۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۰ : ۰۴
حال به این بهانه خدمت حجتالاسلام سید عباس موسوی مطلق رسیدیم، تا علاوه بر این مسأله، به برخی معارف رمضانیه بپردازیم.
وی در بخشی از سخنان خود درباره رابطه کرامت خداوند در ماه رمضان با کرامت امام حسن(ع) گفت: ماه مبارک رمضان اوج کرامت خداست و ولادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) بهعنوان کریم اهلبیت در این ماه قرار گرفته است، لذا یک سنخیتی باید با یکدیگر داشته باشند. امام مجتبی (علیهالسلام) سفره کرم ظاهریاش پهن بوده است به این معنا که همه بهرهمند بودند و خدا نیز اینطور رفتار میکند.
حجتالاسلام موسوی مطلق در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به اینکه خداوند بهواسطه تقوای جمعی، برکت را در ماه رمضان افزایش میدهد، این مسأله را الگویی برای تمام سال معرفی کرد و گفت: برخی از مسئولان میگویند مردم خودشان راه بهشت و جهنم را از هم میشناسند و از ایجاد زمینه تقوا برای جامعه ابا دارند؛ علاوه بر اینکه این کلام دور از مبنای قرآنی، روایی و عقلی است، باید گفت بالاخره وظیفه یک پدر در خانواده این است که زمینه تقوا و رشد را برای اعضای خانواده فراهم کند نه اینکه آنها را به حال خودشان رها کند.
در ادامه، مشروح این گفتوگو را بخوانید.
تسنیم: درباره ماه مبارک رمضان و وجه ضیافت آن میخواستیم صحبت بفرمایید.
اوج کرم خداوند در ماه مبارک رمضان است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: ماهی خدایی به سوی شما با برکت و رحمت و مغفرت روی آورده است. اینکه یک آیه قرآن در این ماه معادل تمام آیات قرآن است، خواب روزهدار عبادت است، نفس او عبادت است، اینکه هر شب تعداد زیادی از آتش دوزخ نجات پیدا میکنند و شب آخر معادل تمام ماه مبارک رمضان از آتش نجات مییابند، اینها همه حکایت از کرامت و رحمت و مغفرت خدا در این ضیافت زیبا دارد. جالب اینجاست که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند «یا أیها الناس» خطابشان به مردم است، یعنی نشان میدهد ماه مبارک رمضان ظرفیت بالایی دارد. برای چه موضوعی؟ «دُعِیتُمْ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّه» شما دعوت به مهمانی خدا شدهاید، بنابراین میزبان این سفره هم خداوند کریم است.
بهترین توشه ماه رمضان، تقواست
از سوی دیگر تمام کاستیهای سال در ماه مبارک رمضان جبرانی میشود. ضمن اینکه میتوانیم از ثوابهایی که میکاریم در طول سال برداشت کنیم و یا از آذوقههایی که برداشت میکنیم، در طول سال استفاده کنیم که بر اساس آیه قرآن بهترین زاد و توشه تقواست.
بنابراین ماه مبارک رمضان نیز فرصت خوبی برای تزکیه است. تزکیهای که خداوند در سوره شمس پس از سوگندهای فراوان میفرماید «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها؛ رستگار شد کسی که نفس را پاک کرد.» اهمیت این مسأله به حدی است که خداوند در سوره جمعه میفرماید ما پیامبر (صلی الله علیه و آله) را که از جنس اُمیین بود به سوی آنها ارسال کردیم، تا آنها را تزکیه کند و تعلیم کتاب و حکمت دهد. یعنی اگر تزکیه نشویم، نمیتوانیم مشمول تعلیم کتاب و حکمت شویم.
اکنون ما شاهدیم که قرآن از جهات ظاهری و باطنی مهجور واقع شده است. علت این مسأله را در چه میدانید؟
علتش در غفلت و عدم معرفت است. یک عده واقعاً جایگاه و اثر قرآن را نمیدانند. اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند در بین شما کتاب و عترت (علیهمالسلام) را قرار میدهم، یعنی باید به این کتاب و عترت بها داده شود، یعنی هم انس با قرآن و هم عمل به قرآن باید پررنگ شود که در پرتو تفکر و تأمل و دقت در آیات قرآن است.
نسبت کرامت خدا در ماه رمضان و کرامت امام حسن(ع)
ایام ماه مبارک رمضان مقارن با ولادت امام حسن مجتبی(ع) شده است. این ماه چه نسبتی میتواند با ولادت حضرت داشته باشد؟
ماه مبارک رمضان اوج کرامت خداست و ولادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) به عنوان کریم اهلبیت (علیهمالسلام) در این ماه قرار گرفته است، لذا یک سنخیتی باید با یکدیگر داشته باشند. امام مجتبی (علیهالسلام) سفره کرم ظاهریاش پهن بوده است به این معنا که همه بهرهمند بودند و خدا نیز اینطور رفتار میکند. یک فقیری نزد امام حسین (علیهالسلام) آمد و گفت الان از نزد کریم آمدم. خواست تحریک کند تا امام حسین (علیهالسلام) به او بیشتر عطا کند. حضرت فرمود نزد چه کسی بودی؟ گفت نزد برادرت حسن. فرمود چقدر به شما داد؟ گفت 50 درهم. حضرت فرمود من به تو 49 درهم میدهم. یعنی امام حسین (علیهالسلام) نخواستند بیش از کرم امام حسن (علیهالسلام) عطا کند. بنابراین اینها کرم ظاهری است که امام حسن (علیهالسلام) در اوج گرفتاریِ مردم در زمان خودشان به ایشان رسیدگی میکردند.
البته همه اهلبیت(علیهمالسلام) کریم هستند. ما میخوانیم «کَرِیمٌ مِنْ أَوْلَادِ الْکِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی» اصلاً شما از ناحیه خدا مأمور به سفرهداری، ضیافت و پناه دادن شدهاید. بحث سفرهداری و کرم را تمام اهلبیت (علیهمالسلام) دارند. در بین این بزرگواران هم امام حسن مجتبی (علیهالسلام) این ویژگیشان بنا بر دلایل مختلف تاریخی و ... مطرحتر است. همچنان که امام رضا (علیهالسلام) در زمان خودشان عالم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) شناخته میشدند، در حالی که تمام اهلبیت (علیهمالسلام) نیز اینگونه هستند.
اما یک سفره دیگر از کرم امام حسن مجتبی (علیهالسلام) سفرهای بود که حضرت با عملکردش در جریان صلح معاویه باعث شد تمام اسلام از کرمشان اطعام شوند. یعنی کرم امام حسن (علیهالسلام) در تدبیر آن روزش بود. اگر در آن زمان این اقدام را نمیکردند، چیزی از اسلام باقی نمیماند. یاران امام حسین (علیهالسلام) اگر به عالیترین درجات رسیدند، دانهای بود که امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در زمان خودشان کاشتند.
ما در ایام ماه مبارک رمضان شاهد وفور برکت هستیم. از سوی دیگر اشاره داشتید پیامبر(ص) این ماه را به عنوان ماه برکت نامیدند؛ علت این وفور برکت در چه مسألهای است و چه نکته راهبردی میتوانیم برای فراوانی برکت جامعه داشته باشیم؟
برکت غیر از تقوا معنا ندارد. خداوند میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون؛ ای اهل ایمان برای شما روزه را واجب کردیم همچنان که برای کسانی که قبل از شما بودند، شاید تقوا پیشه کنید» بنابراین ناخداگاه میبینیم مردم به لحاظ تقیدبه ارزشها به تقوا روی میآورند، لذا برکت خداوند بیشتر جریان مییابد.
برکتِ ماه رمضان در پرتو تقوای جمعی است
جالب است که خداوند در بخشی از آیه قران میفرماید: «وَ لَوْ أَنَّ
أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ
السَّماءِ وَ الْأَرْض؛ اگر اهل سرزمینی ایمان و تقوا بورزند، قطعاً
خداوند برکات آسمان و زمین را برای آنها باز میکند» پس میان تقوا و برکت
ملازمت زیادی وجود دارد.
حال این برکت نیازمند تقوای اجتماعی است، زیرا فرمود اگر یک قریه یا شهر و کشوری ایمان و تقوا بورزند برکت جاری میشود. نکته دیگری که وجود دارد، در تقوای جمعی دیگر عبادتهای فردی و تقوای فردی نیست بلکه در تقوای جمعی رعایت عدل و انصاف و عدم ظلم به یکدیگر است. لذا این با آنچه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ماه مبارک رمضان فرمودند «ماهی خدایی به سوی شما با برکت و رحمت و مغفرت روی آورده است»، همخوانی خوبی دارد.
رسیدن به بنبست با وجود تقوا معنا ندارد
با احتساب این معارف، ما آموزهای به نام رسیدن به بنبست در دینمان نداریم. در مدیریت سیاسی، نظامی و اقتصادی و ... رسیدن به بنبست معنا ندارد. خداوند در جای دیگر میفرماید «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاوَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ».
یعنی شما تقوا بورز تا راه خروج از سختیها و سایر مسائل را برای شما قرار
دهد و از جایی که حساب نمیکنید، خداوند به شما روزی بدهد. لذا اگر تقوا
باشد، راه خروج تمام مشکلات مشخص میشود و بعد اینکه خداوند روزی را از
جایی میرساند که در گمان کسی نیست. منتها ما عادت کردیم تقوا را در مسائل فردی ببینیم و همچنین «یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ» را رزق مادی میبینیم و نمیتوانیم مشکلات اجتماعی، سیاسی و بینالمللی را حل کنیم.
مسئولان باید زمینه تقوای اجتماعی را فراهم کنند
بنابراین اینکه برخی از مسئولان میگویند مردم خودشان راه بهشت و جهنم را از هم میشناسند و از ایجاد زمینه تقوا برای جامعه ابا دارند، با همین آیات قرآن پاسخ داده میشوند. ضمن اینکه این کلام هم دور از مبنای عقلی است؛ بالاخره وظیفه یک پدر در خانواده این است که زمینه تقوا و رشد را برای اعضای خانواده فراهم کند نه اینکه آنها را به حال خودشان رها کند. وقتی چنین حرفی از دهان یک مقام مسئول بیرون بیاید به مراتب اثر تخریبیاش فراوان است و به راحتی قابل جبران نیست. مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران باید حرف و کلامشان بوی قرآن و عترت(ع) داشته باشد نه اینکه این منش رفتاری را با دنیایشان عوض کنند. مردم هم که به قول احادیث بر دین و ایمان ملوکشان هستند؛ امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «الناسُ عَلی دینِ مُلوکِهم». لذا ایام ماه مبارک رمضان فرصتی است تا ما و هم مسئولین نظام تمرین تقوا و صداقت کنند و قلب خود را از قاذورات و پلشتیها تطهیر و تزکیه کنند.
فرشتگان امر را در شب قدر به صاحبان امر میآورند
مقداری هم از شب قدر که در آستانه آن قرار داریم صحبت بفرمایید. زیرا متأسفانه بیشتر از اینکه به معارف شب قدر بپردازیم به ظاهر امر میپردازیم.
حقیقت لیلة القدر حضرت زهراء (سلامالله علیها) هستند که در روایت امام صادق (علیهالسلام) وارد شده است. حضرت در این زمینه فرمود «شب قدر، فاطمه است ... پس هر کس فاطمه را به حق معرفتش بشناسد، شب قدر را درک کرده است؛ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَکَ لَیْلَةَ الْقَدْر.» لذا بحث شب قدر و ولایت با یکدیگر پیوند خورده است. اینکه در روایت دیگر فرمودند با مخالفان ما با سوره قدر احتجاج کنید، یک نوع کُد دهی به شیعیان است. یعنی اگر ما چیزی برای اثبات وجود مقدس اهلبیت (علیهمالسلام) و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) نداشتیم، همین سوره قدر اکتفا میکرد. بعد از حضرت پرسیدند چگونه این کار را کنیم؟ حضرت فرمودند بگویید اینکه خداوند میفرماید «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر»، ملائک شب قدر به چه کسی نازل میشوند؟ «تنزل» فعل مضارع است و استمرار دارد. اینطور نیست که یک بار باشد بلکه همه ساله تکرار میشود. خب ما باید اکنون بپرسیم که ملائک در شب قدر برای هر امری به چه کسی نازل میشوند؟ آیا پاسخ جز فرود بر «اولوا الامر» است؟ یعنی امر را باید به صاحبان امر بدهند. خب آیا میتوان گفت مثلاً پادشاه عربستان از عهده این کار بر میآید؟ اصلاً در حد و اندازههای این حرفهاست؟ بنابراین بهترین مصداقش کسانی میتوانند باشند که بهترین و زلالترین علم و صفات الهی را واجد باشند و این جز در شأن اهلبیت عصمت و طهارت (علیهمالسلام) نیست و این را همه اهل سنت و شیعه میدانند. نکته اصلی اینجاست که اهلبیت(ع) به عنوان صاحبان امر که هر کدام در عصر خودشان صاحب شب قدر بودند، همگی ـ غیر از رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) ـ از سفره فاطمه زهرا(س) ارتزاق میکنند و حضرت در هر دورانی از پنجره یکی از این بزرگواران جلوهگری میکند و امورات عالم و آدم را جلو میبرند.
با این احتساب درباره اعمال شب قدر چه نکاتی را باید رعایت کرد؟
اعمال شب قدر سه محور دارد؛ یک محور آن توحیدی است که به اسماء و صفات خدا ارتباط دارد و در قالب دعای جوشن و ... میخوانیم. یک سری اعمال شب قدر حول محور ولایت میچرخد و محور سوم، نیازمندی خود مردم که آنها هم در قالب ادعیه آمده است.
پیامبر(ص) در شب قدر بیشتر به اهل علم توجه داشتند
اعمالِ غیر از این مناسک هم وجود دارد که آنها هم حول این سه محور میچرخند. مثلاً فرمودهاند خدمت به خلق، تفکر، آموزش و تعلّم که خیلی به این بخش پرداخته نمیشود. ما در روایات داریم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در شب قدر به اهل علم بیشتر اقبال میکردند، لذا یکی از بهترین اعمال شب قدر همین امر است.
یک کار مثبت دیگری که در این سالیان اخیر در ایام شب قدر در جامعه تبدیل به عرف شده است، اهدای خون است. بنابراین اگر در شبهای قدر بتوانیم یکی از نیازهای نیازمندان، چه از اقوام و چه از سایرین را برطرف کنیم، ثواب زیادی کسب کردهایم و اگر همین رفتار را کل جامعه انجام دهند، قلب بسیاری از مؤمنان را شاد و راضی کردهایم و این اثر وضعی خوبی برای جامعه خواهد داشت. کمک به نیازمندان به قدری نزد اهلبیت (علیهمالسلام) جایگاه داشت که دوش آنها از بابت حمل غذاها پینه میبست. در روایتی آمده است معلی بن خنیس یکی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) حضرت را پنهانی همراهی میکردند تا یک وقت دشمن به ایشان آسیبی نرساند.
معلی میگوید: «امام صادق علیه السلام در شبی بارانی از خانه بهسوی ظله بنیساعده رفت. بهدنبال او رفتم، گویی چیزی از دست او بر زمین افتاد. حضرت گفت: به نام خدا، خداوندا آن را به ما بازگردان. به نزدیک رفته سلام کردم. فرمود: معلی تو هستی؟ عرض کردم: آری فدایت شوم! فرمود: با دست خود زمین را جستوجو کن، هرچه یافتی آن را به من بازگردان. معلی میگوید: نانهای زیادی روی زمین افتاده بود. یکی یکی، دوتا دوتا پیدا میکردم و به آن حضرت میدادم. کیسهای پر از نان همراه آن حضرت بود و از سنگینی آن را بهزحمت حمل میکرد. عرض کردم: اجازه دهید آن را من بیاورم؟ [امام که نمیخواست کسی بار ایشان را به دوش بکشد] فرمود: من از تو نسبت به این کار سزاوارترم، ولی با من بیا. به ظله بنیساعده رسیدیم. گروهی را دیدم که در خواب بودند. آن حضرت یک یا دو قرص نان را زیر سر آنان میگذاشت. توزیع نان به آخرین نفر که تمام شد، بازگشتیم. عرض کردم: فدایت شوم، آیا اینها شیعه هستند. فرمود: اگر شیعه بودند حتی در نمک طعام نیز با آنان مواسات و از خود گذشتگی میکردم؛ لَوْ عَرَفُوا کَانَ الْوَاجِبُ عَلَیْنَا أَنْ نُوَاسِیَهُمْ بِالدُّقَّةِ وَ هُوَ الْمِلْح» (تفسیر عیاشی، ج2، ص107)
نتیجه اینکه احیای شب قدر به دو معناست که یکی از آنها بیداری چشم همراه با بیداری قلب است. اگر چشم بیدار باشد، اما قلب خواب باشد، هیچ فایدهای ندارد و بیارزش است. معنای دیگر این است که حقایق و معارف شب قدر احیا و زنده بشود.