کد خبر : ۸۶۴۹۴
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۴
حجت‌الاسلام طائب مطرح کرد

کوفه یک‌شبه به بی‌وفایی متهم نشد

استاد تاریخ اسلام گفت: حرکت مختار با زید کاملا متفاوت است؛ مختار عالِم نیست، ولی زید عالم و فقیه بود. در کافی شریف روایاتی فقهی وجود دارد که زید از اهل‌بیت(ع) نقل می‌کند و حال آنکه چنین روایاتی از مختار وجود ندارد.
عقیق:سلسله جلسات تاریخ تطبیقی حجت‌الاسلام مهدی طائب به صورت هفتگی یا ماهانه در مؤسسه تاریخ تطبیقی برگزار می‌شود.

آنچه در پی می‌آید متن جدیدترین جلسه با موضوع «قیام زید بن علی پس از واقعه عاشورا» است:
 
* قضاوت درباره زید دشوار است

راجع به زیدبن علی و اینکه حرکت او چگونه بود، قضاوت خیلی سخت و دشوار است؛ چون درباره او، هم روایت ذامّه وجود دارد و هم روایت مادحه. ولی توجه به یک نکته، یک مطلب عمیقی را باز می‌کند و آن اینکه شرایط عملی برای ائمه(ع) چقدر دشوار بود!
حرکت زیدبن‌علی، در زمان هشام‌بن ‌عبدالملک است. ایشان در سن 42 سالگی به شهادت می‌رسند. دو سال از امام صادق(ع) بزرگ‌تر و از برادرشان امام باقر(ع) ۲۵ سال کوچک‌تر بود. حرکت ایشان علیه هشام‌بن عبدالملک در زمان امام صادق(ع) اتفاق افتاد؛ چون امام باقر(ع) در سال 114 به شهادت رسیدند، درحالی‌که حرکت زید در سال 122 یا 123 رخ داد.

* تفاوت قیام زید با قیام بنی‌الحسن و فرزندان زید
پیوست حرکت زید، حرکت بنی‌عباس شد و حرکت بنی‌العباس را بنی‌الحسن حمایت کردند و حتی فرزندان زید هم با بنی‌العباس همکاری کردند. معلوم بود که امام صادق(ع) با حرکت بنی‌عباس مخالف بودند و همین‌طور با همکاری بنی‌الحسن با بنی‌العباس؛ اما بعضی از اصحاب این را برنمی‌تافتند و با بنی‌العباس همکاری می‌کردند. در روایت صحیحه‌ای که مرحوم کلینی آن را نقل می‌کند، یک نفر به حضرت عرض می‌کند که اگر قیام کنیم چگونه است؟ حضرت می‌فرمایند: ببینید تحت چه پرچمی قصد دارید قیام کنید. انسان دو بار عمر نمی‌کند؛ اگر دو بار عمر می‌کرد، یک بار تحت یک پرچمی می‌رفت و تجربه‌ای حاصل می‌کرد و برای مرتبه دوم راه را درست انتخاب می‌کرد؛ ولی یک بار بیشتر عمر نمی‌کند و اگر از آن عبور کند، تمام شده است. باید دید امامی که تحت پرچم او قیام انجام می‌شود کیست؟ بعد حضرت می‌فرمایند: نگویید زید قیام کرد؛ اگر زید قیام کرد، به خودش دعوت نمی‌کرد؛ إنّما یدعو إلی الرضا من آل‌محمد(ع)؛ زید می‌گفت: باید دید در آل‌البیت(ع) چه کسی مورد رضایت است تا دور او جمع شد (رضا یعنی کسی که برای ریاست صلاحیت دارد). پس زید به خودش دعوت نمی‌کرد؛ علیه ظلم قیام کرد تا آن را نابود کند. حضرت در ادامه می‌فرمایند: اگر موفق می‌شد، وفا ‌کرده و حکومت را واگذار می‌کرد؛ یعنی برای خودش حرکت نمی‌کرد؛ اما کسانی که الآن قیام می‌کنند، وقتی به آنها می‌گوییم، اطاعت نمی‌کنند؛ چه رسد به روزی که مسلط شوند!
براساس این روایت، نیّت زید مورد امضا و درست است. حال با روایاتی که این جریان را رد می‌کند چه باید کرد؟

* تحریف علت قیام زید توسط حاکمیت و یهود
بالأخره حرکت زید یک آشوبی در کوفه ایجاد کرد و سروصدای این آشوب تا شام هم رفت و مدتی هشام‌بن‌عبدالملک را به خودش مشغول کرد. وقتی به مَراجع عامه مراجعه شود، باید خیلی مطلب راجع به این حرکت به این تندی وجود داشته باشد. وقتی به مراجع و تراجم عامه مراجعه شود، ملاحظه می‌شود که تمام حرمت زید را در یک روایت خلاصه کرده‌اند به اینکه فلانی گفت: من شام بودم و زید نزد هشام‌بن‌عبدالملک رفت. زید به خاطر بدهکاری، از هشام تقاضای کمک در پرداخت آن کرد و هشام‌بن‌عبدالملک این کار را انجام نداده و زید را بیرون کرد. زید بعد از آن ماجرا به کوفه آمد و شورش را به راه انداخت. شورش تمام شد و زید کشته شد و سر او را به اطراف فرستادند.
همین راوی می‌گوید که او بعداً به دیدار هشام‌بن‌عبدالملک رفت و از زید صحبت شد. راوی به هشام می‌گوید: آیا می‌دانی ماجرای زید در مورد چه چیزی بود؟ هشام می‌گوید: خیر. راوی می‌گوید: بر سر این مسئله که 500هزار درهم بدهکار بود و نزد تو آمد تا به او کمک کنی، ولی تو به او کمک نکردی و او هم به همین دلیل شورش کرد. هشام گفت: آیا به همین دلیل بود؟! راوی می‌گوید: بله. هشام گفت: زودتر به من می‌گفتی؛ برای من هزینه پرداخت 500هزار درهم کمتر از قیام و شورش زید بود.
از این داستان، قوت و توانمندی حاکمیت آن روز در تحریف معلوم می‌شود. در درون حرکت زید چیزی به عنوان اینکه بدهکار یا طلبکار است وجود ندارد؛ اما حاکمیت آن‌قدر ید قوی در تحریف دارد که این داستان را جعل می‌کند و اعتقاد همه هم بر همین است که زید برای امور شخصی قیام کرده و باج می‌خواست و چون به او ندادند، قیام کرد!
در قرآن، یهود به عنوان تحریفگر معرفی شده است. یهود قدرت و توانمندی زیادی در تحریف واقعیات دارد که یک مسئله به این روشنی را تحریف و زید را یک شخصیت باج‌گیر و دنیایی معرفی می‌کند و با این تحریف‌گری، هیچ فرآیند بدی برای هشام در پی ندارد.
به این ‌جهت ـ همچنان که در باب قیام زید هم گفته شده است ـ در مورد کسانی که علیه حکومت‌های زمان خودشان قیام کردند، نمی‌توان خیلی به این حدیث‌هایی که در رد و ایجاب آنها می‌آید اعتماد کرد؛ چون دستگاه تحریف‌گر حاکم با آن شخص مقابله و قطعا شروع به جعل حدیث می‌کند.

* ضعف سند روایاتی که قیام زید را تقبیح می‌کند
بعد از شهادت امام باقر(ع) زید حرکت خودش را شروع کرد. مرحوم کلینی روایاتی را نقل می‌کند که دقیقا مقابل آن روایت صحیحه‌ای است که می‌گوید زید قیام کرد تا کمر یک ظلمی را بشکند. این روایات، زید را به جاهل بودن متهم کرده و می‌گویند زید نمی‌فهمید و زودتر از موعد خودش حرکت را شروع کرد. در بین این روایات، روایت صحیحه وجود ندارد و رُوات در سلسله‌سند آنها یا مجهول‌اند و یا ضعیف‌. البته اینکه حضرات معصومین(ع) در مورد حرکت زید بفرمایند حرکت او به‌هنگام نیست، دال بر بدی و قبح فاعلی نیست.
در یک روایتی آمده که زید به امام باقر(ع) و امام صادق(ع) پرخاش می‌کند؛ ولی با توجه به روایتی که حضرت از زید تعریف کردند، این روایت قطعا مردود است؛ علاوه بر اینکه سند هم ندارد. در این روایت آمده که زید به امام(ع) عرض کرد می‌خواهد قیام کند، اما حضرت او را از این کار نهی کرد. زید به حضرت گفت: تو امام نیستی؛ چون امام کسی است که قیام کند و ترس نداشته باشد؛ امام کسی نیست که در کنج خانه بنشیند. به عبارتی، زید در این روایت، امام(ع) را متهم می‌کند. سپس حضرت می‌فرمایند که تو فکر می‌کنی من عالمانه حرکت می‌کنم یا جاهلانه؟ حضرت حکم خدا را بیان کرده و می‌فرمایند: اگر کسی قبل از یاد گرفتن پرواز، پرواز کند قهرا سقوط می‌کند.
چنین روایاتی با روایت صحیحه‌ای که قبلا بیان شد، در تعارض است و قطعا می‌توان گفت آن جریانی که برای زید آن داستان را جعل کرد، می‌تواند چنین روایتی را جعل کند و بگوید که حرکت زید یک حرکت شخصی بود که نه امام صادق(ع) او را قبول داشته است و نه حاکمیت؛ لذا به هر دلیل، می‌بایست از میان برداشته می‌شد. در برابر این روایات، آن روایت صحیح وجود دارد که امام صادق(ع) می‌فرماید: حرکت الآن (حرکت بنی‌عباس) را به حرکت زید قیاس نکنید. اگر حرکت زید به‌طور مطلق باطل بود، حضرت نمی‌فرمودند که این حرکت را با حرکت زید مقایسه نکنید؛ چون رهبر موجودین فاسد است، ولی زیدٌ قام علی ظلمٍ لیُنقِضَه. هدف زید خیر بود و اگر موفق می‌شد، وفا می‌کرد.

* تفاوت قیام زید با قیام مختار
در مورد قیام مختار، هیچ دلیلی وجود ندارد مبنی بر اینکه او با معصومین دیداری داشته است تا نظرات آنان را در مورد قیام خود بداند. مختار با محمد حنفیه صحبتی داشته است و حال آنکه محمد حنفیه امام نیست. حرکت مختار با زید کاملا متفاوت است؛ مختار عالِم نیست، ولی زید عالم و فقیه بود. در کافی شریف روایاتی فقهی وجود دارد که زید از اهل‌بیت(ع) نقل می‌کند و حال آنکه چنین روایاتی از مختار وجود ندارد. دعاهایی که از طرف ائمه(ع) در مورد مختار وارد شده است، به این دلیل بود که او از طرف اهل‌بیت(ع) مردود محسوب نشود تا طرف مقابل و دشمن نتواند بگوید که حرکت عاشورا و قتل حسین‌بن‌علی(ع) صحیح بود. مختار کاری کرد که اگر اهل‌بیت(ع) او را رد کنند، قتله سیدالشهدا(ع) مورد تأیید واقع می‌شوند و اگر به‌طور مطلق او را قبول کنند، سؤال می‌شود که آیا چنین نوع کشتاری که مختار انجام داد، مورد تأیید اهل‌بیت(ع) بود؟ وقتی ابن‌ملجم مرادی با شمشیر بر فرق مبارک حضرت امیر(ع) زد، حضرت در وصیتی که به امام حسن(ع) داشتند فرمودند: اگر زنده ماندم، خودم می‌دانم چه کنم و اگر از دنیا رفتم، فقط با یک ضربت شمشیر او را بکشید.

* چرا امام معصوم در مورد قیام زید موضع رسمی نمی‎‌گیرد؟
علت طرح این بحث به این دلیل است که بتوان فهمید قدرت تحریف آن‌قدر بالا بود که حضرات معصومین(ع) وقتی بخواهند در چنین فضا و وضعیتی فعالیت کنند و این فضای عملیات روانی، حرکت ائمه(ع) را تحت‌الشعاع قرار ندهد، چه‌قدر صحبت کردن و موضع‌گیری دشوار است. اگر حضرت با این جوی که در باب زید ایجاد شده است، یک موضع رسمی بگیرند - با توجه به اینکه شایعه شده بود زید برای پول قیام کرد و کشته شد و از  طرفی، حضرت رسانه و تبلیغات در اختیار ندارند - حضرت را به عنوان کسی که خواهان مادیات است معرفی می‌کردند. این روایت هم که می‌گوید: نگویید زید قیام کرد و حرکت زید را با دیگران قیاس نکنید و اگر موفق می‌شد وفا می‌کرد، به صورت پنهانی بیان شده است.
پس قیام زید را تحریف کردند؛ آن‌هم با قدرت تحریفی که دشمن دارد. البته قیام زید ریشه‌دار است. در روایتی که سند آن دارای ایراد است، آمده که زید محضر امام(ع) رسیده و نیت خود را در این زمینه بیان می‌کند و حضرت از او سؤال می‌کنند که آیا تو نامه نوشتی یا اینکه کوفیان به تو نامه نوشتند؟ زید در پاسخ می‌گوید که کوفیان نامه نوشتند. حضرت فرمودند: پس نرو؛ این مردم به قول خودشان وفا نمی‌کنند. ولی باز حضرت تأکید کردند که می‌بینم بدن تو را به صلیب می‌کشند.
همراه زید بیش از 100 نفر به شهادت رسیدند. وقتی زید به شهادت رسید، حضرت برای خانواده‌های شهدا پول می‌فرستادند و خرجی خانواده‌های شهدا را می‌دادند. افراد زیادی با زید بیعت کردند، ولی بیعت را شکستند. کوفه یک‌شبه به بی‌وفایی متهم نشد؛ بلکه به مرور زمان تکرار شد. در زمان امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و برای زید این داستان بی‌وفایی تکرار شد. کوفه بی‌وفاست و زیاد امتحان منفی داشته است.

* نتیجه‌گیری

به دلیل روایات نمی‌توان در مورد زید تحلیل کرد که حرکتش چگونه بود؛ چون برخی روایات که می‌گوید حرکت زید اشتباه بود، قبح فاعلی را ثابت می‌کند؛ درحالی‌که روایت صحیحه می‌گوید قیام او قبح فاعلی نداشته است و اگر موفق می‌شد، وفا می‌کرد.

منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین