۳۰ دی ۱۴۰۳ ۲۰ رجب ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۱۲
عقیق- حضرت علی اكبر(ع) فرزند امام حسین(ع) یازدهم شعبان سال۴۳ قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. تاريخ، وی را مانندترين جوان به خلق و خوی احمدی میداند و آنگاه كه صحيفه عاشورا ورق میخورد و آخرين گفتوگوی حضرت در کربلا با پدر مرور میشود، تنها علی اکبر را میيابيم كه آتش اشتياق پدر به ديدار رسول خدا(ص) را در آن سالهای جانگداز فراق پيامبر(ص) فرو مینشاند. همين افتخار، ایشان را بس كه پدر، تنها علی اکبر را شبيهترين مردم به پيامبر(ص) میدانست و فقط ديدار جمال حضرتش را مايه فرونشاندن عطش اشتياق خويش به ديدار جدش حضرت رسول(ص) معرفی میكرد. درباره شخصیت علی اكبر(ع) گفته شد كه ایشان جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود که شجاعت و رزمندگی را از جدش علیبنابیطالب(ع) به ارث برده و جامع كمالات و محاسن بود. از این رو در تقویم رسمی کشورمان روز میلاد حضرت علی اکبر(ع) به نام روز جوان زینت شده و شایسته است که همه جوانان به سیره زندگی پربرکت ایشان تأسی کنند. برای واکاوی فرازهای شخصیتی علی اکبر(ع) و شاخصههای اخلاقی ایشان با حجتالاسلام حسین مومنی واعظ برجسته کشور گفتوگو کرده ایم که در ادامه میخوانید.
*از حضرت علی اکبر(ع) به عنوان شاخص ترین جوان کربلا و نهضت عاشورا یاد میشود، چه ویژگیهای اخلاقی در شخصیت ایشان وجود داشته که به این مقام و مرتبه بلند دست یافتهاند؟
علياكبر(ع) اگرچه جزء چهارده معصوم نیستند اما دارای عصمت هستند و ادلّهای که مرحوم مقرم در کتاب علی اکبرشان آوردهاند- دوستان میتوانند مراجعه کنند این مطلب را ببینند. حضرت یکسری ویژگیهایی دارد که باعث شده امام معصوم برای او تعابیر خاصی به کار ببرد. در میان امامزادگان نداریم این ویژگیهایی که حضرت علیاکبر(ع) داراست؛ امامزادهای که امام معصوم برای او زیارتنامه انشاء کرده! البته در این ویژگی حضرت ابوالفضل(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س) نیز مشترک هستند. یعنی امام معصوم برای این سه امامزاده بزرگوار زیارتنامه مخصوص بیان کرده است. اما ویژگی منحصر به فرد حضرت علی اکبر(ع) این است که در این زیارتنامه امام معصوم تعابیری خاص برای ایشان به کار برده که این تعابیر در جایگاه یک امامزاده خیلی اهمیت دارد و کاشف از مقام فوق العادهای که آن امامزاده از آن برخوردار است. زیارتنامه را امام صادق(ع) به ابوحمزه تعلیم دادند و بیان کردند که اگر خواستی ایشان را زیارت کنی با این زیارتنامه زیارت کن. در این زیارتنامه یک اماممعصوم به حضرت علی اکبر(ع) سه مرتبه از عبارت "بابی انت و امی" استفاده میکند؛ پدر و مادرم فدای تو! سه بار این جمله "بابی انت و امی" را در این زیارتنامه می بینید که امام صادق(ع) برای حضرت علی اکبر(ع) بیان میکنند کاشف از مقام فوق العاده ای که حضرت علی اکبر(ع) دارد.
اوج مقام تسلیم در وجود علی اکبر امام حسین(ع)
حضرت علی اکبر(ع) همواره با نهایت فروتنی و تواضع در مقابل پدر و تسلیم در مقابل امام زمان خودش است. زمانی که حضرت را یک لحظه روی مرکب دید، چشمانش را باز کرد؛ جایی که امام حسین(ع) کلمات استرجاع «انالله و اناالیه راجعون» را بر زبان جاری میکرد. سوال کردند چرا این کلمات را زمزمه میکنید. حضرت فرمودند علی جان! وقتی که چشمانم را روی هم گذاشتم دیدم منادی ندا میدهد که این قافله لحظه به لحظه به مرگ نزدیک میشود. عرض کرد اگر برویم به حق هستیم. حضرت فرمودند: بله. مجدداً سوال کردند که اگر بمیریم به حق هستیم؟ حضرت فرمودند: بله. اینجا این مقام تسلیم را به وضوح نشان میدهد. بار به روی دوش پدر و ولی خدا نمیگذارد بلکه بار از روی دوش او برمیدارد. کاشف و رافع همّ و غمّ و غصه های اوست. به امام حسین(ع) عرض میکند که اگر بر حق هستیم چه باکی از مرگ! این مقام تسلیم است که حضرت علی اکبر(ع) داشت. ویژگی بعدی ایشان این است که به جایگاهی رسیده که بار روی دوش ولی خدا نمیگذارد بلکه دغدغه از روی دوش او برمی دارد.
اشبه الناس خلقاً/ اسلام برای پوشش و آراستگی خط و مشی تعیین کرده است
جوان امروز ما اگر نسبت به پدر متعهد و تسلیم باشد. پدری که نسبت به او گنجینهای از تجربه دارد و از آن تجربیات بهره ببرد یقیناً به مقامات بالا در همین دنیا خواهد رسید. علی اکبر(ع) مصداق این قسمت از دعای عهد است: «وَ الْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ» کسی که در قضای حوائج ولی خود سرعت میگیرد؛ این هم خیلی اهمیت دارد. در ویژگیهای حضرت علی اکبر(ع) به سه نکته مهم اشاره میکند که اگر بتوانیم جوان خودمان را متقاعد کنیم نسبت به این سه امر اهتمام بورزد اتفاق خوبی در جامعه پدید میآید. امام حسین(ع) می فرماید وقتی ما دلتنگ دیدن پیامبر میشدیم نگاه به چهره علی اکبر(ع) می کردیم . چرا که علی اکبر اشبه الناس خلقاً، خُلقاً و منطقاً. خلقاً از جهت ظاهری، خُلقاً ملکات راسخهای در روح، منطقاً افعال صادره از او. این سه مطلب مهم است که اگر در جامعه مدیریت شود و جوان امروز این اصول را برای خودش جا بیندازد، آنگاه نحوه پوشش و آراستگی خودش را در جامعه مورد ارزیابی قرار میدهد که آیا منطبق است با ارزشهای والای انسانی و اسلامی؟! آیا با یک انسان فهیم و با درک مطابقت دارد؟ لذا از جهت ظاهر و پوشش و آراستگی مهم است. نمیتواند انسان از ظاهر صرفنظر کند. امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه روایات را بیان کردند. در دین مبین اسلام برای نحوه پوشش و حضور در جامعه آداب و روش معرفی کردهاند همان طور که حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه هم این روشها را تبیین میکنند. لذا اهمیت دارد این را بیان میکنند اشبه الناس خلقاً. دوم خُلقاً ملکات راسخه در روح اموری که انسان میبایستی به عنوان صفات حمیدیه از آن یاد کند؛ رذایل اخلاقی از روح و جان انسان زدوده بشود و مکارم اخلاقی جایگزین آن شود. اگر کسی به این جایگاه برسد یقیناً انضمام و توفیق تشبه و تشرف به محضر اهل بیت و اتصال به این ذوات مقدسه برای او حاصل میشود.
باید تمام افعال صادره از انسان مستند به تأیید عقل باشد
نکته سوم
منطقاً است؛ باید رفتار و افعال صادره از انسان براساس آن اخلاقی که در روح انسان
شکل گرفته در راستای اخلاق و منطق ثابت باشد. منطق چیزی است که پشتیبان آن
عقل است. زیرا عقل انسان حجت درونی انسان میباشد. باید تمام افعال صادره از انسان
مستند به تأیید عقل باشد. عقل تأیید و امضا کرد انسان انجام بدهد و اگر تأیید نکرد
انسان جواب نمیدهد. البته عقلی را ما اشاره داریم که تحت تأثیر قوایی مثل خشم و
غضب، شهوت و خیال قرار نگرفته باشد. به راحتی عقل سلیم راه درست و راهبرد صحیح را
پیش روی ما میگذارد.
*حضرت علی اکبر(ع) در اوج جوانی هرگز از مسیر حق دور نشد، در این نکته چه درسهایی نهفته است؟
همان جمله ای که اشاره کردم «وَ الْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ» این سه نکته را میتوان در ذیل آن مطرح کرد. تنها هدف آنها رضایت ولی خداست. چه کسی میتواند در قضای ولی خدا قدم بردارد؛ اینکه اشاره میکنید از مسیر حق خارج نشد! زیرا همیشه پشتیبان ولیفقیه زمان خود بود و از کنار ولیفقیه نقشآفرین بود تنها راه سعادت را همراهی با ولی خدا می دانست و در مقابل شبهات و آفات مقاوم بود. نیاز ولی خدا را تخمین میزد. در مدار اخلاق، ایمان و اعتقاد قدم برداشت. لذا این ویژگیهای بسیار ممتاز را هم پیدا کرد. اگر انسان طالب رسیدن به کمالات دنیوی است می بایست در مدار ایمان و باور به خدا و اعتقاد به خدا حرکت کند. اگر چنین عمل کند به درجات و کمالات بالا در همین دنیا میرسد.
*ميدانید که امروز جوانان ما در سیبل تهاجمات و حربههای شوم و شیطانی دشمنان قرار گرفتهاند، چطور میتواند با این صف طولانی و قدرتمند تهاجم سایبری، فکری و اندیشهای مقابله کنند؟
ما بیماری به نام سرماخوردگی نداریم و سرماخوردگی ویروس است. ویروس زمانی در وجود انسان اثر میکند که انسان بنیهاش ضعیف باشد. اگر زمانیکه خدمت پزشک رسیدید و دارویی برای شما تجویز کرد و میگوید خودت را تقویت کن! اگر کسی در این فضاهای آلوده مملوء از حربه و آماج تهاجم دشمن، متزلزل شود به خاطر قدرتمندی دشمنان نیست بلکه به خاطر بحث اعتقاد و باور درونی خود فرد است. نسبت به انجام فرائض و واجبات که در رأس آن نماز قرار دارد اهتمام بورزند. خود افراد اذعان دارند با این نماز دست و پا شکسته قلب من آرام میگیرد و ارتکاب معاصی و محرمات که خودم میدانم که چه چیزهایی حرام است انجام میدهم. اگر افراد چنین رفتاری در این راستا داشتند میتوانند فضای غفلت را که امروز در فضاهای مجازی به اوج خودش میرسد را به فضای ذکر و شکر تبدیل کنند. محیط غفلت میتواند به محیط ذکر تبدیل شود. با انجام فرائض و واجبات در رأس آن نماز و ترک محرمات و استغفار که احیاناً دچار گناه شد به راحتی می تواند خودش را حفظ کند.
*یکی از نکاتی که جنابعالی اشاره کردید موضوع ولایتمداری است؛ حضرت علی اکبر(ع) را به عنوان یک جوان نمونه که همیشه از ولی امر زمانش اطاعت میکرد میشناختند و کسی بود که پرچم ولایتمداری و وفاداری را در کاروان حضرت سیدالشهداء(ع) به سمت کربلا به اهتزاز درآورد. چطور میتوان فرهنگ ولایتمداری و تبعیت از ولی را به تأسی از حضرت در میان جوانان به یک صلابت با شکوه تبدیل کرد؟
فقط انسان از عقلش استفاده کند در مدار ولایتمداری قرار میگیرد و اصلاً نیاز به استدلال روایی، آیهای و سیرهای نیست. یک امری کاملاً عقلانی است. اگر کسی در مدار ولایت و تبعیت از ولی قدم بردارد میتواند به سعادت در همین دنیا برسد. اطاعت از همسر، اطاعت فرزندان از پدر اگر در مدار و محور کار در منزل پدر باشد کاملاً امور به راحتی قابل رفع است. چه سختی میکشند و چون کنار هم هستند این سختیها تبدیل به لذت میشود. ولایتمداری باعث پیشرفت اهداف میشود. اگر کسی در مدار ولایت حرکت کند به اهداف والایش میرسد. کما اینکه ما مصادیقی در تاریخ داشتیم و هم اینکه میتواند جامعه را به آن سمت سوق بدهد. جامعه ولایتمدار جامعه امنی است و آنهایی که از مدار ولایت خارج میشوند به دیکتاتوری تبدیل میشوند. این دیکتاتوری و زور نمیتواند در یک آزادی انسانساز و آزادهای که برای رسیدن به اهداف والا انسان را کمک کند برساند.
*با توجه به اینکه روز میلاد حضرت علی اکبر(ع) در تقویم رسمی کشور ما به عنوان روز جوان نامگذاری شده، نهادهای فرهنگی و آموزشی ما چگونه میتوانند فرازهای الگوی اخلاقی و رفتاری جوان الهی امام حسین(ع) را در جامعه تبیین کنند؟
من تقاضا میکنم به امور مقعطی و کاذب نپردازند و امور حقیقی و واقعی را در دستور کار خود قرار دهند. قدرت فهم و درک جوان الان قبال مقایسه با قبل نیست. حضور جوانان در مجامع مختلف، حضور این اقشار در اعتکاف، حضور جوانها در مکانهایی که کادرسازی برای امام زمان(عج) در مسجد جمکران میکند؛ واقعاً مثال زدنی است. حضور در حرم امام رضا(ع) و حضور جوانان در پیادهروی اربعین واقعاً مثال زدنی است. این نشان میدهد که دشمن با تمام برنامهریزیهای شوم خود موفق نبوده و ما در این زمینه موفق بودهایم. فقط کافی است جوان ما در مسیر سیرمطالعات و رسیدن به یک معرفت نسبت به زندگی اهلبیت و معرفی به این شخصیتهایی که به عنوان الگو میتواند برای جوانان ما مطرح باشد همتی به خرج بدهند؛ نهادینه کردن این فرهنگها و سوقدادن جوانان به این مسیر جزء رسالتی است که این نهادها برعهده دارند.