتی فرمودند رسول خدا(ص) روی سنگ‌ها ایستاد و حمد و ثنا گفت. حضرت می‌فرمایند وقتی پیامبر(ص) آیه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ...» را تلاوت فرمود، در ادامه گفت: «اى گروه مردم، بدانید که خداوند على را براى شما به منصب ولایت و امامت منصوب کرده است اطاعت از او بر همه‌ی مهاجران و انصار و تابعین و صحرانشینان و شهرنشینان و بر عجم و عرب و آزاده و برده و کوچک و بزرگ و سفید و سیاه و بر هر اهل توحیدی واجب است.» به دنبال این ماجرا، از این پس مردم باید از امیرالمؤمنین(ع) اطاعت کنند.

 معنای اقامه ولایت امیرالمؤمنین(ع) در روز غدیر
مثال این ماجرا را می‌توان در انقلاب اسلامی مشاهده کرد. بارها افراد مختلف از امام خمینی(ره) این مطلب را شنیده بودند که در پاسخ به این سؤال که «بعد از شما خوب است چه کسی رهبر باشد»؟ ایشان فرموده بودند: «افراد مختلفی هستند، از جمله همین آقا سید علی آقا، یا آقای خامنه‌ای، ایشان ولی فقیه بشوند خوب است». اما رسمیت این مطلب بعد از رحلت امام خمینی(ره) صورت پذیرفت و ایشان بعد از امام خمینی(ره)، رسماً ولی فقیه شدند. این درحالی بود که تعدادی از مردم از قبل می‌دانستند که بعد از امام(ره)، ایشان ولی فقیه خواهند بود، اما در آن موقع آنها مأمور به اطاعت از ایشان نبودند. از زمانی که این موضوع در مجلس خبرگان تصویب شد، مردم مأمور به اطاعت از ایشان شدند. حال اگر از این منظر به ماجرای غدیر خم نگاه کنیم، «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ» همان «اقامه‌ ولایت امیرالمؤمنین(ع)» است.

البته استدلال دیگری نیز وجود دارد که نشان دهد «بَلّغ» همان اقامه ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است؟
خوب است کمی به عقب برگردیم. خداوند خطاب به رسولش می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ...» ایشان در روز غدیر رفتاری از خود نشان می‌دهد که این رفتار باید مصداق همان واژه‌ «بَلِّغْ» باشد. اکنون باید برای فهم آن رفتار و معنای واژه‌ «بَلِّغ» به سراغ خطبه‌ غدیریه برویم. در فراز 27 این خطبه، خداوند خطاب به رسول خویش فرموده: «فَأقِمهُ لِلنّاسِ عَلَما» یعنی ایشان را به عنوان عَلَم برای مردم اقامه کن. این عبارت که شبیه به آن در فراز 49 خطبه غدیریه نیز بسیار واضح‌تر و به صورت «فَاَقِم یا مُحَمُّد! عَلیاً عَلَما» مطرح شده است. توضیح واژه‌ «بَلِّغ» است و به عبارت دیگر خدایی که در آیه‌ قرآن خطاب به رسول خویش می‌فرماید: «بَلِّغ»، در خطبه‌ غدیریه عبارت «فَأقِمهُ لِلنّاسِ عَلَما» را مطرح می‌کند. یعنی عبارت «فَأقِمهُ لِلنّاسِ عَلَما»، ما به ازای واژه‌‌ «بَلِّغ» است. در اینجا خداوند از رسول خود نمی‌خواهد که عَلَم بودن امیرالمؤمنین(ع) را تبیین کند و یا توضیح دهد، بلکه از ایشان می‌خواهد که عَلََم بودن ایشان را «اقامه» کند، یعنی در اینجا صحبت از اقامه کردن است و منظور توضیح دادن و تبیین کردن نیست.

پس اقامه کردن به چه معناست؟ 
وقتی خداوند می‌فرماید: «فَأقِم»، به معنای آن است که این موضوع قبلاً اقامه نشده و برای اولین بار است که این مطلب باید اقامه شود. بنابراین یکی از مصادیق «بَلِّغ» «اقامه کردن» است و یکی از مصداق‌های واژه‌ «بَلِّغ» در کلام خداوند، همان «اَقِم» است. به نظر می‌رسد که واژه‌ «بَلِّغ» در آیه‌ «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ...» و در ماجرای غدیر خم دارای یک بار مفهومی عظیمی باشد و نباید این واژه را با مشابه آن در آیات دیگر مقایسه کرد. در بسیاری از آیات قرآن واژه‌ «بَلِّغ» به معنای «تبلیغ کردن» و یا «گفتن» و یا «تفهیم کردن» است، اما در این ماجرا، واژه‌ «بَلِّغ» باید دارای درجات و سطوح مختلف معنا باشد و البته تمام درجات معنای این واژه را باید درون خودِ خطبه‌ غدیریه جستجو و بعد دریافت کرد.

نصب ولایت علی(ع) از مصادیق ابلاغ است
دومین مصداق و منظور خداوند از واژه‌ «بَلِّغ»، «نصب کردن و منصوب کردن» است. در روز غدیر خم، خداوند علی بن ابی طالب(ع) را به مقاماتی منصوب کرده است. وقتی خداوند می‌فرماید: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ...»، از جمله چیزهایی که نازل شده و باید ابلاغ شود، منصوب کردن امیرالمؤمنین به مقامات و مناصب مورد نظر خداوند است. ایشان باید به عنوان ولیّ و امام و ... منصوب شوند. بنابراین با توجه به خطبه‌ی غدیریه، تا اینجا با دو مفهوم از واژه‌ «بَلِّغْ» آشنا شدیم؛ یکی مفهوم «اقامه کردن» و دیگری مفهوم «نصب کردن» به صورت بلیغ و رسا که همگان متوجه شوند. البته می‌توان با سیر در خطبه‌ غدیریه با این دو مفهوم بیشتر آشنا شوید.

 اشاره شد به این که  یکی از مصادیق ابلاغ رسالت پیامبر(ص) «منصوب کردن امیرالمؤمنین به مقامات و مناصب مورد نظر خداوند است» این امر چگونه اتفاق می‌افتد؟
خداوند علی بن ابیطالب(ع) را به مقاماتی منصوب کرده و مقاماتی را برای ایشان اقامه کرده است، اکنون رسول الله(ص) باید این «اقامه» را ادامه‌ دهند، یعنی باید این موضوع را کاملاً به مردم منتقل کنند؛ به این صورت که در میان مردم مطرح شود و ایشان را دعوت کنند و بعد بیعت بگیرند و از آن‌ها بخواهند که در قبال آن، رفتار صحیح انجام دهند تا در مجموع، مفهوم «اقامه کردن» توسط رسول الله(ص) محقق ‌شود. اگر بخواهیم در قالب یک مثال این مفهوم را بیان کنیم، می‌توانیم مثال یک برق‌کار و یا لوله‌کش را بزنیم که در یک ساختمان مشغول به کار هستند. یک برق‌کار زمانی کار خود را اقامه کرده است که لامپ‌های خانه را به صورت روشن به صاحبخانه تحویل دهد و یک لوله‌کش زمانی کار خود را اقامه می‌کند که شیرهای آب را باز کند و آب از آن جریان داشته باشد. در غیر این صورت، اگر حتی 90 در صد از کار را انجام داده باشد، ولی به محصول نرسیده باشد، کار او مورد قبول نیست. در نزد صاحبخانه، زمانی کار تمام شده و مورد قبول است که با محصول مواجه شود، در غیر این صورت از نظر او هیچ کاری انجام نشده است. برای او فرقی میان پیشرفت 10 درصد و یا 90 درصدِ کار، وجود ندارد.

اقامه ولایت به معنا معرفی کردن نیست
به این ترتیب، وقتی گفته می‌شود این ماجرا باید توسط رسول الله(ص) اقامه شود، به معنای آن است که ایشان باید این کار را به صورت کامل انجام دهند. یعنی رسول الله(ص) باید آن موضوعِ مدنظر خداوند را به مردم متصل کنند. به همین منظور ایشان ابتدا جار می‌زنند و همه مردم را در یک جا جمع می‌کنند، آنگاه موضوع را به صورت کامل برای مردم توضیح می‌دهند و برای ایشان تفهیم می‌کنند. آنگاه از تمام مردم می‌خواهند که در قبال این موضوع، رفتار پسندیده و صحیح از خود نشان دهند و به عبارت دیگر از مردم «رفتارِ در قبال» می‌خواهند و مردم باید این «رفتار در قبال» را عملاً و در همان مکان انجام دهند، لذا تمام مردم باید بیایند و بیعت کنند؛ و به این صورت است که ایشان این جریان را برقرار می‌کنند و به تعبیر دیگر این موضوع را اقامه می‌کنند. این کار همان مفهوم «اقامه‌ امیرالمؤمنین(ع) به صورت علَم» است. زیرا اگر صرفاً معرفی کردن ایشان مطرح بود، دیگر نیازی به دعوت کردن مردم نبود و از آن مهم‌تر اینکه نیازی نبود مردم در همان مکان، «رفتارِ در قبال» نشان دهند و علاوه بر آن بیایند و در همان جا با ایشان بیعت کنند. پس اقامه کردن به معنای معرفی کردن نیست و معرفی کردن فقط یک زیرمجموعه‌ از اقامه‌ عَلَم است. در حقیقت اقامه‌ علَم، یک سیستم است. این سیستم باید کامل انجام شود تا بتوان مفهوم «اقامه شدن» را بر آن حمل کند.

علی(ع) از ازل امام عالم بود و در روز غدیر اعلام عمومی شد
اگر بخواهیم این مطلب را دقیق‌تر بیان ‌کنیم، باید بگوییم: نصب علی بن ابی‌طالب(ع) به عنوان امیرالمؤمنین، به عنوان امام، به عنوان ولی، به عنوان خلیفه و ... ، از ازل انجام شده بود و نباید تصور کنیم که این نصب در روز غدیر انجام شده بود. اما اقامه این ماجرا در روز غدیر انجام شده است. علی بن ابیطالب(ع) از ازل به عنوان ولیّ عالَم منصوب شده بودند. ایشان پیوسته ولیّ عالَم بوده‌اند و هستند و خواهند بود؛ ایشان پیوسته امام عالَم، خلیفة‌الله و امیرالمؤمنین بوده‌اند و هستند و خواهند بود. علی بن ابیطالب(ع) در روز غدیر به این فضائل منصوب نشده‌اند، بلکه این مناصب از ازل برای ایشان بوده است؛ پیامبر(ص) در روایتی فرمود: «اگر مردم مى‌دانستند على چه زمانى امیرالمؤمنین نامیده شد فضیلت او را انکار نمى‌کردند. او هنگامى امیر مؤمنان لقب گرفت که آدم میان روح و جسد بود. خداوند بزرگ مى‌فرماید: و پروردگار تو از پشت بنى آدم فرزندانشان بیرون آورد و آنان را بر خودشان گواه گرفت و پرسید: آیا من پروردگارتان نیستم؟ فرشتگان گفتند: آرى، پس خدا گفت: «من خداى شما هستم، محمّد پیامبر شما و على امیر شماست.» این روایت در صفحه 314 از جلد سوم کتاب اثبات الهدی نقل شده است.

بنابراین آنچه در روز غدیر واقع شده این است که در آن روز، اقامه‌ این ماجرا صورت پذیرفته است. شاید دقیق‌ترِ مطلب این باشد که نصب علی بن ابی طالب(ع) به امامت و ولایت و دیگر فضائل از ازل بوده، اما ادامه‌ این انتصاب در جامعه، در روز غدیر واقع شده است. ایشان پیوسته امام عالَم هستند، اما زمان آن رسیده که جامعه نیز ایشان را به عنوان امام قبول کند. ایشان از ازل امام عالَم بوده‌اند، اما آیا جامعه نیز از ازل ایشان را به عنوان امام قبول داشته و حقیقتاً مأموم این امام بوده است؟ جامعه‌ای که به تازه‌گی، آن هم در طی 23 سال، با رسول الله(ص) آشنا شده و افراد آن دسته دسته مسلمان شده‌اند، هنوز در موقعیتی نیستند که بتوانند امیرالمؤمنین را به عنوان ولیّ و امام قبول کنند. بنابراین باید موقعیتی فراهم شود که امیرالمؤمنین(ع) به صورت علنی، در حد اجتماع هم منصوب شوند. این ماجرا، یعنی نصب ایشان در حد اجتماع، در روز غدیر واقع شده است.

ادامه دارد ...


منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین